تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⭕️🔶🔸🔶⭕️🔶🔸🔶 🔸⭕️🔸⭕️🔶 ⭕️🔶🔸🔶 🔶⭕️ 🔸 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔴 #رجعت 📝
⭕️🔶🔸🔶⭕️🔶🔸🔶
🔸⭕️🔸⭕️🔶
⭕️🔶🔸🔶
🔶⭕️
🔸
@zohoreshgh
❣﷽❣
🔴 #رجعت
📝 #رجعت بعد از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کسانی که به دنیا باز میگردند ....
#قسمت_هشتم_و_پایانی
⬅️ سليمان بن خالد روايت ميكند كه امام صادق عليه السّلام در تأويل اين آيه شريفه: يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ يعنى: #بياد_بياور روزى را كه كسى با حركت سريع و اضطراب از جا برميخيزد و ديگرى نيز از پى او مى آيد. فرمود: « #راجفه» شخصى كه با حركت سريع و اضطراب بر مى خيزد، #حسين بن على و ديگرى كه از پى او مى آيد على بن ابى طالب عليهما السلام است نخستين كسى كه در #رجعت از قبر بيرون مى آيد و خاك از سر و روى خود ميتكاند حسين بن على است كه با هفتاد و پنج هزار نفر برانگيخته ميشوند. چنان كه خداوند ميفرمايد:
✨إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
📌يعنى: ما پيغمبران خود و مردم با ايمان را در زندگى دنيا و در روزى كه شهيدان برمى خيزند يارى مى كنيم روزى كه عذر #ستمگران سودى بحال آنها ندارد، لعنت خدا و عاقبت بد؛ براى آنهاست.
📕سوره غافر ۵۱سوره نازعات آیه ۶_۷برهان ج۴ ص ۴۲۴ ح۱بحار الانوار ج۵۳ ص۱۰۶ح۱۳۴تفسیر فرات کوفی ص ۵۳۷ ح ۱تاویل الایات ص ۷۶۲
📝 از عبد اللَّه بن نجيح يمنى روايت مى كند كه گفت: از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم معنى آيه ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (در آن روز از شما از نعمت سؤال مى شود) چيست؟ فرمود: #مقصود نعمتى است كه خداوند بمحمد و آل محمد روزى فرموده، و اينكه ميفرمايد: لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ اگر با علم اليقين بدانيد؛
⬅️يعنى: با #چشم به بينيد و اينكه ميفرمايد: كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ نه! بزودى خواهيد دانست. يعنى: يك بار در رجعت و بار ديگر در #قيامت (كه در باره دشمنى با پيغمبر و اهل بيت او از شما #بازخواست مى كنند).
📕 سوره تکاثر ایه ۴_۵_۸مختصر البصایر ص۴۷۸
📌نجاشى در كتاب رجال خود مينويسد: مؤمن طاق را با ابو حنيفه حكايات بسيار است از جمله اينكه روزى ابو حنيفه از وى پرسيد: اى ابو جعفر! آيا عقيده برجعت دارى؟ گفت آرى ابو حنيفه از روى تمسخر گفت: پس از اين كيسه خود پانصد درهم بمن #قرض بده تا وقتى من و تو در رجعت دوباره بدنيا برگشتيم آن را بتو بپردازم! مؤمن طاق في الفور در جواب گفت: يك ضامن بياور كه #ضمانت كند تو بصورت آدم بدنيا برگردى تا اين مبلغ را بتو بدهم چه ميترسم كه تو بشكل بوزينه برگردى و من نتوانم طلب خود را #وصول كنم!
📕احتجاج ج۲ص۳۸۱ رجال نجاشی ص ۳۲۶ رقم ۸۸۶
🔴 #رجعت ✅ #پایان
🌏 #آخرالزمان
📡لطفا نشر دهید
✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🔸
🔶🔸
🔸 ⭕️🔶
⭕️ 🔶🔸🔶
🔸 ⭕️ 🔸 ⭕️ 🔶
⭕️🔶🔸🔶 ⭕️ 🔶🔸🔶
●□■□●□■□●□■□●
@zohoreshgh
❣﷽❣
#عصر_عاشورا
💢چرا شمرِ ملعون سر امام حسین(ع) را از #پشت برید؟
✅در این درباره چند #احتمال وجود دارد:
#احتمال_اول
افراد دیگری -غیر از شمر- که میخواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به #شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری میافکند، تنشان میلرزید و شمشیر از #دستشان میافتاد؛
«اولین شخصی که با #شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را #رعدهاى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و گفت:
«معاذ اللّه که من خداى را #ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».
