1_38781430.mp3
8.32M
زیارت آل یس
فرهمند آزاد
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
آقا ببخش که دعاهایمان دعا نشد 🍂🍁
قلبِ سیَه ز معصیتِ خود جدا نشد🍁🍂
ما را ببخش یوسف زهرا به مادرت🌹🌹
ایـن رسم عاشقی، به درستی ادا نشد🍂🍂
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شب دهم #زیارت_آل_یس
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
#چله_سراسری
💞 @zendegiasheghane_ma
دوستان از امشب داستان زیبای #دختر_شینا رو هر شب در کانال میزاریم
احتمالا خیلی از دوستان خونده باشند ولی دوباره این داستان رو با ما مرور کنید بسیار زیبا و قابل تامل🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت1
#فصل_اول
پدرم مریض بود. می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم، حالش خوبِ خوب شد.
همه ی فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر می دانستند.
عمویم به وجد آمده بود و
می گفت: «چه بچه ی خوش قدمی! اصلاً اسمش را بگذارید، قدم خیر.»
آخرین بچه پدر و مادرم بودم. قبل از من، دو دختر و چهار پسر به دنیا آمده بودند،
که همه یا خیلی بزرگ تر از من بودند و یا ازدواج کرده، سر خانه و زندگی خودشان رفته بودند.
به همین خاطر، من شدم عزیزکرده پدر و مادرم؛ مخصوصاً پدرم.
ما در یکی از روستاهای رزن زندگی می کردیم. زندگی کردن در روستای خوش آب و هوا و زیبای "قایش" برایم لذت بخش بود.
دور تا دور خانه های روستایی را زمین های کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛ زمین های گندم و جو، و تاکستان های انگور.
از صبح تا عصر با دخترهای قدّ و نیم قدِ همسایه توی کوچه های باریک و خاکی روستا می دویدیم.
بی هیچ غصه ای می خندیدیم و بازی می کردیم. عصرها، دمِ غروب با عروسک هایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم، می رفتیم روی پشت بام خانه ما.
تمام عروسک ها و اسباب بازی هایم را توی دامنم می ریختم، از پله های بلند نردبان بالا می رفتیم و تا شب می نشستیم روی پشت بام و خاله بازی می کردیم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
آسمان چشم تو
بوی سخاوت می دهد
با نگاهت
حال ما را خوب کن یابن الحسن
شبتون مهدوی
💞 @zendegiasheghane_ma
☀️☁️☀️☁️☀️☁️☀️☁️☀️☁️
✨صبحها...
🦋مسیری روشن آغاز میشود
✨بهسوی مقصدی و هدفی
🦋پس با همهی توانت قدم بردار
✨و یادت باشد
🦋همهی آنچه زیباست در همین مسیر
✨و در بین راهِ رسیدن نهفته است.
سلام...
🌼صبح زیباتون بخیر و شادی🌼
💞 @zendegiasheghane_ma
#5زبان_عشق (رازهایی برای داشتن عشق پایدار)
#گری_چاپمن
#قسمت5
#درخواست_متواضعانه یکی از گویشهای زبان عشق "کلمات تاییدآمیز" است.
عشق درخواست میکنه نه طلب. ما طلبکار همسرمون نیستیم😊
صفحه کتاب #قسمت5 و 6 رو مطالعه کنید👆👆
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 «شبنشینی با خانواده» یا «اعتکاف در کعبه» ؛ کدامیک ثوابش بیشتر است؟
#تصویری
@Panahian_ir
استاد #پناهیان
#کلیپ
#همسرداری
💞 @zendegiasheghane_ma
#هردو_بخوانیم
*خوبیهای همسرتان را برای فرزندان بگویید:
- ببین عزیزم چقدر بابا زحمت میکشه
- ببین پسرم کدوم مادری اینقدر دلسوزه؟
- و...
با این کار، هم فرزندت ارزش و جایگاه والدین را میفهمد و هم به همسرت احساس بالندگی دست میدهد.*
@zendegiasheghane_ma
#نقش_زن
🌹 بازخوانی #سخنان_شنیده_نشدۀ امام خمینی در تجلیل از مقام «زن»
💖 اگر شما زنها خوب شدید، هم مردها خوب خواهند شد، هم بچهها.
سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است.
کلید حل مشکل و کلید تداوم انقلاب دست شما زنهاست.
💝 #نقش_زن در جامعه بالاتر از #نقش_مرد است.
خدمت مادر به جامعه از خدمت همه کس بالاتر است.
خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم بالاتر است.(صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۹۶)
💝 #صلاح_و_فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد.(صحیفه امام ج۱۶ ص۱۹۲)
✍ خانمهای عزیز تو این دوران حساس کنونی نقش مهم خودتون رو در خانواده و جامعه دست کم نگیرید شما قلب خانواده اید مواظب باشید که دشمن دقیقا قلب خانواده رو نشونه گرفته
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
💕💫💕💫💕💫💕💫💕 #نکات_تربیتی_خانواده #قسمت9 برگرفته از سخنان استاد #پناهیان 🔹یه نکته ای که معمولا زیاد
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت10
برگرفته از سخنان استاد #پناهیان و کانال #تنها_مسیر
🌷 مهم ترین وظیفه ای که زن و شوهر ها و فرزندانشون نسبت به همدیگه دارن اینه که بهم آرامش بدن.
✅ توی خونه تمرین کنید هر طور شده آرامش همدیگه رو از بین نبرید.
💖 کاری کن که هر کی تو رو میبینه احساس آرامش کنه.
همه ی ما دوست داریم که مومن باشیم. درسته؟
🔶 خب مومن به کی میگن؟
💗 مومن کسی هست که همه کنارش احساس امنیت کنن.😌
⛔️ چقدر زشته که یه نفر اهل هیئت و بسیج و مسجد باشه
بعد تا میاد خونه، زن و بچش ازش بترسن!😳
💢 این دیگه چجورشه؟!
😒
مثلا تو اسم خودت رو گذاشتی مومن؟!
عجیبه!
🔶 مومن باید به دیگران و خصوصا اهل خونه آرامش بده...
🔹اگه خواستی ببینی چقدر مومن هستی، نگاه کن ببین که دیگران چقدر از بودن کنارت احساس ارامش میکنن...
💞 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
شیر موزدرست کردم
دیدم کمه
توش تکه های بسکوییت وشکلات ریختم
هم جالب شد وخوشمزه
هم لیوانام پر شد
درضمن حی شدم
برای خانواده همسرم ک طبقه پایین بودن بردم
(بین خودمون باشه برای مبارزه با نفسم این کارو کردم ،اخه همش میگفت این کمه خودت بخور☺️😄،گوش ندادم و برای اونا هم بردم)
💞 @zendegiasheghane_ma
این یک کاسه قدیمی بود
ما باهاش خیلی خاطره داشتیم
اما شکست و دلم نیومد بندازم دور
توش گل کاشتم😍😍😍😍😍
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
💞 @zendegiasheghane_ma
#میلاد_حضرت_زینب_کبری (س)
فرخنده باد میلاد دختر عاطفه و مظلومیت، دختر مهربانی و صلابت، دختر عفّت و استقامت، زینب کبری علیها السلام .
💞 @zendegiasheghane_ma
#هردوبخوانیم
👈🏻 حرف دلت را بزن
❤️رابطه نزدیکی بین کیفیت یک رابطه و حرف های گفته نشده در آن وجود دارد .
❤️هر اندازه حرف های ناگفته بیشتر باشد ، فاصله ها افزایش می یابد و به هر میزان طرفین نظرات و حرف های دلشان را بیشتر بازگویند بیشتر به هم نزدیک می شوند.
❤️به جای اینکه ناراحتی ات را به صورت قهر ، متلک گویی ، گفتگوی خشمگینانه و سکوت اعتراضی بروز دهی ، می توانی بالغانه و با آرامش آن را باز گویی.
💞 @zendegiasheghane_ma
🔴🔴🔴 #فوری 🔴🔴🔴
هشدار به تمام رسانه های انقلابی و مردمی دلسوز کشور
امروز و امشب باید تمام پتانسیل بیاد پای کار
آقایون از طریق #FATF برای کشور خواب دیدند.
فردا CFT# در کمیسون مربوطه مورد بررسی قرار میگیره و اگر کمیسیون مربوطه نتیجه بگیره که لایحه برای رای گیری به صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام بیاد، بخاطر 2 دلیل ممکن هست که برجامی دیگه شکل بگیره 👇
1. 14 نفر #موافق قطعی تصویب هستند، 12 نفر مذبذب هستند(تردید دارند) و 22نفر #مخالف قطعی تصویب
شنیده شده که از جمله 12 نفر، محمدباقر.ق، محمود.ا.ن، ح.عادل، صادق.آ.ل، مرتضی.ن، علی.آ.م، ابولحسن.ف.آ و ... هستند
2. در دستور جلسه اعلامی صحن اصلی فردا باتوجه به اینکه در دستور جلسه کمیسیون مربوطه آمده شده که اگر نتیجه گرفته شود که لایحه به صحن علنی بیاد برای رایگیری، چیزی ذکر نشده
لذا از 22 نفر متاسفانه با خیر شدیم که 5نفر(غیر ساکن در تهران) به این دلیل که موضوع سیاسی نیست برای جلسه نمیان
که باید رفقای استان قم و استان های دیگه از اعضای قمی و دیگر استانها در مجمع بخوان که فردا #حتما_باشند.(احتیاط شرط عقله)
3. اعضای موافق و لابی های خاصی به شدت فعال شدند و با نامه نگاری به دفتر رهبری و برخی افراد و ارائه تحلیل های غلط و البته با ادبیات تهدیدی(تهدید میکنند که اگر نشود ارز و بورس و... به هم میریزه تا نهادها و.. رو دچار اشتباه محاسباتی کنند) به دنبال فشار و تغییر نظر و... هستند. که البته این اقدامات با هدف بهره برداری از جوسازی عمومی برای تغییر محاسبات مردم در انتخابات است.
لذا امروز و امشب با تمام توان به یاری مخالفین در مجمع بشتابیم که فردا دیر است.
و ان شاء الله که در کمیسیون مربوط نتیجه بر عدم رای گیری در صحن بشه
اما عقل حکم میکنه که نذاریم اتفاق بیفته.
بسم الله
🔹هشتگ ها
#FATF
#پروژه_انتخاباتی
#نه_به_FATF
ارسالی از کانال بدون سانسور
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت1 #فصل_اول پدرم مریض بود. می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شد
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت2
#فصل_اول
بچه ها دلشان برای اسباب بازی های من غنج می رفت؛ اسباب بازی هایی که پدرم از شهر برایم می خرید. می گذاشتم بچه ها هر چقدر دوست دارند با آن ها بازی کنند.
شب، وقتی ستاره ها همه ی آسمان را پر می کردند،
بچه ها یکی یکی از روی پشت بام ها می دویدند و به خانه هایشان می رفتند؛ اما من می نشستم و با اسباب بازی ها و عروسک هایم بازی می کردم.
گاهی که خسته می شدم، دراز می کشیدم و به ستاره های نقره ای که از توی آسمان تاریک به من چشمک می زدند، نگاه می کردم. وقتی همه جا کاملاً تاریک می شد و هوا رو به خنکی می رفت، مادرم می آمد دنبالم.
بغلم می کرد. ناز و نوازشم می کرد و از پشت بام مرا می آورد پایین. شامم را می داد. رختخوابم را می انداخت.
دستش را زیر سرم می گذاشت، برایم لالایی می خواند. آن قدر موهایم را نوازش می کرد، تا خوابم می برد.
بعد خودش بلند می شد و می رفت سراغ کارهایش. خمیرها را چونه می گرفت. آن ها را توی سینی می چید تا صبح با آن ها برای صبحانه نان بپزد.
صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار می شدم. نسیم روی صورتم می نشست. می دویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادر از چاه بیرون کشیده بود، می شستم و بعد می رفتم روی پای پدر می نشستم. همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدرم بود. او با مهربانی برایم لقمه می گرفت و توی دهانم می گذاشت و موهایم را می بوسید.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
1_38781430.mp3
8.32M
زیارت آل یس
فرهمند آزاد
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
•┈┈••✾•|💠|•✾••┈┈•
|♥️|بال و پـرم
بہ دردِ پـریدن نمےخورنـد...
بالا نمےبـرنـد مـرا این بالـهـا...
|♥️|با احتمـال آمدنـٺ گریہ مےڪنم...
یعقوب ڪردهـ انـد مـرا
این احتمـال هــا...
•┈┈••✾•|💠|•✾••┈┈•
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🕰
شب یازدهم #زیارت_آل_یس
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
#چله_سراسری
💞 @zendegiasheghane_ma