امروز روز "مرد" بود. و"پدر"..
بر خلافِ همه ی تبریک ها،من این روز را تبریک میگویم :
به تمام مادرانی که "#پدر" بودند و دیده نشدند.
تبریک میگویم به همسرانی که" مرد" نبودند اما "پدر" بودند.
تبریکمیگویم به زنانی که "باختِ دنیا"را با "بُردِ آخرت"عوض کردند وچَترِ محبت را از فررندانشان نگرفتند.
تبریک میگویم به شیر زنانِ مرد صفتی که "کم آوردند"اما برای فرزندانشان"کم نگذاشتند".
تبریک به زنانی که "مرد" نداشتند اما "رسم مردانگی" را فرو نگذاشتند....
.تقدیم به همسران شهیدانِ اینمرزو بوم.که هم "زخمِ یار" دیدند وهم "زخمِ اغیار.اما از" دلدار"نبریدند.
#تبریک به پدرانِ روزهای بی پدری..
#اللهم عجل لولیک الفرج
سلام دانشجویان عزیزم!
#قبول باش طاعات وعبادات بزرگواران
دانشجوی عزیزی که درباره مدیریت پدر سوال کردند.....
عزیزان من !مدیری که سخن از مدیریت اوست دو شأن دارد:
#شأن مردانگی که به او اقتدار، قاطعیت و صلابت میبخشد !
#شأن پدری که وی را سرشار از مهر و شفقت نسبت به فرزند مینماید!
#پدر در مسیر تربیت به این هر دو امر نیازمند است.
#محبتی که او را به سهلگیری و آزاد و رهاگذاشتن کودک ترغیب مینماید....
#قاطعیتی برخواسته از دوراندیشی و ژرفنگری که او را معتقد به استحکام و سختگیری میکند.
#تربیت کودک باید حول دو محور متفاوت و در عین حال متجانس شکل گیرد.
#یکی سهلگیری و واگذاری
#ودیگری سختگیری و کنترل
👌ضمن رعایت حد اعتدال در این دو شیوه متضاد.
#رمز بزرگ و هنر ظریف تربیت متعادل برای پرورش شخصیت متعالی کودک توسعه یافتگی این دو محور متضاد است.»
#مدیریت پدر باید بر پایه این دو اصل کلی بنا شود و پدر وظایف خود را در حیطه تربیت با رعایت اعتدال و بکارگیری درست و منطقی این دو اصل مهم انجام دهد.
#شأن مديريت پدر، ضرورت محبت را بيشتر مي سازد، زیرا خوی مدیریت همواره با نوعی هیبت و تسلط همراه است که اگر با محبت درهم نیامیزد، خشک و آزاردهنده میگردد و حاصلی جز مطیع ساختن مقطعی کودک ندارد.
#اگر بخواهیم ادب از درون سرچشمه گیرد، ضروری است که با کودک مهربان باشیم و این محبت را به گونهای به او نشان دهیم.
#اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم⚘
""بسمه تعالی"
قابل توجه دانشجویان عزیزی که......
💦مسئولیت پذیری چیست؟
#مسئولیت پذیری، یعنی:
⬅#قابلیت پذیرش،#پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می شود و شخص حق دارد که آن را #بپذیرد یا #رد کند.
💥وقتی فردی می خواهد مسئولیت را بپذیرد، باید برای او کاملا مشخص شود که موضوع درخواست چیست
#و در برابر به عهده گرفتن ان چه چیزی به دست می آورد.
#مسئولیت #انتخابی آگاهانه است، .
❣ هنگامی که فردی احساس مسئولیت کند، دیگر لزومی ندارد که #دیگران به او بگویند که در هر #موقعیتی چگونه عمل نماید.
☡#دانشجو بودن یک مسؤولیت است.
دانشجویان باید از فرصت های خود در جهت #بالا بردن اطلاعات علمی در رشته تحصیلی خود تلاش کنند.....
