eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
82 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
#خانمها_بدانند 🍃 اختیار درآمد شما، باخودتونه؛ اما اگر از درآمدتون درمنزل خرج میکنید؛ منّت گذاشتن مطلقاً ممنوعه. شما مسئول حفظ #عزت و #اقتدار همسرتون هستین. 💞 @zendegiasheghane_ma
❤ #خانمها_بخوانند *چرا زنان بيشتر #قهر می‌کنند؟* زنانی که زیاد قهر می‌کنند، عموما #انتقاد ناپذیر و #زودرنج هستند و #اعتماد به نفس کمی دارند و از #عزت نفس بالایی برخوردار نیستند 👈آنها هنگام رویارویی با مشکلات یا اختلاف عقیده با دیگران، احساس ترس و #حقارت می‌کنند و به ناچار برای دفاع از خود و اجتناب از استرس و اضطراب، راهی جز $قهر نمی‌یابند 👈در حقیقت زن با قهر و محل نگذاشتن به #دیگری به نوعی از مساله فرار می‌کند که این خود نشانه ترس و #ضعف شخصیتی اوست. 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#هرچی_توبخوای #قسمت33 اما بالاخره روز موعود رسید...😍☺️ قرار بود محمد قبل ظهر برسه.همه خونه ما جمع
با اشک و بغض گفتم:زخمی شدی؟😢😒 -چیز مهمی نیست.بالاخره باید یه کاری میکردم که باور کنید جنگ بودم دیگه.😁 وقتی نگاه نگران منو دید گفت: _یه تیر کوچولوی ناقابل هم به من خورد.☺️👌 بالبخند سرشو برد بالا و گفت: _اگه خدا قبول کنه.😇☺️ لبخند زدم و گفتم: _خیلی خب.قبول باشه..برو .مهمانها برای دیدن تو موندن.😄 رفت سمت در،برگشت سمت من.گفت: _ممنونم زهرا.بودن تو اینجا کنار مامان و بابا و مریم و ضحی، اونجا برای من خیلی دلگرمی بود.😊خوشحالم خواهر کوچولوم اونقدر بزرگ شده که میتونم روش حساب کنم و کارهای سخت رو بهش بسپرم.😍☺️ لبخند تلخی زدم.😒🙂رفت بیرون و درو بست.رفتم سر سجاده و نیت نماز شکر کردم. ✨تو دلم گفتم خدایا خودت میدونی که من .اگه تونستم این مدت دوام بیارم فقط و فقط بخاطر کمکهای بوده.تو به من دادی وگرنه من کی باشم که کسی بتونه برای کارهای سختش رو من حساب کنه.✨ همه رفتن.ولی مامان نذاشت محمد و مریم و ضحی برن... حالا که فهمیده بود مریم بارداره، میخواست بیشتر به مریم و محمد رسیدگی کنه.اتاق سابق محمد رو آماده کرده بود. محمد روی تخت دراز کشیده بود و ضحی ول کن باباش نبود.به هر ترفندی بود از اتاق کشیدمش بیرون. دست ضحی رو گرفتم و رفتیم تو آشپزخونه.به ضحی میوه دادم و خودم مشغول تمیز کردن آشپزخونه شدم.یه کم که گذشت،چشمم افتاد به در آشپزخونه. بابام کنار در ایستاده بود و با رضایتمندی به من نگاه میکرد.با چشمهام قربون صدقه ش رفتم.☺️ این بهترین جایزه بود برای من.😍☝️ سه روز از برگشتن محمد میگذشت و بالاخره مامان اجازه داد برن خونه ی خودشون. سرم خلوت تر بود... سه ماه بود بهشت زهرا(س)نرفته بودم.🙈😅 گل و گلاب 🌸💐گرفتم و صبح رفتم که زیاد بمونم. مثل همیشه اول قطعه سرداران بی پلاک رفتم.🌷🇮🇷دعا و قرآن✨✨ خوندم و بعد رفتم مزار عموم. اونجا هم مراسم گل و گلاب و دعا و قرآن رو اجرا کردم.✨👌 مزار داییم یه قطعه دیگه بود... دو ردیف قبل مزار داییم،پسر جوانی کنار مزاری نشسته بود و... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
من با تعجب نگاهش میکردم و به حرفهاش گوش میدادم...😥😳 وقتی حرفهاش تموم شد،فقط نگاهم میکرد؛نگاه عاشقانه.😍😊ولی من سرمو برگردوندم و به خیابان نگاه میکردم. نمیدونم چه حسی داشتم.وحید حرکت کرد.من ساکت فقط فکر میکردم.گاهی نگاه وحید رو حس میکردم ولی من نگاهش نمیکردم. ✨با خدا حرف میزدم... ✨ خدایا کمکم کن نشم.خدایا کمکم کن تو که ازم میگیری سربلند باشم.خدایا بنده ها دست توئه و ذلیل شدن بنده ها تقصیر خودشون،کمکم کن عزتی رو که بهم دادی حفظ کنم و ذلیل نشم.😥✨ بچه ها بخاطر خستگی خیلی زود خوابشون برد.وحید هم مشغول کارهاش بود... منم از فرصت استفاده کردم و نماز✨ میخوندم.