💢 #اطلاعیه
🍃 شانزدهمین #قربانی به شکرانه سلامتی و #دفع_بلا از #ولی_امر_مسلمین_جهان
🔻 #حجت_الاسلام_صديقی در مراسم #آيت_الله_بهجت (ره) نقل کردند که چقدر ایشان برای سلامتی آيتالله #خامنهای (مدظله العالی) #نذر میکردند و گوسفند نذر میکردند و کارهايی انجام میدادند.
خب اين از نشانه شدت #علاقه بود به آقا.
بعد نقل کردند: شش ماه قبل از فوت آيت الله بهجت(ره) ايشان فرموده بودند:
"خطری به سمت شما دارد میآيد و من اين #خطر را احساس میکنم و من آن چه بايد برای شما انجام بدهم، برای #سلامتی شما انجام دادهام (حالا نذر باشد يا هر چيز ديگر) "...
➖➖➖➖➖
✅ به همین منظور بر آن شدیم در برخی مناسبت ها باتوجه به سفارش مرجع عالیقدر حضرت آیت الله بهجت(ره)؛ این #سنت_حسنه را برای شانزدهمین بار و اینبار به مناسبت ایام سرنوشت ساز کنونی کشور در روز شهادت حضرت زهرا(س)، جهت دفع بلایا از وجود مبارک رهبر معظم انقلاب و همچنین نظام مقدس جمهوری اسلامی با همت مردم #مؤمن و #ولایتمدار انجام داده و گوشت حاصل از آن، به #نیازمندان اهداء گردد.
➖➖➖➖➖
💎 واریز وجوهات نقدی تا تاریخ ۸ بهمن ۹۸ به
شماره کارت:
6273811054988115
شماره حساب:
3410-701-1359843-2
شماره شبا:
IR900630341070101359843002
نزد بانک انصار بنام محمد اسماعیل قاسمی
🗓 #ذبح_قربانی، ۹ بهمنماه همزمان با شهادت حضرت زهرا(س) انجام میگردد.
#رسانه_باشید
#انتشار_حداکثری
#کمک
#امام_خامنه_ای
#عشق
#دارالعباده_یزد
➖➖➖➖➖
🏴 هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
🆔 @darozzekr_com
🌐 [ www.darozzekr.com ]
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه های حاج قاسم در مورد مراسم عزاداری حضرت زهرا (س) :
🍃🌸سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی سال گذشته در توصیه به عزاداران فاطمی در بیتالزهرا(س) کرمان این گونه گفتند:
مجلس حضرت زهرا(س) جای عمه چطوره؟
عمو چطوره؟ همسایه چکار کرده؟ چیچی خریدی؟ نیست.
مجلس #حضرت_زهرا(س) است.
باید به آن دقت کرد، باید احترام کرد، باید توجه کرد؛ همان جا که نشستی.
همه اصرار من در برگزاری این مجلس این است که مجلس #عبادت و #عبودیت باشد.
به همین دلیل باید به نماز اول وقت در این جلسات توجه شود، به همه موضوعاتی که در آن گفته میشود توجه شود.
من حریصم.
من آنجا مینشینم و گوش میدهم.
اینجا نشستید ذکری بگویید، همان طور که نشستید و آرام آرام گوش میدهید #ذکری را #نذر کنید؛ برای یک چیزی، برای #گرفتاری خودتان.
اما حرفهایی که مربوط به جلسه عزادار حضرت زهرا(س) نیست، مربوط به مجلس و جلسه عبادت نیست، نباید در این جلسه گفته شود. بگذارید برای وقت دیگری.
از این جلسه که بیرون رفتید وقت فراوان است، تماس بگیرید با همدیگر صحبت کنید، حرف بزنید، احوالپرسی کنید. هم مستحب است هم لازم و ضروری.
اما نه در این جلسه.!!!
این جلسه، جلسه #گوش_دادن است.
این جلسه، جلسه #توجه کردن، #تفکر کردن و #ذکرگفتن است.
@hagigatevasel
ظهور نزدیک است
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_دهم 💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_یازدهم
💠 احساس میکردم از دهانش آتش میپاشد که از درد و ترس چشمانم را در هم کشیدم و پشت پلکم همچنان مصطفی را میدیدم که با دستی پر از #خون سینهاش را گرفته بود و از درد روی زمین پا میکشید.
