eitaa logo
مجله فرهنگی ضیاءالصالحین
4.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
5هزار ویدیو
134 فایل
«اهمیت فضای مجازی به‌اندازهٔ انقلاب اسلامی است.» هرکس از شما موقعیت ما را پرسید؛ بگوئید ما در موقعیت تنگه احد هستیم... تبلیغات 👇 @Admin_sardabir313 @adminziaossalehin14 #️⃣ کانال و صفحه ویراستی: @ziaossalehin @sardabir313
مشاهده در ایتا
دانلود
مجله فرهنگی ضیاءالصالحین
💢راههای عملی کسب عشق و محبت الهی 🔹حقیقت اخلاص : «اخلاص» در لغت به معناى پاک و خالص گردانیدن و با کسى دوستى بى‏ ریا داشتن و عبادت بى ‏ریا کردن است. و در اصطلاح عرفا و متصوفه، اخلاص آن است که از غیر، مبرى آید و روى دل با حق داشته باشد و هر کار که کند و هر سخنى که گوید، قطع نظر از خلق کند و به مدح و ذم ایشان التفات ننماید و ترک ریا کند در طاعات. 🔸اخلاص عبارت است از رهایى و تنزیه دل از هرگونه شایبه و کدورتى که صفاى آن را مشوب دارد و مکدّر نماید. و تحقق در آن چنان است که تمام چیزها را چیز دیگرى که غیر او است، مشوب و مکدّر مى‏نماید؛ چون از این شایبه ‏ها و کدورت‏ها رها شد و صفا یافت، آن را خالص نامند. و اما اخلاص در اصطلاح اهل سیر و سلوک آن است که براى عمل خود، شاهد دیگرى جز خدا نطلبى. و گفته‏ اند: اخلاص، تصفیه اعمال است از جمیع غش‏ها و کدورت‏ها. و نیز گفته ‏اند: اخلاص امرى است سخت پوشیده و پنهان، که نه فرشته را از آن خبرى است تا نویسد، و نه شیطان را که در آن فساد کند، و نه هوا و هوس را که دگرگونش نماید. 🔹اقسام اخلاص : در یک تقسیم، اخلاص را به دو قسم  تقسیم نموده اند : اخلاص و اخلاص اخلاص قسم اول ـ یعنى اخلاص ـ خود بر چهار قسم است: اخلاص در گفتار؛ اخلاص در کردار که در همه اعمال رضاى حق طلبد؛ اخلاص در اعمال و عبادات شرعى؛ و اخلاص در احوال و واردات قلبى. اما قسم دوم ـ یعنى اخلاص اخلاص ـ آن است که سالک، عمل خود را به هیچ وجه من الوجوه نبیند، بلکه همه اعمال را از آنِ خداى تعالى داند، بنابراین مخلص (به کسر لام) واقعى، خدا است نه او. 🔸مستند اهل سیر و سلوک در این کلمه، قرآن مجید است؛ و اغلب به آیه شریفه «وَ مَا اُمِرُوا إلاَّ لِیَعْبُدُوا اللّه‏َ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ »استناد نموده‏اند و در تعریف آن آورده‏اند: حقیقت اخلاص در سلامت سالک است از دو وصف ریا و هوا. و اصل در اخلاص، نیت است؛ از این جهت است که گفته‏ اند: اخلاص بدون عمل، بهتر از عمل بدون اخلاص است و نیت، اصل و اساس اخلاص است که «نیة المرء خیرٌ مِن عمله». سوره «قل هو اللّه‏» را از آن رو اخلاص خواندند که آن، خالص در ذکر صفات خداى تعالى است و با ذکر بهشت و دوزخ، وعده و وعید، و امر و نهى آمیخته نشده است. در اسرار التوحید آمده است: یکى پرسید: یا شیخ! اخلاص چیست؟ گفت: رسول صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله گفته است که «اخلاص سرّى است از اسرار حق، در دل و جان بنده، که نظر پاک او بر آن سرّ است و موحد که موحد است، بدان سرّ است...» شیخ ما گفت: هر کس که به نفس زنده است، به مرگ بمیرد و هر که به اخلاص و صدق زنده است، هرگز نمیرد؛ از سرایى به سرایى نقل کند. ادامه دارد ... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💢راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔻مقام اخلاص یکی از عالی ترین مراحل تکامل و سیر و سلوک است.در اثر اخلاص،قلب،مرکز تابش انوار الهی می گردد و حکمت و دانش از قلب بر زبان جاری می شود. 🔸رسول خدا (ص) فرمود: هر کس که چهل روز خالص و فارغ برای خدا شد،چشمه های حکمت از قلب بر زبانش جاری می گردد.(بحار،ج70،ص242) رسول خدا صلی الله علیه و آله از جبرئیل نقل کرده که او هم از خدای متعال روایت نموده که فرمود : اخلاص سرّی از اسرار من که در قلب هر کس که او را دوست بدارم ودیعه می گذارم.(بحار،ج70،ص249) اخلاص دارای مراتب و درجاتی است،اقل مرتبه اش این است که انسان عبادت هایش را از شرک و ریا و خودنمایی خالص نماید و فقط برای خدا انجام دهد.این مقدار از اخلاص،شرط صحت عبادت می باشد و بدون آن،تقرب حاصل نمی شود.ارزش عمل به نیت پاک و اخلاص از شرک و ریاء است. 🔹حضرت صادق (ع) فرمود: خدای متعال می فرماید : من بهترین شریک هستم هر کس که دیگری را در عمل شریک قرار دهد(همه را به او واگذار می کنم) من قبول نمی کنممگر عمل خالص را.(بحار،ج70،ص243) 🔸امیرالمؤمنین (ع) فرمود: خوشا به احوال کسی که عبادت و دعایش را فقط برای خدا انجام دهد و قلبش را به آنچه چشمش می بیند مشغول نسازد و به واسطۀ آنچه به گوشش می رسد ذکر خدا را فراموش نکند و به چیزی که به دیگری داده شده محزون نگردد.(بحار،ج70،ص229) 🔹حضرت علی(ع) فرمود : اخلاص در عمل از علائم سعادت است.(غررالحکم،ص43) عبادتی مورد قبول خدای متعال قرار می گیرد و سبب قرب و کمال می شود که از هرگونه ریا و خودخواهی و خودنمایی خالص بوده،فقط و فقط برای خدا انجام بگیرد.معیار قبول و ارزش عمل ،اخلاص است.هر چه اخلاص بیشتر باشد عمل نیز کاملتر و ارزشمندتر خواهد بود. 💠عبادت کنندگان چند دسته اند: ▪️دستۀ اول : کسانی هستند که به خاطر خوف از عذاب الهی و آتش دوزخ خدای را عبادت می کنند. ▪️دستۀ دوم : به امید نیل به نعمت های بهشتی و ثواب های اخروی از اوامر و نواهی الهی اطاعت می کنند.این گونه مقاصد ضرری به صحت عمل نمی زند.عمل اینان درست است و موجب تقرب و ثواب می شود.زیرا قرآن و احادیث برای ارشاد و هدایت مردم غالباً از این دو روش استفاده نموده اند.بعلاوه خود پیامبر اکرم(ص) و اولیاء الهی نیز از عذاب های خدا می ترسیدند و جزع و فزع می کردند و به بهشت و نعمت های آن اظهار اشتیاق و امیدواری می نمودند. ▪️دستۀ سوم : کسانی هستند که به شکرانۀ نعمت های خدا او را پرستش می کنند.چنین قصدی نیز با اخلاصی که شرط قبولی اعمال است منافات ندارد.لذا در احادیث برای ترغیب مردم به اطاعت،نعمت های الهی را یادآور می شود تا به پاس آنها از اوامرش اطاعت نمایند.حتی خود پیامبر و ائمه اطهار نیز گاهی برای توجیه در جدیت در عبادت می فرمودند : افلا اکون عبداً شکوراً. گر چه عمل این سه گروه مورد قبول واقع می شود لیکن عمل دستۀ سوم از امتیاز و ارزش بیشتری برخوردار می باشد.چون اخلاص بیشتری دارند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: کسانی که خدا را عبادت می کنند سه دسته اند : گروهی برای نیل به ثواب های اخروی خدای را عبادت می کنند،این روش تجارت پیشه گان است،دستۀ دیگر،به جهت ترس از عذاب عبادت می نمایند و چنین عبادتی نظیر اطاعت بردگان است.دستۀ سوم،به شکرانۀ نعمت های الهی عبادت می کنند و این،عبادت آزادگان است. ▪️دستۀ چهارم : کسانی که به منظور تکمیل نفس و پرورش روح عبادت می کنند.چنین قصدی نیز به اخلاص که از شرائط صحت عمل می باشد،لطمه ای وارد نمی سازد. ▪️دستۀ پنجم : بندگان مخصوص و ممتاز الهی هستند که چون خدا را خوب می شناسند و او را منبع همۀ کمالات و خیرات می دانندپرستش می کنند. چون به عظمت و قدرت بی پایان الهی توجه دارند و جز او مؤثر دیگری را سراغ ندارند،تنها او زا لایق پرستش می دانند و به همین جهت خدای را دوست دارند و در برابر قدرت و عظمتش خضوع و خشوع می کنند،این عالی ترین مرتبۀ اخلاص می باشد. ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
🕊️ 🕊️ ✨اخلاص در عمل : منقول است كه مرحوم حاجي سبزواري (رضوان الله عليه ) براي عیادت بيماري مي رفت و عده اي هم با او بودند . نزديك منزل بيمار كه رسيد ، برگشت و نرفت . اطرافيان پرسيدند : آقا چرا تا اين جا آمديد و حالا بر مي گرديد؟ آقا جواب داد : كه خطوري به قلبم كرد كه بيمار وقتي مرا ببيند ، از من خوشش خواهد آمد و مي گويد كه سبزواري ، چه انسان والا و بزرگي است كه به عیادت من بيمار آمده است . حالا بر مي گردم تا هنگامي كه اخلاص اوليه را بيابم و تنها براي خدا به عیادت بيمار بيايم . 🍃🪺🍃🪺🍃🪺🍃🪺🍃🪺🍃🪺🍃 در محضر استاد ص32 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💢راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ‌‏حال ای عزیز، فکری کن و چاره ای برای خود پیدا کن، و بدان که شهرت پیش این مردم ناچیز چیزی نیست، و قلوب این مردم، که اگر گنجشکی بخورد سیر نمی شود، قدر و قابلیتی ندارد، و این مخلوق ضعیف را قدرتی نیست، قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبیت پیدا می شود و فاعل علی الاطلاق و مسبب الاسباب.‏ ‌‏آن ذات مقدس است. تمام مخلوقات اگر پشت به پشت هم دهند که یک پشه خلق کنند نتوانند، و اگر پشه ای از آنها چیزی برباید، نتوانند پس بگیرند‌‎ قدرت.‏ ‌‏پیش حق تعالی است. اوست مؤثر در تمام موجودات. با هر زحمت و ریاضتی شده در قلب خود با قلم عقل نگارش ده که لا مؤثّر فی الوجود إلّا الله «نیست کار کنی در دار تحقق جز خدا.» «توحید فعلی» را، که اول درجه توحید است در قلب، با هر وسیله ای است جایگزین کن، و قلب را مؤمن و مسلم نما به این کلمه مبارکه و مهر شریف لا اله إلّا الله را بر قلب بزن، و صورت قلب را صورت کلمه توحید کن و به مقام «اطمینان» برسان، و به او بفهمان که مردم نفع و ضرر نمی توانند برسانند، نافع و ضارّ خداست. این کوری و نابینایی را از چشم خود برطرف کن که بیم آن است مشمول رَبّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمی ‌‏ گردی، و در روز بروز سرایر کور محشور گردی. اراده حق تعالی قاهر به همه ارادات است، اگر قلبت به این کلمه مبارکه اطمینان حاصل کرد و او را تسلیم این عقیده نمودی، امید است کارت به انجام رسد و ریشه شرک و ریا و کفر و نفاق از قلبت قطع شود. و بدان که این عقیده حقه مطابق با عقل و شرع است و توهّم جبر در این نیست. ممکن است بعضیها که از مبادی و مقدمات آن بی اطلاع اند و گوش آنها آشنای به بعضی مطالب نیست این را رمی به جبر کنند، با اینکه مربوط به جبر نیست. این توحید است، جبر شرک است، این هدایت است، جبر ضلالت است. این جا مناسب بیان جبر و قدر نیست، ولی پیش اهلش مطلب روشن است، و غیر آن را حق ورود در این مطالب نیست، بلکه صاحب شریعت نهی فرموده است از دخول به این مطالب.‌‎ منبع :چهل حدیث امام خمینی ره ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin ☫ ‏
💢راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... مدتی مواظبت کن از قلب خود، و اعمال و رفتار و حرکات و سکنات خود را در تحت مداقه آورده، و خفایای قلب را تفتیش کن و حساب شدید از او بکش، مثل اینکه اهل دنیا از یک نفر شریک، حساب می کشند: هر عملی را که شبهه ریا و سالوسی در اوست ترک کن گرچه عمل خیلی شریفی باشد. حتی اگر دیدی واجبات را در علن کردن خالص نمی توانی بکنی، در خفا بکن، با اینکه مستحب است اتیان به آنها در علن. بلکه کمتر اتفاق می افتد در اصل واجب ریا شود، بیشتر در خصوصیات و مستحبات و زواید اتفاق می افتد. در هر صورت، با جدیت کامل و مجاهده شدیده قلب خود را از لوث شرک پاک کن، مبادا خدای نخواسته با این حال از این عالم درگذری که کارت زار است و امید نجات به هیچ وجه برایت نیست و خدای تبارک و تعالی غضبناک بر تو باشد. چنانچه در حدیث شریف است که : : قال رسول الله، صلّی الله علیه و آله: من تزیّن للنّاس بما یحبّ الله و بارز لله فی السّرّ بما یکره الله، لقی الله و هو علیه غضبان له ماق‌‏. یعنی «گفت امیر المؤمنین، علیه السلام، رسول الله، صلّی الله علیه و آله، گفت: «کسی که جلوه دهد برای مردم به چیزی که دوست دارد خدا، و ظاهر کند در باطن برای خدا چیزی را که مکروه دارد او را خدا، ملاقات کند خدا را، و حال آنکه خدا بر او غضبناک و خشمناک باشد.» در حدیث شریف دو احتمال است: یکی آنکه کسی که اعمال صالحه را جلوه دهد به مردم و اعمال قبیحه را در باطن آورد. و دیگر آنکه کسی که پیکر عمل را به ‏‌‏مردم نشان دهد و در باطن قصد ریا داشته باشد. و در هر صورت ریا را شامل است زیرا که انجام  واجبات و راجحات بدون قصد ریا مورد غضب نیست. بلکه می توان گفت معنی دوم بهتر است، زیرا که اعمال قبیحه را علنا آوردن شدتش بیشتر است. در هر حال، خدا نکند مالک الملوک و ارحم الراحمین به انسان غضبناک باشد أعوذ بالله من غضب الحلیم.‏ منبع :چهل حدیث امام خمینی ره ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ای عزیز، در کارهای خود دقیق شو و از نفس خود در هر عملی حساب بکش، و او را در برابر هر پیش آمدی استنطاق کن که آیا اقدامش در خیرات و در امور شریفه برای چیست؟ دردش چیست که می خواهد از مسائل نماز شب سؤال کند، یا اذکار آن را تحویل بدهد؟ می خواهد برای خدا مسئله بفهمد یا بگوید، یا می خواهد خود را از اهل آن قلمداد کند؟ چرا سفر زیارتی که رفته با هر وسیله است به مردم می فهماند؟ حتی عددش را! چرا صدقاتی را که در خفا می دهد راضی نمی شود که کسی از او مطلع نشود، با هر راهی شده سخنی از آن به میان آورده به مردم ارائه می دهد؟ اگر برای خداست و می خواهد که مردم دیگر به او تأسی کنند و مشمولِ الدّالُّ عَلَی الخَیرِ کَفاعِلِه گردد، اظهارش خوب است؛ شکر خدا کند به این ضمیر صاف و قلب پاک؛ ولی ملتفت باشد که در مناظرۀ با نفس گول شیطنت اورا نخورده باشد، و عمل ریایی را با صورت مقدسی به خوردش ندهد. و اگر برای خدا نیست، ترک آن اظهار کند که این «سُمعه» است، و از شجرۀ ملعونۀ ریا است و عمل او را خداوند منّان قبول نمی فرماید و امر می فرماید در سجّین قرار دهند. باید به خدای تعالی از شرّ مکاید نفس پناه ببریم که مکاید آن خیلی دقیق است ولی اجمالاً می دانیم که اعمال ما خالص نیست. اگر ما بندۀ مخلص خداییم، چرا شیطان در ما این قدر تصرف دارد؟ با آنکه او با خدای خود عهد کرده است که به «عِباد الله المخلَصین» کار نداشته باشد و دست به ساحت قدس آنها دراز نکند. به قول شیخ بزرگوار ما، شیطان سگ درگاه خداست: اگر کسی با خدا آشنا باشد، به او عوعو نکند و او را اذیت نکند. سگ درِ خانه آشنایان صاحبخانه را دنبال نکند. شیطان نمی گذارد کسی که آشنایی با صاحبخانه ندارد وارد خانه شود. پس، اگر دیدی شیطان با تو سر و کار دارد، بدان کارهایت از روی اخلاص نیست و برای حق تعالی نیست. اگر شما مخلصید، چرا چشمه های حکمت از قلب شما به زبان جاری نشده، با اینکه چهل «سال» است به خیال خود قربۀ الی الله عمل می کنید؛ با اینکه در حدیث وارد است که «کسی که اخلاص ورزد از برای خدا و چهل «صباح»، جاری گردد چشمه   های حکمت از قلبش به زبانش.» پس بدان اعمال ما برای خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بیدرمان همین جاست. چهل حدیث ادامه دارد ... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💢راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ما در این جا تذکر می دهیم به چیزی که امید است برای این مرض قلبی مؤثر افتد در این مقام و مقامات دیگر. و آن چیزی است که مطابق برهان و مکاشفه و عیان و اخبار معصومین و کتاب خداست، و عقل شما هم تصدیق دارد. و آن این است که خدای تبارک و تعالی به واسطه احاطه قدرتش در جمیع موجودات و بسط سلطنتش در تمام کائنات و احاطه قیومیش به کافه ممکنات، تمام قلوب بندگان در تحت تصرف او و به ید قدرت و در قبضه سلطنت اوست، و کس دیگر را در قلوب بندگان بدون اذن قیومی و اجازه تکوینی او تصرفی نیست و نخواهد بود، خود صاحبان قلب نیز بی اذن و تصرف حق تعالی تصرف در قلوب خود ندارند - و بدین معنی اشارة و کنایة و صراحة در قرآن و اخبار اهل بیت، علیهم السلام، اخبار شده است. پس خدای تبارک و تعالی صاحب قلب و متصرف در اوست، و شما که یک بنده ضعیف عاجز هستید نمی توانید تصرف در قلوب کنید بی تصرف حق، بلکه اراده او قاهر است بر اراده شما و همه موجودات، پس ریا و سالوس شما اگر برای جلب قلوب عباد است و جانب دلها نگاه داشتن و منزلت و قدر در قلوب پیدا کردن و اشتهار به خوبی یافتن است، این از تصرف شما به کلی خارج و در تحت تصرف حق است. خداوند قلوب و صاحب دلها که هر کس می خواهد قلوب را متوجه می فرماید. بلکه ممکن است شما نتیجه به عکس بگیرید. دیدیم و شنیدیم اشخاص سالوس دورو که قلوب آنها پاک نبود آخر کار رسوا شدند و آنچه می خواستند نتیجه بگیرند به عکس اتفاق  افتاد. پس ای عزیز، نام نیک را از خداوند بخواه. قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد. تو کار را برای خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامتهای اخروی و نعمتهای آن عالم در همین عالم هم به تو کرامتها می کند، تو را محبوب می نماید، موقعیت تو را در قلوب زیاد می کند، تو را در دو نیا سربلند می فرماید. ولی اگر بتوانی با مجاهده و زحمت قلب خود را از این حب هم بکلی خالص نما، باطن را صفا ده تا عمل از این جهت خالص شود و قلب متوجه حق گردد، روح بی آلایش شود، کدورت نفس برطرف گردد. حب و بغض مردم ضعیف، شهرت و اسم نزد بندگان ناچیز، چه فایده دارد. فرضاً فایده داشته باشد، یک فایده ناچیز جزئی چند روزه است. ممکن است این حب عاقبت کار انسان را به ریا برساند و خدای نخواسته آدم را مشرک و منافق و کافر کند، اگر در این عالم رسوا نشود، در آن عالم در محضر عدل ربوبی پیش بندگان صالح خدا و انبیاء عظام او و ملائکه مقربین رسوا شود، سرافکنده گردد، بیچاره شود. رسوایی آن روز را نمی دانی چه رسوایی است. سرشکسته در آن محضر را خدا می داند چه ظلمتها دنبال دارد. آن روز است که به فرموده حق تعالی کافر می گوید: ای کاش خاک بودم  و دیگر فایده ندارد. ای بیچاره، تو بواسطه یک محبت جزئی، یک شهرت بی فایده پیش بندگان، از آن کرامتها گذشتی، رضای خدای را از دست دادی، خود را مورد غضب خدای تعالی نمودی. اعمالی را که باید به آنها دار کرامت تهیه کنی، زندگانی ابدی و فرحناکی همیشگی فراهم کنی و به واسطه آنها در اعلی علیین بهشت قرار گیری، مبدل کردی به ظلمات شرک و نفاق، و برای خود حسرت و ندامت و عذابهای شدید تهیه نمودی، و خود را سجینی نمودی، چنانچه در حدیث شریف کافی می فرماید حضرت امام صادق، علیه السلام، که پیغمبر فرمود که همانا فرشته بالا می برد کار بنده را با فرحناکی. پس چون کارهای نیکوی او را بالا برد، خدای عزوجل می فرماید: قرار بدهید این اعمال را در سجین. همانا این شخص در این اعمال فقط مرا نخواسته است. منبع :امام خمینی چهل حدیث ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💢راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... بـسـیـار اتـفـاق افـتـد کـه شـخـص ریـاکـار خـودش هــم مـلتـفــت نـیــسـت کــه ریــا در اعـمـال او رخـنـه کـرده و اعـمـالش ریـایى و ناچیز است ، زیرا کـه مکایـد شـیطان و نفـس بـه قـدرى دقـیـق و بـاریـک اسـت و صراط انسانیت به طورى نازک و تاریـک اسـت کـه تـا انـسان مـوشـکـافـى کـامـل نکند نمى فهمد چه کاره است . انسان چون مفطور به حب نفس است ، لهذا پـرده خودخواهى معایب او را بر خود او مى پوشاند. مـثـلا تحصیل علم دیانت ، که از مهمات اطاعات و عبادات است ، انسان گاهى مبتلا مى شـود در این عبادت بزرگ به ریا، در صورتى که خودش هم ملتفت نیست ، به واسطه همان حجاب غـلیـظ حـب نـفـس . انـسـان مـیـل دارد در مـحـضـر عـلمـا و رؤ سـا و فـضـلا مـطـلب مـهـمــى را حل کند به طورى که کسى دیگر حل نکرده باشد، و خود او متفرد باشـد بـه فهـم آن ، و هـر چـه مطلب را بهتر بیان کند و جلب نظر اهل مجلس را بنماید بیـشتر مبـتهج اسـت ، و هـر کـس بـا او طـرف شـود مـیـل دارد بـر او غـلبـه کـنـد و او را در بـیـن جـمـعـیـت خـجـل و سـرافـکـندهکند، و حرف خود را، حق یا باطل ، به حلق خصم فرو ببرد، و بعد از غـلبـه یـک نـحـو تــدلل و فـضـل فـروشـى در خـود ادراک مى کند، اگر یکى از رؤ سا هم تـصـدیـق آن کـنـد نـور عــلى نـور مـى شـود. بـیـچـاره غافل از آنکه اینجا در نظر علما و فضلا موقعیت پیدا کرده ، ولى از نظر خداى آنها و مالک المـلوک هـمـه عـالم افـتـاد، و این عمـل را بـه امـر حـق تعـالى وارد سـجین کردند. در ضمن ، این عـمـل ریـایـى مـخـلوط بـه چـنـدیـن مـعـصـیـت دیـگـر هـم بـود، مثل رسوا کردن و خوار نمودن مؤ من ، اذیت کردن برادر ایمانى ، گاهى جسارت کردن و هتک کــردن از مـؤ مـن ، کـه هـر یـک از آنـهـا از مـوبـقــات و بــراى جـهـنـمــى کــردن انــسـان خــود مستقل اند.  اگـر نـفـس . بـاز دام کـیـد خـود را بـیـفـکند و به تو بگوید که مقصود من معلـوم شـدن حکـم شـرعـى اسـت و اظـهـار کـلمـه حـق اســت ، کــه از افــضـل طـاعــات اســت ، نــه اظهـار فضیلت و خـودنـمـایى ، در باطن خود از او استفسار کن کـه اگـر ایـن حکـم شـرعى را رفیـق و همدرجه من مـى گـفـت و او حـل ایـن مـعـضـله را مـى کـرد و شما در آن محضر مغلوب شده بودید، آیا به حال شما فرقى نمى کرد؟! اگر چنین است ، تو در این دعوى صادق هستى .  اگـر باز از کید و مکرش دست نکشد و بگوید اظهار حق چون فـضیلت دارد و ثـواب پـیش حـق دارد، من مى خواهم به این فضیلت نایل گردم و دار ثواب االله را تعمیر کنم ، به او بگو اگـر فـرض شـود کـه عین آن فضیلت را خداوند به شما عنایت کند در صورت مغلوبیت و تـصـدیـق حــق ، آیـا بـاز طـالب غـلبه هستى ؟ پس ، اگر رجوع به باطن ذات خود کردید دیـدیـد بـاز مـایـل بــه غـلبـه هـسـتـیـد و اشـتـهـار پـیـش عـلمـا بـه عـلم و فضل و این بحـث علمـى بـراى حـصول منزلت بود در قلوب آنها، پس شما بدانید که در این بـحـث عـلمـى ، کـه از افـضـل طـاعــات و عـبـادات اسـت ، مـرائى هـسـتـیـد، و ایـن عـمـل شـمـا، بـه حـسـب روایـت شـریـف کافى ، در سجین است و شما مشرک به خدا هستید. این عمل براى حـب جـاه و شـرف اسـت . چهل حدیث امام خمینی ره ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💢شیطان و عابد در بنى اسرائیل عابدى بود به او گفتند: در فلان مكان درختى است كه قومى آن را مى پرستند. خشمناك شد و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را قطع كند. ابلیس به صورت پیر مردى در راه وى آمد و گفت : كجا مى روى ؟ عابد گفت : مى روم تا درخت مورد پرستش مردم را قطع كنم ، تا مردم خداى را نه درخت را بپرستند. ابلیس گفت : دست بدار تا سخنى باز گویم . گفت : بگو، گفت : خداى را رسولانى است اگر قطع این درخت لازم بود خداى آنان را مى فرستاد. عابد گفت : ناچار باید این كار انجام دهم . ابلیس گفت : نگذارم و با وى گلاویز شد، عابد وى را بر زمین زد. ابلیس ‍ گفت : مرا رها كن تا سخن دیگرى برایت گویم ، و آن این است كه تو مردى مستمند هستى اگر ترا مالى باشد كه بكارگیرى و بر عابدان انفاق كنى بهتر از قطع آن درخت است . دست از این درخت بردار تا هر روز دو دینار در زیر بالش تو گذارم . عابد گفت : راست مى گویى ، یك دینار صدقه مى دهم و یك دینار بكار برم بهتر از این است كه قطع درخت كنم ؛ مرا به این كار امر نكرده اند و من پیامبر صلى الله علیه و آله نیستم كه غم بیهوده خورم ؛ و دست از شیطان برداشت . دو روز در زیر بستر خود دو دینار دید و خرج مى نمود، ولى روز سوم چیزى ندید و ناراحت شد و تبر برگرفت كه قطع درخت كند. شیطان در راهش آمد و گفت : به كجا مى روى ؟ گفت : مى روم قطع درخت كنم ، گفت : هرگز نتوانى و با عابد گلاویز شد و عابد را روى زمین انداخت و گفت : بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا كنم . گفت : مرا رها كن تا بروم ؛ لكن بگو چرا آن دفعه من نیرومندتر بودم ؟ ابلیس گفت : تو براى خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتى لذا خدا مرا مسخر تو كرد و این بار براى خود و دینار خشمگین شدى ، و من بر تو مسلط شدم . 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🌷امام صادق ، علیه السلام  فرمود : سه نشانه اسـت بـراى ریاکار: بهجت و نشاط دارد وقتى که ببیند مردم را، و کسالت پیـدا مـى کنـد وقتـى تنهـا اسـت ، و دوست دارد که ثنا کرده شود در جمیع امورش .  چـون ایـن سـیـئه خـبـیثه گاهى چنان مخفى است که انسان خودش بیخبر است از آن ـ در بـاطن اهـل ریـا اسـت و گـمـان مى کند عملش خالص است ـ لهذا براى آن علامت ذکر فرموده اند کـه انسان به واسطه آن علامت اطلاع بر نفس  خود پیدا کند و در صدد معالجه برآید.    انسان وقتی تنهاست مایل به عبادت نیست اگر با زحمت یا از روی عادت هم عبادتی بکند ،آن را با حال نمی کند ولی وقتی در مساجد و مجامع حاضر شد  ،آن را از روی نشاط انجام می دهد بدبخت در باطن ذات خود  میل دارد عمل خود را به مردم ارائه دهـد و خـود غفلـت از آن دارد. بـلکـه مـعـصـیـت را بـه صـورت عـبـادت جـلوه مـى دهـد و خـودنـمـائى را بـه شـکـل ترویج  مذهب در مى آورد. با اینکه انجام  به مستحبات در خلوات مستحب است ، چرا نفـس مایـل است در علن همیشه به جا آورد؟ گریه از خوف در مجامع عمومى از روى نـشاط و بهجـت مــى کند، ولى در خلوات هر چه خود را فشار مى دهد چشمش تر نمى شود! خوف خـدا چـه شـد درمـجـامـع پـیـدا مـى شود؟ در شبهاى قدر. آه و ناله و سوز و گـداز در بـین چنـد هـزار جمعیـت دارد، صـد رکـعـت نـمـاز و جـوشـن کبیر و صغیر و چند جزو قرآن مجید را مى خواند، خم بـه ابرویش نمى آید، خستگى احساس نمى کند، ولى ده رکعت نمـاز در خلـوت اگـر بکنـد، کمـرش خسته شده حالش وفا نمى کند. اگر انسان کارهایش محض رضاى خدا یا براى جلب رحمـت یــا بـراى خـوف از جـهـنـم و شـوق بـه بـهـشـت اسـت ، چـرا مـیـل دارد هـر کـارى مـى کـنــد مـردم مـداحـى او را بکنند؟ گوشش به زبان مردم و دلش پیش آنـهـاسـت که ببیند کى از او مدح مى کند، حاجى آقا چه آدم صحیح درستى اسـت ! در معـاملات کــذا و کـذاســت ! اگــر خــدا مـنـظـور اسـت ایـن حـب مـفرط چیست ؟ اگر بهشت و جهـنم تـو را بـه عـمــل وادار کــرده اسـت ، ایـن حـب چـه مـى گـوید؟ ملتفت باش که این حب از همان شجره خبیثه ریـاســت ، و تـا مـى تـوانـى در صـدد اصـلاح بـرآیـد و خـود را اگـر مـمـکـن اسـت از امثال این محبت هـا خالص کن . حدیث امام ره 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔺صور و اشکال مختلف ریاء : 🔸مقصود عبادت كننده از عمل عبودى، فقط اغراض ديگر باشد و هيچگونه قصد تقرب به خداى متعال نداشته باشد. فقط مى‏خواهد او را چنين و چنان بدانند تا به مقصد دنيوى به انحاء مختلف نايل گردد. اين، بزرگترين و شديدترين صورت «رياء» است. پيداست كه نه تنها عبادت او عبادت نيست، و نه تنها عمل بظاهر عبادت او باطل است، و نيز، نه تنها امر خداى متعال راامتثال نكرده و از عهده تكليف بر نيامده، بلكه، گناه يا گناهان بزرگ ديگرى هم مرتكب شده و عقوباتى را براى خود اكتساب نموده است ،و وضع او بدتر از وضع كسى است كه همان عبادت را بطور كلى ترك بكند. زيرا او علاوه بر اينكه عبادتى انجام نداده، استهزاء به حق نموده و به مردم نيز تلبيس كرده است، و هر يك به جاى خود، مخصوصاً اولى از گناهان بزرگ و هلاكت آور است. 🔸 اصل مقصود، و مقصود اصلى او از عمل عبودى اغراض ديگر، يعنى اغراض نفسانى و دنيوى بوده و منظور اولى وى اين باشد كه اين و آن ببينند و مطلع شوند تا او از اين طريق كه او را اهل دين و عبادت به حساب بياوردند به اهداف دنيوى خود به اشكال مختلف نايل گردد، و در ضمن و بطور فرعى قصد تقرب و قصد امتثال امر خدا هم داشته باشد، بنحوى كه اگر كسى نبيند و در مسير اهداف دنيوى او قرار نگيرد، عبادت را انجام نخواهد داد، و مجرد امتثال امر حق به تنهايى او را وادار به آن عمل عبودى نخواهد كرد، و به بيان ديگر، اگر رياء در بين نباشد، آن داعى الهى در وجود او نيست كه فقط براى خدا قيام به آن عمل عبودى بكند اين صورت نيز به همان صورت اول نزديك است و از جهت بطلان عمل و مسائل ديگر شبيه آن است. 🔸مقصود او هم امتثال امر حق و تقرب به او باشد، هم نيل به اغراض ديگر از قبيل اطلاع اين و آن، و مدح و تعريف آنان، و كسب منزلت نزد آنان، و جاه و شهرت و مقام، و اهداف نفسانى و دنيوى كه از طريق همين اطلاع مردم و مدح و تعريف آنان، و از طريق جلب قلوب آنان به آنها مى‏رسد. يعنى هر دو جنبه، هم جهت رياء، هم جهت امتثال و تقرب، با هم مساوى باشند و هيچ كدام بر ديگرى رجحان نداشته باشد، بنحوى كه اگر كسى نمى‏ديد و اغراض ديگر حاصل نمى‏شد و در مسير اهداف نفسانى دنيو او قرار نمى‏گرفت، داعى طاعت از حق و امتثال امر، و داعى تقرب به حق به تنهايى او را وادار به عبادت نمى‏كرد و آنرا انجام نمى‏داد. و نيز، اگر مسئله امتثال امر و تقرب به حق در ميان نبود، فقط براى نشان دادن به اين و آن و براى اغراض نفسانى و اهداف دنيوى اقدام به عبادت نمى‏نمود و اين جهات نيز به تنهايى او را وادار به عبادت نمى‏كرد. اين صورت از رياء نيز اگر چه با دو صورت قبلى فرق مى‏كند، ليكن در اينكه موجب بطلان عبادت و فساد عمل مى‏باشد، و در اينكه چنين عبادتى به سوى حضرت پروردگار صعود نمى‏كند و چنين كسى از عهده تكليف بر نمى‏آيد و امر خدا را امتثال نكرده و تقربى نداشته است، هيچگونه شبهه‏اى نيست. 🔺رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «يقول الله تعالى: من عمل لى عملا أشرك فيه غيرى فهوله كله، و أنامنه برئ، و أنا أغنى الاغنياء عن الشرك» (جامع السعادات، ج 2، ص 370) يعنى «خداى تعالى مى‏فرمايد: هر كس عملى را براى من انجام دهد كه در آن غير من را شريك بگرداند، همه آن عمل مخصوص همان غير خواهد بود و من از چنين عملى بيزارم، و من از شرك از همه غنى‏تر هستم». شبيه همين مضمون از امام صادق سلام الله نيز در اصول كافى در باب رياء نقل شده است. و نيز از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: «لا يقبل الله تعالى عملا فيه مثقال ذرة من رياء»(جامع السعادات، ج 2، ص 370). يعنى «خداى تعالى قبول نمى‏كند عملى را كه در آن به اندازه ذره‏اى رياء باشد». كما اينكه از آن حضرت نقل شده كه فرمود: «ان ادنى الرياء شرك»(جامع السعادات، ج 2، ص 370) يعنى «كمترين رياء، شرك است». ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔰صور  و اشکال مختلف ریاء : 5- مقصود اصلى و اولى او به هنگام عبادت همان فرمانبرداری از  امر حق و تقرب به او باشد، و فقط به همين منظور عمل عبودى را انجام بدهد و به آخر برساند، وليكن بعد از عمل، يعنى بعد از انجام دادن عبادت بانيت صحيح و با قصد پاك، بر اثر گرفتار بودن به هواهاى نفسانى از قبيل جاه‏ طلبى، شهرت‏ طلبى، حب مدح، و اغراض ديگر، بنحوى از انحاء عبادت خود را به اين و آن معلوم كند، چه به صراحت به زبان بياورد، چه با تلويح و اشاره بفهماند، آن هم به اشكال گوناگون، و چه با حركت خاصى تفهيم كند. پيداست كه ريزه‏كاريهاى اين امر با گفتن و نوشتن، و با توضيح دادن تمام نمى‏شود، و جهت آن هم پيچيدگى مكرها و حيله ‏هاى نفس و در وراى آن شيطان است كه اطوار آنها را حد و حصرى نيست، و خلاصى يافتن از آنها هم كار هر كسى نيست - الا ما رحم ربى - اما اينكه اين نوع از رياء موجب بطلان  عمل، يا فساد آن، و يا كم شدن فضيلت آن مى‏شود؟ مسئله‏اى است كه نظر دادن در آن خارج از وظيفه ماست. ✅در اين روايت از امام باقر سلام الله عليه دقت مى‏كنيم. مى‏فرمايد: « «باقى ماندن بر عمل، و يا نگهدارى عمل، از خود عمل سخت‏تر است. اصول کافی جلد دو ) راوى سؤال كرد: باقى ماندن بر عمل و نگهدارى آن چيست؟ امام در توضيح فرمود: شخصى صله ‏اى و يا انفاقى مى‏كند فقط براى خداى بى‏ شريك، و به صورت عبادت سرى براى او نوشته مى‏شود. سپس آنرا ذكر مى‏كند و به ياد اين و آن مى‏اندازد. پس آن عمل از مرتبه عبادات سرى محو و در مرتبه عبادات علنى براى او نوشته مى‏شود». ظاهراًمقصود اين است كه دربار اول، نظر او از معلوم كردن و گفتن عمل عبودى خود اغراض نفسانى نباشد، بلكه بخواهد اين و آنرا به اعمال صالحه تشويق بنمايد. در اين صورت عمل او از مرتبه عبادات سرى به مرتبه عبادات علنى منتقل مى‏شود، و براى هر كدام هم فضيلت خاصى هست. وليكن دربار دوم نظر او از گفتن و معلوم كردن عمل عبودى خود اغراض نفسانى باشد كه در اين صورت عبادت او بطور كلى از مرتبه عبادات، يعنى از مرتبه علنى آنها هم محو مى‏گردد و به صورت رياء در مى‏آيد. در هر صورت، اين نوع از رياء از مشكلات در طريق عبوديت است، و بسا افرادى كه از اين طريق به خسرانها و هلاكتها مى‏افتند. زيرا بطورى كه اشاره نموديم مكايد و حيل شيطان و نفس بسيار متنوع و در بعضى صور بسيار دقيق و عميق است كه تشخيص آنها از سخت‏ترين كارهاست، و ممكن است انسان در معرض آنها بيفتد ولى توجه نداشته باشد. ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔸صور  و اشکال مختلف ریاء : ... انسان خودش توجه ندارد و بدون توجه به انحاء مختلف سعى مى‏كند بنحوى عبادات و مجاهدات، و خصوصيات عبودى خود را معلوم نمايد. و مى‏بينيد انسان با شيطان و با نفس خود به مقابله بر مى‏خيزد و مراقبت مى‏كند خطا ننمايد و عبادات و خصوصيات عبودى خود رامعلوم نكند، و از فلان گفتار و فلان حركت و فلان اشاره و فلان رويه پرهيز و اجتناب هم مى‏كند، تا به شيطان و به نفس خود جواب رد بدهد و از معلوم نمودن اعمال و حالات عبودى خود مصون باشد، وليكن بدون اينكه خود متوجه شود از راه يا راههاى ديگرى مشمول اغواى شيطان و مكر نفس مى‏گردد، و بنحو يا انحاء ديگرى سعى در معلوم كردن اعمال عبودى خود مى‏كند و راه خسران در پيش مى‏گيرد. البته اين يك حقيقت كلى در همه ابواب عبوديت وسلوك است كه شيطان با كمك گرفتن از نفس اماره براى اغواء و اضلال انسان از راههاى گوناگون وارد مى‏شود، و فقط مخصوص اين باب نيست. از اين نكته نبايد غفلت بكنيم كه شيطان در اول امر به عزت خداى متعال قسم خورده است كه در اغواى انسانها خواهد كوشيد، و گفته است همه را اغواء خواهد كرد، هر كسى را به نحوى و در مرتبه‏ اى ازمراتب اغواء، جز مخلصين ازبندگان خدا. و اين براى هر صاحب بصيرتى هشدار است كه مسئله اغواى شيطان را ساده نگيرد، و نجات يافتن از اطوار مختلف اغواى او را سهل نشمارد، و در پى بردن به اشكال گوناگون اغواء، و در نجات دادن خود از آنها مجاهدت سخت و پى‏گير داشته باشد، و بداند اصل عبادت كردن زياد مهم نيست، بلكه، حفظ عبادت از آفات شيطانى بسيار مهم است، و توجه داشته باشد كه شيطان را از هر راهى كه روى آورده است از خود دور كند، آن خبيث بظاهر كنار مى‏رود، وليكن از راه ديگر وارد مى‏شود، يعنى آن راه را ترك مى‏كند و راه ديگرى اتخاذ مى‏نمايد و به سراغ انسان مى‏آيد، آنهم بدون معطلى، به نحوى كه انسان فكر مى‏كند شيطان را كنار زده، ولى او در همان حال كه انسان چنين فكر مى‏كند از راه جديدى به صحنه آمده است و هنوز انسان توجه ندارد، و اگر به راه جديد او نيز پى ببرد و به مقابله بپردازد، باز او راه ديگرى انتخاب مى‏كند. و اين همان «خنوس» آن «خناس» است. «خناس» كه لقب شيطان وسواس است و در قرآن كريم اينچنين ناميده شده است، به اين معنى است كه على الاتصال ظاهر مى‏شود و غايب مى‏گردد، از راهی بر می گردد و از راه دیگری می آید ،از چهره ای کنار می کشد و با چهره ای تازه ای به میدان قدم می گذارد . منبع :مقالات مرحوم آیت الله شجاعی ره ادامه دارد ... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔸صور و اشکال مختلف ریاء : ۶_مقصود اصلی و اولی او از عبادات تقرب و فرمانبراری از امر حق باشد و خود او به هیج وجه حرکتی در معلوم نمودن عبادات و خصوصیات عبادی خود نداشته باشد ،اما اتفاقا و به طور طبیعی بنا به عللی عبادت ها و مجاهدت های او معلوم گردد و او از اطلاع یافتن این و آن مسرور شود . این هم در صورتی که مسرور شدن او از اطلاع یافتن این و آن به جهت اغراض و هوای های نفسانی باشد ریا محسوب میشود و شکلی از اشکال آن است. مثلا از این جهت مسرور بشود که خوب شد مردم به این امر که من اهل عبادت و اهل معنی هستم مطلع گشتند آن هم بدون اینکه من خودم معلوم بکنم . بنابر این دید خاصی به من پیدا میکنند و احترام و حساب خاصی برای من قائل می شوند و پیش مردم روز به روز منزلت بیشتری می یابم و به پاکی و معنویت معروف می گردم و در اینجا و در آنجا نام مرا میبرند و به بزرگی یاد میکنند . هم شهرت پیدا می کنم و هم مورد توجه و اقبال مردم میشوم و از طرفی هم مردم در رفع حوایج من می کوشند ، آن هم با یک اشتیاق مخصوص و بدون اینکه تکلفی باشد . و همین طور از اغراض و هوای های دیگر که با شمردن تمام نمیشوند . مسرور گشتن او از اطلاع یافتن این و آن به جهت اغراض نفسانی به نحوی که ذکر شد به خوبی حاکی از این است که هنوز اغراض پست برای او و در نزد او مطلوب تر از مقصد اصلی است . اگر او یک طالب صادق و سالک دردمند بود، آنوقت مسرور میگشت که نشانی از قبول حضرت مقصود را بدست بیاورد و شاهد و علامتی بر این می یافت  که طاعات و  مجاهدات او مقبول ساحت قدس قرار گرفته و در نتیجه خود او مقبول جناب او گشته . معنی مسرور شدن او با اطلاع یافتن این و آن با کمال وضوح این است که او از وسیله شهرت و اغراض دیگر بودن طاعات و مجاهداتش شادمان است . و این بدان معنی است که گویی همه ی آن مجاهدات و طاعات برای همین ها بوده است نه برای نیل به حق و رضوان او، و گویی مقصد اصلی در این  بین فراموش شده و مقاصد دیگری   مطرح گردیده است و بالاخره گویی آن همه طاعت ها و مجاهدت ها وسیله ای برای نفس در نیل به خواسته ها شده است . ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin@sserfan
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ✅اگر خود شما با كمى تأمل پيش بياييد، به روشنى مى‏يابيد كه عبادات چنين كسى و خود او نزد حضرت حق چه معنايى پيدا مى‏كند، و حساب اعمال و حساب خود او نزد خداى خبير چه مى‏شود؟ خدايى كه به همه ظاهر و باطن بخوبى احاطه دارد و مى‏بيند. او به هنگام عمل مى‏گويد مقصودم تويى اى خدا، وبا اطلاع يافتن اين و آن از عبادات وى مسرور مى‏گردد و مى‏گويد خوب شد ومرا چنين و چنان مى‏دانند و چه مى‏شود و چه مى‏شود، و گويى كه مى‏گويد مقصودم را نايل گشتم و مقصود، همينها بود!!.اينها همه از نفس است، و از هواهاى آن نشأت مى‏گيرد. مادامى كه اين طغيانگر رام نگشته است، اينها و امثال اينها انسان را تهديد مى‏كند. ✅آنچه گفته شد  در صورتى است كه مسرور شدن او از اطلاع يافتن اين و آن بر عبادات وى به جهت اغراض و هواهاى نفسانى و دنيوى باشد. اما اگر مسرور شدن او از اطلاع يافتن مردم به جهت اغراض و هواها نباشد، بلكه از اين جهت مسرور بشود كه خداى متعال به او عنايت خاص دارد و كارهاى خوب او را آشكار مى‏كند ولى كارهاى بد او را ستر مى‏فرمايد، و گويى كه كارهاى بد او را ستر مى‏فرمايد، در اين صورت «رياء» محسوب نيست و بى اشكال خواهد بود. زيرا نظر او به مردم، به جاه و شهرت، به اقبال و احترام آنان، و به اغراض و هواهاى ديگر نيست، بلكه، نظر او به فضل پروردگار است. ✅در اين روايت به دقت و تأمل مى‏پردازيم:  «زراره مى‏گويد از امام باقر سلام الله عليه سؤال كردم از شخصى كه چيزى از اعمال خير را انجام مى‏دهد، و در اين هنگام كسى او را مى‏بيند، و اين امر او را مسرور مى‏كند؟ امام فرمود: وقتى عمل خير را بدين منظور انجام نداده كه مردم بدانند، اشكالى ندارد. كسى نيست مگر اينكه دوست مى‏دارد خير و خوبى در ميان مردم براى او ظاهر شود».تذكر اين نكته را لازم مى‏بينيم كه مسرور شدن از اطلاع يافتن اين و آن ممكن است غير از آنچه ذكر كرديم به جهت مقاصد صحيحه ديگرى نيز باشد كه براى مراعات اختصار از بيان آنها صرف نظر مى‏كنيم.البته بايد كاملا مراقب خود بود كه با توجيهات ناصحيح در معرض مكايد شيطانى و نفسانى قرار نگرفت. چه بسا انسان به جهت همان هواها و اغراض نفسانى و دنيوى از اطلاع يافتن اين و آن مسرور بشود وليكن پيش خود چنين براى خود توجيه بكند كه سرور او به جهت مقاصد صحيحه است، و در حقيقت، بدون توجه در دام شيطان و نفس اماره بيفتد. و به همين لحاظ بايد كاملا هوشيار باشد، و بايد خود را آزمايش كند، تا اگر گرفتار مكايد شيطانى ونفسانى است در استخلاص خود بكوشد.مثلاً آنجا كه فكر مى‏كند مسرور گشتن او از اطلاع يافتن اين و آن به جهت تشويق شدن آنها به عبوديت است و نه به جهت دیگر. ادامه دارد...   🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ✅رياء در شکلهای مختلف ديگر : آنچه از صور و اشكال رياء گفته شد ، همه در مجموع به رياء در خود عبادات بر مى‏گردد. گاهى هم رياء در حركات و اعمال ديگر انسان جلوه ‏گر مى‏شود و بطور غير مستقيم به عبادات و اعمال عبودى انسان ارتباط پيدا مى‏كند. اين نوع از رياء نيز به صورتهاى گوناگون و در اطوار متنوعى به ظهور مى‏رسد بعضيها هم به اين نوع از رياء مبتلا مى‏شوند. 🔹به بعضى از صور يا اطوار اين نوع از رياء نيز اشاره مى‏كنيم تا موجب تذكر و بصيرت بييشتر باشد. ✔️الف: سعى داشته باشد خود را نحيف و داراى ضعف مفرط جسمانى نشان دهد، تا چنين به نظر بايد كه وى در مقام عبوديت از مجاهدتهاى سخت و طولانى برخوردار بوده و رياضتها كشيده، و حزنها و اندوهها، و خوفها و خشيتها داشته و دارد. ✔️ب: صداى خود را آهسته كند و بنحو خاصى صحبت كند كه نشان دهد او از حالات و خصوصيات روحى و معنوى خاصى برخوردار است و غلبه اين حالات چنين اقتضاء مى‏نمايد. ✔️ج: وضع سر و صورت، و شارب و محاسن را به شكل خاصى بيندازد تا نشان دهد كه وى از اهل انقطاع، و از اهل باطن، و از سالك طريق است. ✔️د: به هنگام راه رفتن با هيئت خاص يا با وقار خاصى راه برود، و يا سر خود را پايين بيندازد، و بى اعتناء به اين سو و آن سو باشد، تا نشان دهد كه وى از وقار صاحبان انقطاع برخوردار، و از همه سو منقطع، و غرق در عوالم روحى و معنوى خود است. ✔️ه: سعى داشته باشد اثر سجده، يعنى سجده ‏هاى زياد و طولانى در پيشانى وى ديده شود، تا نشان دهد ازاهل ذكر و اهل سجده ،و از اقبال كنندگان به حضرت حق است. ✔️و: لباس يا لباسهاى مخصوص، و با كيفيت و شكل خاصى انتخاب كند، تا نشان دهد از اهل زهد و تقوى، و از اهل انقطاع  از دنياست. ✔️ز: به هنگام صحبت ،و همچنين در مواقع ديگر چشمها را پايين بيندازد، سر خويش را بلند نكند، و با آرامى مخصوصى سخن بگويد كه گويى نمى‏خواهد حرف بزند و مى‏خواهد در سكوت عالم خود باشد، تا نشان دهد كه آنچنان در ذكر و فكر غوطه‏ور است، و آنچنان مشغول به باطن است كه مايل نيست به كسى متوجه شود و با كسى حرف بزند، و مايل نيست ذكر و فكر را قطع كند و از سير خود باز بماند. ✔️ح: درمواقع برخورد با نامشروع، با منكرات و معاصى، با هتك حرمات الهى، و آنجا كه سخن از اين قبيل مسائل به ميان مى‏آيد، به سختى اظهار أسف و غضب كند، تا نشان دهد از اين مسائل سخت بيزار است و چنان عزت و عظمت حضرت حق در وجود او و در قلب او حساب دارد كه نمى‏تواند اين مسائل را ببيند يا بشنود، و يا آنچنان حب حق و عشق به جناب او بر قلب او سيطره دارد كه نمى‏تواند اين مسائل را تحمل كند. و نظاير اينها از حركات و افعالى كه همه براى رياء و براى نشان دادن خود از اهل دين و اهل باطن، به منظور نيل به هواهاى نفسانى و اغراض دنيوى است. ⚕️ناگفته نماند كه سخن در اين نيست كه صالحان ازبندگان حق بر اثر مجاهدتهاى صادقانه عبودى، و به اقتضاى حالات و مقامات در مراتب مختلف، از خصوصياتى شبيه همين خصوصيات كه ذكر نموديم ممكن است برخوردار باشند، بلكه، سخن در تظاهر و رياء به سبب آنهاست. ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ✅ضرورت مجاهدت و پاک کردن خود از ریاء : با شرحى كه گذشت، ضرورت مجاهدت سخت در مقام توبه از «رياء» يعنى ضرورت مجاهدت در تطهير خود از «رياء» براى همه و براى سالك معلوم گرديد. ▪️از آنجا كه پاك گشتن و پاك بودن از رياء در اطوار گوناگون آن، مخصوصاً از صور دقيق آن، كار بسيار مشكل است، طبعاً مانند همه مسائل سلوك، على الخصوص مسائل مشكل و مهم آن، احتياج به اين دارد كه در مرحله اول سالك با تضرع و با اصرار كامل از خداى متعال بخواهد كه او را در اين امر موفق بدارد، و او را يارى بفرمايد. و لازم است به اين دعاء و تضرع مداومت داشته باشد و خود را در پناه خداى متعال قرار دهد تا او را هميشه از رياء پاك بدارد. ▪️و در مرحله دوم لازم است در اين باب از حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين استمداد نمايد و ازآنان كسب توجه كند، كه توجهات خاصه آنان، و به تعبيرى، شفاعت آنان مشكلها را حل مى‏كند و سختيها را آسان مى‏نمايد ،وحامل عنايات ربوبى، و به بيانى، حامل مشيت ربوبى است. و به اين توسل و استمداد نيز مداومت كند. ▪️و در مرحله سوم در مجاهدت نيز هيچگونه سستى و مسامحه نداشته باشد، يعنى در تطهير خود از رياء، و به عبارتى، در تطهير عبادات خود ازرياء مجاهدت جدى و همه جانبه داشته باشد و در آن سستى ننمايد، زيرا در اينصورت از افتادن در مهلكه ‏هاى رياء در امان نخواهد بود. و براى پاك شدن و پاك بودن از اشكال گوناگون رياء بايد با همه اشكال آن به مقابله بپردازد، و براى مقابله با هر كدام از اشكال آن طريق مناسب با آنرا در پيش بگيرد و مجاهدت متناسب با آن داشته باشد. و بايد مواظبت كند به اين غفلت نيفتد كه با بعضى از اشكال رياء مقابله نمايد و در تطهير خود ازآنها بكوشدو از آنها اجتناب كند، وليكن به بعضى ديگر از اشكال و اطوار آن، توجه نداشته باشد. ▫️و نيز بايد سعى كند علاوه بر اجتناب از رياء در خود عبادات در اشكال مختلف آن، از رياء در غير عبادات، يعنى از رياء در حركات و افعال غير عبودى كه به بعضى از صور آن اشاره كرديم نيز اجتناب نمايد،و در گفتار، نگاه، لباس پوشيدن، راه رفتن، غذا خوردن، وضع سر و صورت، حركات، و نظاير اينها رياء نكند، و به هيچ وجه حركتى انجام ندهد كه به وسيله آن بخواهد خود را از اهل زهد و تقوى، و از اهل تزكيه و ارباب سلوك نشان دهد و مردم او را چنين و چنان بدانند. 🔹از حضرت عيسى عليه السلام نقل مى‏شود كه گفت: «اذاصام أحدكم فليدهن رأسه ويرجل شعره و يكحل عينه»(جامع السعادات، ج 2، ص 369) يعنى «وقتى يكى از شما روزه مى‏گيرد، سر خود را روغن بزند، و موى سر و صورت را شانه كند، و به چشم خود سرمه بكشد». ▪️يكى از معانى بيان آن حضرت همان اجتناب از شائبه رياء در حركات و افعال غير عبودى است از قبيل كيفيت لباس پوشيدن، راه رفتن، وضع سر و صورت، و امثال اينها كه توضيح داديم. ▪️توجه داشته باشيم كه در مقام اجتناب از رياء نبايد به شكل ديگرى گرفتار دام شيطان باشيم و آنجا كه قصدها واقعاً امتثال امر و تقرب به حق است و جداً نظر ديگرى در قلب ما نيست، بر اثر وسوسه‏ ها و خواطر شيطانى به خود تلقين كنيم كه چون اين عمل كاملا براى خدا نمى‏باشد و رياء در كار است، پس بايد آنرا ترك كنيم، و از اين طريق به ترك عبادت مبادرت نماييم. بايد هوشيار باشيم كه اين، يكى از راههاى اغواى شيطان است. ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 💎اخلاص به «نيت» بر مى‏گردد : اخلاص در عبوديت بطورى كه از مطالب گذشته معلوم شد، به «نيت» يا «قصد» بر مى‏گردد. اخلاص يعنى انسان در حركت عبودى، و به تعبيرى، در عبادت خود جز خداى متعال را قصد نكند و قصد ديگرى به هيچ وجه نداشته باشد؛ اگر چه قصدديگر به صورت ضمنى و در جنب قصد اصلى او كه خداى متعال است قرار بگيرد، و بسيار جزئى و كم اهميت هم باشد، و اگر چه به گوشه ‏اى از عمل عبودى او مربوط باشد، نه به تمام آن. ✔️در بيان ديگر، در هر حركت عبودى و در هر عبادتى كه انجام مى‏دهد، از اول تا آخر آن، در همه اجزاء و قطعات آن، در همه ريزه‏كاريهاى آن، چه قبل از انجام دادن، چه در حين انجام دادن، و چه بعد از انجام دادن، قصد او فقط خداى متعال باشد و امتثال امر حق، تقرب به حق، رضوان حق، وجه حق، و لقاى حق را اراده كند. ✔️همانطور كه اخلاص به «نيت» و به «قصد» بر مى‏گردد، رياء نيز به نيت انسان و به قصد او بر مى‏گردد. و به همين جهت هر كسى بخواهد مى‏تواند با مراجعه به قلب خويش و با بررسى دقيق قصد درونى و قلبى خود بفهمد كه آيا قصد و نيت وى خالص است يا نه؟ آيا قبل از عمل در دل او قصد ديگرى وجود داشت يا نه؟ آيا در اثناى عمل به قلب او قصد ديگرى راه يافت يا نه؟ آيا بعد از عمل در دل وى قصد ديگرى پيدا شد يا نه؟. البته اينكه مى‏گوييم هر كسى بخواهد مى‏تواند بفهمد قصد و نيت او چه بوده و چه هست؛ به اين معنى نيست كه تشخيص دقايق اين امر كار آسانى است و هر كس به آسانى مى‏تواند بفهمد، بطورى كه قبلا اشاره كرديم، تشخيص بعضى از صور رياء از كارهاى بسيار مشكل است، و اين بدان معنى است كه تشخيص قصد پاك و نيت خالص، بنحوى كه هيچگونه شائبه ريا - نه قبل از عمل، نه در اثناى عمل، و نه بعد از آن - در بين نباشد از كارهاى سخت مى‏باشد. ليكن سخت بودن آن به اين معنى هم نيست كه نمى‏شود تشخيص داد و نمى‏شود فهميد.اگر كسى جداً بخواهد، مسلماً مى‏فهمد و تشخيص مى‏دهد. يعنى اگر در اين باب مجاهدت داشته باشد و با جديت پيش بيايد، و مسئله قصد و نيت را سهل نشمارد، و در تخليص قصد و اخلاص نيت خويش كار بكند، و سعى نمايد قصد او پاك و نيت او كاملا خالص، و از رياء در اطوار گوناگون آن دور باشد، با تأييد خداى متعال همه آنچه را كه بايد بفهمد مى‏فهمد، وخدا او را كمك مى‏كند و هدايت مى‏فرمايد: والذين جاهد و افينا لنهدينهم سبلنا (آيه 69 سوره عنكبوت). ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠 راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... ✅ عمل انسان مبتنى بر نيت او، و در مسير نيت اوست. يعنى نيت و قصد او به هر چيزى متوجه باشد، عمل او نيز به همان چيز متوجه خواهد بود، زيرا اصل همان نيت است و عمل تابع آن است. اگر نيت او خداى متعال باشد، عمل او نيز به جناب او متوجه است، و اگر نيت او اين و آن باشد، عمل او نيز به اين و آن متوجه خواهد بود. و به تعبيرى، اگر نيت او خدا باشد، او با عمل خويش به سوى جناب او در حركت خواهد بود و به جناب او عروج خواهد كرد، و اگر نيت او اغيار باشد، او با عمل خويش به سوى اغيار خواهد رفت. ✅ اگر نماز بخواند و از اول تا آخر آن نيت او خداى متعال باشد، او با نماز خويش به اندازه حضور و انقطاعى كه دارد، به سوى خدا عروج خواهد داشت، و به جوار او حركت خواهد كرد. و اگر نماز بخواند و نيت او اين و آن باشد، به سوى اين و آن خواهد رفت. نماز اولى به سوى خدا متعال مى‏ برد، و نماز دومى به سوى اغيار مى‏برد، و در اصل، نيت خالص اولى به سوى خدا مى ‏برد، و نيت ناصحيح دومى به سوى اغيار مى‏برد. قسمت های اخیر :مقالات از مرحوم آیت اله محمد شجاعی ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
ادامه...👇 ✅ انسان در پشت پرده و در باطن امر با نيت خويش به سوى آنچه نيت كرده است حركت مى‏كند و به سوى آن مى‏ شتابد، و عمل تثبيت كننده همان نيت است. اگر پرده كنار مى‏ رفت و باطن امر مشهود مى‏ گشت، من و تو با كمال وضوح مى‏ ديديم كه چگونه هر كسى با نيت و قصد درونى خود به سوى آنچه نموده است حركت مى‏كند و به سوى آن مى‏ شتابد، و مى ‏يافتيم كه قصد كردن و نيت نمودن ،همان حركت كردن و شتافتن است به طرف آنچه قصد ونيت به آن تعلق يافته است. ✅ امام صادق سلام الله عليه به عباد بن كثير بصرى در مسجد فرمود: «و يلك يا عباد اياك و الرياء فانه من عمل لغيرالله و كله الله الى من عمل له»(اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الرياء) يعنى «واى بر تو اى عباد، از رياء پرهيز كن، زيرا هر كس براى غير خدا عمل كند، خداى متعال او را به همان شخص كه براى وى عمل را انجام داده است واگذار مى‏كند».و خلاصه اينكه، كار اصلى  همان نيت و قصد است، و انسان با نيت و قصد خويش پيش مى ‏رود، و عمل ظاهرى تحقق بخشنده و تثبيت كننده نيت و قصد مى‏باشد. قسمت های اخیر :مقالات از مرحوم آیت اله محمد شجاعی ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔻تفاوت ریای حرام و ریای مستحب : ✅مهمترین وظیفه سالک در مقام اخلاص ، تصفیه و خالص کردن خواست و نیت درونی خود از هر انگیزه ی غیر خدایی است . تصفیه به  این معنی  است که انسان رذائل را از وجود خود دور کند که بزرگترین آنها شرک است. از مراتب شرک، ریا است. ریا به این معناست که انسان فعلی را انجام می دهد اما نه به خاطر خدا یا نه تماماً به خاطر خدا. بلکه مثلا در گوشه ذهنش این است که دوست و آشنا و همسایه هم بفهمند که دارد نماز شب می خواند. هرچند درواقع قصد قربت می کند و با همه وجود و باطن خود برای نماز، قصد قربت می کند؛ بنابراین درجه ای از اخلاص را دارد. اما در گوشه ای از ذهن خود می خواهد هم حجره ای یا حجره کناری، استاد و یا مدیر متوجه شوند که اهل تهجد است. این به این معناست که می خواهد غیر خدا را در کنار خدا سهیم کند و با این ماهیت، ریا می کند. ✅گاهی هم می خواهد دیگری متوجه شود که ساعت معینی از خواب برمی خیزد و مهیای عبادت می شود به این قصد که او هم یاد بگیرد و تشویق شود لذا عمداً عبادت خود را به شیوه های مختلف اظهار می کند. در این صورت این ریا اشکال ندارد. آن اولی همان طور که از خدا توقع اجر و پاداش دارد دوست دارد از دیگری هم بارک الله بشنود و همین احسنت مزد اوست. این ریا، حرام است و مرتبه ای از شرک است که به آن شرک خفی می گویند اما دومی در همین عمل ریایی هم می خواهد بر دیگری تاثیر بگذارد که این ریا ثواب هم دارد. منبع :درس اخلاق از آیت اله رشاد ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔻مراتب اخلاص مقام اخلاص یکی از عالی ترین مراحل تکامل و سیر و سلوک است.در اثر اخلاص،قلب،مرکز تابش انوار الهی می گردد و حکمت و دانش از قلب بر زبان جاری می شود. ▪️اخلاص دارای مراتب و درجاتی است،اقل مرتبه اش این است که انسان عبادت هایش را از شرک و ریا و خودنمایی خالص نماید و فقط برای خدا انجام دهد.این مقدار از اخلاص،شرط صحت عبادت می باشد و بدون آن،تقرب حاصل نمی شود.ارزش عمل به نیت پاک و اخلاص از شرک و ریاء است. ▫️عبادتی مورد قبول خدای متعال قرار می گیرد و سبب قرب و کمال می شود که از هرگونه ریا و خودخواهی و خودنمایی خالص بوده،فقط و فقط برای خدا انجام بگیرد.معیار قبول و ارزش عمل ،اخلاص است.هر چه اخلاص بیشتر باشد عمل نیز کاملتر و ارزشمندتر خواهد بود. 🔻عبادت کنندگان چند دسته اند: ✅دستۀ اول : کسانی هستند که به خاطر خوف از عذاب الهی و آتش دوزخ خدای را عبادت می کنند. ✅دستۀ دوم : به امید نیل به نعمت های بهشتی و ثواب های اخروی از اوامر و نواهی الهی اطاعت می کنند.این گونه مقاصد ضرری به صحت عمل نمی زند.عمل اینان درست است و موجب تقرب و ثواب می شود.زیرا قرآن و احادیث برای ارشاد و هدایت مردم غالباً از این دو روش استفاده نموده اند.بعلاوه خود پیامبر اکرم(ص) و اولیاء الهی نیز از عذاب های خدا می ترسیدند و جزع و فزع می کردند و به بهشت و نعمت های آن اظهار اشتیاق و امیدواری می نمودند. ✅دستۀ سوم : کسانی هستند که به شکرانۀ نعمت های خدا او را پرستش می کنند.چنین قصدی نیز با اخلاصی که شرط قبولی اعمال است منافات ندارد.لذا در احادیث برای ترغیب مردم به اطاعت،نعمت های الهی را یادآور می شود تا به پاس آنها از اوامرش اطاعت نمایند.حتی خود پیامبر و ائمه اطهار نیز گاهی برای توجیه در جدیت در عبادت می فرمودند : افلا اکون عبداً شکوراً. گر چه عمل این سه گروه مورد قبول واقع می شود لیکن عمل دستۀ سوم از امتیاز و ارزش بیشتری برخوردار می باشد.چون اخلاص بیشتری دارند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: کسانی که خدا را عبادت می کنند سه دسته اند : گروهی برای نیل به ثواب های اخروی خدای را عبادت می کنند،این روش تجارت پیشه گان است،دستۀ دیگر،به جهت ترس از عذاب عبادت می نمایند و چنین عبادتی نظیر اطاعت بردگان است.دستۀ سوم،به شکرانۀ نعمت های الهی عبادت می کنند و این،عبادت آزادگان است. ✅دستۀ چهارم : کسانی که به منظور تکمیل نفس و پرورش روح عبادت می کنند.چنین قصدی نیز به اخلاص که از شرائط صحت عمل می باشد،لطمه ای وارد نمی سازد. ✅دستۀ پنجم : بندگان مخصوص و ممتاز الهی هستند که چون خدا را خوب می شناسند و او را منبع همۀ کمالات و خیرات می دانندپرستش می کنند. چون به عظمت و قدرت بی پایان الهی توجه دارند و جز او مؤثر دیگری را سراغ ندارند،تنها او زا لایق پرستش می دانند و به همین جهت خدای را دوست دارند و در برابر قدرت و عظمتش خضوع و خشوع می کنند،این عالی ترین مرتبۀ اخلاص می باشد. منبع :خود سازی از ابراهیم امینی ص۲۶۲ ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠 راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔻ریای معکوس و اخلاص :  برخی صوفیه که به ملامتیه شهرت یافته‌اند، برای دستیابی بهتر و سریعتر به اخلاص دست به «ریای معکوس» می‌زنند؛ مثلاً شراب در دست می‌گیرند و از جلوی چشم متدینان می‌گذرند و بعد آن را معدوم می‌سازند. یا نیت نمی‌کنند و به نماز می‌ایستند و در نمازِ صوری به این سو و آن سو می‌نگرند و یا دیگر مبطلات یا منافیات را بجا می‌آورند و ... البته و صد البته در اینگونه کارها قصد تهذیب نفس و خوارکردن آن و تقرّب به پروردگار دارند و منطقشان این است که سالک نباید به دنبال ننگ و نام باشد و این یعنی رندی که چون گنج، هرکس را بدان راهی نیست. ▪️فرصت شمر طریقۀ رندی که این نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست  کتاب‌های تذکره که در شرح حال صوفیان است، پر است از مصادیق «ریای معکوس». 