حرفهای وحید خیلی ذهنمو مشغول کرده بود.نمیدونم چقدر طول کشید.صدای سیدمهدی اومد.بلند شدم.وحید پشت سرم نشسته بود و به من نگاه میکرد... رفتم پیش سیدمهدی.وقتی خوابید گذاشتمش سرجاش.خودم هم همونجا نشستم و فکر میکردم. وحید آروم صدام کرد.نگاهش کردم. -بیا😊 رفتم تو هال.رو به روی من نشست.سرم پایین بود.😔 -زهرا به من نگاه کن.😍 نگاهش کردم.لبخند زد. -زهرا،من خیلی دوست دارم..خیلی..من و تو،تو زندگیمون خیلی امتحان شدیم.با ،با بودن،با هامون، با ،با هامون،با ... زهرا،حالا هم داریم امتحان میشیم..با ..تا حالا از کارم چیزی بهت نگفتم.تو هم همیشه خانومی کردی و چیزی نپرسیدی.ولی الان میخوام یه کم برات توضیح بدم...من قبلا مأموریت های سیاسی و نظامی زیاد داشتم ولی بیشتر کار و مأموریت های من به فرقه های مختلف♋️ و گمراه کننده🖕🙌 از راه خدا و اسلام مربوط میشد.ما یه گروه بیست نفره بودیم که حاجی مسئول ما بود.کار ما هم توانایی بدنی بالایی میخواست هم ایمان قوی و محکم.من بارها تو شرایطی بودم که اگه کمک خدا و اهل بیت(ع) نبود،گمراه میشدم.😥بارها مجبور بودم با دست خالی با کسانی بجنگم که مجهز ترین اسلحه ها رو داشتن.هیچکس از کار من خبر نداشت و نداره،حتی محمد،حتی پدرم.اون پنج ماهی که مأموریت بودم و اصلا باهات تماس نمیگرفتم،مأمورمخفی تو یه فرقه بزرگ بودم.حتی ارتباط من و حاجی هم یک طرفه بود.اون مأموریت اونقدر سخت و خطرناک بود که من حتی احتمال هم نمیدادم زنده برگردم.زنده برگشتنم معجزه بود.😊اون کسانی که اومدن خونه مون و شما رو گروگان گرفتن یا اونایی که تهدیدت کردن، انگشت کوچیکه ی کسانی بودن که من باهاشون درگیر شده بودم..زهرا،الان مسئول اون گروه بیست نفره،منم.خیلی از کسانی که تو این گروه هستن،شهید میشن.تغییر نیرو تو این گروه،زیاد اتفاق میفته.طوری که با سابقه ترین شون منم که یازده ساله تو این گروه هستم.هیچ کدوم از همدوره ای های من الان زنده نیستن.منم بارها به ظاهر باید میمردم ولی به خواست خدا زنده موندم... همه ی همکارهام از اینکه همسرانشون همراهشون نیستن،گله دارن.تمرکز ندارن. من میخوام تو با همسرانشون رابطه داشته باشی تا برای همسران همکارام باشی.میخوام کمکشون کنی تا همراه شوهراشون باشن.این برای تو هم امتحانه.تا حالا سرباز گمنام امام زمان (عج) بودی.الان میخوام بعضی ها بشناسنت.😇سخته،میدونم.همیشه گمنامی راحت تره ولی اینم امتحانه.. درواقع تو باید فرمانده سربازان گمنام امام زمان(عج) باشی. ساکت شد و به من نگاه میکرد. -وحید😥 -جانم؟😍 -چی میگی شما؟!! من نمیفهمم.😟 مبهوت بودم.اشکهام میریخت روی صورتم.😭😧 -زهرا،من میفهمم چه حالی داری.این امتحان سختیه برای ما.من و تو فقط کنارهم میتونیم سختی ها رو تحمل کنیم.👌یادته؟وقتی زینبمون مرد بهم گفتی.خودت گفتی راحتی فقط تو بهشته...زهراجان بهشت جبران میکنم☺️😍 یه شب همکاران وحید و خانواده هاشون رو شام دعوت کردیم خونه مون... قبل از اومدن مهمان ها... ادامه دارد... 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴 💠 سختگیری زیاد در پذیرفتن همسر، می‌تواند موجب شود که او کمتر برای عذرخواهی پیش‌قدم شود. 💠 توقع نداشته باشید که همسرتان با الفاظ و مورد نظر شما عذرخواهی کند. 💠 گاهی حتی برخی رفتارها، نشان‌دهنده و چراغ سبزی به معنای است. پس سریع عذر زبانی و یا رفتاری همسر را بپذیرید و واقعاً او را ببخشید. 💠 گاهی دیر پذیرفتن عذر همسر، زمینه ایجاد ، سوءظن و سردی روابط می‌گردد. 💠 مواظب باشید در پذیرش عذرخواهی، نگذارید و حفظ همسرتان را در نظر بگیرید. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴 💠 سختگیری زیاد در پذیرفتن همسر، می‌تواند موجب شود که او کمتر برای عذرخواهی پیش‌قدم شود. 💠 توقع نداشته باشید که همسرتان با الفاظ و مورد نظر شما عذرخواهی کند. 