سوزش زخم شانه، مصیبت خونی که روی صندلی مانده و همسری که حتی از حضورش #وحشت کرده بودم؛ همه برای کشتنم کافی بود و این تازه اول مکافاتم بود که سعد بیرحمانه برایم خط و نشان کشید :«من از هر چی بترسم، نابودش میکنم!»
💠 از آینه چشمانش را میدیدم و این چشمها دیگر بوی خون میداد و زبانش هنوز در خون میچرخید :«ترسیدم بخواد ما رو تحویل بده، #نابودش کردم! پس کاری نکن ازت بترسم!» با چشمهایش به نگاهم شلاق میزد و میخواست ضرب شصتش تا ابد یادم بماند که عربده کشید :«به جون خودت اگه ازت بترسم، نابودت میکنم نازنین!»
هنوز باورم نمیشد #عشقم قاتل شده باشد و او به قتل خودم تهدیدم میکرد که باور کردم در این مسیر اسیرش شده و دیگر روی زندگی را نخواهم دید.
💠 سرخی گریه چشمم را خون کرده و خونی به تنم نمانده بود که صورتم هرلحظه سفیدتر میشد و او حالم را از آینه میدید که دوباره بیقرارم شد :«نازنین چرا نمیفهمی بهخاطر تو این کارو کردم؟! پامون میرسید #دمشق، ما رو تحویل میداد. اونوقت معلوم نبود این جلادها باهات چیکار میکردن!»
نیروهای امنیتی #سوریه هرچقدر خشن بودند، این زخم از پنجه همپیالههای خودش به شانهام مانده بود، یکی از همانها میخواست سرم را از تنم جدا کند و امروز سعد مقابل چشم خودم مصطفی را با چاقو زد که دیگر #عاشقانههایش باورم نمیشد و او از اشکهایم #پشیمانیام را حس میکرد که برایم شمشیر را از رو کشید :«با این جنازهای که رو دستمون مونده دیگه هیچکدوم حق انتخاب نداریم! این راهی رو که شروع کردیم باید تا تهش بریم!»
💠 دیگر از چهرهاش، از چشمانش و حتی از شنیدن صدایش میترسیدم که با صورتم به پنجره پناه بردم و باران اشک از چشمانم روی شیشه میچکید. در این ماشین هنوز عطر مردی میآمد که بیدریغ به ما #محبت کرد و خونش هنوز مقابل چشمانم مانده بود که از هر دو چشمم به جای اشک خون میبارید.
در این کشور غریب تنها سعد آشنایم بود و او هم دیگر #قاتل جانم شده بود که دلم میخواست همینجا بمیرم. پشت شیشه اشک، چشمم به جاده بود و نمیدانستم مرا به کجا میکشد که ماشین را متوقف کرد و دوباره نیش صدایش گوشم را گزید :«پیاده شو!»
💠 از سکوتم سرش را چرخاند و دید دیگر از نازنین جنازهای روی صندلی مانده که نگاهش را پردهای از اشک گرفت و بیهیچ حرفی پیاده شد. در را برایم باز کرد و من مثل کودکی که گم شده باشد، حتی لبهایم از #ترس میلرزید و گریه نفسم را برده بود که دل سنگش برایم سوخت.
موهایم نامرتب از زیر شال سفیدی که دیشب سمیه به سرم پیچیده بود، بیرون زده و صورتم همه از #درد و گریه در هم رفته بود که با هر دو دستش موهایم را زیر شال مرتب کرد و نه تنها دلش که از دیدن این حالم کلماتش هم میلرزید :«اگه میدونستم اینجوری میشه، هیچوقت تو رو نمیکشوندم اینجا، اما دیگه راه برگشت نداریم!»
💠 سپس با نگاهش ادامه مسیر را نشانم داد و گفت :«داریم نزدیک #دمشق میشیم، باید از اینجا به بعد رو با تاکسی بریم. میترسم این ماشین گیرمون بندازه.» دستم را گرفت تا از ماشین پیاده شوم و نگاهم هنوز دنبال خط خون مصطفی بود که قدم روی زمین گذاشتم و دلم پیش عطرش جا ماند.
سعد میترسید فرار کنم که دستم را رها نمیکرد، با دست دیگرش مقابل ماشینها را میگرفت و من تازه چشمم به تابلوی میان جاده افتاد که حسی در دلم شکست.