🔹نقد نظریۀ ریای معکوس : آبروی مؤمن از آن پروردگار است و نه از آن او، لذا این آبرو محترم است و حفظش بر همگان واجب است تا آنجا که نه تنها فدا کردن مال برای حفظش مورد تأکید است  بلکه بهترین مال هر کس، مالی است که بدان آبرویش را نگه دارد. 👈«إِنَّ خَیرَ مَالِكَ مَا وَقَیتَ بِهِ عِرْضَك» .عجبا! کعبه‌ای که «قیاماً للناس»  است و لشکر فیل‌سوار ابرهه به خاطر شكستن حرمت آن عذاب می‌شوند، حرمتی کمتر از حرمت یک مؤمن دارد. 🔸حفظ حرمت مؤمن بر همه و در درجۀ نخست بر خود او لازم است و بدین دلیل مؤمن حق ندارد گناهش را در پیشگاه غیر حق ‌تعالی بازگو کند. اگرچه آن غیرخدا، پاپ اعظم که به پندار بعضی نماینده خدا و عیسی شمرده می‌شود، باشد. قرض کردن در غیر ضرورت شدید برای مؤمن مکروه است، زیرا مایۀ ذلّت اوست. اجتناب از مواضع تهمت بر مؤمن به همین جهت لازم است. 🔹دیدگاه ملامتیه خود نوعی شرک است. کسی که به خاطر شکسته شدن در نزد دیگران دست به «ریای معکوس» می‌زند، یعنی در کنار حضرت حق کسی یا کسانی را می‌بیند که آنها متوجّه اویند و او به سوی آنها توجّه می‌کند و می‌کوشد تا شخصیت خود را در نزد آنان تخریب کند تا نفسش شکسته شود. آیا دیدن غیر حق و توجّه به غیر حق، هرچند به منظور درهم شکستن صَولت نفس، شرک نیست؟ سالک راستین جز حق نمی‌خواهد و نمی‌بیند. او برای غیر حق ارزشی قائل نمی‌شود که بخواهد برای آن کاری انجام دهد. 🔸:نفسِ عمل به همۀ دستورات شرع، هدف مورد نظر ملامتیون را تأمین می‌كند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم زاهدترین مردم بود؛ بر الاغ برهنه سوار می‌شد و کسی را هم پشتش سوار می‌کرد. این عمل امروزه مانند آن است که بزرگی همانند رئیس جمهور دوتَرکه با دوچرخه در خیابان براند. آیا این کار نفس آدمی را خوار نمی‌سازد؟ آیا این مصداق شکستن نفس نیست؟ لباس رسول الله همیشه از ارزان‌ترین پارچه‌ها و همراه با چندین وصله بود، آیا این تربیت نفس نیست؟ پیامبر با دست خود از بز شیر می‌دوشید و به یاران می‌بخشید، آیا این غیر از شکستن نفس است؟ عیسی مسیح روزی پای حواریین خود را شست، آیا این تهذیب نفس نیست؟ 📚منبع :کتاب سیر و سلوک -حاج شیخ علی رضایی ادامه دارد... 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠راههای عملی کسب عشق و محبت الهی 🔻ریای معکوس و اخلاص : به دنبال نام و ننگ نبودن غیر از به دنبال ننگ بودن است. ▫️اولی یعنی آزادی از هر قید و دوّم یعنی مقید بودن به قید خلقِ خدا و احساس ضرورت تغییر نظر آنها نسبت به انسان. رندی اولی است، نه دوّمی. 🔹به قول حافظ: غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است ▫️از گفتار و رفتار بزرگان دین و اولیای معصومین درمی‌یابیم که مؤمن باید به دنبال حفظ و ازدیاد آبروی خود باشد و در حفظ و ازدیاد آبروی سایرین بکوشد. امروزه اعادۀ حیثیت در دادگاه‌های دنیا به عنوان طلبی مشروع، مورد تقاضای افراد است. در ادعیه نیز این مطالب بیان شده و از خدا خواسته شده است که آبروی انسان را حفظ کند، مگر نه این است که یکی از کارهای همیشگی و اساسی او ستّاریت است. 🔸اولیای دین به ما آموخته‌اند در کنار طلب آبروی بیشتر در میان مردم از خداوند، مصرّانه از او بخواهیم که به همان اندازه که عزّت و آبرو در میان مردم پیدا می‌کنیم در درون خود و در پیشگاه حضرت حق ذلّت پیدا کنیم، چون ذلیل درگاه او، عزیز عالَم است. ▫️همانگونه که «ریای معکوس» صحیح نیست، زیرا خلاف حقّ است، سجادّه آب کشیدن، زهدفروشی و ترک دنیا للدّنیا هم بسیار مذموم است و متأسفانه چه فراوان است. بسیارند کسانی که نان به اسم دین می‌خورند و دنیا را به خاطر دنیا ترک می‌گویند؛ یعنی بخش کوچکی از دنیا را به خاطر بخش بزرگ‌تر رها می‌کنند. از مال می‌گذرند که به جاه برسند با اینکه می‌دانیم جاه لفظاً و معناً و وزناً یعنی: چاه. در روایات است ▫️«آخِرُ ما یخْرُج من رُؤوسِ الصِدِّیقین حُبُّ الرِئاسَۀ» ؛ «آخرین حسی که از دل صدیقان بیرون می‌رود، دوستی مقام است».به همین علت دیده شده که برخی از جاه ظاهری می‌گذرند که به جاه معنوی یعنی حکومت بر دل‌های مردم دست یابند، زیرا در عالم، حسی شیرین‌تر از پرستیده شدن و مراد بودن یافت نمی‌شود. در مثل یا حکمت فارسی می‌گوییم: «یک مرید خر بهتر است از یک لشگر». 🔹استاد طهرانی ره می فرمودند : «در این گونه ارادت‌ها اول مرید، خَر می‌شود و سپس مُراد». 🔺منبع کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان شیعی ) حاج شیخ علی رضایی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
📌 💠 راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ادامه... 🔻ورود به مرحله ی بالاتری از عرفان پس از انجام واجبات و ترک محرمات : ✅مرحله مقدماتی بندگی ،انجام واجبات و ترک گناهان است . سالک با رعایت آنها به وادی اخلاص  میرسد و از آنجا می باید با سعی و ریاضت تمام ،در خود اخلاص را پیاده نماید و همه بت های ظاهری و باطنی  و اغیار را از دل بیرون کند. ▪️اين مرحله نيز با مشارطه، مراقبه و محاسبه توأم است. در اين مرحله بيشترِ توجه انسان بايد به قلب و نيّات قلبى باشد. زمانى كه روح و جسم انسان در راه انجام واجبات و ترك محرّمات تقويت شدند، به گونه‌اى كه تقوا به صورت ملكه درآمد و هيچ‌گاه از هيچ عضوى انحراف و لغزشى سر نزد، در حقيقت سير عرفانى تازه شروع مى‌شود. آنچه كه مربوط به عمل است از انسان‌هاى عادى و معمولى و كسانى هم كه معرفت چندانى ندارند صادر مى‌شود. آنچه كه بيشتر جنبه عرفانى دارد و سير و سلوك واقعى به آن مربوط مى‌شود، امورى است كه به دل و قلب انسان مربوط است. ✅شروع اين مرحله به اين است كه انسان اعمال خود را به نيت خالص مزيّن كند. آغاز اين امر هم بايد از واجبات باشد كه سالك بايد تلاش كند در هيچ يك از واجباتى كه انجام مى‌دهد شائبه «ريا» و «سُمعه» نباشد. ▫️ ريا به معناى خودنمايى است و اين‌كه انسان عملش را مخصوصاً در مرئى و منظر ديگران انجام دهد تا آن‌ها ببينند و بفهمند كه او آن كار خوب را انجام مى‌دهد. ▪️ سمعه نيز آن است كه گرچه فرد عمل را دور از چشم ديگران انجام مى‌دهد؛ ولى از اين‌كه به گوش آنان برسد خشنود شود و خوشش بيايد. در مسير عرفان و سير و سلوك بسيار مهم است كه سالك از اين آلودگى‌ها پرهيز كند.  🔸بايد تلاش كند واجبات را براى خدا انجام دهد و گناهان را نيز براى اطاعت از فرمان الهى ترك نمايد نه به سبب ترس از مردم. 🔹البته خالص كردن نيت در انجام اعمالْ كارى است بس دشوار؛ ولى شدنى و ممكن است. اساساً در مراحل سير و سلوك، مرحله به مرحله كار دشوارتر مى‌شود؛ ولى با لطف و عنايت خداوند به بنده‌اش، اين دشوارى‌ها هموار و آسان و گوارا مى‌گردد. 🔸 اگر انسان درمراحل اوليه استقامت كند و از امتحان‌ها سربلند بيرون بيايد، خداوند چنان سرور و لذتى به او عطا مى‌كند كه اگر يك روز كار پسنديده‌اى از او ترك گردد بسيار دلگير و ناراحت مى‌شود. 🔹هم‌چنين بايد توجه داشت كه حصول نيت خالص امرى آنى و دفعى نيست و انسان نمى‌تواند هر زمان كه اراده كرد فوراً آن را به دست آورَد. براى رسيدن به نيت خالص بايد مقدماتى را طى كرد و مراقبت‌ها و توجهات مستمرى داشت تا به تدريج به مقصود نايل آمد. 🔸 كسى كه بر حسب عادت و طبيعت دوست دارد نزد مردم محبوب باشد و همه به او احترام بگذارند، خواه‌ناخواه در نيتش شائبه‌هايى راه پيدا مى‌كند. كسى مى‌تواند در كارها نيت خالص داشته باشد كه حب جاه را به طور كامل از دل بيرون كرده باشد. 🔹براى در امان ماندن از ريا و سمعه، انسان بايد تا آن‌جا كه ممكن است كارهايش را در خفا انجام دهد. البته در اين راه بايد مراقب برخى لغزشگاه‌هايى كه وجود دارد نيز باشيم. برخى به اين دليل كه مى‌خواهند عبادتشان را در خفا انجام دهند در نماز جماعت حاضر نمى‌شوند. دليل اين افراد اين است كه مى‌خواهيم نمازمان را در خلوت بخوانيم تا هيچ شائبه ريا و سمعه در آن پيش نيايد. اما حقيقت اين است كه اين‌ها از دام‌هاى شيطان است. يكى از مسايلى كه در زمينه عرفان و سير و سلوك بايد بسيار مراقب بود اين است كه توجه داشته باشيم دستورات شرع مقدس به طور دقيق مراعات شود. ایت اله مصباح یزدی  در جستجوی عرفان اسلامی ص 239 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin