eitaa logo
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
470 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
بِسمَ‌رب‌المَہدے🌱 کپی ازمطالب‌کاناݪ‌آزاכہ
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب النور⚘ 🔹ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. 🔹 بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. میگفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت. وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. 🔹 چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا. 🔹برای یک لحظه خشکم زد! آخه ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند. قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت میکرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. 🔹خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید. شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. : برای چی این قدر اصرار کردی؟ : خب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردامون هم درست کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نشده؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. 🔹 سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. نون ها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. 🔹 و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند. چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟ کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند. تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ 🔹 دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد! همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که: نون خوب خیلی مهمه. این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. دیگه چه اهمیتی دارد؟ هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی. 👈🏻«زمخت نباشیم»😊 یعنی: قدر لحظه ها! نفهمیدن اهمیت چیزها! توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها... @zibaandish
💞 ..........استاد،همسرم هیچ موقع حرفای دلگرم کننده نمی‌زنه. یه روز دیدم خواهرم به شوهرش گفت: إن شاءالله سایه‌ت بالا سر من و بچه‌ها باشه و زنده باشی! سرکار میری مواظب خودت باش! تا می‌تونی زود بیا! .... تو دلم گفتم : من که آرزو به دل موندم که یه بار زنم اینا رو بهم بگه. بالاخره هر مردی دوست داره وقتی زنش اونو می‌بینه، ذوق کنه، ولی من همیشه منتظرم ببینم ایراد بعدی که زنم می‌خواد ازم بگیره چیه؟ دیگه به ایراد گرفتنش عادت کردم. هرچی که بخرم آخرش یه عیبی توش درمیاره. بارها این جمله رو تکرار کرده که «ببین بابا و برادرم چطور با زنشون رفتار می‌کنن، مرد باید اینجوری باشه»..!! . . منم مثل همه‌ی آدما خطاهایی دارم و یه وقتایی غیر مستقیم بخاطر اشتباهاتم عذرخواهی می‌کنم، ولی خانمم عذرخواهی منو زود قبول نمی‌کنه. استاد، یادمه یه دفعه ناراحتش کردم و بعد بهش گفتم: میخوای باهم بعدازظهر بریم بیرون؟ سرشو بالا کرد و بی‌توجه رد شد و رفت!! بعد که با هم خوب شدیم .... : چرا اینجوری کردی؟ : تو باید عذرخواهی میکردی. : بابا همینکه میگم بعدازظهر بریم بیرون، همین یعنی عذرخواهی. 🔵البته خودش هم خیلی اهل عذرخواهی کردن نیست. استاد عزیزم ،«به نظر من زن مغرور مفت گرونه»...!!!
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
سَلامـ بࢪڪسانۍڪه در اعماقِ قلبِ ما زندگۍمۍڪنند بۍآنڪه بدانند... «آرزومندم حالتون عالۍباشد»..!!