💠 دستم در دست سعد مانده و دلم از قفس سینه پرید که روی تابلو، مسیر #زینبیه دمشق نشان داده شده و همین اسم چلچراغ گریه را دوباره در چشمم شکست. سعد از گریههایم کلافه شده بود و نمیدانست اینبار خیال دیگری خانه خاطراتم را زیر و رو کرده که دلم تنها آغوش #مادرم را تمنا میکرد.
همیشه از زینبیه دمشق میگفت و نذری که در حرم #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) کرده و اجابت شده بود تا نام مرا زینب و نام برادرم را ابوالفضل بگذارد؛ ابوالفضل پای #نذر مادر ماند و من تمام این #اعتقادات را دشمن آزادی میدیدم که حتی نامم را به مادرم پس دادم و نازنین شدم.
💠 سالها بود #خدا و دین و مذهب را به بهانه آزادی از یاد برده و حالا در مسیر #مبارزه برای همین آزادی، در چاه بیانتهایی گرفتار شده بودم که دیگر #امید رهایی نبود...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🆔 @mahfa110
#پاسخ_شبهات
💢اسلام دین دعا و گریه
#طرح_شبهه
✅فرق انسان مسلمان با غیر مسلمان اینه که اسلام میگوید با #دعا، #گریه و #نذر و نیاز به همه جا میرسی ولی بقیه #تلاش میکنن و پیشرفت میکنن مثل اروپایی ها!
@jannatolmahdi313
🔵پاسخ:
کسانی که این #شبهات را مطرح میکنند شاید بهتر باشد پیش از اشکال به اسلام لااقل یک دور #قرآن و کلام اهل بیت را بخوانند.
اینکه باید برای رسیدن به #هدف و #پیشرفت تلاش کرد هیچ شکی نیست.
@jannatolmahdi313
به صراحت هم در #کلام_اهل_بیت آماده است:
امام رضا(علیه السلام) در رابطه درخواست پیروزی بدون #تلاش از خدا میفرمایند:
هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را #مسخره کرده است.
📚مسند الامام الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 283
درخواست #توفیق از خدا، بدون تلاش و کوشش به جایی نمی رسد و به تعبیر امام، چنین کسی خودش را #مسخره کرده است؛ مثل آن که کسی از خدا روزی بخواهد، ولی هیچ فعالیتی و تلاشی برای معیشت نکند.
📚در #قرآن هم سوره هود آیه ۸۸ خداوند میفرماید:
@jannatolmahdi313
آنان که در راه ما #جهاد و #تلاش می کنند، ما هم راه های خود را به آنها نشان می دهیم
پس تلاش و کوشش مقدمه لازم رسیدن به موفقیت است.
نه تنها عیب از #اسلام نیست بلکه عیب از فهم نادرست ما از اسلام است.
#کانال_علمی_فرهنگی_مذهبی_سیاسی #اجتماعی_جنت_المهدی۳۱۳👇••🇮🇷••
تشریف بیاورید
@jannatolmahdi313
هدایت شده از مُبین🇮🇷🇵🇸
#سیاستهایمادرانه🌱
اگه مامان خونهاید
اگه اطرافتون مامان میشناسید
اگه کنارتون یه مامان هست
این نیت رو دست به دست کنید برسه به اهلش؛👇👇👇
🔰....هر غذایی که میپزم نه تنها #نذر یک امام میکنم، بلکه هر بار نیت میکنم با خوردن این غذا اهل خانه #دغدغه امام #زمانشون رو پیدا کنن و بدنشون ایمن بشه برای #خدمت کردن تو این راه....
💚 و چقدر #مادر میتونه نقش مهمی تو زندگی داشته باشه....
🇮🇷به #مبین بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/4119134328C112e25a644
#مجمع_بانوان_یاریدهنده_نظاماسلامی
#مدافعان_حریم_خانواده
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿اکثر کسانی که به یه جایی رسیدند #نذر بودند.🙏
همین الان بچه ات رو نذر کن.🤲
🎙 #دکتر_سعید_عزیزی
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
#قیام_اربعین #خونخواهی_هنیه_عزیز #مجازات_سخت #گنبد_پنبهای #پایان_اسرائیل #the_end_of_israeil #وعده_صادق۲
گنجینهای از مطالب ناب مهدوی ولایی شهدایی معرفتی و نهج البلاغه به کانال #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
@zohoore_ghaem
@ba_Shaheidan