eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  در سمت توام 🕊
همونطور که گناه کردن خییلی به ضررمون تموم میشه گذشتن از گناه هم خیلی به نفمعون تموم میشه😌 (دیدم که میگم) یادمه یه سال پیش از یه گناهی گذاشتم و چند ماه بعد اثارشو دیدم یعنی هنوز که هنوزه با فکر کردن به اینکه با گذشتن ازش چه سود بزرررگی کردم کلی روحم شاد میشه😁 من فقط اثار یه گناه نکردن رو دیدم ولی روزه قیامت اثار همه ی کارامونو با کیفیت فول اچ دی مشاهده میکنیم ان شالله اون موقع زندگیمون پر باشه از صحنه های مبارزه با نفس و گناه نکردن😊 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
هدایت شده از  در سمت توام 🕊
میدونی رفیق هوای نفسِ پدرسوخته همیشه مارو با توجیه به گناه میکشونه هیچوقت به بهونه بالارفتن اطلاعات جنسی سراغ خوندن مطالب نرو....این فریب هوای نفسه😈 میخواد الکی ذهنتو خراب ومنفی کنه واقعا چرا یه مسئله حیوانی انقدر برات مهمه؟ تو سوالات شب اول قبرتو میدونی؟ از ایستگاهای قیامت خبر داری؟میدونی هرکدوم چند هزارسال طول میکشه؟ بجای اون مسائل حیوانی به این مسائل انسانی فکر و در موردش تحقیق کن حالا هروقت که ازدواج کردی یه سری مطالب رو در حد ضرورت میتونی یاد بگیری(هرچی لازم باشه رو زود میتونی یاد بگیری) تو مجردی به هیچ وجه ذهنتو درگیر این چیزا نکن✖️ فهمیدی؟! طبق نظره رهبری خوندن این مطالب حرامه مگر در حد ضرورت که برا توکه مجردی ضرورتی نداره:) میدونی همونطور که برای تصویر باید کنترل نگاه داشته باشیم برای مطلب هم باید کنترل نگاه داشته باشیم و هرچیزی رو نخونیم ذهن امانت خداست هیچوقت ذهن پاکتو کثیف نکن😊 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
ایران: ✍️ 🔸نجات با پرداخت هفده ریال دوستی داشتم دارای کمالات ایمانی و فوق العاده عاشق حضرت سیدالشهداء علیه السلام، نزدیک عید غدیر از دنیا رفت، خودم متکفل کفن و دفن و غسل او بودم. با وصیت جالبی که داشت تصور می کردم در عالم برزخ از هر جهت آزاد است، ولی چند روز پس از مرگش، به خواب یکی از عاشقان حق که وصی او نیز بود آمد و به او گفت: گوشه یکی از دفاتر مغازه ام هفده ریال مربوط به حساب فلان شخص است که از قلم افتاده، آن را بپردازید، دفاتر را بررسی کردند همان طور بود که گفته بود؛ هفده ریال را به صاحبش برگرداندند و او را از رنج آن راحت کردند. 🔸منبع : انصاریان، حسین؛ عرفان اسلامی: 7/ 24 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
خاطره شهدا ╔══••⚬🇮🇷⚬••══╗ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a ╚══••⚬🇮🇷⚬••══╝
✍️ : 🔹 ادب اموات نسبت حضرت علیه السلام حاج میرزا حسین نوری اعلی الله مقامه در کتاب دارالسلام چنین نقل کرده است که : استاد ما علامه بزرگوار شیخ عبدالحسین تهرانی - ره برای توسعه سمت غربی صحن مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام خانه هایی خرید و به صحن شریف متصل کرد. نزدیک به شصت سرداب برای دفن اموات د رهمان قسمت قراردارد و روی آنها را طاق زدند و مردم مردگان خود را در آن سرداب ها دفن می کردند. چون مدتی گذشت دیدند که طاق سرداب ها بر اثر زیاد شدن عبور مردم، ممکن است فرو ریزد و سبب زحمت و هلاکت شود؛ از این رو شیخ امر فرمود که طاق را بردارند و از نو، با استحکام بیشتری بنا کنند و چون جماعت بسیاری در سرداب ها دفن شده بودند امر فرمود سردابی را خراب و بنا کنند و هر سردابی را خراب می کردند یک نفر پایین میرفت و خاک بر جسد مرده می ریخت، به مقداری که کشف نشود و هتک حرمت اموات نشود. پس مشغول شدند تا رسیدند به سردابی که مقابل ضریح مقدس بود. وقتی برای پوشاندن جسدها پایین رفتند دیدند؛ تمام جسدها سرشان به جای پای شان رو به قبر شریف قرار گرفته و پاها به سمت غرب است. مردم خبر شدند جماعت بی شماری می آمدند و این منظره عجیب را مشاهده می کردند. یکی از آنها، جسد آقا میرزا اسماعیل اصفهانی نقاش بود که در صحن مقدس نقاشی می کرد. وقتی پسرش جسد پدر را می بیند گواهی می دهند که من هنگام دفن پدرم حاضر بودم و بدن پدرم را که دفن کردم پاهایش رو به ضریح مقدس بود. خلاصه بر مردم آشکار شد که این تغییر وضع جسد، تأدیبی از طرف خداوند است که راه ادب و طریقه معاشرت با ائمه علیه السلام را بشناسند. 📕از کتاب طوبای کربلا کانال حال خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🌺مراقب چشم های خود باشید🌺 جوانی به حکیمی گفت: وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند . حکیم گفت: آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟ جوان گفت: آری. حکیم گفت: اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند. جوان با تعجب پرسید: چرا چنین سخنی می‌گویی؟ حکیم گفت: چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟ جوان گفت: آری. 👈حکیم گفت: مراقب چشمانت باش. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
*اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ* 🌱امام صادق علیه السلام: 🍀إنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ مَا خَلَا الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ(ع) فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورٌ. 🌴جزع نمودن و گریستن براى بنده در تمام امور مکروه و ناپسند است مگر گریستن و جزع کردن بر حسین بن علىّ علیهما السّلام زیرا در گریستن بر او اجر و ثواب وجود دارد گریه کننده اجر می برد. 📕وسائل الشّیعه ۲: ۹۲۳ ح ۹ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 💠بی انصافی💠 🔷 در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف می فروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار “بی انصافی” ست. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است کفش هایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج می شد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهان مبارکش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم “بی انصافی” بود! http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🔵 ( ) 💠 نگهدارنده زمین ✍️ چند سال قبل، رصدخانه ای در اروپا اعلام کرد: «قطعه ای از یکی از کرات آسمانی جدا شده و به سرعت به طرف زمین می آید، و در این مسیر، در فلان روز وفلان ساعت با زمین برخورد کرده و کره زمین رام تلاشی می کند.» این خبر در روحیه مردم اثر بسیار زیادی گذاشت، به همین دلیل، عده زیادی از مردم به یاد روز قیامت افتادند و چون مرگ خود را نزدیک می دیدند، حساب و کتاب خود را جمع و جور کرده و وصیت نامه های خود را نوشتند. در آن روز معین، بسیاری از مردم، خانه های خود را خالی کرده و سر به صحرا گذاشتند. عده ای نیز از ترس خود کشی کردند تا شاهد این حادثه فجیع نباشند، عده ای نیز خود را به دریا افکندند. زمانی موعود فرا رسید، اما حادثه ای اتفاق نیفتاد و مردم که خیالشان راحت شده بود به خانه های خود بازگشتند. چرا این حادثه اتفاق نیفتاد؟ مگر دانشمندان از روی محاسبات دقیق علمی به این نتیجه نرسیده بودند؟ معلوم می شود که نظام هستی بی صاحب نیست. خداوندی که عالم را خلق فرموده است، آن را بی صاحب رها نکرده است و خودش آن را حفظ می فرماید. وقوع چنین حوادثی، نشان می دهد که نظام هستی ، صاحبی دارد که اراده او، مافوق تمام محاسبات بشری می باشد و بدون خواست او، هیچ حادثه ای در عالِم وجود، اتفاق نمی افتد. 📚ایمان (شهید دستغیب رحمه الله )- جلد اول – صفحه 246 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
✍️ 🔹عاشق دلباخته حضرت علیه السلام 👈یکی از شهدای نازنین کربلا پیرمردی است که هر چند نام و شهرتی از او در تاریخ نقل نشده، عشق بازی زیبایی با اباعبدالله الحسین علیه‌السلام دارد یکی از تجار کوفه نقل می‌کند: با پدرم برای تجارت از کوفه به شهرهای دیگر مسافرت می‌کردیم، به یک کاروانسرا‌ی عراقی که میرسیدیم، پیرمردی را آنجا ‌میدیدیم که زیر سایه‌بانی نشسته؛ هر کاروانی که از راه می‌رسد، بلند می‌شود، نزدیک رفته و خوب کاروان را بررسی می‌کند و بعد ناامید برمی‌گردد و زیر سایه استراحت می‌کند. یک بار پدرم جلو رفت و پرسید: پدرجان اینجا در این بیابان بدون خانه و زندگی و کار دنبال چه می‌گردی؟ گفت: «وقتی جوان بودم خدمت آقا رسول الله صلی الله‌علیه ‌وآله بودم که امام حسین علیه‌السلام، که آن زمان کودکی بود، وارد شد. بلافاصله رسول خدا صلی الله‌علیه‌ وآله برخاست و او را در بغل گرفت و روی پاهای خودش نشاند و با حالت گریه فرمود: این حسین من روزی در سرزمینی به نام کربلا تنها و غریب می‌ماند. هر کدام از شما‌ آن روز به فریادش برسید و یاریش کنید، فردای قیامت با من محشور خواهید شد. سال‌ها از این قضیه گذشت تا چند وقت پیش که من از اینجا رد ‌شدم و فهمیدم نام این سرزمین کربلا است. تا نام این سرزمین را شنیدم، یاد کلام رسول الله صلی الله‌علیه‌ وآله افتادم، از ابی عبدالله علیه‌السلام سراغ گرفتم. گفتند از مکه به سمت کوفه حرکت کرده. فهمیدم پیش‌بینی حضرت در حال اتفاق است. اینجا ماندم و به انتظار نشستم تا وقتی امام حسین علیه‌السلام وارد سرزمین کربلا میشوند، اولین کسی باشم که به یاری پسر رسول خدا صلی الله‌علیه‌ وآله می‌روم.» ما برگشتیم به کوفه. بعد از حادثه عاشورا پدرم گفت: «برویم ببینیم برای این پیرمرد چه اتفاقی افتاده.» به کربلا رفتیم و دیدیم کمی پایین تر از پیکر مطهر امام حسین علیه‌السلام در خون خودش غلتیده و به شهادت رسیده است. 📕موسوعة الامام الحسین علیه‏السلام، ج‏١٥، ص١٨٤. 🌺 @hal_khosh 🌸