eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
61هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ سریال تهران تهیه شده توسط روایت سفر یه به ایران برای مداخله در بخش داخلی و از بین بردن پدافند ایران برای حمله جنگنده های اسرائیل برای بمب باران کردن مراکز هسته ای @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 🎥 مداحی پسر شهید جواد الله کرم برای پدرش 🔹پیکر شهید جواد الله کرم حدود ۴ سال مفقود بوده که پس از تفحص دو هفته پیش به کشور بازگردانده شد. @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سازمان ملل؛ قربانگاه عدالت 🔹حذف نام عربستان سعودی از فهرست سیاه کودک کشان سازمان ملل؛ واکنش های بسیاری را برانگیخته است. @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
⭕️پیش بینی ریزش ۳۵ درصدی ارزش دلار «استفن روچ»، یکی از کارشناسان سابق بانک مورگان استنلی آمریکا هشدار داد: 🔹بستر سقوط دلار از مدت‌ها پیش فراهم شده و احتمالا تبعات شیوع ویروس کرونا، آخرین میخ بر تابوت دلار خواهد بود. 🔹به خاطر کاهش شدید پس‌انداز مردم و شرکت‌ها در آمریکا و همچنین کسری بودجه سنگین دولت این کشور ارزش دلار کاهش خواهد یافت. 🔸ممکن است این اتفاق طی دو سال آینده رخ دهد و ارزش دلار در برابر سبد ارزهای شرکای تجاری آمریکا تا ۳۵ درصد سقوط خواهد کرد. @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸حمله بهنوش بختیاری به مسیح علینژاد در رادیو تهران: 🔹تو رد شده روزگاری حق نداری در مورد مردم ایران صحبت کنی @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
بانوی شجاع خوزستانی كه در زمانِ جنگ با وجودِ همسرِ نابینا، ۶ سرباز و افسرِ بعثی را در عملیاتِ آزادسازیِ سوسنگرد (۲۶ آبان ۱۳۵۹) با زیرکی و به تنهایی خلعِ سلاح كرده و به اسارت درآورده بود، امروز درگذشت... @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
سریال شهید باکری ساخته می‌شود 🔹مینی سریال با موضوع زندگی «شهید باکری» در ۷ قسمت به کارگردانی و بازیگر نقش شهید«هادی حجازی فر» تولید خواهد شد. 🔹برای ساخت این سریال با خانواده شهید مهدی باکری نیز مذاکره شده است. @pedarefetneh 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
ظهور نزدیک است
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هفدهم 💠 گنبد روشن #حرم در تاریکی چشمانم می‌درخشید و از زیر روبنده از چشمان
✍️ 💠 زیر دست و پای زنانی که به هر سو می‌دویدند خودم را روی زمین می‌کشیدم بلکه راه پیدا کنم. درد پهلو نفسم را بند آورده بود، نیم‌خیز می‌شدم و حس می‌کردم پهلویم شکاف خورده که دوباره نقش زمین می‌شدم. همهمه مردم فضا را پُر کرده و باید در همین هیاهو فرار می‌کردم که با دنیایی از درد بدنم را از زمین کندم. روبنده‌ام افتاده و تلاش می‌کردم با صورتم را بپوشانم، هنوز از درد روی پهلویم خم بودم و در دل جمعیت لنگ می‌زدم تا بلاخره از خارج شدم. 💠 در خیابانی که نمی‌دانستم به کجا می‌رود خودم را می‌کشیدم، باورم نمی‌شد رها شده باشم و می‌ترسیدم هر لحظه از پشت، پنجه ابوجعده چادرم را بکشد که قدمی می‌رفتم و قدمی می‌چرخیدم مبادا شکارم کند. پهلویم از درد شکسته بود، دیگر قوّتی به قدم‌هایم نمانده و در تاریکی و تنهایی خیابان اینهمه وحشت را زار می‌زدم که صدایی از پشت سر تنم را لرزاند. جرأت نمی‌کردم برگردم و دیگر نمی‌خواستم شوم که تمام صورتم را با چادر پوشاندم و وحشتزده دویدم. 💠 پاهایم به هم می‌پیچید و هر چه تلاش می‌کردم تندتر بدوم تعادلم کمتر می‌شد و آخر درد پهلو کار خودش را کرد که قدم‌هایم سِر شد و با زانو به زمین خوردم. کف خیابان هنوز از باران ساعتی پیش خیس و این دومین باری بود که امشب در این خیابان‌های گِلی نقش زمین می‌شدم، خواستم دوباره بلند شوم و این بدن در هم شکسته دیگر توانی برای دویدن نداشت که دوباره صورتم به زمین خورد و زخم پیشانی‌ام آتش گرفت. کف هر دو دستم را روی زمین عصا کردم بلکه برخیزم و او بالای سرم رسیده بود که مردانه فریاد کشید :«برا چی فرار می‌کنی؟» 💠 صدای ابوجعده نبود و مطمئن شدم یکی از همان اجیرشده‌های آمده تا جانم را بگیرد که سراسیمه چرخیدم و او امانم نداد که کنارم نشست و به سختی بازخواستم کرد :«از آدمای ابوجعده‌ای؟» گوشه هنوز روی صورتم مانده و چهره‌ام به‌درستی پیدا نبود، اما آرامش صورت او در تاریکی این نیمه‌شب به‌روشنی پیدا بود که محو چشمان مهربانش مانده و پلکی هم نمی‌زدم. 💠 خط پیشانی‌ام دلش را سوزانده و خیال می‌کرد وهابی‌ام که به نرمی چادرم را از صورتم کنار زد و زیر پرده اشک و خون، تازه چشمانم به خاطرش آمد که رنگ از رخش پرید. چشمان روشنش مثل آینه می‌درخشید و همین آینه از دیدن شکسته بود که صدایش گرفت :«شما اینجا چی‌کار می‌کنید؟» 💠 شش ماه پیش پیکر غرق خونش را کنار جاده رها کرده و باورم نمی‌شد زنده باشد که در آغوش چشمانش دلم از حال رفت و ضجه زدم :«من با اونا نبودم، من داشتم فرار می‌کردم...» و درد پهلو تا ستون فقراتم فریاد کشید که نفسم رفت و او نمی‌دانست با این دختر میان این خیابان خلوت چه کند که با نگاهش پَرپَر می‌زد بلکه کمکی پیدا کند. می‌ترسید تنهایم بگذارد و همان بالای سرم با کسی تماس گرفت و پس از چند دقیقه خودرویی سفید کنارمان رسید. از راننده خواست پیاده نشود، خودش عقب‌تر ایستاد و چشمش را به زمین انداخت تا بی‌واهمه از نگاه نامحرمی از جا بلند شوم. 💠 احساس می‌کردم تمام استخوان‌هایم در هم شکسته که زیرلب ناله می‌زدم و مقابل چشمان سر به زیرش پیکرم را سمت ماشین می‌کشیدم. بیش از شش ماه بود حس رهایی فراموشم شده و حضور او در چنین شبی مثل بود که گوشه ماشین در خودم فرو رفتم و زیر آواری از درد و وحشت بی‌صدا گریه می‌کردم. 💠 مرد جوانی پشت فرمان بود، در سکوت خیابان‌های تاریک را طی می‌کردیم و این سکوت مثل خواب سحر به تنم می‌چسبید که لحن نرم مصطفی به دلم نشست :«برای اومده بودید حرم؟» صدایش به اقتدار آن شب نبود، انگار درماندگی‌ام آرامشش را به هم زده بود و لحنش برایم می‌لرزید :«می‌خواید بریم بیمارستان؟» ماه‌ها بود کسی با اینهمه محبت نگران حالم نشده و عادت کرده بودم دردهایم را پنهان کنم که صدایم در گلو گم شد :«نه...» 💠 به سمتم برنمی‌گشت و از همان نیم‌رخ صورتش خجالت می‌کشیدم که ناله‌اش در گوشم مانده و او به رخم نمی‌کشید همسرم به قصد کشتنش به قلبش زد و باز برایم بی‌قراری می‌کرد :«خواهرم! الان کجا می‌خواید برسونیم‌تون؟» خبر نداشت شش ماه در این شهر و امشب دیگر زندانی هم برای زندگی ندارم و شاید می‌دانست هر بلایی سرم آمده از دیوانگی سعد آمده که زیرلب پرسید :«همسرتون خبر داره اینجایید؟» 💠 در سکوتی سنگین به شیشه مقابلش خیره مانده و نفسی هم نمی‌کشید تا پاسخم را بشنود و من دلواپس حرم بودم که به جای جواب، معصومانه پرسیدم :«تو کسی کشته شد؟»... ✍️نویسنده: 🆔 @mahfa110
📸 آذری در آینده نزدیک 🔹جمعی از مجلس طرحی برای استیضاح و فناوری اطلاعات تدوین و تهیه کردند که به گفته عضو هیات رئیسه مجلس پس از تشکیل کمیسیون‌ها این طرح را به جریان می‌اندازند. ⚠️دلیل اصلی دنبال شدن این طرح از طریق برخی نمایندگان مجلس مشکلات در توسعه زیرساخت ارتباطی، عدم توسعه پیام‌رسان‌های بومی و وضعیت نامشخص توسعه شبکه ملی اطلاعات اعلام شده است. 🌍 eitaa.com/shakhes1 ایتا 🌍http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
🔴عملیات سپاه علیه عناصر ضدانقلاب در شمال غرب 🔹سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انجام حملات توپخانه‌ای گسترده به کوهستان‌های آلانه و حاجی عمران در مرز اقلیم کردستان عراق عناصر مسلح ضدانقلاب مستقر در مناطق فوق را مورد هدف قرار داد. 🔹گروههایی از حزب دمکرات و کومله در این ارتفاعات مخفی شده‌اند. 🔹روزگذشته هم سپاه پاسداران مناطق کوهستانی مرزی کردستان را هدف حملات موشکی و توپخانه‌ای قرار داد. 🆔 @shakhes1🔜 🆔@Shakhes_2🔜