بسم رب النور⚘ 💠 💠 ڪردن بر دل شوهرجان را دوست دارید!!! 😊 برقلب شوهرت حڪومت ڪنی! 🔴 پاسخت بله است با من همراه باش! 🤔 !!!! 🔴 درمورد "شڪوه واقتدار "مرد چیزی می دانید!؟ بانوان عزیزم! توی زندگی زحمت زیادی میڪشند ولی محصول چندانی نمیبرند. مسئله برمیگردد به اینڪه روشنی از تاج سرشان منظورم "شوهرشان " ندارند. 🚪شما وقتی میخواهید داخل خانه ای بشوید هر دری دستگیره ای دارد. یک دستگیره با کشیدن باز میشود یکی با چرخوندن باز میشود.... 🗝 یک دستگیره را باید کلیدش را بزنی، درهای امروزی رو نمیخواهد اصلا زحمتی بکشید کافیه در آستانه تاثیرش قرار بگیرید، خودش باز میشود .... ⇚میخواهم از این مثال استفاده کنم بگم :اگر زن آستانه تاثیر بر مرد را می شناخت، نتیجه چیز دیگه ای بود. 😞 که رنجش و فشار و زحمت و خدمات زن را زیاد میکند ، و برداشت زن رو کم، نشناختن این کلید، یا دستگیره تاثیر در مرد هست.🔑 🖊 یه جمله ای هست قدیما میگفتند باید با آب طلا بنویسند با همین قلم های معمولیتون هم بنویسید عمل ڪنید به نتیجه های مطلوبش دست پیدا میڪنید.👌 🤔✹⇦ در تامین کردن زن است.⇨✹ شما این جمله را از من نپذیرید و نقد داشته باشید اتفاقا به نظر ما چیزی که مرد بهش اهمیت و توجهی ندارد کردن زن هست.🔷🔹 🔴 این حرف را میزنید؟! 🔴 نمونه براتون پاسخ بگویم!!!! ✎ دیدید آقایون متاهل به آقایون مجرد تبلیغات منفی و سوء فراوانی دارن میگن ازدواج نکنید، بدبخت میشید📛 ⇚کدام آقا قبول کرد! و ازدواج نکرد. - اگر به تامین زن نپردازه، فاقد هرگونه ارزش و شکوه و امتیازه. عزیزی به من مراجعه کرد، گفت: خانم دکتر شوهر من خانمهای دیگر را به من ترجیح میدهد.😒 😊 وچرا همچین برداشتی دارید؟ 👨🏻‍🔧 شما قضاوت کنید شوهر من از محل کارش امده خسته، من گفتم علی آقا بریم تا خونه مامان؟ حرف نزن دارم از خستگی میفتم فقط یه بالش به من بده بخوابم.... .‌ 😍 داردبه قید حیات وقوت جان به یاری حق....‌‌‌‌‌ @zibaandish
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب النور⚘ 💠#قسمت_دوم_همسرداری 💠#آیاحڪومت ڪردن بر دل شوهرجان را دوست دارید!!! 😊#شاه_بانوجان_می
بسم الله النور⚘ سلام به بانوان دوست داشتنی که عاشق همسرانشان هستند 🔷 🔴 داستان علی آقا که خوابش می آمد...... ✍# منم قبول ڪردم و صرف نظر ڪردم از درخواستم براش بالش بیارم. حال تلفن زنگ زد.... را برداشتم ... خانم شمایی؟ چطورن؟ آقای ما کار داری؟ خدمتتون... 📞 علی، نرگس خانم، خانم آقا رضای همکارتون.... ،گوشی راگرفت. ده دقیقه دیگه من انجام. ... 😏 میگم بریم خونه مامانم... نداری ، داری از بیخوابی می میری، حالا کجا به این عجله.‌‌‌.. نرگس خانم زنگ زد به جون اومدی!😏 😞 دڪتر دیدید زنهای مردم را به من ترجیح میدهد؟ نه ترجیح نمی دهد........‌ علت ڪجاست⁉️ خانم از این جمله ها می گوید از این جمله ها نمی گویی..... خانم چی خواسته بود ..... گفته بود: رضا نیست، تب دارد من شماره و آدرس یه درمانگاه رو میخواهم.🤒🏥 چیست؟ ‼️ آقا میگوید امدم..... 🔷 علی آقا درخواست ڪه نشده... 🔷، چون اگر الان برود و بیاد به میرسد! می گوید: ◾علی آقا ،شما را خدا رسانده ◾خیر ببینید از جوانی تون.... ◾دست به خاک میزنید طلا بشه ◾هرچی می خواهین خدا به تون بده... 🔷ثانیا هر جا ڪه بشیند می گوید: علی آقا رسانده! عمرش بده علی آقا! نبود علی اقاچه اتفاقی می افتد!... 🤔 شما به عنوان خانمش چی می گفتید؟... #وظیفته... 😃 تو باشی چی میگوید؟ میگم: بدو ،بدو علی این بچه از تب داره می میره 😃 تامین بهش میدی! 😃 تامین بهش میدی! نه... 💠 مرد در تامین ڪردن زنِ.... خانم ها صاف پا گذاشتن روی همین .... ↩ جای بالابردن شکوه مرد، تبدیلش ڪردن به وظیفه ی مرد...‌. میخواهند این مرد ، عاشقشان باشد!!!!! 🤔 به نظر شمابانو" قلب_خانه" ؟؟ مرد انگیزه دارد؟ عنایت بخشی و تامین این زن را داشته باشد؟☹️ خانم نمیداند و خبرِ و اثرش را ندارد را گم کرده، دارد هی میزند به این در.......... در شکست ! هم اومدی ! این در که زندگی نمیشه برات.... .‌‌‌‌‌‌‌.....‌‌‌‌ 😍 داردبه قید حیات وقوت جان به یاری حق....‌‌‌‌‌ @zibaandish
