وقتى شروع
به شمردن نعمت هاى زندگيم كردم،
همه ى زندگيم
تغيير كرد...
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
#مبارزه_بادشمنان_خدا
نویسنده: شهید سید طاها ایمانی
داستان واقعی
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 #مبارزه_بادشمنان_خدا #شهیدایمانی #قسمت24 . #قسمت بیست و چهارم داستان دنباله دار سرزمی
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️
#مبارزه_بادشمنان_خدا
#شهیدایمانی
#قسمت25
#قسمت بیست و پنجم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: خدا، هویت من است
توی صحن، دو رکعت نماز شکر خوندم و وارد شدم ... هر قدم که نزدیک تر می شدم ... حس عجیبی که درونم شکل گرفته بود؛ بیشتر می شد ... تا لحظه ای که انگشت هام با شبکه های ضریح گره خورد ... .
به ضریح چسبیده بودم ... انگار تمام دنیا توی بغل من بود ... دیگه حس غریبی نبود ... شور و شوق و اشتیاق با عشقی که داشت توی وجودم ریشه می کرد؛ گره خورده بود ... .
در حالی که اشک بی اختیار از چشم هام سرازیر می شد و در آغوش ضریح، محو شده بودم؛ بی اختیار کلماتی که درونم می جوشید رو تکرار می کردم ... اشهد ان لا اله الا الله ... اشهد ان محمد رسول الله ... اشهد ان علیا ولی الله و اشهد ان اولاده حجج الله ... .
ناگهان کنار ضریح غوغایی شد ... همه در حالی که بلند صلوات می فرستادن به سمتم میومدن و با محبت منو در آغوش می گرفتن ... صورتم رو می بوسیدن و گریه می کردن ... .
خادم ها به زحمت منو از بین جمعیت بیرون کشیدن و بردن ... اونها هم با محبت سر و صورتم رو می بوسیدن و بهم تبریک می گفتن ... یکی شون با وجد خاصی ازم پرسید: پسرم اسمت چیه؟ ... .
سرم رو با افتخار بالا گرفتم و گفتم: خدا، هویت منه ... من عبدالله، سرباز 17ساله فاطمه زهرام ...
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞
#مبارزه_بادشمنان_خدا
#شهیدایمانی
#قسمت26
#قسمت بیست و ششم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: عقیق یمنی
وقتی این جمله رو گفتم ... یکی از خادم ها که سن و سالی ازش گذشته بود ... در حالی که می لرزید و اشک می ریخت، انگشترش رو از دستش در آورد و دست من کرد و گفت: عقیق یمن، متبرک به حرم و ضریح امام حسین و حضرت ابالفضله ... انگشتر پسر شهیدمه ... دو سال از تو بزرگ تر بود که شهید شد ... اونم همیشه همین طور محکم، می گفت: افتخار زندگی من اینه که سرباز سپاه اسلام و سرباز پسر فاطمه زهرام ... .
خورشید تقریبا طلوع کرده بود که با ادای احترام از حرم خارج شدم .. توی راه تمام مدت به انگشتر نگاه می کردم و به خودم می گفتم: این یه نشانه است ... هدیه از طرف یه شهید و یه مجاهد فی سبیل الله ... یعنی اهل بیت، تو رو بخشیدن و پذیرفتن ... تو دیر نرسیدی ... حالا که به موقع اومدی، باید جانانه بجنگی ... و مثل حر و صاحب این انگشتر، باید با لباس شهدا، به دیدار رسول خدا و اهل بیت بری ... .
این مسیری بود که انتخاب کرده بودم ... برگشت به کشوری که بیشتر مردمش وهابی هستند ... زندگی در بین اونها و تبلیغ حقیقتی که با سختی تمام، اون رو پیدا کرده بودم ... .
در آینده هر بار که پام رو از خونه بیرون بگذارم؛ می تونه آخرین بار من باشه ... و هر شب که به خواب میرم، آخرین شب زندگی من ... .
من هیچ ترس و وحشتی نداشتم ... خودم رو به خدا سپرده بودم ... در اون لحظات فقط یک چیز اهمیت داشت ... چطور می تونستم به بهترین نحو، این وظیفه سخت رو انجام بدم ... چطور می تونستم برای امامم، بهترین سرباز باشم ... و این نقطه عطف و آغاز زندگی جدید من بود ...
