eitaa logo
زندگی شیرین🌱
52.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
0 فایل
کپی بدون لینک ممنوع اینجا کانالی است سرشار از مهر و محبت 😊🥰 به کانال زندگی شیرین خوش آمدید.🌹 پست های تبلیغاتی از نظر ما ن تایید و ن رد می‌شود🔴 https://eitaa.com/joinchat/1558708876Ccdcc3a597e رزرو تبلیغات👆 تبادل انجام نمیدم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 خداروشکر بابا خونه نبود….با خجالت رفتم داخل اتاقم…..منتظر شدم تا شب بشه و به امید زنگ بزنم….. استرس و ناراحتی شدیدی که داشتم باعث میشد هر ثانیه برام مثل یک ساعت بگذره…. بالاخره شب شد و به امید زنگ زدم……مثل شبهای قبل تا گوشی رو برداشت گفت:جانم صبا جان!!!!!!!!!! گفتم:امید من باردارم……(بعد تمام جریان رو براش تعریف کردم)….. امید چند ثانیه ماتش برد و سکوت کرد و بعد گفت:امکان نداره،،،من خیلی مراقب بودم……………. گفتم:حالا که این اتفاق افتاده،،،باید چیکار کنیم؟؟؟؟؟ امید عصبی گفت:نمیدونم…..اجازه بده یه کم فکر کنم….. بعداز یه مکث طولانی گفت:سقطش میکنیم………… گفتم:یعنی میشه؟؟؟من زیاد سر در نمیارم….. امید گفت:چرا نمیشه….خودم یه دکتر پیدا میکنم قبل از اینکه کسی متوجه بشه سقطش میکنیم……….. چون فکر میکردم به همین راحتیه یه کم دلم اروم گرفت و گفتم:باشه….خب امید،،،!!چون خیلی خسته ام و فکرم درگیره میخواهم بخوابم…..فعلا خداحافظ….. امید هم خداحافظی کرد اما نه مثل هرشب…………. فردا صبح وقتی بابا رفت از اتاق اومدم بیرون و رفتم سراغ مامان….. مامان ناراحت و عصبی بود و بخاطر گریه هایی که دیروز کرده بود حتی چشمهاشو هم نمیتونست باز کنه…… با خجالت و گرفته گفتم:مامان!!امید میگه نگران نباشید یه دکتر پیدا میکنم و سقطش میکنیم……….:: مامان با اخم و خیلی عصبی گفت:چی میگید برای خودتون!؟؟بچه سه ماهه است …..یعنی بزرگه و قلبش هم تشکیل شده….اون بچه الان روح داره و سقط کردنش یعنی قتل….. با امیدزنگ زدم و حرفهای مامان رو بهش انتقال دادم…. امید گفت:خب من چیکار کنم صبا؟؟؟؟تو باید مراقب بودی ،نه اینکه بعداز سه ماه تازه اومدی میگی حامله ایی….. با گریه گفتم:من مقصرم امید؟؟؟من‌چه بدونم حاملگی چیه و چجوریه؟؟؟ امید گفت:خیلی خب !!ولش کن دیگه!!!حالا دیگه بدبخت شدیم….صبا تو میدونی که من خونه و زندگی ندارم و برای ازدواج آماده نیستم…..هیچی ندارم….نمیتونم بیام خواستگاری….. از حرفهاش متعجب مونده بودم و گوش میکردم که ادامه داد:صبا !!چند وقت دیگه شکمت بیاد بالا حتما همه میفهمند ،،،،باید سقط بشه….. اون شب با کلی گریه و زاری حرف امید رو قبول کردم و قرار شد دکتر پیدا کنه و بریم سقطش کنیم…. صبح خواب بودم که دیدم یکی در اتاقمو میزنه……..از خواب پریدم و ساعت رو نگاه کردم ،،،ساعت ۸بود یعنی کیه؟؟؟ بلند شدم در رو باز کردم و دیدم بابا عصبانی پشت در ایستاده….. تعجب کردم و میخواستم بگم سلام بابا !!!که بابا عصبی داد کشید:چیکار کردی دختر؟؟؟؟من بهت گفته بودم که ازش فاصله بگیر،،گفته بودم یا نه؟؟؟؟؟گفته بودم که اون امید نامرد چشمش تورو گرفته مواظب باش ،،گفته بودم یا نه؟؟؟؟؟ با این حرفهای بابا متوجه شدم که مامان جریان رو به بابا گفته و ازش راهکار خواسته،…. از خجالت خیس عرق شدم…..دلم میخواست زمین دهن باز کنه و منو زنده زنده همونجا دفن کنه اما از شرم بابا زنده نباشم….. حرفی نداشتم بزنم و فقط گریه کردم….بابا کلی داد و بیداد کرد و رفت و من در اتاق رو بستم و تا شب از اتاق بیرون نرفتم……..حتی برای دستشویی هم نرفتم…….به امید هم نتونستم تلفن بزنم چون اتاق من گوشی نداشت و همیشه شبها گوشی پایین رو میاوردم بالا….. شب که شد صدای شهین خانم رو شنیدم که بلند بلند گریه میکنه…..متعجب شدم و خواستم برم پشت در و گوش کنم و ببینم چه خبره که نازنین در رو باز کرد…… ادامه دارد… 🖌 _زندگی شیرین 💞 @maryam_sfri 💫@zendegiishirinn💫 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی عصبانی هستید جواب آدم های مهم زندگیتون را ندید برگشت ناپذیره 💯🙏 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
چرا مقایسه مضر است...!؟ مقایسه خود با دیگران یکی از بزرگ‌ترین موانع رسیدن به آرامش و رضایت درونی است... این کار باعث ایجاد حس حقارت، حسادت و نارضایتی از خود می‌شود زمانی که خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم، نقاط قوت خود را نادیده می‌گیریم و بر نقاط ضعفمان تمرکز می‌کنیم. و مادامی که تمرکز ما بر نقاط ضعفمان باشد آنها گسترش پیدا می کنند. این مقایسه‌ها می‌توانند به روابط ما با دیگران نیز آسیب بزنند و باعث ایجاد حس رقابت و حسادت شوند. ‹‹🌱›› 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
21.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آواز بسیار زیبا و دلنشین 🌸🌹 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
‌💫حکایت های زیبا و آموزنده 💫 🔸مردی گوسفندی ذبح کرده و آن را کباب نمود،به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم... 🔹برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است... تعدادی اندکی برای نجات دادن آن ها آمدند،وقتی به خانه رسیدند، با کباب گوسفند و نوشیدنی های رنگارنگ پذیرایی شدند،برادرش آمد و دید که کسانی دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خورده اند... 🔸از برادرش پرسید:‌ چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟ برادرش گفت: این ها دوستان ما و شما هستند کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتید،حتی حاضر نشدند تا یک سطل آب هم روی خانه شما که آتش گرفته بود بیاندازند... 🔹خیلی ها هنگام کباب و گوسفند دوستان آدم هستند... وقتی خانه آتش گرفت،یک سطل آب حتی روی خاکسترتان هم نخواهند ریخت... 📌📖 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی 100هزار مرتبه که... 🤲🤲 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
💫حکایت های زیبا و آموزنده 💫 🌱یک شب شاه عباس با لباس مبدل در كوچه‌های شهر می گشت كه به سه دزد برخورد كرد كه قصد دزدی داشتند، شاه عباس وانمود كرد كه او هم دزد است و از آنان خواست كه او را وارد دار و دسته خود كنند دزدان گفتند ما سه نفر هر يك خصلتی داريم كه به وقت ضرورت به كار می آيد شاه عباس پرسيد چه خصلتی؟ 🌱يكی گفت من از بوی ديوارِ خانه مي فهمم كه در آن خانه طلا و جواهر هست يا نه و به همين علت به كاهدان نمي‌زنيم. 🌱ديگری گفت من هم هر كس را يك بار ببينم بعداً در هر لباسی او را ميشناسم. 🌱ديگری گفت من هم از هر ديواری ميتوانم بالا بروم 🌱از شاه عباس پرسيدند تو چه خصوصيتی داری كه بتواند به حال ما مفيد باشد؟ 🌱شاه فكری كرد و گفت من اگر ريشم را بجنبانم كسی كه زندانی باشد آزاد مي‌شود 🌱دزدها او را به جمع خود پذيرفتند و پس از سرقت طلاها را در محلی مخفی كردند. فردای آن شب شاه دستور داد كه آن سه دزد را دستگير كنند. وقتی دزدها را به دربار آوردند آن دزدی كه با يك بار ديدن همه را باز مي‌شناخت فهميد كه پادشاه، رفيق شب گذشته آنها است پس اين شعر را خطاب به شاه خواند كه: ما همه ، كرديم كار خويش را   ای بزرگ، آخر بجنبان ريش را ! ‹🤍🌼› 📌📖 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چکار کنم که همسرم شنونده خوبی باشه؟ 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
16.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هی نرو سراغ اینو اون تا موقعی که با خدا در میونش نذاری حل نمیشه ...💙 شبتون بخیر و در پناه خدای مهربون ✨ 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
17.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 براى امروزتون☀️ زيباترين حسها رو خواهانم🙏 حس قشنگ آرامش😇 حس وجود خدا در قلبتون❤ حس لطافت گلها🌺🍃 حس قشنگ بارش بارون 🌨 حس آرامش در وجودتون😉 حس خوب زندگى❤ دوشنبه تون لبریز از حس خوب زندگی 🌺🍃 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🦋🦋 خدای مهربانم هیچ نعمتی بالاتر از سلامتی و هیچ خوشبختی بزرگتر از آرامش نیست این دو را نصیب همه بفرما 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واسطه رزق خدا باباست....❤️ رو به فرزندتون یاد بدید☝️ 🎙 ‌ 💫@zendegiishirinn💫 شیرین 🍃 ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---