eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.9هزار دنبال‌کننده
71.7هزار عکس
73.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره‌ای از آزاده سرافراز، ........... در کتاب «مرتضی افتتاحی» از اهالی کرمان و از اعضای سپاه پاسداران بود. او در اردوگاه موصل 4 (آسایشگاه 6) کنار من می‌خوابید. شب‌ها از سرفه‌ی زیاد خوابش نمی‌برد. نه تنها ایشان خواب نداشت بلکه صدای سرفه‌اش بچه‌ها را نیز از خواب بیدار می‌کرد. روح و بچه‌ها نه تنها به کسی اجازه‌ی اعتراض نمی‌داد، بلکه همه درصدد بودند تا به شکلی کوچک‌ترین کمکی به ایشان بکنند. کاری از دست ما ساخته نبود. او به علت شدت سرفه حتی نمی‌توانست درست غذا بخورد. ساعتی طول می‌کشید تا مقداری آب یا غذا بخورد. به همین خاطر غذای ایشان جداگانه و اغلب با کمک من به ایشان داده می‌شد. او به‌خاطر مقاومتش در مقابل توهین به ساحت مقدس مجروح شده بود. ماجرا از این قرار بود که: ایشان وقتی در «عملیات رمضان» اسیر شده بود، بعثی‌ها خواسته بودند تا پا روی گذاشته و از روی آن عبور کند، ولی ایشان مقاومت کرده بود. آن‌ها با دیدن این مقاومت، او را خوابانده و دوپایی روی سینه‌اش پریده بودند که موجب فشار به ریه و شکسته شدن قفسه سینه‌اش شده بود. مرتضی سرانجام پس از تحمل 19 ماه درد و رنج غیر قابل توصیف، در تاریخ 18/11/1362 به شهادت رسید. پیکر مطهر او در قبرستان موصل به خاک سپرده شد. https://ketabrah.ir/go/b17790
این ترفیع را از من بگیرید «بعد از شهادت شیرودی، من رفتم شیرود؛ یک روستای کوچکی است و یک مجموعه‌ی کمی مردم در آنجا هستند. از یک روستایی یک جوانی مثل این آدم درمی‌آید، عملیّات قهرمانانه‌ای انجام میدهد، به او ترفیع میدهند، بعد نامه مینویسد به فرمانده خودش که من خواهش میکنم این ترفیع را از من بگیرید، من برای اینها نیامدم میدان جنگ؛ من برای خاطر حرف امام آمدم، برای خاطر آمدم، برای خاطر اسلام آمدم. اینها به‌زبان آسان است؛ کدامِ ماها آماده هستیم براحتی از نام و نشان و عنوان و مقام و مانند اینها بگذریم؟ از منِ عمامه‌به‌سر تا دیگران. این یک جوان است که به این حد از معرفت و یقین و اخلاص میرسد که این‌جور میکند، این‌جور حرف میزند. برای یک ارتشی، شش ماه هم که ترفیع میدهند مهم است؛ [به خاطر] فلان کاری که شما کردید، این شش ماه ترفیع! این مهم است. آن وقت، یک نفر را دو درجه، سه درجه به خاطر کار بزرگی که انجام داده بیاورند بالا ــ این ترفیعی که به آن شهید داده بودند، دو سه درجه بود ــ بگوید نمیخواهم! اینها خیلی مهم است.» ۱۴۰۳/۰۶/۲۸ به مناسبت سالروز شهادت علی‌اکبر شیرودی