📚قندوزی ج 3، ص 82،
سنان بن أنس با #شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از #قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»
شبث گفت: «چون #چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشمهاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».
سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او #شایستهتر از تو هستم»
اما او هم با نگاه اباعبدالله #منصرف شد.
شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»
سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، #شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».
خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.
شمر گفت: «چه مردم #ترسویی هستید! هیچکس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست...
📚ینابیع ج3 ص 82 – 83.
✅شاید با توجه به این جریانات، برای اینکه شمر ملعون به #عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به #چشم امام حسین(ع) نیفتد.
#احتمال_دوم
✅علامه مجلسی مینویسد: در بعضى از کتابهای معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و #گلوى امام حسین(ع) را زیاد میبوسید»
📚بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188،
این مطلب در کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء» نیز آمده است.
به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.
📚ج 21، ص 220 – 221،
●اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج●
@zohoreshgh
●تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم●
●□■□■●□■□●□■□●
★خدا به #چشم قشنگت
کشید سرمه ی خـ❣ـون
★و قتلگاه عروجتـ🕊
#جزیره_ی_مجنون
★تو در بهشت🌸 خدا هم
"بدون سر" هستی
★امیر #فاتح_دلها
دلیر دشت جنون...⠀ ⠀ ⠀
⠀⠀
📜بخشی از وصیتنامه شهید:
✍از طرف من به #جوانان بگویید: چشم شهیدان🌷 و تبلور خونشان به شما دوخته است، به پا خیزید و #اسلام را و خود را دریابید✊
✍پدر و مادرعزیزم! من زندگی را #دوست دارم، ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم✘ و خویشتن را گم و فراموش کنم. "علی وار" زیستن و علی وار #شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم♥️
🌷۱۷ اسفند سالروز به #شهادت رسیدن سردار خیبر، شهید بی سر، حاج محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) گرامی باد.
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌴براي چه #جن و #شيطان از #خرما بدشان مي آيد و نفرت دارند؟!!!
🌸رسول الله (ص) وصيت كرده اند كه هر روز خرما بخوريم به خصوص صبح 3 و يا 5 و يا 7 دانه بخوريم.
👈اما بهتر است که 7 دانه بخوريم.
👈چرا پيامبر (ص) وصيت كرده اند كه خرما را به شكل فرد بخوريم نه زوج؟
👌فايده ي خوردن خرما به شكل فرد چيست و چرا وصيت كرده اند به خوردن خرما و نه ميوه ای ديگر؟!!!
🌷تحقيقات علمي نشان داده است كه خوردن خرما باعث توليد انرژي در بدن ميشود كه بصورت طيف آبي رنگ و نامرئي تمام اطراف بدن را فرا ميگيرد و بدن را از ورود #جن و #شيطان و #سحر و #چشم درامان نگاه مي دارد
🌲؛ بشرطي كه ما خرما را بصورت فرد مصرف كنيم. ( 3 یا 5 یا 7 عدد)
🌷اما چه اتفاقي مي افتد اگر خرما را بصورت دانه هاي زوج مصرف كنيم؟
🔔در اين صورت خرما بصورت شكر در بدن ذخيره شده و باعث بيماري قند ميشود.
🌺دانشمندان جهان شگفت زده اند كه پيامبر (ص) چگونه از زمان هاي قديم راه حلي برای دفاع از ورود شيطان و جن را به ما داده است.
🙏..وجود نازنین پیامبر اکرم، رحمت العالمین، خیر خلق الله صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین 🌹
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁
#مولاےمن_مهدے_جان🌹
🍃این #جمعہ هم #افطار شد نیامدے
💔 #غم در دل ما انبار شد نیامدے
🍃 #اشڪ دیگر ڪفاف گریـہ نمےدهـد
💔 #چشم دل ما خون بار شد #نیامدے😔
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#مولاےمن_مهدے_جان🌹
🍃این #جمعہ هم #افطار شد نیامدے
💔 #غم در دل ما انبار شد نیامدے
🍃 #اشڪ دیگر ڪفاف گریـہ نمےدهـد
💔 #چشم دل ما خون بار شد #نیامدے😔
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❣ #امام_زمانم ❣
🔹گلایه ام ز دلی هست
🔸که #بی_تو مضطر نیست
🔹و #چشم بی هنری که
🔸بدون تو تــر نیست
🔹گلایه ام ز محبین #مدعی چون من
🔸که بازیادی ما، غربت توکم نیست
🔹هزار داد زدیم #ادعای حب تو را
به پیش تیغ ولی
🔹یک خبر ز #حنجر نیست✘
🔹عجیب نیست چرا #پشت پرده ای آقا
🔸ز دشمنان چه بنالی
🔹چو #دوست یاور نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💔
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#مولاےمن_مهدے_جان🌹
🍃این #جمعہ هم #افطار شد نیامدے
💔 #غم در دل ما انبار شد نیامدے
🍃 #اشڪ دیگر ڪفاف گریـہ نمےدهـد
💔 #چشم دل ما خون بار شد #نیامدے😔
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۵
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥
✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز
✍قسمت ۵۴
کسی به در اتاقش میزد.