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞
#مبارزه_بادشمنان_خدا
#شهیدایمانی
#قسمت27
قسمت بیست و هفتم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: از حریمت دفاع می کنم
دوباره لقمه هام رو می شمردم ... اما نه برای کشتن شیعیان ... این بار چون سر سفره امام زمان نشسته بودم ... چون بابت تک تک این لقمه ها مسئول بودم ...
صبح و شبم شده بود درس خوندن، مطالعه و تحقیق کردن ... اگر یک روز کوتاهی می کردم ... یک وعده از غذام رو نمی خوردم ... اون سفره، سفره امام زمان بود ... می ترسیدم با نشستن سر سفره، حق امامم رو زیر پا بزارم ... .
غیر از درس، مدام این فکر می کردم که چی کار باید انجام بدم ... از چه طریقی باید عمل کنم تا به بهترین نحو به اسلام و امامم خدمت کرده باشم؟ ... چطور می تونستم بهترین سرباز باشم؟ و ... .
تمام مطالب و راهکارها رو می نوشتم و دونه دونه بررسی شون می کردم ... تا اینکه ... .
خبر رسید داعش تهدید کرده به حرم حضرت زینب حمله می کنه و ... داغون شدم ... از شدت عصبانیت، شقیقه هام تیر می کشید ... مدام این فکر توی سرم تکرار می شد ... محاله تا من زنده باشم اجازه بدم کسی یک قدم به حریم اهل بیت پیامبر تعرض کنه ... .
صبح، اول وقت رفتم واحد اداری، سراغ مسئول گذرنامه و ... خیلی جدی و محکم گفتم: پاسپورتم رو بدید می خوام برم ... پرسید: اجازه خروج گرفتی؟ بدون اجازه خروج، نمی تونم پاسپورتت رو تحویلت بدم ... .
منم که خونم به جوش اومده بود با ناراحتی و جدیت بیشتر گفتم: من برای دفاع از اهل بیت، منتظر اجازه احدی نمیشم ... .
با آرامش بیشتری دوباره حرفش رو تکرار کرد و گفت: قانونه. دست من نیست ... بدون اجازه خروج، نمی تونم درخواست تحویل گذرنامه رو صادر کنم ... .
من دو روز بیشتر صبر نمی کنم ... چه با اجازه، چه بی اجازه ... چه با گذرنامه، چه بی گذرنامه ... از اینجا میرم ... دو روز بیشتر وقت نداری ... .
اینو گفتم و از اتاق اومدم بیرون ... .
💞 @zendegiasheghane_ma
#ایده_استقبال
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
ببینید این دوستتون با میوه چه استقبال عاشقانه ای کرده ازهمسر👌
آفرین خداقوت🌹🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
#استقبال
#ارسالی_اعضا
چای خوش طعم شمال با کیک قاشقی داغ
مخصوص حضرت یار 😍
یه دونه تخم مرغ رو با نصف لیوان شکر مخلوط کردم بعد سه قاشق ماست ریختم و خوب هم زدم (شیرهم میشه) و بعد یه لیوان آرد رو همراه یک ق م بکینگ پودر و نوک ق چ وانیل اضافه کردم یه کمی هم گلاب ریختم و بعد قاشق قاشق ریختم تو روغن و سرخ کردم
خیلی خوشمزه میشه
💞 @zendegiasheghane_ma
#استقبال_ازهمسر
#ارسالی_اعضا
#حی_بودن
آفرین به این بانو 👌
این کارهاجهت ایجادانگیزه درهمه شماعزیزان درکانال قرارمیگیره😊
💞 @zendegiasheghane_ma
#ارسالی_اعضا
کیک کدو حلوایی برای آقاییم
سالگرد عروسیمونه😊😅
✍مبارک باشه و نوش جانتون
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️
شب جمعہ ست و اينجاييم دور از ڪربلاےتو
ولے با اين همہ هستيم راضے بہ رضاے تو
مرا با ڪربلاے خويش ڪردے امتحان ... باشد
صبورے مےڪنم اين بار هم بر ابتلاے تو😞
شب جمعہ ست و ما بےخانه تر از هرشب ديگر
ڪجا بايد رَوند آقاے من ديوانہ هاےتو❓😢💔
#شب_زیارتےارباب❤🍃
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞
آقا جانم...
امروز پنجشنبہ است ونامہ ے اعمالمان با دستان مبارڪ شما ورق میخورد
شرمنده ایم😔
ڪہ جز شرمندگے چیزے نداریم.
آقا جان ما را ببخش...🙏😓
خدایا به حرمت خون شهدا در امرفرج مولایمان تعجیل بفرما
التماس دعا
یاعلی
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞
#جانمـــ_اباعبـدلله♥️
ایـن نمـڪدان حـسین
جـنس عجیـبـےدارد
هرچـقدر،میشڪنیم[💔]
بازنمڪ،میریزد
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞
حال من بی تو خراب است
ڪجایےآقا...
نقش من بی توبرآب است
ڪجایےآقا...
عمر بیهوده من بی توچه ارزد
توبگــــو...
زندگی بی تو سراب است
ڪجایےآقا...
#الٰلهُمَ_عَجِّل_لِوَلِیّکَ_الفَرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️
از پشت افق به روی بام آمدهام
سوسو زدم و گام به گام آمدهام
همراه من است نور امید و خدا
با روز بخیر و با سلام آمده ام
سلام
روز جمعه تون به خیر🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
سلام علیکم اینم کیک های من که ان شاءالله اگه خدابخوادوگره ی کارمون بازبشه تومسیرنجف کربلابین زوارپخش میکنم واگه لیاقت داشته باشم نائب الزیاره همگی عزیزان هستم
✍نایب الزیاره باشید
ما ساکن عصر جمعه هاییم
تو منتظری که ما بیاییم
غربت چه حکایت غریبى ست
آقا تو کجا و ما کجاییم ...
اللهم عجل لوليك الفرج
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹
#سلام_اربابم✋🏻
هر روز،صبح زود،بہ گوشم صداے توسٺ
حےّ علَےالحسین، و حےّ علَےالحَرم
با یڪ سلام، رو بہ شما،رو بہ ڪربلا
جا مےدهم میان دلم یڪ بغل حرم
#صلےالله_علیک_یاسیدالشهدا🌷
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
السلام علیک یاصاحب الزمان
چہ شود فرصٺ ديدار بہ ما هم بدهند
فيض هم صحبٺے يار بہ ما هم بدهند
آن قَدر بر در ايـن خانہ گدا مےمانيم
لقب نوڪرِ دربـار بہ ما هم بدهند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹
سلام صبح زیبای پاییزیتون بخیر
🌤 طلوع خورشید
معجزهی هر روز خداست
یعنی هنوز هم "امید" هست...
زندگیتون پر از امید و روزهای قشنگ🍁🍁
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از زندگی عاشقانه
#سلامت
میخوای پوستت چروک نشه؟🤔
کاری نداره
شکر سفید زیاد مصرف نکن
چون باعث از بین رفتن کلاژن پوست ميشه🤗
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
#هردوبخوانیم
#آهای_خانم_آهای_آقا
وقتی زن و مرد ازدواج می کنن قراره لباس هم باشن.
لباس چیکار میکنه؟
تو رو از گرما و سرما حفظ میکنه و مهم تر از اون
نقصاتو میپوشونه
ادما ازدواج میکنن تا اعتماد بنفس بگیرن. تا خودشونو باور کنن. تا یکی باشه خوبیاشونو بزرگ ببینه بدیاشونو کوچیک. که همین طور که هستن دوستشون داشته باشن
پس چرا وقتی همسرمون یه کاری انجام نداد بهش بگیم تنبل و وقتی یه چیزی نفهمید بهش بگیم خنگ؟؟؟
زن و شوهر نباید بهم برچسب بزنن و هویت همو زیر سوال ببرن.
شما باید همو بالا ببرین نه پایین
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹🌹💞🌹💞🌹💞
#سیاستهای_زنانه
هیچوقت از همسرت نپرس دوستم داری؟⛔️⛔️⛔️⛔️
باور کن کار بجایی میرسه خودش هم به دوست داشتنت شک میکنه
باهوش باش
تا یه کاری کرد یا حرفی زد
بگو مطمئنم هیچکس به اندازه تو دوسم نداره!
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
#سیاستهای_زنانه
به همسرت نشان بده که حتی کارهای کوچک و محبتهای جزئیش هم واست مهم و پراهمیته
وقتی یک مرد پی ببره که همسرش کوچکترین توجهی به آنچه که انجام داده نداشته، بالطبع همه آنها را قطع خواهد کرد!
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از زندگی عاشقانه
📌قلیان تحرک و طول عمر اسپرم را کاهش و موجب تغییرات ژنتیکی شود که بر بچه تاثیر میگذارد
👈قلیان حاوی فلزات سنگینی چون آرسنیک،کروم،سرب و کبالت است که موجب کاهش تولید اسپرم میشود
💞 @zendegiasheghane_m