eitaa logo
مربیان قرآن دبستان (درست‌خوانی و زیباخوانی)
2.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
348 ویدیو
56 فایل
﷽ هماهنگی، هم‌افزایی و محتوای تدریس برای مربیان قرآن دبستان کتاب درست‌خوانی و زیباخوانی قرآن کریم ویژه کودکان تألیف علی قاسمی ادمین: استاد حسینی و استاد ده باشی سفارش کتاب ۰۲۵۳۷۸۳۹۴۷۴ ۰۹۰۲۷۸۳۹۴۷۴ مشاوره و برگزاری دوره تربیت مربی قرآن @H_N_S_1_1_4
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 کاربرگ رنگ آمیزی به مناسبت دهه مبارک فجر @zibakhani
🇮🇷 به مناسبت دهه مبارک فجر از آسمون دوباره بارون گل می باره تو این هوای برفی تولد بهاره باد کنکای رنگی نقل و گل و شیرینی شروع جشن فجره لاله ها رو می بینی @zibakhani
1_1429085374.pdf
1.27M
📖مقاله ومتن ادبی ویژه دهه فجر 📖مورداستفاده مجری مراسمات 🇮🇷 به مناسبت دهه مبارک فجر @zibakhani
🔸️شعر سلام به ماه بهمن سلام به روح خدا سلام به ماه بهمن سلام به انقلاب و سلام به پرچمی که نشان ایمان ماست سبز و سفید و قرمز سه رنگ پرچم ماست پرچم ایران ما زیباترین پرچم هاست @zibakhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 بچه ها می دونستید امام علی شجاع ما گفتن به خدا قسم اگه زمین پر از دشمن بشه و من تنها با اونا روبرو بشم، اصلا نمیترسم؟ 📒 برگرفته از نامه ۶۲ نهج البلاغه @zibakhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦚نقاشی طاووس فخرفروش با دست 🔰تکاثر به معنی فخر فروشی به دیگران است. در زمان پیامبر عده ای بودند که به خاطر تعداد زیادشان (حتی تعداد زیاد مردگانشان ) فخر فروشی می کردند. @zibakhani
♦️داستان برای آشنایی با مفهوم تکاثر 🔰تکاثر به معنی فخر فروشی است یعنی خودت را از بقیه بهتر ببینی. کنار برکه آبی لاک پشتی پیر🐢 زندگی می کرد که عاشق شنا کردن در آب بود اما هر بار که می خواست در آب شنا کند ماهی زیبایی🐠 بود که او را مسخره می کرد. ماهی🐠 زیباییش را به رخ لاک پشت🐢 می کشید و خودش را بهتر از همه می دانست. روزی از روزها ماهی زیبا 🐠برای پیدا کردن غذا به این طرف و آن طرف می رفت که ناگهان چشمش به یک طعمه در بین سنگها افتاد. دهانش را میان سنگها برد تا طعمه را بگیرد اما دهانش بین سنگها گیر افتاد. هر چه تلاش کرد نتوانست خودش را از بین سنگها بیرون بکشد. در همین حال بود که لاک پشت🐢 پیر را دید و ازش کمک خواست. لاک پشت🐢 با لاکش محکم سنگها را هل داد و ماهی🐠 نجات پیدا کرد. ماهی 🐠زیبا از اینکه لاک پشت را مسخره کرده بود پشیمان شده بود و از او معذرت خواست. @zibakhani
🔰داستان کودکانه سوره تکاثر به نام خدا سلام بچه‌های خوبم! جونم براتون بگه در زمان قدیم، مردم جاهل و بت پرست خیلی رسم و رسوم عجیب و غریبی داشتند، که یکی از اون رسم‌ها شمردن و حساب کردن تعداد نفرات و مال و اموال شون بوده و براساس اون به همدیگه فخر فروشی می‌کردند … . بله بچه‌ها، یک روز عصر بود در یکی از محله‌های مکه چند نفر از قبایل مختلف با هم دیگه داشتند صحبت می‌کردند و از هر دری سخن می‌گفتند. راجع به کارهای مختلفی که در طول