پس نتیجه می گیریم⬅توجیه کردن #عدم انجام وظایف ،#عذر بدتر از گناه
#دلایلی مثل #مادر بودن، #پدر بودن، #شاغل بودن ،#معلم بودن#سرباز بودن، #ازدواج کردن، #بیمار بودن و هزاران دلیلی که شما بزرگواران بیان کردید...............
#توجیهی برای انجام ندادن تکالیف نیست.......
💦از بهمن ماه تا الان که اول خرداد است چهار ماه گذشته......
موضوع تکالیف از همان روزهای ابتدا مشخص شده بود....
#بعضی عزیزان دقیقه ی آخر وبعضی ها که ......
💦من فقط می توانم فرصت بیشتری به شما بدهم تا با برنامه ریزی بهتر زمان، تکالیفتون انجام بدهید.....
↩فرصت تا #۲۰خرداد
#چون هدف یادگیری بود نه نوشتن مشق.. .
#یا حق ⚘
✍آورده اند که :
روزی به کریم خان زند گفتند، یک فردی یک هفته است میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند .
#کریم خان آن شخص را به حضور طلبید، ولی آن شخص بشدت گریه میکرد و نمی توانست حرف بزند.
🤔کریم خان گفت : وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من
بعد از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و شرف حضور یافت.
#گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم .
🤔شاه دستور داد سریع چشم های این فرد را کور کنید تا برود دوباره شفایش را بگیرد
💂اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید
🤔وکیل الرعایا گفت : پدر من یک خر دزد بود من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم
#پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد ؟
#اگر متملقین میدان پیدا کنند #دین و #دنیای مان را به تباهی می کشند..
"بسمه تعالی"
#قسمت 1⃣
#امام_خمینی_ابرمرد_تاریخ_و_بیدارگر#جهان
✍#ای_امام_خمینیِ_بت شکن
#ای وارث ابراهیم ، اسحاق ویعقوب ، #نهضت تو بعثتي بود، براي كاشتن #بذرايمان، #اعتماد ، #آزادي و #استقلال در ذهن و دل امت اسلام .
#صدايت، فريادي بود، عليه بت هايي جديد و مشركان اين روزگار!
#كلامت،" آيه" هايي كه در "حرا" ي #خودسازي ، بر دلت تابيده بود .
💦#تاریخ تولد: 30 شهریور 1281/ #20 جمادیالثانی 1320/ 21 سپتامبر #1902
#محل تولد: خمین از توابع استان مرکزى چشم به جهان گشودند.
فرزند آیتالله سید مصطفی مصطفوی
🏝#پدر ایشان سید مصطفی موسوی فرزند علامه سید احمد موسوی در ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ ه.ش. در شهرستان خمین به دنیا آمد و در تاریخ اسفند ۱۲۸۱ در راه خمین به اراک مورد سوء قصداشرار قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله در چهل سالگی به شهادت رسید.
#هاجر خانم مادر امام خمینی، زنی از خاندان علم و تقوا و فرزند آیتالله میرزا احمد خوانساری است.
#امام خمینی پنجمین ماه عمر خود را با درد یتیمی آغاز کردند و از آن پس مادر و عمه بزرگوارشان، تربیت ایشان را عهده دار بودند.
🔘 #امام خمینی در سن ۲۷ سالگی ازدواج کردند.
#همسر ایشان، دختر حاج میرزا محمدثقفی از روحانیون تهران بود. #اسامی فرزندان امام به این صورت است: مصطفی، صدیقه (خانم اشراقی)، فریده (خانم اعرابی)، زهرا (خانم بروجردی)،احمد
#بیانات 1⃣
#نجات امت و تربیت کودک
🔻 #آنقدری که بچه از مادر چیز میشنود از پدر نمیشنود.
#آنقدری که اخلاق مادر در بچه کوچک تاثیر دارد و به او منتقل میشود از دیگران عملی نیست.
✅#مادرها مبدا خیرات هستند و اگر خدای نخواسته مادرانی باشند که بچه را بد تربیت کنند مبدا شرند.
#یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه یک امت را نجات بدهد.
#ادامه دارد....
#به روان پاک شهیدان راه آزادی و انقلاب درود میفرستیم.
#روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
⚘بسم الله النور⚘
سلام ورحمت الهی نثار شما خوبان دو عالم!
#یک سوال مهم دارم از شما عزیزان!
#آیا می دانید؟!زوجیت مغایر با فردیت هست.
#اما اکثر زوجیت ها بر مدار چی اداره میشود؟ #فردیت یا زوجیت.....
#پاسخ : #فردیت.....
❣#مصداق : بابای من، خانه ی من، احساس من، مبل من، حوصله من، پول من، مانع از برقراری زوجیت است...
💠#اگر بخواهید به همین عاطفه هایی ڪه همراه خودتون دارید
و این منبع پرشور و عاطفه قناعت ڪنید #بعید نیست در مسیر زندگی به چالش هایی برسید ڪه دیگران تجربه هاش را ڪردند
💠#اگر بخواهید یک زندگی مبارڪ و صحیحی را اداره کنید رسیدن به توانمندی زوجیت هم در نگرش و هم در مهارت یڪ #اصل ضروری است...
❌متاسفانه ما از کودکی #تمرین_ زوجیت نداشتیم
🔴#ڪودک بودیم....
#مادر می گفت :اسباب بازی ات رو پنهان ڪن دست دیگری به اون نرسد....
🔴#بزرگتر شدیم سر قلم و دفتری با خواهر و برادرمون چالش داشتیم
#وقتی در ڪشاکش قلم بودیم
#بابا که آمد آموزش زوجیت نداد....
#پرسید: این خودکار یا مداد مال ڪیست؟
#هر ڪسی وسایل خودش ....
🔴#به سن نوجوانی رسیدیم ،سر انتخاب یڪ برنامه تلویزیونی بین شبکه سه و دو با برادر و خواهر اختلاف داشتیم .....
#وقتی ڪنترل رو از دست هم می ڪشیدیم پدر که آمد به جای آموزش زوجیت.....
#پدرگفت :ڪنترل رو بدهید. به من
#پدر ؛کنترل گرفت ، تلویزیون خاموش ڪرد
پدرگفت: هر ڪسی پی کار خودش.....
🔴#جوان شدیم ازدواج میڪنیم شما فکر میکنید آقایون میان ازدواج کنند؟ نه
می آیند،همسر بگیرند
#زن گرفتن یعنی یک کسی را در اختیار خود درآوردن.
🔺لذا می بینید معیار های آقایون برای خانوم ها چی است؟
#سنش کمتر..
#تحصیلاتش پایین تر..
#خانواده اش ضعیف تر...
#وحتی قدوبالاش کوتاه تر...
#اینها رو برای چی میخواهد؟
#الزاما اینها نشانه های روشنی برای انجام زوجیت اند؟
#خیر این میخواهد بگیرد
#پس باید در همه چیز بلندتر باشد تا امکان گرفتن فراهم بشود
🔺 #لذا در جلسه خواستگاری هم می پرسد چک میکند
میگوید، اگر بین من و شما در امری اختلاف افتاد حرف آخر مال کیست❓
#ببینه این خانم خوب و تابعی هست که بگه صد البته از آن مرد
🔴#خانم ها هم اهل زوجیت نیستند . #دختر خانمی هست قصد ازدواج داره دوتا پیشنهاد داره.
پیشنهاد اول از مسیر خواستگاری سنتی آمده
#فرض بگیریم امتیاز این آقا برا تشکیل ازدواج ده باشد.
#نفر دوم از مسیر ابراز علاقه جلو آمده در حالی که امتیازش برا تشکیل زندگی یک هست ....
🤔#دختر خانم ڪدام را ترجیح می دهد؟
#پیشنهاد دوم متاسفانه
⁉️چرا چون اینجا علاقه هست اینجا نیست؟!
اینم ڪه خواستگارِ خواستن هم که بدون علاقه ممکن نیست...
#این هم ڪه علاقش چک نشده چه بسا بیشتر از این باشه عرضه نکرده
#پس چرا خانم به این اصرار داره
#علی رغم امتیاز های پایین ترش
👱🏻♀ خانمی آمد : خانم دکتر یه آقایی هست من را خیلی دوست داره شما ڪمک میکنید ما به هم برسیم؟
#عرض کردم فرض کن کمک کردم و به هم رسیدید بگو ببینم
#آقا تحصیلاتش چیه؟ دیپلم ناقص
❗️#چرا نرفته ڪامل کنه؟ دوست نداشته
پس لابد رفته دنبال کسب و کار؟ گفت نه بی کاره
#خودِ من دلیل تراشیدم
گفتم :آهان پس داره فنی یاد میگیره پولی جمع میکند
یا سربازی میگذراند؟
گفت: نه از سربازی هم فرار کرده
#گفتم پس عزیزم این چی داره؟
گفت : من را دوست دارد!!!!!!!!
#به من دکتر هم تشر زد گفت: شما هم مثل خانواده ها می مانید
#که فکر میکنید شرایط و امکانات مهمه پس عشق و محبت چی میشود؟
#پرسیدم تو گمان میکنی علت اصرارت به این آقا به خاطر وجود علاقه است؟
گفت : گمان نمیکنم مطمئنم ....
#نه عزیزم این یه رویه دیگری
#عمقش چیز دیگه ایه.
#پس دلیلش چیه؟
# گفتم میدانید چرا به این آدم اصرار داری در حالی که امتیازهاش پایین است؟
⇦چون تو در پنهان ذهنی خودت گمان کردی
#اگر با مردی ازدواج کنی که به تو اصرار و علاقه دارد....
#پس لابد تو زندگی هرچی از او بخواهی.....
#هرچی به او بگوی میگوید چشم .....
#تو دنبال اون چشم گفتن او هستی....
🔺لذا دیدید تو این مدت کوتاه خانمِ چی میگوید؟
اگه دوستم داری پس...
آقاهِ میگوید ،اگه میخواهی دوستت داشته باشم پس...
💭 خب اگر بخواهیم به این زوجیت دست پیدا ڪنیم باید با چه چیزهایی آشنا بشیم؟
#یکی از مسائلی ڪه باعث میشود شما در #انجام فردیت گرفتار بشوید #نشناختن اساس و بنیان روانی جنس مکمل تو است...
❓ در یک خانم چی میگذرد؟
در یک آقا چی میگذرد؟
⛔️ اگه قرار باشه ما بر حسب دریافتها و گرایش های خودمون این زندگی مشترک را قضاوت کنیم درگیریش قطعیه .
#حتما چالش هاشی ایجاد میکند
#بریم بشناسیم بنیان های روانی زن و مرد رو تا به کمک این مسائل بتونیم سبُک کنیم زحمت خودمون رو و وسیع کنیم آثار و نتایجش رو...
#همدلان با اراده ، خوشحال می شوم در ادامه راه همراهم باشید.....
@zibaandis
⚘بسم ࢪب النوࢪ⚘
#بانوان عاقل وهنࢪمند!
#بدانید وآگاه باشید!
#وبه دیگࢪ بانوان ،شما خبر دهید....
🍀#حضرت زهࢪا سلام الله علیها ڪارهاے منزلش زیاد بود و به پیشنهاد امیࢪمومنان علیه السلام نزد #پدر رفت تا تقاضای خادمه اے بکند .
💠#پیامبࢪ صلی الله علیه به ایشان فرمودند: من چیزی به تو یاد میدهم ڪہ از خادم #بهتر باشد و تسبیحات 📿حضرت زهرا س را به ایشان یاد دادند
#حضࢪت زهرا س سه بار فرمودند از خدا و رسولش ࢪاضی شدم.
💠#اےبانوان :نڪات مهم عباࢪتند از:
📌#نکته ے۱ :
#بارِ زندگی تمام شدنی نیست
وبه #توان_بالا نیاز داریم
این #توان_بالا از امڪانات نیست ڪہ هر چه امکانات را زیاد کنیم توان ما بالاتر رود
#الان امڪانات ما #بیشتر شده
#ولی #توان ما نسبت به نسل قبل #ڪمتࢪ شده...
#توان با چه چیزی بالا میرود؟
#بااذڪاࢪمستند و #بامعنویت
📌#نکته ے۲ :
#ذڪࢪی ڪہ پیامبࢪ یاد دادند آسان و مطابق #باساخت و #بافت_زنان است.
#آن ذڪࢪعبارتند از:
۳۴#الله_اڪبر
۳۳#الحمدلله
۳۳#سبحان_الله
#یاحق⚘
@zibaandish
بسم رب النور⚘
#رفتا_پدرانه و#حجاب_دخترانه
💠#رابطۀپدر_دختری آنقدر اعجاب برانگیز است که هیچ کس نمی تواند منکر آن شود.
از آنجایی که مسالۀ #حجاب هم مهم است و باید به شکلی تدریجی و البته محکم و پیوسته، پیگیر آن باشید تا نتیجه بدهد،
لازم است پدران هم در این قضیه ورود کنند و آن را کامل به مادران نسپرند.
🔴#پدر رکن مهمی است که دختران در خانه، به آن دلگرم اند و برای کسب رضایتش، تلاش می کنند.
🔷وقتی پدر #مبانی_دینی ای که دوست دارد در خانه رعایت شود را به شکلی #داستان گونه و یا در قالب #مثال، #بازی و #حکایت جابیندازد
بچه ها کم کم به #اصول_اصلی_پدر در خانه پی می برند و خود را به اجرای آن موظف می کنند.
یاحق⚘
@zibaandish
بسم رب النور⚘
#رفتارپدرانه_حجاب_دخترانه ۲
💠#اهمیت نقش پدر، رکن محوری است!
✍در بر روی لولای خودش می چرخد.
اگر این لولا نباشد، دری باز یا بسته نخواهد شد.
🔺#روش_تربیتی_پدر هم در خانواده، به همین شکل است.
🔺#پدر باید محور باشد و قوانینی که لازم الاجراست را به شکل صحیح و مدیریت شده، به فرزندانش بیاموزد و پیگیر اجرای آن باشد.
در خانواده ای که پدر خودش را در این امور کنار کشیده است، معمولا به خاطر بار احساسی ای که مادر دارد، اصول لازم الاجرا، به شکل درستی اجرا نمی شوند و فرزندان مقیّد به انجام وظایف خود نمی شوند.
🔻یکی از این وظایف هم «حجاب» است.
💠#رابطۀ_احساسی و قوی ای که بین دختر و پدر برقرار است، این مساله را راحت تر می کند.
🔺در واقع این پدر است که باید رابطۀ احساسی اش را با دخترش تقویت کند تا بعد بتواند از راه همین ارادت و احساسات پاک پدر و دختری، پیگیر رعایت حجاب دخترش باشد.
🔴#وگرنه همه چیز مثل یک سربازخانه می شود و فرزندان تا #چشم_پدر را دور می بینند، ممکن است از انجام وظایف سر باز بزنند.
یاحق⚘
@zibaandish
بسم رب النور⚘
💠#تربیت نسل علوےفاطمے⚘
#بدانیدوعمل کنید!
💠زمانیکه مرد ،#دل_خانم را نشکند
و خانم، #غرور_مرد رااز بین نبرد
#دو_اثر بر روی فرزندان خواهد داشت.
🔴#فرزندپسر که ابراز محبت پدر به مادر را در محیط خانه می بیند
#می فهمد اساساً خانمها دارای یک جایگاهی خاصی هستند، چون رفتار لطیف پدر با مادر را دیده است، در نتیجه به خودش اجازه نمےدهد به خانمها در سطح جامعه تعدی کند.
🔴#فرزنددختر که احترام و اطاعت مادر از پدر را در خانه مے بیند
#پدر در ذهن دختر داراے جایگاه خاصی قرار میگیرد.
#محبت این پدر که دارای احترام و عزت مناسبی در خانه است، دختر را از طلب محبت دیگران در سطح جامعه مستغنے مےکند.
@zibaandish
بسم رب النور⚘
🔹ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود.
در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
🔹#پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
#بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه.
من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت.
#هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت.
🔹#دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
🔹برای یک لحظه خشکم زد! آخه ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند.
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت میکرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم.
🔹خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید.
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید.
#پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟
#گفت: خب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردامون هم درست کردم.
گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نشده؟
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
🔹#پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم.
#میخوای نون ها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم.
#پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
#وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
#مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
#خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
🔹#پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
#راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
#آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم.
#یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
#واقعاچهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد.
#حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
🔹 #چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد!
همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که:
نون خوب خیلی مهمه.
#من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم،
#اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
#اما دیگه چه اهمیتی دارد؟
#چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی.
👈🏻«زمخت نباشیم»😊
#زمختی یعنی:
#ندانستن قدر لحظه ها!
#یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها!
#یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها...
@zibaandish
✨ بسم الله الّذی لا إلهِ الا هو ✨
😊#داستانۍبراۍتامل!
💢#هرازچندگاهی دختری به پدرش #اعتراض میڪرد ڪه زندگی سختی دارد و نمیداند چه راهی رفته ڪه باعث این مشکلات شده است
😊این دختر همیشه در زندگی در حال جنگ بود به نظر میرسید هر مشکلی ڪه حل میشود یڪ مشکل دیگر به دنبالش میآید
👨#پدرش ڪه سرآشپز بود او را به آشپزخانه برد
#او سه ڪتری را پر از آب ڪرد و هر کدام را روی دمای بالا قرار داد زمانی که آب هر سه دیگ به جوش رسید
#او سیب زمینی ها را در یک کتری
#تخم مرغها را در کتری دیگر ..
ودانه های قهوه را در کتری سوم گذاشت
🔴سپس ایستاد تا آن ها نیز آب پز شوند
#بدون این که به دخترش چیزی بگوید
#دخترغرمیزدو بی صبرانه منتظر بود
#تاببیند پدرش چه میکند پس از بیست دقیقه، او گازها را خاموش کرد🌱
👨پدر سیب زمینی ها ، تخم مرغ را دریک ظرف جداگانه قرداد و قهوه ها را نیز با ملاقه خارج کرد و آن را داخل یک فنجان ریخت🌱
سپس به سمت دخترش برگشت و از او پرسید دخترم چی میبینی
👧دختر گفت: سیب زمینی تخم مرغ و قهوه
👨#پدر گفت :بیشتر دقت کن و به سیب زمینی ها دست بزن
👧دختر این کار را کرد و #فهمیدکه آن ها نرم شده اند
سپس از دخترش خواست تا تخم مرغ ها را بشکند زمانی که تخم مرغ ها را برداشت #فهمیدکه تخم مرغ ها سفت شده اند
در نهایت پدر از دخترش خواست که قهوه را بچشد #عطر_خوش قهوه لبخند را به روی لب های دختر آورد
سپس از پدرش پرسید پدر این کارها #یعنیچه!!!!!!
👨پدرش گفت:
#سیب زمینی تخم مرغ و قهوه هر سه با یک ماده یعنی آب جوش مواجه شدند
#اماواڪنش آنها متفاوت بود🌱
🌸سیب_زمینیسفت و سخت بود
#امادرآب جوش نرم و ضعیف شد🌱
🌸#تخم_مرغ شکننده بود و یک لایه نازک داشت که از مایع داخل محافظت میکرد
#امازمانیڪه با آب جوش مواجه شد مایع داخل سفت گردید🌱
💐#دانه قهوه خاص بود وقتی با آب جوش مواجه شد
#آب را تغییر داد و یڪ ماده جدید ایجاد کرد🌱
🌸ای کارگزار شیرین زبان خدا!
#توڪدام یک از این سه ماده ای؟