eitaa logo
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
24.6هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
86 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹 🍂دل خود را به کجا برم که آرام شود❤️ خاک کوی تو فقط دارو و درمان من است..💕🌈 ♥️🍃 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹 یابن‌الحسـ💔ـن تو را نَدیـ😔ـده ام حَتّی به لحظه ای امّا؛ دِلَم بَرایِ کَسی که نَدیدَمَش تنـ😭ـگ است… السلام علیک یا صاحب الزمان 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 ☀️صبح قشنگ تون بخیر☀️ 🌷🌷🌷 زندگی خوب در دوجمله خلاصه میشود: لذت بردن از روزهای خوب صبر کردن در روزهای بد 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین. خدایا من از تو میخواهم در آن آنچه تو را خوشنود کند و پناه می برم بتو از آنچه تو را بیازارد واز تو خواهم توفیق در آن برای اینکه فرمانت برم ونافرمانی تو ننمایم ای بخشنده سائلان 🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞 💞 @zendegiasheghane_ma
#خانواده_شاد_در_مهمانی_خدا خانم #محمدی 💞 @zendegiasheghane_ma
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 معمولا ما خانم ها در القاء منفی خیلی زمینه داریم و وسوسه شیطان هم از همین راه بیشتر میشه.👾 توی ماه رمضان آخرش که میشه باید ⬅️ مدیریت زمان🕐، مدیر.يت اخلاق،😍 مدیریت رفتار 🤗 پیدا کرده باشی باید بتونی توی دوری از گناه مهارت پیدا کرده باشی ⭕️و هنرمند شده باشی. یه موقع هایی هست بعضی خانم ها میگن من از بوی غذا میفهمم مزه اش خوبه یا بد. یا مثلا میگن من اندازه چاشنی غذا رو چشمی میریزم. الان باید بگیم ما بوی گناه از حرفی، نگاهی، رفتاری مجلسی بیاد ما باید بفهمیم و دوری کنیم. این میشه پرهیزکاری این میشه ورع. همین رو به خودت که این رو حالا برای اینکه به اینجا برسی باید روحیه مبارزه، جهاد، و داشته باشی. ⬅️⬅️ همون وصیت امام علی علیه السلام که اوصکیم بالتقوی الله و نظم امرکم. وقتی روزه میگیری یعنی داری با نفس خودت مبارزه میکنی، داری بندگی خدا رو میکنی یعنی داری جهاد میکنی، با رغبت انجام بده تا⬅️🌸 نشاط داشته باشی میخوای رغبت داشته باشی برو کن خودت، خدا، جهان رو بیشتر بشناس مهربونی میکنی نشاط داری چون توی چرخه طبیعت به خودت به موقع برمیگرده. پیوسته در تلاش باش همون نظم میشه که چی بشه⁉️⬅️ که به برسیم به محبت و پیروی از امام علی علیه السلام برسیم. این هم فقط با ادامه راهشون هست. همش میگیم راه شهدا رو ادامه بدیم خب اول شهید محراب راهش رو ادامه بدید🌷⬅️ شهید هست، همسر شهید هست پدر شهید هست ما به خانواده شهید و شهید پرور متصل هستیم که مدام در حال نصرت دین اسلام بودن اینها خانواده آسمانی ما هستند پس تمام تلاشمون باید ارث بردن از اینها باشه و حفظ میراثمون هست. یکی از ارث هامون عفت هست⬅️ مرد و زن باهم. حیا، عفاف. برای رسیدن به همه اینها باید در اعتقادت راسخ باشی. سر اعتقاد اسلامی و دینت بایستی. مثل امام حسین که ایستاد. این باز میشه تلاش. باید در فکر و ذهن و عمل ثبات پیدا کنیم اينهم باز معرفت و شناخت میخواد، محبت میخواد و توی مسیر رفتن⬅️ دنبال جماعت دنیا نبودن، دنبال مد روز نبودن، برای اجرای دین خجالت نکشیدن، همرنگ جماعت نشدن.... دعای غريق رو زياد بخونید👇 یا اللهُ یا رحمانُ یارحیم یا مقلب القلوب، ثبت قلبی علی دینک ماه مبارک رمضان یک فرصت خوب برای رسیدن به همه اينهاست. ✅💠✅ این چهارتا مطلب(ورع، عفاف، اعتقاد راسخ، تلاش) رو داشته باشی حواست باشه همه باید برای رضای خدا باشه. خود امام علی علیه السلام شما رو در روایت تضمین کرده است. @jalasaaat ارسال مطلب ✅ کپی ⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
#دایرکتی_ها #قسمت_نهم نشستم روی کاناپه و زار زار گریه کردم. همش به این فکر میکردم که چی شد به این
💞💫💞💫💞💫💞💫💞   با اینکه همه چتا رو پاک کرده بودم و دیگه خبری از صفحه های مجازی توی گوشیم نبود،اما باز میترسیدم و تو دلم خدا خدا میکردم کیوان چیزی از ارتباط غلطم نفهمیده باشه... 😞😞😞😞 ادامه داد.. _دوسش داری؟ +متعجب زده از سوالش،گفتم چی؟!😰 _چی نه کی! +خب کی؟واضح حرف بزن.. _واضح نیست سوالم؟ +نه! _افشین خانت!!! 🔥🔥 انگار آب یخ ریخته باشن روی سرم!😥 لال شده بودم،نمیتونستم چیزی بگم کیوان از کجا فهمیده بود!! من که همیشه چت ها رو پاک میکردم.. خودم رو زدم به اون راه.... با صدای لرزون گفتم افشین خان دیگه کیه!؟ _از من میپرسی!!!؟؟ هه هه.... کیوان قهقه ای سر داد و گفت: _میشه دیگه برام نقش بازی نکنی من همه چی رو میدونم!! +چی رو میدونی؟! چرا درست حرف نمیزنی منم بفهمم؟! _خودتو به خریت نزن فرشته ... دو هفته ست فهمیدم چه بلایی سر من و زندگیم آوردی😞 همون روزی که افشین خانت بهت گفته بود دوستت داره!!! همون روز دستت برام رو شد! چرا سکوت کردی؟؟؟ میگفتی دوسش داری دیگه... میگفتی.... اشغال...!😡 فک کردی میتونی راحت خیانت کنی و منو بپیچونی!؟ کار خدا بود که دقیقا همون روزی که اون مرتیکه کثافت به زن من..!! به ناموس من ابراز علاقه میکرد و میخواست دل ببره و دلبری کنه... یادت بره گند کاریاتو پاک کنی و منم نصف شب وسوسه بشم و گوشیتو چک کنم.. دنیا روی سرم خراب شده بود... اشک از چشمام جاری شد و روی گونه هام غلتید،نمیدونستم چی باید بگم! لعنت به من....😭 کاش همه چیز رو زودتر از اینا تموم کرده بودم😭 قبل از اولین گفتن دوست دارم افشین... قبل از اینکه لو برم... قبل از اینکه بدبخت بشم... کاش... 😭😭😭😭 ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
💞💫💞💫💞💫💞💫💞   غلط کردم کیوان.. غلط کردم..تروخدا منو ببخش😭 همه چی تموم شده...من سرم به سنگ خورده.. تروخدا منو ببخش کیوان... _ببخشم!!؟؟چیکار کردی با من..؟ چیکار کردی با خودت؟ چی کم داشتی هااااا......!!! گیرم که کم داشتی،باید با اون مرتیکه چت میکردی؟! دردی داشتی به خودم میگفتی چرا به یه نامحرم آخه!!! چراااا.. هر چی من گریه و عذر خواهی میکردم بی فایده بود،به پاش افتادم... همه چی رو براش توضیح دادم اما کیوان عصبی بود و گوشش به این حرفا بدهکار نبود! چشماش آماده باریدن بود،اما غرور مردونه اش اجازه باریدن نمی داد....😭 کتشو برداشت رفت سمت در...😔 گفتم نرو کیوان.. یه چیزی بگو.. اصلا بزن درگوشم.. چرا هیچی نمیگی.. تنهام نذار کیوان.. برگشت زل زد تو چشمام چشماش کاسه ی خون شده بود گفت فرشته سقوط کردی،بدجوری ام سقوط کردی از چشمم افتادی.... حیف اسم فرشته که رو تو گذاشتن،دیگه فرشته نیستی!!! در کوبید و رفت... تو چشماش نفرت رو دیدم... تو چشماش غرور له شده شو دیدم...😞 نشستم پشت در و زانوی غم بغل کردم و های های گریه کردم کیوان 3شب تموم خونه نیومد!!! تو این چند سال سابقه نداشت یه شبم تنهام بذاره اما سه شبانه روز تنهام گذاشت گوشیشم خاموش بود از ترس آبروریزی نمیتونستم ازخانواده و دوست و آشنا سراغش رو بگیرم سه شبانه روز اشک ریختم و اشک... دریغ از یه لحظه آروم گرفتن. . بلند شدم وضو گرفتم دو رکعت نماز خوندم،از خدا خواستم منو ببخشه و آبرومو حفظ کنه... انقدر با خدا حرف زدم و گریه کردم که نفهمیدم کی سر سجاده خوابم برد... شب بالاخره کیوان به خونه برگشت داغون داغون... انگار عزیزی رو از دست داده باشه!!! کیوان شکسته شده بود و من مسبب این بدبختی بودم... 😔😔😔😔💔 ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