بسم رب النور⚘ 😊نامه ی دوم 💠🔴 ! خانم دکتر جون ،حرفای منو هرطور که خودش میخواد 🔻تفسیر می‌کنه، و از برداشت اشتباهی که داشته عصبانی میشه، یادم می‌یاد باهاش از عروسی‌ای که رفته بودم حرف می‌زدم، بهش گفتم: «عروس خیلی طلا داشت، و خونواده‌ی شوهرش زیاد به عروسشون کادو دادن»..!! ✅ خدا می‌دونه من از عروسی تعریف می‌کردم و هیچ قصد دیگه‌ای نداشتم، ولی یه دفعه عصبانی شد و بهم گفت: «بس کن، دیگه نمی‌خوام صداتو بشنوم»..!! بهش گفتم مگه چی کار کردم؟حرف بدی زدم؟ گفت: حرف نزن!! 🗓 چند روز بعد ازش پرسیدم چرا اون روز عصبانی شدی؟ : تو میخواستی بگی من برات طلای کمی آوردم! تو می‌خواستی نقطه ضعف من و خونواده مو به رخم بکشی، 👈 یه موقع هایی میگه هرکاری هم برات بکنم تو آخر بی‌چشم و رویی. هر زنی دوست داره شوهرش لباس مرتب 🔻بپوشه، به وضع ظاهریش برسه و خوشبو باشه، البته اون بیرون از خونه رعایت می‌کنه، اما تو خونه که هست به خودش نمی‌رسه. 💕 خیلی دوست دارم تو خرید کردن یا رنگ کردن موهام نظر بده و بگه چطور رفتار کنم 💕 ⭕️ ولی اینجوری نیست، البته اگه خیلی اصرار کنم با بی‌میلی نظری می‌ده، اما می‌خواستم خودش بدون خواهشهای من نظرش رو بگه. @zibaandish
❤فرصتی برای اندیشیدن! ✍ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. 🌸🍃:خداروشکرفقیرنیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید 🌼🍃:خداروشکردیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت: 🌺🍃. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سردخانه می‌برند. 🌻🍃:خداروشکرزنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. 🌹 که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: 💠1. بیمارستان 💠2. زندان 💠3. قبرستان     ─═ঊঈ💓ঊঈ═─ در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود. پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم...    ─═ঊঈ💓ঊঈ═─ سلامتی تمام‌شیعیان‌‌ دنیا
هدایت شده از نوای دلنواز🌴
علی فانیعلی_فانی_هر_شیعه‌ای_ز_نور_رخ_حیدر_است_و_بس_ (1).mp3
زمان: حجم: 8.74M
▫️امام باقر علیه‌السلام: 🔸️هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر دست علی علیه‌السلام را گرفت (و بالا برد)، ابلیس بر سر سربازان خود فریادی زد به گونه‌ای که تمامی آن‌ها از خشکی و دریا به سوی او آمدند. گفتند: 🌺ای سرور ما! چه شده؟ تاکنون فریادی به این وحشتناکی از شما نشنیده بودیم! : این پیامبر کاری انجام داد که اگر به سرانجام برسد، دیگر تا ابد خدا معصیت نخواهد شد... 🌸هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت و مردم غیر از علی علیه‌السلام را برای خلافت برگزیدند، شیطان تاج پادشاهی بر سر نهاد و منبری برای خود فراهم نمود و با زیورآلاتش بر آن نشست و سواره نظام و پیاده نظام خود را جمع کرد🌱 و سپس به آنان گفت: شادی کنید که تا قیام امام (مهدی علیه‌السلام) خدا اطاعت نخواهد شد. 🔹️... قَالَ لَهُم‏ اطْرَبُوا لَا يُطَاعُ اللَّهُ حَتَّى يَقُومَ الْإِمَامُ🌱 📚 الكافي، ج۸، ص ۳۴۴ 🌸
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
3.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀اَلسَّلامُ عَلَيْکِ یا بِنتِ الحُسین شَهید اَلسَّلامُ عَلَيْکِ یا سَیِّدَتنا رُقَیّة🥀 ◾؛ ورود اسرای به شهر شام در سال ۶۱ هجری‌ وصلوات نثارامام سجاد علیه السلام از ایشان پرسیدند که کجا خیلی بهتون سخت گذشت سه بار گفت : کربلا نزدیک گودی قتلگاه :شام ۶ هزار رقصنده جلوی سرهای رو نیزه هلهله و شادی کردند! 🥀 🌱
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب الحسین🌱 🔴 برای اندیشیدن! 😊در محلّه مأ یک گاریچی بود که نفت می‌فروخت و به او عمو نفتی می‌گفتند. یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه‌تان را گازکشی کرده‌اید!؟ : بله! گفت: پس درست فهمیدم. سلام‌هایت تغییر کرده است!😔 کردم، گفتم: یعنی چه!؟ : قبل از اینکه خانه‌ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می‌گرفتی، حالم را می‌پرسیدی. اهل محل همین‌طور بودند. خانه‌اش گازکشی می‌شود، دیگر سلام علیک او تغییر می‌کند. از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت می‌داده. این‌که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد. -----------------------🌸🌱---------------- سی سال او را با تحويل گرفتم. خیال می‌کردم اخلاقم خوب است. خانه را گازکشی کردم، ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. 😊! نباشد ! و ندهد! سوءظن نداشته باشیم کردنت نفتی است، بلکه استقبال گرمی از توجّه او کنیم. ----------🌱🌸------- باد🌱 🌱 🌱
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب النور🌱 🔴 زیبا و حال خوب کن برای اندیشیدن! رفتم توی مغازه کامپیوتری. 😊: ببخشید این لب تاپ من یهویی خاموش شد. مغازه‌د‌ار گفت: باشه یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه Lcd ش سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟ گفتم: بله لطفاً، خیلی بهش احتیاج دارم. 😊: فردا بعد از ظهر بیاین تحویل بگیرین. با خودم گفتم: خب یه ۳۰،۴۰تومنی افتادم توی خرج!😔 ‌روز بعدش رفتم و لب تاپ رو سالم بهم تحویل داد. گفتم: هزینه‌ش چقدر می‌شه؟ 😊: هیچی، چیز مهمی نبود. فقط کابل شل شده بود، سفت کردم.😊 تشکر کردم و اومدم بیرون... 😍 توی ماشین؛ ولی دلم طاقت نیاورد. می‌تونست هر هزینه‌ای رو به من اعلام کنه و منم خودم رو آماده کرده بودم و بی چون و چرا می‌پرداختم.👌👌 کنار پاساژ یه شیرینی فروشی بود. یه جعبه شیرینی گرفتم و دوباره رفتم پیشش. شیرینی رو گذاشتم روی پیشخوان و بهش گفتم: 🔶 دنیا به انسانهای مثل شما نیاز داره. هیچ‌وقت عوض نشو 🔶 ----------🌱🌸------- باد🌱 🌱 🌱
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب النور🌱 سلام ودرود به نیک اندیشان! زندگی انسان نه آغازش به اراده خودش است  و نه پایانش ،،،،،،،، این چند صباحی که دل‌ در گرو زندگی‌ است را قدر بدانیم، تا می توانیم دلی بدست آوریم و از شکستن دلها بر حذر باشیم ....... نیش: مال مار و عقرب‌ نیست،،،،،، بلکه‌ نیش زبان‌ هست که‌ مستقیم قلب‌‌‌ را می زند و اعصاب و سرنوشت انسان را دگرگون می‌کند ،،،،،،، مواظب‌ گفته هایمان در زندگی باشیم ...... می اندیشم،زیبا عمل می کنم‌ و ایمان دارم به زیباترین دستاوردهای زندگیم می رسم. : محبت کن، راه دوری نمی رود، بر عکس محبت همه جا میرود ،،،،،، از زمین تا آسمان، ازدل به دل حتی تا پیش خدا هم می رود ....... ،دری رابسوی‌ دریافت بازمیکند کلامی‌ از روی مهر و محبت اهدا کن ،،،،،، اهدا کن، قدردانی‌ و عشق اهدا کن ..... سلام  ،. صبح روز چهارشنبه شما بخیر. ، دلم را به شوق رسیدن به تو پرواز می دهم در هوای مهربانی تو نفس می کشم. -------------------🌸🌱----------------- متعلق است به باب الحوائج ، اسوه صبر و استقامت حضرت امام موسی کاظم (ع) و امام مهربانی ها ، شمس الشموس وانیس النفوس ، ولی نعمتمان حضرت امام علی بن موسی الرضا المرتضی (ع) و حضرت امام محمد تقی الجواد (ع) و امام علی النقی الهادی (ع). روزم را با توکل به خداوند متعال آغاز می کنم. 🌱
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب النور🌱 سلام و رحمت خدا نثار اهل اندیشه! 😊 بدانید وآگاه باشید! ‏‏💠 وقت یأس را در قلب خودتان وارد نکنید. از جنود شیطان است؛ 🌺. 🔸 . ،خدا و اسلام است. ✅ اسلام است از چه بترسد؟ 🔹با یک اشاره همه تمام می‌شود. 🔸 و تعالی، و اسلام، و پیش بروید. 🔹اینکہ‌یک کسی، مثلاً فرض کنید، ، ، اینها چیز مهمی نیست؛ 🔸؛ ولو حالا با شما یک قدری هم فرض کنید سردی می‌کنند، یا یک قدری همراهی نمی‌کنند، یا دلجویی نمی‌کنند. ♦️، دیگر انسان خوف از چیزی ندارد. -------🌺🌺------------- 🔸 سلام الله علیه - در آن بحبوحه که بود و چه می‌شد، راجع به اینکه همه مُقدَّر است که باید کشته بشوید، این طور نقل می‌کنند اهل منبر که عرض کرد به امام - علیه السلام - که أَوَلَسْنَا عَلَی الحَقِّ؟ ما بحق نیستیم؟ 🔻:چرا. 🔸:پس چرا بترسیم از مُردن: فَإِذاً لا نُبَالی بِالمَوتِ. -------🌱🌱------------- ♦️،. اشکال در این نیست که ما بحقّیم، ما در مقابل باطل ایستاده ایم. ☀️(رضوان‌الله‌علیه) ۱۳۵۸/۰۶/۱۳ 🌱