eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.2هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
تکلیف این دلـ💔ـی ... که برایتـ❤️ـ گرفته چیست❓ از اشتباه و معصیتمان ... درگذر بیا❗️ 🌹🌹 🌴🌴🥀🌴🌴🥀🌴🌴🥀 شب بخیر 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقای دلتنگی؛سلام آقای تنهايی؛ سلام من بر تو ای حيرانِ بيابان های بی‌وفایی؛سلام من بر تو ای سرگردان جاده‌ی بی‌انتهای قلب های بی‌مهر؛ سلامی از جنس شرم؛از جنس آلودگی؛از جنس هوس‌های ناتمامم؛سلامی از جنس توبه و اِنابت به درگاه حق. اين،از قلمِ مُحبّی جاری است كه زندگی‌اش سراسر شرمندگی است؛از زبانِ دوستی روان است كه در مردابِ گناه، غرقِ دست و پا زدن و تلاطمِ بی‌نتيجه است. از دل كسی گوياست كه زمينِ اين دل بجز بذرِ گناه و فساد،زينت نيافته و امروز ثمره و نتيجه‌ی اين بذرها را در بی‌پايانیِ بلاها و سردگمی و رنج‌های زنگی‌اش،و در اضطرارهای گوناگون و نااميدی‌های ناتمامش درک می‌كند. امروز روز برداشت ميوه های قلب من است اما،دستانِ دلم خالی است، ميوه‌هايم پوسيده و گنديده است؛امروز دريای يأس،امواجش را بر صخره‌های دلم می‌کوبد. هوای آسمانِ دلم تاريک و ابری است؛ ابری است اما باران نمی‌بارد،باران می‌خواهم،بارانِ رحمتت را.روحم سرد و منجمد است،گرمای نگاهت آتشی است بر دلم؛پس به آتش بكش و بسوزان.بتابان آن طلعتِ خورشيدِ رويت را.سرما دلم را خشكانده است،آفتابت را ميخواهم. در اعماق دلم كورسوی اميدم تویی. ای كاش اميدم را نااميد نكنی... 🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام روز جمعه تون بخیر ان شاءالله در کنار خانواده های عزیزتون یه روز خوب و پر از برکت و شادی رو بگذرونید😊🌹🌹 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با اهل جدل مجادله باید کرد با تیغ زبان مقابله باید کرد بر منطق وحی سر اگر نسپردند بی چون و چرا مباهله باید کرد شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت از فاطمه و اباالحسن باید گفت تا خاطره ی مباهله گُم نشود پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت 🌸 عید مباهله روز اثبات حقّانیت اهل البیت عصمت و طهارت توسط خداوند عّزوجل بر تمامی اَدیان و مذاهب جهان بر تمامی و مُحبّین (علیهم السلام) مبارک باد 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و 🌸آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا باید به زنها گفت «دوستت دارم؟!» خیلی از مردان عادت ندارند احساساتشان را بیان کنند و از بیان جمله‌ی «دوستت دارم» یعنی چیزی که مایل است صدها بار بشنود، دریغ می‌کنند. چه بسا زنی از شوهرش بپرسد: «آیا من را دوست داری؟» و شوهر فقطه به گفتنِ «می‌دانی که دارم!» کفایت بکند. موضوع این نیست که زن نمی‌داند. بلکه دوست دارد که بارها این جمله را بشنود.* 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❤🍃💞🍃❤🍃💞🍃❤ ❤🍃❤ 🍃💞           ❤ مردها دوست دارند همسرشان به آنها دهد؛ حتی اگر خودشان فردی آرام باشند! 👌شاد باشید و شوخ‌طبع و البته ظرفیت و جنبه خود را هم بالا ببرید. زنان و مردان شوخ‌طبع زندگی زناشویی و ازدواج نسبت به زنان و مردان ، جدی و عبوس دارند...! 💥تفریحات مختلف را با هم تجربه کنید. سعی کنید بیشتر در اجتماع و کنار هم حاضر باشید، قرار بگذارید وقتی با هم بیرون می‌روید برنامه‌ای برای شاد کردن هم داشته باشید... 💞 @zendegiasheghane_ma
بعضی از تدارکات دوستان عزیزمون برای گرامیداشت که بدلیل بالا بودن حجم کارها هنوز ارسال نشده😊 👇👇👇👇👇
کارهای ما و دوستان عزیزمون قربونی و غذا و شیرینی برای نیازمندان گلدون و پک هدیه کودک برای اعضای هیات که دم درب خونه ها برده شد و بچه ها و همچنین بزرگترا کلی ذوق کردن 💞 @zendegiasheghane_ma
ما هم صدتا گل کاکتوس با برچسب عید غدیرخم ، عید ولایت امیرالمومنین مبارک ، عیدتان مبارک پخش کردیم😍😍😍 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❤🍃💞🍃❤🍃💞🍃❤ ❤🍃❤ 🍃💞           ❤ 🍃اگر میخواهی با بانویت عکس بگیری📸 نگو لبخند بزن، بگو:⤵ دۅســـتتــــ دارمـــ💛 ببین چقدر لبخندش قشنگتر می‌شود. 😇 💞 @zendegiasheghane_ma
سلام من ااین بشقابارو بردم در خونه همسایه ها که اهل سنتن بعضیا میگفتن برای چیه 😳😳بعضی هام میگفنن برای عید غدیر 😍منم تو دلم میگفتم فقط حیدر امیر المومنین است 😍😍😍😍 وقتیم رفتم یه بار مصرف بخرم چند نفر تومغازه بودن گفتن برا عید غدیر میخوای منم کلی به شیعه بودنم بالیدم😍 💞 @zendegiasheghane_ma
🍃❤🍃💞🍃❤🍃💞🍃❤ ❤🍃❤ 🍃💞           ❤ امام رضا علیه السلام: بدان که زنان گوناگونند، برخی از آنان دستاوردی گرانبها و تاوان رنجهای آدمی هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت می کند و عاشق اوست. مستدرک الوسائل جلد ۱۴ صفحه ۱۶۱ 💞 @zendegiasheghane_ma
نویسنده : فاطمه ولی نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت5 💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح
💠 دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباس‌ها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست‌بردار نبود که صدای چندش‌آورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟» دلم می‌خواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباس‌های روی طناب خالی می‌کردم و او همچنان زبان می‌ریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!» 💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس می‌کردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون می‌ریخت، حالم را به هم زد :«دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!» نزدیک شدنش را از پشت سر به‌وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد... 💠 نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب می‌گفتم تا نجاتم دهد. با هر نفسی که با وحشت از سینه‌ام بیرون می‌آمد (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم و دیگر می‌خواستم جیغ بزنم که با دستان نجاتم داد! ✍️نویسنده: 💞 @zendegiasheghane_ma
✍️ 💠 به‌خدا امداد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟» از طنین صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش می‌کند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشت‌تر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟» 💠 تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم می‌کرد، می‌توانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!» حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و خوبی بابت بستن راه من بود! 💠 از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزده‌ام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ می‌کُشمت!!!» ضرب دستش به‌ حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزه‌اش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمون‌کُشی می‌کنی؟؟؟» ✍️نویسنده: 💞 @zendegiasheghane_ma
❤ ❤️مردی شبیه آسمان از ایل خورشید با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد 💖 پای تمام چشمه ها نرگس بکارید نور دل چشم انتظاران خواهد آمد 💜 یاس سپید من به صبح عشق سوگند روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد 💙الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🍃🌼🍃🍃🌼🍃🍃🌼🍃🍃 شبتون پر نور 💞 @zendegiasheghane_ma