فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
امشب
تمام امواج قضاوت را
خاموش می کنم
تا فرکانس های زیبا
را دریافت کنم و
از زیباترین موهبتهای زندگی
لذت می برم
و با امید
به فرداهای قشنگ زندگی
آرام میگیرم
عشق می نوشم و
به زندگی عشق می نوشانم ...
شب خوش عزیزان💐
طاعات قبول
مارو از دعای خیر خود در این شب های عزیز فراموش نکنید 🙏
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ، امیدوارم طاعات و عباداتتون قبول باشه 🌷🍃
در این صبح زیبا
اميد و تندرستی 🌷🍃
مهمون وجودتون
سفره تون پربرکت🌷🍃
روزيتون افزون
و دلتون قرص به 🌷🍃
حضور خداوند باشه
صبح تون دل انگیز🌷🍃
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی 🌻
🌻خـدایا🙏
✨در این روز زیبا
🌻بهترین اتفاقات را
✨سر راه دوستانم قرارده
🌻وجودشان سلامت
✨دلشان پرمحبت
🌻زندگیشان زیبا و
✨آرزوهایشان را برآورده فرما
🌻آمیـــن یا حَیُّ یا قیوم
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
👌هر روز به رسم ادب
یک سلام عرض نماییم
محضر عزیز زهرا آقا اباعبدلله الحسین (ع)
🥀اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در لحظه زندگی کن...
این خلاصه ی تمام کتاب هایی است که درباره ی رازهای زندگی شاد نوشته شده است...
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امیدوارم از این آدما تو زندگیتون داشته باشین......😊
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
🙏۱۵ موردی که افراد شاد،
اصلا به آنها اهمیتی نمیدهند.👇👇
۱. آنها به داراییهای مادی اهمیتی نمیدهند.
۲. آنها اهمیتی به پس گرفتن
چیزی که بخشیدند نمیدهند.
۳. آنها اهمیتی به برآورده کردن
همه ی انتظارات جامعه
نمیدهند.
۴. آنها اهمیتی به تعصبات
آدمهای تندرو نمیدهند.
۵. آنها اهمیتی به تایید و
ارزشگذاری دیگران نمیدهند.
۶. آنها اهمیتی به همیشه
حق با آنها بودن نمیدهند.
۷. آنها اهمیتی به محیطهای نامساعد نمیدهند.
۸. آنها اهمیتی به مقایسههای اجتماعی نمیدهند.
۹. آنها اهمیتی به دخالت در کار دیگران نمیدهند.
۱۰. آنها اهمیتی به غیبت کردن
پشت سر دیگران نمیدهند.
۱۱. آنها اهمیتی به روابط مسموم نمیدهند.
۱۲. آنها اهمیتی به کینهورزی نمیدهند.
۱۳. آنها اهمیتی به دروغگویی نمیدهند.
۱۴. آنها اهمیتی به شکایت کردن نمیدهند
۱۵. آنها اهمیتی به انتقامجویی نمیدهند
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
سرگذشت
برشی_از_یک_زندگی
عشق_قدیمی
قسمت_پنجم
باورم نشد و گفتم:حتما اشتباه میکنی….
دوستم گفت:نه اشتباه نمیکنم ….دختر اکبر آقا دوست خواهرمه…..هفته ی پیش با یه اقای دکتر عقد کرد….خدایی هم حقش بود ازدواج موافقی داشته باشه چون خواهرم خیلی ازش تعریف میکنه،……
دوستم همچنان داشت حرف میزد و توضیح میداد اما گوشهای من انگار چیزی نمیشنید جز این جمله ،؛؛دادنش به یه دکتر؛؛…..
خیره شده بودم به انتهای کوچه و اون جمله مرتب توی گوشم اکو میشد…..
اصلا نمیتونستم باور کنم….دنیا برام تیره و تار شد و سرمو انداختم پایین و به دوستم گفتم:تو شوهرشو دیدی؟؟؟
دوستم گفت:من که ندیدم اما خواهرم میگفت که خیلی جوون برازنده و خوش هیکل و شیک پوشیه و خیلی هم بهم میاند……
در حال حرف زدن بودیم که یهو در خونه ی همون دختر باز شد و ما سه نفر سریع یه کم از اونجا فاصله گرفتیم…..
قلبم به شدت میزد و دلم میخواست ببینم کی از خونه میاد بیرون…..؟؟؟؟برگشتم و زیرزیرکی یه نگاهی کردم و دیدم بله خودش بود…..
خیلی دلم میخواست که حتما یه بار دیگه ببینمش که موفق شدم…..اسم اون دختر رو از طریق خواهر دوستم فهمیدم که سیمین هست….
سیمین از در اومد بیرون و پشت سرش هم نامزدش همون اقا دکتر……واقعا از هر نظر قابل تحسین بود….سیمین و نامزدش در حال بگو بخند از خونه اومدند بیرون و سوار ماشینی که همون اطراف پارک شده بود شدند…..
دیگه جای درنگ نبود و باید برمیگشتم خونه چون با دیدن ماشین آقا دکتر انگار آب سردی روی سرم ریخته شد…..
از دوستام تشکر کردم و با حال بد وپکر برگشتم سمت خونه…..دوستام هی صدا کردند و گفتند:یهو چی شد به تو؟؟؟وایستا؟؟
بی توجه به دوستام سرمو انداختم پایین و رفتم….مسیر اون کوچه تا خونمون اون روز بنظرم خیلی طولانی اومد….
با خودم گفتم:وای چرا نمیرسم؟؟؟چرا؟؟؟خدا جون چرا آخه؟؟؟تو که میدونستی من در طول ۲۰سال زندگی ازت فقط همین دختر رو میخواستم…..
این حرفهارو توی دلم به خدا گفتم و اشک توی چشمم جمع شد….وقتی دیدم ممکنه با کوچکترین تلنگر گریه کنم زود مسیرمو بسمت مسجد تغییر دادم……
داخل مسجد اینقدر نشستم تا اذان مغرب شد و نماز رو خوندم و برگشتم خونه…..
تا رسیدم خونه و مامان منو دید سریع متوجه ی حالم شد و گفت:حسین!!؟؟؟چی شده پسرم؟؟؟؟؟؟
بی حوصله تر از این حرفها بودم که بشینم برای مامان توضیح بدم پس گفتم:مامان!!من میخواهم فردا برگردم جبهه…..
مامان متعجب گفت:چی؟؟؟تو که تازه رسیدی؟؟؟چرا میخواهی برگردی؟؟؟
نمیخواستم واقعیت رو بهش بگم و دلتنگی به جبهه رو بهونه کردم و گفتم:هدف این بود دیداری داشته باشم و حالا میخواهم برگردم…..
انگار همه یه جورایی متوجه شده بودند که چی شده؟؟؟آخه قبل از رفتن به جبهه همه جا جار زده بودم که اولین مرخصی که برگردم میرم خواستگاری و زن میگیرم….
اونشب اصلا میلی به غذا نداشتم و به اصرار بابا فقط دو لقمه خوردم و رفتم توی اتاقم…..
چند دقیقه بعد مامان اومد پیشم و گفت:مامان جان!!!هیچ وقت توی سرنوشتی که خدا برات رقم میزنه چرا نیار!!…راضی باش به رضای خدا چون اون صلاح مارو بهتر میدونه……
حرفی نزدم و فقط گوش کردم…..
مامان مکثی کرد و ادامه داد:اگه از خدا چیزی خواستی و بهت نداد،بدون که مصلحت و خیر تو در چیز دیگه ایی هست…..اگه دلت میخواهد که برگردی جبهه و فکر میکنی اینجوری ارومتر میشی ما مخالفتی نداریم….میتونی برگردی……
حرفهای مامان یه کم ارومم کرد…..مامان راست میگفت شاید تقدیر من باید جور دیگه ایی رقم میخورد……
با خودم گفتم:شاید من توی جبهه شهید بشم و خواست خدا این بوده که سیمین مسیرش از من جدا و زندگی بهتری داشته باشه…..
اینطوری شد که فردا صبح زود برگشتم منطقه………
ادامه دارد……
🖌#کانال _زندگی شیرین 💞
@maryam_sfri
💫@zendegiishirinn💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
28.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشپزی کنارچشمه و آبشار واقعا جاتون خالی 😍
🏡🌳🌾
یه #کباب_خوشمــزه
👌🏻: دنده های گوسفندی و خورد میکنیــم بهش روغن زیتون ، نمــک و فلفل و زردچوبه و سماق میزنیم و با پیاز های خورد شده حسابی مزه دار میکنیم
طعمش بی نظــیر میشه😋
آشپزی در طبیعت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
تقدیم به نگاه قشنگ تون 🌹
💫@zendegiishirinn💫
#زندگی شیرین 🍃
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---