💠 گاهی حتی برخی رفتارها، نشان‌دهنده و چراغ سبزی به معنای است. پس سریع عذر زبانی و یا رفتاری همسر را بپذیرید و واقعاً او را ببخشید. 💠 گاهی دیر پذیرفتن عذر همسر، زمینه ایجاد ، سوءظن و سردی روابط می‌گردد. 💠 مواظب باشید در پذیرش عذرخواهی، نگذارید و حفظ همسرتان را در نظر بگیرید. _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴 💠 آیت الله حائری شیرازی: چرا می‌گوییم «جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ»؛ جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است؟ چرا نمی‌گوییم جهاد مرد هم خوب زن‌داری کردنش است؟! ابلیس ۶ هزار سال عبادت کرد. وقتی به او گفتند سجده بر آدم بکن، نکرد. اگر سجده بر آدم کرده بود، این ۶ هزار سالش هم مقبول واقع می‌شد. پس دو نوع عبادت داریم: «عبادت ۶ هزار ساله» و «عبادت سجده بر آدم». 💠 انجام وظایف مرد نسبت به همسرش، از نوع عبادت ۶ هزار ساله است! چرا؟ چون همراه با است، همراه با است. اما اطاعت زن از شوهر، از نوع «سجده بر آدم» است، چون همراهش است. این اطاعت، بسیار تلخ است! تلخی‌اش مثل تیر باران شدن در جهاد است. مثل شمشیر خوردن در جهاد است. همان ثواب‌هایی که مرد در حین تیر خوردن و قطعه قطعه شدن، در جهاد می‌برد، خداوند برای زن در خانه گذاشته است! نمی‌شود بدون سختی، این ثواب را به زن بدهند. به همین دلیل، اطاعت زن، جهاد است اما حکمرانی شما در خانه، جهاد نیست! اگر زن، قوّامیت مرد را پذیرفت، مانند ملائکه می‌شود که سجده بر آدم را پذیرفتند. 💠 زنها خیال می‌کنند خدا رعایتشان نکرده است. اشتباه می‌کنند! خدا سجده بر آدمش را داد به زنها! عبادت معمولیِ شش هزار ساله را داد به مردها. از این جهت، مردها یک عبادت از نوع «سجده بر آدم» را . با نماز و روزه و حج و اینها کارشان نمی‌شود. باید به میدان جنگ بروند تا معلوم بشود منافق هستند یا مؤمن؟ شما مردها باید بروید جهاد! بروید جهاد و آنجا مخالفت با نفس بکنید تا از نوع سجده بر آدم بشود. سجده بر آدمِ زنها این است که حرف مرد را گوش کنند اما «سجده بر آدم» برای شما مردها این است که تحت فرمان رهبر بروید جلوی گلوله. یعنی تحت مدیریت رهبرتان فحش بخورید، هتک بشوید، اهانت بشوید، ذلت ببینید؛ این ذلت سجده بر آدم است. 💠 آن وقت ببین! شش هزار سال عبادت، کار دو دقیقه سجده را نکرد! این را داده‌اند به زن‌ها و آن را داده‌اند به شما! واقعاً خدای تعالی بین مرد و زن، عادلانه برخورد کرده است. چه جور شده است که خدا چنین کاری با زنها کرده است؟ چون اطمینان داشته که مؤمنه‌های آنها می‌پذیرند. خداوند می‌دانسته است که اینها جهت عاطفی دارند. این‌ها وقتی حساب می‌کنند که خدا گفته است، اطاعت می‌کنند.
🔴 💠 سختگیری زیاد در پذیرفتن همسر، می‌تواند موجب شود که او کمتر برای عذرخواهی پیش‌قدم شود. 💠 توقع نداشته باشید که همسرتان با الفاظ و مورد نظر شما عذرخواهی کند. 💠 گاهی حتی برخی رفتارها، نشان‌دهنده و چراغ سبزی به معنای است. پس سریع عذر زبانی و یا رفتاری همسر را بپذیرید و واقعاً او را ببخشید. 💠 گاهی دیر پذیرفتن عذر همسر، زمینه ایجاد ، سوءظن و سردی روابط می‌گردد. 💠 مواظب باشید در پذیرش عذرخواهی، نگذارید و حفظ همسرتان را در نظر بگیرید. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴 💠 سختگیری زیاد در پذیرفتن همسر، می‌تواند موجب شود که او کمتر برای عذرخواهی پیش‌قدم شود. 💠 توقع نداشته باشید که همسرتان با الفاظ و مورد نظر شما عذرخواهی کند. 💠 گاهی حتی برخی رفتارها، نشان‌دهنده و چراغ سبزی به معنای است. پس سریع عذر زبانی و یا رفتاری همسر را بپذیرید و واقعاً او را ببخشید. 💠 گاهی دیر پذیرفتن عذر همسر، زمینه ایجاد ، سوءظن و سردی روابط می‌گردد. 💠 مواظب باشید در پذیرش عذرخواهی، نگذارید و حفظ همسرتان را در نظر بگیرید.