👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹
🌟قسمت #چهل_وهشت (اخر)
(حسن)
به مصطفی که متعجب نگاهش میکند، میگوید:
- بدو! پاسداران هنوز شلوغه نیرو میخوان...
-مگه هنوز جمعشون نکردن؟
-نه... داره بدترم میشه. اونجا هم مثل انقلاب نیست؛ دقیقا منطقه مسکونیه. دارن میریزن توی خونههای مردم.
مصطفی میرود که ذوالجناحش را آماده کند. این ذولجناح هم شده مثل ذولجناح تابلوی عصر عاشورا! یا رنگش ریخته، یا تو رفته. چراغش هم شکسته.
مثل بچهها به سیدحسین میگویم:
- میشه منم بیام؟
طوری نگاه میکند که دلم میریزد و جوابم را میگیرم:
-نه! تو برو پیش علی، یه سر بهش بزن.
-چرا من نیام؟
جواب نمیدهد و میرود.
با حسرت خیرهام به سیدحسین و مصطفی که دور میشوند. تا بیمارستان،
با بغضی نفسگیر دست به گریبانم.
دلواپس علیها و عباسهایی هستم که در پاسداران، با دراویش درگیرند. صدای کف و سوت و شعار آنقدر در ذهنم میپیچد که گوشهایم سوت بکشد.
پدر و مادر علی هم بیمارستانند.
مادرش مفاتیح به دست نشسته و پدرش تسبیح میگرداند. مثل همیشه، آرام روی تخت خوابیده. اگر میدانست در گلستان هفتم چه خبر است، بلند میشد و تا خود پاسداران میدوید.
همان بهتر که نمیداند!
حداقل خیالمان راحت است که دیگر کسی با چاقو پهلویش را نمیدرد و به بازویش تیر نمیزند. گفتم پهلو و بازو، سوختم!
کاش بلند شود و کمی باهم حرف بزنیم.
آرام در گوشش زمزمه میکنم:
-علی، چرا خوابیدی پسر؟ توی خیابون پاسداران یه مشت درویش داعش مسلک افتادن به جون نیروی انتظامی... نمیخوای پاشی؟ برات مهم نیست که بریزن خونه زندگی مردم رو بهم بریزن؟ برات مهم نیس دارن با چاقو و قمه و تفنگ برای پلیس خط و نشون میکشن؟
نمیدانم چرا اینها را گفتم.
نباید بفهمد، نگران میشود. از اتاقش میزنم بیرون،
دل ماندن در بیمارستان را ندارم.
بی قرارم، کاش من را هم با خودشان میبردند. سیدحسین و مصطفی را میگویم.
راستی الان کجا هستند؟
دستم میرود که سیدحسین را بگیرم، نه! نمیتواند که جواب بدهد...!
زیارتنامه حضرت زهرا(س) میخوانم؛
به نیابت از عباس، به نیت شفای علی. نفهمیدم کی این اشکهای شور و گرم روی صورتم غلطیدند؛ بی اجازه و هماهنگی!
دلم تاب نمیآورد؛ اخبار را چک میکنم.
نیم ساعتی تا اذان صبح مانده. باورم نمیشود! کی سحر شد؟
چشمانم تازه یادشان میآید نخوابیدهاند،
با نور گوشی شروع به سوختن میکنند. خطوط را به سختی میخوانم:
-شهادت یک بسیجی و سه نفر از نیروهای پلیس به دست دراویش....
چشمانم بیشتر میسوزند.
به پلکهایم التماس میکنم روی هم نیفتند.
مادر و پدر علی پرستارها را صدا میزنند، صدایشان را گنگ میشنوم. چشمانم کلمات را یکی درمیان میخواند:
- آتش... سلاح گرم... قمه... خانه های مردم... اتوبوس... نیروی انتظامی...
پرستارها به سمت تخت علی میدوند.
دوباره به کلماتی که تار و واضح میشوند نگاه میکنم:
- بسیجی... اتوبوس... زیر گرفتن...
پدر علی همانجا سجده میکند، اشک ریزان.
صدایی با شوق میگوید:
-یا فاطمه زهرا(س).
بسیجی، تیراندازی، سلاح گرم و سرد، اتوبوس...!
به گمانم صدای مادر علی است که میگوید:
-یا فاطمه زهرا(س).
والعاقبه للمتقین
این ناچیز، تقدیم به شهید محمدحسین حدادیان و شهید سجاد شاهسنایی، شهدای مظلوم امنیت...🤲🇮🇷
یا زهرا
#فاطمه_شکیبا؛ تابستان 97
"پایان"
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
📚🖇⇦و پایانی که سرانجام تلخ یا شیرینش مهم نیست مهم این است که ما از این پایان ها درس بگیریم و سعی کنیم پایان زندگیمان را انقدر خوب بساریم که حال دلمان خوب شود.
آرزو میکنم پایان زندگیتان سرشار از خوبی و خوشی باشد.
یک رمان دیگر رو هم در کنار هم به پایان رسوندیم☺️
رمان خوب بود؟
حرفی داشتید با گوش جان میشنویم.
https://eitaa.com/hosyn405
منتظر رمان زیبای بعدی باشید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
30.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نان پیتا
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
20.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاکوی سیب زمینی
تاکوی سیب زمینی:سیب زمینی پخته ۲ عدد، ژامبون خرد شده، ذرت نصف فنجان ،پیازچه و جعفری خرد شده ،پنیر پیتزا ۱ فنجان ،فلفل سیاه و نمک و آویشن، سس کچاپ نان پیتا یا ترتیلا یا تافتون یا هر نان گردی که داشت.
#شام_فوری #شام_سه_سوته
#غذای_فوری
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ترفندِ تبدیل موبایل به پاوربانک
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#همسرداری
قابل توجه آقایون عزیز
کمک به همسر در امور خانه و نگهداری از بچهها باعث میشود که زن فرصت و حوصلهی کافی برای روابط عاشقانه و محبتآمیز با شما را داشته باشد.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#نکاتهمسرداری
🔴 بیرون نروید!
💠 اگر شوهرتان، اکثر اوقات شبانهروز بخاطر مشغله، بیرون از منزل است ساعاتی که داخل خانه است سعی کنید بهخاطر او بیرون نروید.
💠 گاهی رفتن به بازار یا مهمانی را بهخاطر حضور شوهر در خانه ترک کنید. و علت نرفتن خود را به همسرتان بیان کنید تا توجه و فهم شما را مشاهده کند.
💠 گذشتن از خواسته خود بخاطر همسر، شما را بیشتر محبوب کرده و بیشتر به یکدیگر نزدیک میشوید.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
♥️🍃🍃♥️💫
🍀
♥️
#تلنگر
از زن دیگر تعریف کردن ممنوع!!
خانم ها ، هیچوقت و هرگز جلوی همسرتون از خانم، دوست یا آشناتون تعریف نکنید !
واااای فلانی چقد خوشگله
خیلی خوش تیپه
خیللللی باحاله
و ....
این کارتون هم باعث میشه همسرتون نسبت به اون فرد حساس شه.
هم باعث میشه وجهه شما تحت تاثیر قرار بگیره
❌اصلا درست نیست جلوی همسرتون از کس دیگه ای تعریف کنید ،البته به همین میزان بدی گفتن و تخریب دیگران هم درست نیست !
#خوبی گفتن اگر از یه زن باشه شوهرتونو نسبت به اون علاقمند میکنه.
اگه از یه مرد باشه شوهرتونو نسبت به اون متنفر میکنه و رفتار شوهرتون با شما هم تغییر میکنه
♥️
🍀
♥️🍃🍃♥️💫
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g