در رو باز کرد.مسئول پذیرش بود.یه پلاستیک بزرگ و یه پلاستیک کوچک سمت افشین گرفت و گفت:
_اینا رو همون خانمی که پول اتاقتو حساب کرد،برات آورده.
پلاستیک ها رو گرفت و تشکر کرد.تو پلاستیک بزرگ رو نگاه کرد.یه پرس چلو کباب و یه پاکت پول بود.
به پلاستیک کوچکتر نگاه کرد؛مهر و جانماز و قرآن اندازه متوسط بود.. شرمنده تر شد.
روز بعد تو خیابان دنبال کار میگشت،
ولی همه ازش ضامن میخواستن.متوجه شد حتی کارهایی که در شان خودش نمیدید هم نمیتونه انجام بده.
فاطمه میخواست بره بیرون.زهره خانوم گفت:
_منم تا یه جایی برسون.
-چشم مامان گلم.حالا کجا میخوای بری؟
-مغازه آقای معتمد.
آقای معتمد،شوهرخاله ی فاطمه بود که مغازه پارچه فروشی داشت. زهره خانوم و فاطمه باهم رفتن تو مغازه.نسبتا شلوغ بود.چون آقای معتمد،آدم منصفی بود، همیشه مغازه ش شلوغ بود.
فاطمه و مادرش صبر کردن تا یه کم خلوت شد.آقای معتمد متوجه زهره خانوم و فاطمه شد،بعد احوالپرسی عذرخواهی کرد که زودتر متوجه نشد.
زهره خانوم گفت:
_اینجوری خیلی خسته میشید.کسی رو استخدام کنید،کمکتون باشه.
-مدتی هست دنبال کسی میگردم ولی به هرکسی نمیشه اعتماد کرد.چون کار من بیشتر با خانم هاست،باید آدم چشم پاکی باشه.
-درسته،حق با شماست.
فاطمه یاد افشین افتاد.
با خودش گفت نه،آقای معتمد دنبال آدم چشم پاک میگرده ولی افشین... فاطمه، افشین تغییر کرده،اون اصلا به تو نگاه نکرد.
چیزی که میخواستن خریدن و رفتن. فاطمه فکر میکرد که چکار کنه بهتره. نمیخواست خودش افشین رو به آقای معتمد معرفی کنه،از طرفی هم مطمئن نبود افشین اونقدر تغییر کرده باشه.
وقتی مادرشو به خونه رسوند با حاج آقا تماس گرفت.
-سلام حاج آقا
-سلام،بفرمایید
-وقت دارید درمورد موضوعی باهاتون صحبت کنم؟
-الان نه.
-بعد از ظهر مؤسسه هستید؟
-بله.اون موقع تشریف بیارید مؤسسه.
-بسیار خب،خدانگهدار.
-خداحافظ.
عصر به مؤسسه رفت.بعد احوالپرسی گفت:
_آقای مشرقی باهاتون تماس گرفتن؟
-نه،چطور مگه؟ چیزی شده؟
حاج آقا نگران بود.
-شما چرا نگرانشون هستید؟!
-چند روز پیش موضوعی پیش اومد. سوالهای زیادی پرسید و رفت.دیگه خبری ازش نشد.
-درمورد روزی حلال؟
حاج آقا تعجب کرد.
-درسته،شما از کجا میدونید؟!
-من دیشب اتفاقی دیدمشون.
جریان رو مختصر برای حاج آقا تعریف کرد و بعد گفت:
_آقای معتمد،همسر خاله نرگس،دنبال همکار میگردن ولی براشون مهمه آدم #چشم و #دل پاکی باشه.به نظر شما آقای مشرقی اونقدر تغییر کردن.
-آره،افشین خیلی مراقب نگاه هاش هست.
-یعنی شما پیش آقای معتمد ضمانت میکنید؟
حاج آقا یه کم فکر کرد و گفت:...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #سرباز
✍ نویسنده ؛ بانو «مهدییارمنتظر قائم»
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.💖🍃💖.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════💖.🍃💖.═╝
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