روزها و سال‌ها انجام میدادن، راجع به رسم و رسوم هاشون و خلاصه راجع به هر چی که فکرشو بکنین. تا اینکه اون‌ها بر سر تعداد گوسفندهاشون بحث شون شد و این صحبت‌ها داغ شد، یکی گفت: من 500 تا گوسفند دارم که خیلی چاق و چله هستند، و وقتی که این گوسفندا را می‌برم صحرا چه شکوه و عظمتی داره! اون یکی در جوابش گفت: اووه 500 تا که چیزی نیست ما قبیله‌مون هر کدوم 500 تا گوسفند داریم. یکی دیگه گفت: ما هر کدوم 500 تا گوسفند داریم و 10 تا شتر. یکی دیگه گفت: اولا تعداد افراد قبیله ما خیلی خیلی از شماها بیشتره، ثانیا هر کدوم علاوه بر گوسفندهامون 20 تا هم شتر داریم و چند تا هم اسب. یکی گفت: ما چه خونه‌هائی داریم، چه باغ‌هائی داریم! اون یکی گفت: ما تعداد افراد قبیله‌مون خیلی زیاد بود اما حیف تو جنگ کشته شدند. اون یکی گفت: ما که از شما بیشتر کشته داریم یادتون نیست تو فلان جنگ چقدر کشته دادیم! اون یکی گفت: … . خلاصه هر کدوم از این افراد هی از زیادتر بودن مال و ثروت و خونه و باغ و اسب و شتر و گوسفند و اولاد صحبت می‌کردند، تا اینکه کار به جائی رسید که رفتند سراغ قبرستون و شروع کردند به شمردن تعداد مرده‌هاشون که ببینند تعداد مرده‌های کدوم قبیله بیشتره؟! … الان هم بعضی‌ها با پُز دادن ماشین و خونه و ویلاشون، فکر می‌کنن به دیگران برتری دارن. یا با پوشیدن لباس‌های گرون قیمت و تزئینات و زیور آلات گرون قیمت می‌خوان ثروت و مالشون را به رخ دیگران بکشن. بچه‌های عزیزم! آیا این چیزها میتونه باعث برتری آدم‌ها و عزیز بودن پیش خدای مهربون بشه یا اینکه دل دیگران را نسوختن و بلکه کمک و یاری رسوندن، به افرادی که نیازمند کمک هستن؟ آره بچه‌ها، بعضی وقت ها آدما از خدا و روز قیامت غافل میشن و فکر می‌کنن این عِدّه و عُدّه باعث رشدشون میشه، یا موجب احترام و بزرگی بیشترشون میشه، در حالی که اصلا این طور نیست!!! اون چیزی که باعث رشد میشه، به فکر دیگران بودن از روی اعتقاد و یقین به خدا و روز قیامته، روزی که اعمال انسان‌ها تجسّم پیدا میکنه و انسان، بهشت و جهنم را به عینه می‌بینه. @zibakhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️ عهد با امام زمان(عج )❄️ 🌼 آی بچه های علوی ☘ آی پیروان مهدوی 🌼 باید ببندیم عهدی ☘ برای ظهور مهدی 🌼 خود را کنیم آماده ☘ با ایمان و اراده 🌼 با دستورات الهی ☘ دل ها میشه ولایی 🌼 دور بشیم از تنبلی ☘ با ورزش و تعالی 🌼 کنیم کسب معرفت ☘ نباشیم در جهالت 🌼 با صبر و با بصیرت ☘ دور نشیم از ولایت 🌼 باید همیشه هرجا ☘ باشیم به یاد مولا 🌼 دعای فرج بخوانیم ☘ در مسیر حق بمانیم 🌼 حالا همه یکصدا ☘ دعا کنیم بچه ها 🌼 بیا یوسف زهرا ☘ بیا دوای دردها...🤲💚 سروده: علی پور @zibakhani
🌸 کودک مهدوی مجید به مادرش گفت:کفش های چرمی ام خیلی بی ریخت شده است.کفش نو میخواهم. مادرش گفت:این کفش ها را چند ماه پیش برایت خریدیم. مجید اخم هایش را توی هم کرد: اوووه!چند ماه پیش! بعضی ها ماه به ماه کفش را عوض می کنند. من این کفش های بدریخت را دیگر نمی خواهم.و بعد کفش ها را به گوشه ی حیاط پرتاب کرد و با کفش های ورزشی اش به مدرسه رفت. مریم خانم فوری دست به کار شد.کفش ها را با آب گرم و شامپو حسابی شست و بعد از خانه بیرون رفت. یک واکس زرشکی و یک جعبه ی کادو خرید.کفش هارا واکس زد و داخل جعبه گذاشت. وقتی مجید به خانه برگشت، مادرش جعبه را به دستش داد و گفت: بفرما! مجید تا نگاهش به کفش نو افتاد هیجان زده شد و گفت: واااااای!چه جالب این را کی خریده ای؟ مادرش لبخند زد و گفت: نخریده ام.کفش های خودت است.فقط آن هارا تمیز کرده ام و به جای واکس قهوه ای روشن، واکس زرشکی به آن زده ام. همین! مجید کفش هایش را پوشید و گفت:چه کفش های نازی! چه خوب شد این ها را دور نینداختم. 🌱برگرفته از کتاب "همنشین گلها باش" @zibakhani
⁉️ آیا می دانید اولین آیه ای که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهورشان تلاوت می فرمایند چیست ؟ @zibakhani
💕امام زمان (علیه السلام) دوست دارد... 🌼یاران کوچک امام زمان (عج) سلام ✳️همه ما دوست داریم کاری انجام دهیم که امام زمان (عجل الله فرجه) دوست دارد تا او را خوشحال کنیم. 🌺 یکی از این کارها مهربانی کردن است. اللهم عجل لولیک الفرج @zibakhani
🌈امام زمان (عج) که بیاید ؛ همه جا کلاس قرآن بر پا می کند . او معلم واقعی قرآن است .🌈 @zibakhani
🌱🌱🌤🌱🌱 آسیا بچرخ، می‌چرخم تندتر بچرخ، می‌چرخم 🌱🌱🌤🌱🌱 آسیا بخون، می‌خونم بهتر بخون، می‌خونم 🌱🌱🌤🌱🌱 آقا چه مهربونه امام این زمونه 🌱🌱🌤🌱🌱 باغبون غنچه‌هاس دوست همه‌ی بچّه‌هاس 🌱🌱🌤🌱🌱 @zibakhani
یک هفته در انتظار ماندم تا جمعه یِ دیگری بیاید😇 شاید که از آسمان مکّه آن قاصدِ آخری بیاید😍 من منتظرم جهانِ تاریک روشن شود از وجودِ خورشید☀️ هر لحظه به جانِ ما بتابد آن نورِ صفا و عشق و امّید❤️ من منتظرم سرودِ ایمان در شهر سیاهِ ما بپیچد☺️ همراه صدای دلنشینش بوی خوشِ یاس ها بپیچد🌷 ای کاش بیاید آن مسافر آن قاصدِ سبزِ آسمانی😢 تا در دلِ مردمان بکارد هر لحظه امیدِ زندگانی🤗 @zibakhani
👦👧مینا و جواد بعد از کلی ⚽️بازی کردن و ریخت‌وپاش خانه🏡، جلوی تلویزیون📺 لم داده بودند و کارتون تماشا می‌کردند. آن‌قدر محو تماشای تلویزیون بودند که متوجه ورود 🧕مادر به خانه نشدند. 🧕مادر که از شلوغی و به‌هم‌ریختگی خانه خشکش زده بود😥، صدایش را بلند کرد و گفت: بارک الله مینا! 🤭 آفرین جواد!! 😕 وقتی می‌رفتم بیرون، خانه دسته‌گل بود✨، ولی حالا ..... مینا و جواد که تازه به اشتباهشان پی برده بودند، سریع بلند شدند و از مادر🧕 معذرت‌خواهی کردند و گفتند: مادرجان، ما اشتباه کردیم ،حالا بفرمایید چه کار کنیم؟ 🔰 داستان ادامه دارد .... @zibakhani
🔰 ادامه داستان 🧕مادر گفت: ببینید بچه‌های گلم؛ اگر هرکس وظیفه خودش را خوب انجام دهد، خانه تمیز می‌شود🏡 و شما فقط کافی است وظایفتان را بشناسید و به آن عمل کنید. 🤩مدتی نگذشته بود که خانه تمیز شد. مادر🧕 که از تمیزی خانه خیلی خوشحال بود، رو به بچه‌ها کرد و گفت:(ما اگر در قبال 🌤امام‌زمان علیه‌السلام هم وظایفمان را خوب انجام دهیم، خانه دنیا🌍 تمیز و باصفا می‌شود.) 📚 کتاب هشت قدم @zibakhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا