تمام دعواهای زن وشوهری بازپردازي این چند سؤال است:
آیا حواست به من هست؟
آیا به من اهمیت میدهی؟
آیا وقتی صدایت کنم یا به تو نیازداشته باشم به کمک من می آیی؟
┅┄ ※♥️👫♥️※┄┅
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
درد و دل اعضا ❤️
سلام مرسی که سرگذشت آدم ها رو میذاری که عبرت بشه برا بقیه
من دلم خونه چند ساله که آتیش تو جونمه آروم نمیگیرم
منو خانومم مشکل داشتیم و بچه دار نمیشدیم دوا دکتر اینور اونور با هزار بدبختی که بود بعد ۸ سال بچه دار شدیم انگار دنیا رو بهم داده بودن
همسرم آدم پرانرژی مهربون از صفر شروع کردم ولی انقدر حالم باهاش خوب بود انقدر حمایتم کرد که کنارش به همه چی رسیدم
زمانی که باردار شد دیگه از زندگیمون نگم براتون
ما بچه که نداشتیم حسادت میکردن بهمون بعد با یه جمله خودشونو آروم میکردن چه فایده بچه دار نمیشن که دنیا مال اونا باشه وقتی بچه ندارن
که وقتی فهمیدن باردار شده از حسادت منفجر میشدن چون من تو فامیل دشمن زیاد دارم
خانومم باید استراحت مطلق میکرد فقط باید تو جاش میخوابید
همیشه بقیه رو مسخره میکردم که آدم عشق داره چرا خیانت میکنه قضاوت میکردم فلانی اگه مرد بود که خیانت نمیکرد تا گریبان خودمو گرفت
منشی دفترم خیلی بهم ابراز علاقه میکرد تو محل کار عشوه گری میکرد اما من انقد زنمو دوس داشتم که توجه نمیکردم تا اینکه یه روز ازم مشورت خواست گفت میخوام یه کاری کنم اگه امکانش هست بعد کار بریم کافه کنار ساختمون راجبش صحبت کنیم
و کاملا در جریان عشق من به همسرم بود. تو کافه که بحث تموم شد قرار شد فایل ها و برنامه هاشو بررسی کنم و بهش کمک کنم همینجوری قرارهامون بیشتر شد. بخدا قسم فکرشم نمیکردم ولی انگار بهش علاقه مند شده بودم جوری بود که اگه کارم نداشت بازم به دیدنش میرفتم
دخترم به دنیا اومد و من خواستم تمومش کنم بخاطر دخترم اما دست بردار نبود و تهدید کرد که به زنم همه چیو میگه و باعث شد که چهارسال رابطمون ادامه پیدا کنه. زنم کم کم داشت متوجه میشد اما انقد عاشقش بودم و باهاش مهربون بودم که به فکرشم نمیرسید برای همین گفتم تا متوجه نشده دیگه باید تمومش کنم و کلا اخراجش کردم و از همه جا بلاکش کردم.
با دخترم رفته بودیم خرید جیگرم داره میسوزه اینهارو میگم
دیدم اون خانوم نزدیک خونمونه که بهش پیام دادم بیاد پارک بغل خونمون باهاش حرف بزنم
رفتم پارک دخترمو گذاشتم بازی کنه رفتم سراغش در حال جر و بحث بودیم که دیدم وسایل بازی شلوغه یکی از بچه ها عروسکشو پرت کرده بود پشت تاب و دختر منم چون کثیف نشه دوییده بوپ برداره تاب خورده بود به گیج گاهش و پر خون شده بود
بچه ای که بعد کلی سال خانومم با اون همه رنج و بدبختی خدا بهمون داد تو بغلم خون شده بود بچم قربانی هرزگی یه زن شد قربانی خریت من شد قدر نعمتی که خدا بهم داد ندونستم
از اون به بعد خانومم افسردگی شدید گرفت خودمم مثل قبل نتونستم کار کنم مشتری هامو از دست دادم. رنگ و بو و برکت از زندگیم رفت هیچوقت به هیچکس نتونستم بگم بچم بخاطر باباش مرد بخاطر خیانت باباش همینجوریش بخاطر بی احتیاطی کلی تحقیر میشم اما این راز داره از تو منو نابود میکنه
دیدن عشقم که اینجوری پژمرده شده نابودم میکنه شمارو بخدا نفر سوم رابطه ها نباشید.
••-••-••-••-••-••-••-••
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
بیاید در این لحظات زیبا
به یاد همه روزای خوش زندگی
دور بریزیم غصه ها رو.
و یه خدایا شکر از ته دل بگيم.
بقول شاعر:
دلخوشی ها کم نیست،
دیده ها نابیناست🌺
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
❣☘❣☘❣☘❣
#خانومها_بخوانند
تا حالا شده براي مرد خونتون تولد بگیری؟
کلی برنامه بچینی که خوشحال شه ولی در نهایت در مقابل این لطفت عکس العمل نامطلوب نشون بده که اصلا انتظارش رو نداشتی؟🙁
می دونی باید چی کار کنی❓🤔
بهتره بدونی مردها وقتی در مقابل یه توجه قرار می گیرن کپ می کنن، نمی دونن باید چه عکس العملی نشون بدن...😧🤵🏻
چون می ترسن توسط شما مورد قضاوت قرار بگیرن...بهترین کار اینه که وقتی بهش یه لطفی کردی سریع خودت رو مشغول کار دیگه ای کنی.
وقتی برای خوشحال کردن همسرتون بهش لطفی ارائه دادید، عکس العمل هایش را قضاوت نکنید، سریع فضا را عوض کنید و اجازه دهید اگر می خواهد همسرتان خودش موضوع را پیش بکشد.😉👌🏻
✅ بیاید تفاوت های همدیگه را بشناسیم، تا خیلی از مشکلات برطرف بشن
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
✅ بكار گيرى چند #راهكار ساده براى بدست آوردن محبت و عشق بيشتر در زندگى مشترک به شما عزيزان پيشنهاد میشود...
🔹 هر روز صبح آراسته و پرنشاط باشيد و قبل از بيرون رفتن از خانه همسرتان را ببوسيد و او را تا دم در بدرقه كنيد.
🔸 در ساعت كارى همسرتان میتوانيد برايش پيغام عاشقانه و قدردانى بفرستيد.
🔹 گاهى غذاى مورد علاقهاش را آماده كنيد و در محيطى عاشقانه در كنار هم ميل كنيد.
🔸 پذيراى حرفها و نظرات همسرتان باشيد و در تصميمات زندگى همراه و همفكر او باشيد.
🔹 اگر بچه داريد، روزهايى كه همسرتان بيش از حد خستگى و استرس دارد، آنها را به بهانه بازى و يا حمام با خود همراه كنيد و به همسرتان اين فرصت را بدهيد تا در آرامش، زمان هرچند كوتاهى را با خود خلوت كند.
✅ كارهاى ساده مىتوانند تأثيرات بزرگ در زندگى عشقى و مشترک شما داشته باشند.
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#ایده_های_زنونه🦩🌿*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. ✿
💎هیچ وقت یک "تشکر" خشک و خالی تحویل شنونده ات نده.
ⁱᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ
همیشه آن را تبدیل کن به " ممنونم به خاطر..." آدم ها اغلب آنقدر از عبارات خشک و خالی " ممنون" استفاده می کنند که دیگر حتی به زحمت آن را می شنوی.
وقتی که روزنامه ی صبح را می خریم. یک " ممنونم" خشک و خالی به فروشنده که بقیه ی پولمان را پس می دهد، می گوییم.
آیا این همان "ممنونی" است که به عزیزی می گویی که شام خوشمزه ای برایت پخته است؟
پس در موقعیت مناسب ، همراه با عبارت "ممنونم" خود، دلیل تشکرت را هم ذکر کن.
- ممنونم که صبر کردی👌
- ممنونم که انقدر مهربونی👌
- ممنونم که منو تنها نذاشتی👌
- ممنونم که به فکر زندگیمون هستی👌
- ممنونم به خاطر اینکه اومدی👌
- ممنونم که درک میکنی👌
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#همسرداری
بدشو نگو، تعریف نکن 😊😊
هیچ وقت پشت سر همسرت حرف نزن؛ به هیچ عنوان جلوی دیگران ازش بد نگو...
نگاه آدما به همسرت و خوشبخت یا بدبخت تصور کردن تو، دقیقا از حرفای تو نسبت به همسرت نشأت میگیره...
حتی جلوی بقیه از همسرت تعریف هم نکن!! بله! درسته؛ حتی تعریف هم نکن.
تعریف کردن جلوی دیگران باعث برانگیخته شدن حسادت ها میشه.و اون وقت زندگیتون به خطر میفته.
حالا اگه یه زمانی حرفش افتاد اونم خیلی مختصر و کلی میتونی یه تعریفی کرده باشی ولی اینکه مدام باشه و با توضیح و تفصیل باشه کار اشتباهی هستش. 👌👌
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
💕
#تلنگر ✅🍃
گیر دادنِ زنها اصلاً چیز بدی نیست!
🔹 زنی که گیر میدهد، یعنی تو را دوست دارد ، زیاد هم دوست دارد. زنی که مقصدِ نگاهِ تو برایش مهم است، میترسد که از چشمانت افتاده باشد.
🔸 زنی که برایش مهم باشد که تو محبت و توجّهت را کجا و چه اندازه خرج میکنی، کاملاً معصومانه، ترسِ از دست دادنِ تو را دارد.
🔹 زنی که با بیتوجهیات بغضش میگیرد، بیپناه است و جز تو کسی را ندارد. غر زدن و گیر دادن، شیرِ اطمینانِ دوست داشتنِ زنهاست.
🔸 زنی که دوستت ندارد، گیرهایش را جای دیگری میدهد، محال است زنی بیعشق، سرش را روی بالش بگذارد.
✅ این به تو بستگی دارد که زنی که کنارت نفس میکشد، عاشقت باشد یا نه! نباید به گیر دادنِ زنها گیر داد؛ زنهای عاشق گیر میدهند، زنهای وفادار، بیشتر...
#شناخت
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
یادت باشه گاهی
نه دفعه ے بعدی وجود دارد،
نه وقفهاے و نه فرصتے دوباره.
گاهی فقط اڪنون است یا هیچ وقت.
پس هواے اڪنونت را داشته باش...
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#هردو_بخوانیم
🔵بی توجهی و بی اعتنایی به صحبت ها و نیاز های همسرتون فقط شرایط رو بدتر می کنه.
👈 ریشه اکثر #مشکلات همسرتون در #رفتارها و #سیاست_های_غلط شماست!
❌👈 اجازه ندید کنار هم بودنتون عادی وروزمره بشه،
چشم هاتون رو ببندید
#عشق رو حس کنید و به اون روزها فکر کنید،
❤️روزهایی که همه دغدغه شما کنار هم بودن بود،
🔴نه تربیت بچه ها،❗️چک،
‼️اجاره خونه و...
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
تاوقتی که همسرمان را آزاد نگذاریم نمیتوانیم مدعی شویم که به او اعتماد داریم
شک بی مورد ممنوع!
بدانید هرمخفیکاری حتما نشانه خیانت به شما نیست و میتواند دلایل مختلفی داشته باشد!
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
محترمانه هم می شود اختلافات زناشویی را حل کرد.
می توانیم با همسرمان اختلاف داشته باشیم بدون اینکه دعوا کنیم..
آرامش در گفتگو درباره مشکلات تنها کلید حل اختلافات است
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🔴 #بزرگترین_جَنگ_صلحآمیز
💠 در مواقعی که رابطه همسرتان با شما بیش از اندازه #سرد شده و از دلخوری یا کینه او، زمان نسبتاً طولانی گذشته است یکیاز شیوههایی که میتواند نقش #ترمیم این رابطه سرد را داشته باشد نوشتن #نامهای متفاوت با ویژگیهای زیر است.
💠 در ابتدای نامه با ابراز محبت، اعلام دلتنگی شدید کرده و سپس با شمردن چند مصداق ریز و درشت از خوبیهای همسرتان، از او #تشکر ویژه کنید.
💠 در مرتبه بعد، تمام مصادیق اشتباه و خطاهایی را که مورد شکایت و گلایه همسرتان بوده را ذکر کرده و بدون کوچکترین #گارد، از او عذرخواهی صادقانه کنید و لو حق با شماست.
💠 در مرحله بعد، دست کمک به سمت همسرتان دراز کرده و از او بخواهید که به شما کمک کند و بنویسید به توجه و کمکت نیاز دارم تا بتوانم نواقص و عیبهای خود را اصلاح کنم.
💠 با نامهای که ذرهای #گلایه از طرف شما در آن وجود ندارد، همسرتان شما را فرد منصف، #منطقی و خواهان تغییر، تلقی میکند و در نتیجه محبوب او میشوید چرا که ثمره بزرگِ جنگ با خود و منیّت، #محبوبیت شدید است. و این بهانهای برای صلح پایدار و شیرین در زندگی میشود.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
✅ آقا به خانمت عشق بده
اینکه میگویید زن ها پیچیده اند کاملا درست است
اما کافی است به همین زن پیچیده
عشق بدهی
دوستت دارم هایت را مانند وعده های دارویی سر ساعت به خوردش بدهید.
بعد بنشینید ببینید این دارو چه اثر معجزه آسایی دارد آنگاه دیگر پیچیدگی ای در کار نیست
زلال، شفاف، معلوم و ساده میشود بدون ذره ای ابهام و بهانه
اگر در زن پیچیدگی زیادی میبینید بدانید خیلی وقت است
داروی تقویتی "دوستت دارم" را از او دریغ کرده اید...
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
--❅ೋ❅♥️♡♥️❅ೋ❅--
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#آهای_خانم_آهای_آقا
اگر احساس می کنید کسی که با او هستید درکتان نمی کند یا احساساتتان را نمی فهمد و به نیازهایتان پاسخ نمی دهد، حرف هایتان را مخفی نکنید.
نیازها و هیجان های خود را با او در میان بگذارید. شاید باز هم پاسخ مناسبی ندهد و بی تفاوت باشد، اما حداقل شما اطمینان حاصل می کنید که پیش داوری نکرده اید و به طور واضح و روشن خواسته هایتان را با او درمیان گذاشته اید و اینگونه راحت تر می توانید در مورد رابطه تان تصمیم بگیرید.
این گونه رفتار کردن بهتر از انتظار برای فهمیده شدن و رنج کشیدن است. یادتان باشد حتی صمیمی ترین دوست و یا همسرتان هم ممکن است از آنچه در ذهن شما می گذرد آگاه نباشد.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
درد و دل اعضا ❤️
سلام میخوام یه جریانی رو براتون تعریف کنم ببینید کجای کار من اشتباه بوده
من دوساله ازدواج کردم چندتا خونه اونورترم مادرشوهرم میشینه، مادرشوهر من کلا با من حال نمیکنه چون منو شوهرم دوست بودیم و اون دلش میخواسته که خودش واسه پسرش زن بگیره
گویا من مورد پسند خانوم نبودم سر هرچیزی بهم ایراد میگرفت همیشه دلم تو این دو سه سال خیلی ازش پر بود
دیروز مارو با برادرشوهر و خواهرشوهرام دعوت کرد
شوهرم که اومد خونه بهم گفت من میرم خونه مامانم توام زودتر بیا ببین کاری داره کمکش کن
منم زود آماده شدم خواستم برم یدفه چشمم خورد به دسته کلید شوهرم که کلید خونه مادرشوهرمم تو دسته کلیدشه گفتم ببرم خودم درو باز کنم کار خدا بود انگار که بی سروصدا برم پشت در رسیدم دیدم مادرشوهرم گفت ساعت ۶ و نیمه پس زنت کی میخواد بیاد
شوهرمم گفت اون یکم شله تا بخواد آماده بشه طول میکشه
منم دیدم دارن در موردم حرف میزنن گوش وایسادم
دیدم مادرشوهرم خندید گفت من تا حالا زن این مدلی ندیدم دست و پای هیچ کاریو نداره اون از خونش که سرزده میری مثل خونه اجنه میمونه اون از آشپزی کردنش که بهش میگم بیا آش امشبو تو درست کن میگه بلد نیستم از ساعت ۴ تا حالا ام داره آماده میشه بیاد اینجا که کمک من سبزی پاک کنه
بعد دوباره از مسخره خندید گفت دختر بهرام شیلنگ و میگرفتیم بهتر نبود؟
دختر بهرام شیلنگ همسایمونه دختره یکم کم داره بیچاره خیلی ام زشته
با این حرفش یعنی میخواست به شوهرم بگه این دختره با اینکه عقب مونده اس از زن تو بهتره
منم که اینو شنیدم کنترلمو از دست دادم درو باز کردم رفتم تو با خنده سلام کردم گفتم مامان جان حق با شماست به نظرم دختر بهرام شیلنگ خیلی مناسب تره براتون
یه ضرب المثلی هست میگن خلایق هرچه لایق دقیقا همون دختر لایق شماست
شوهرم با اخم اومد سمتم گفت چرت و پرت نگو واسه چی گوش وایسادی
گفتم عه گوش وایسادن عیبه ولی غیبت کردن عیب نیست؟
مادرشوهرم رنگش پرید دستشو گذاشت رو سینش نفس نفس میزد ولی هیچی نگفت دست شوهرمو ول کردم رفتم خونه و کلا تو مهمونی دیشب نرفتم
شوهرم هی بهم میگه خیلی حرف زشتی زدی مامانم داشت شوخی میکرد بیا برو ازش معذرت خواهی کن
الان به نظرتون این شوخیه؟
با اینکه همه حرفاشو زده بازم من باید برم معذرت خواهی کنم؟
امروز خواهرش بهم زنگ زده که برم عذرخواهی و ناراحتی رو تمومش کنم
الان واقعا نمیدونم کار درست چیه؟
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مغزتو عمل کن نه دماغتو
❌ وقتی #سواد_رسانه ای نداشته باشیم پولمونو خرج آنچه رسانه ها زیبا جلوه میدهند میکنیم، نه آنچه نیاز داریم!
----------------------------------------------------
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
✿❀❀✿✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿✿❀❀✿ 🇮🇷رمان عاشقانه، جذاب و شهدایی #لیلا 🌷قسمت ۴۹ و ۵۰ -... حميد لطفي هستم مفتخرم
✿❀❀✿✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿✿❀❀✿
🇮🇷رمان عاشقانه، جذاب و شهدایی #لیلا
🌷قسمت ۵۱ و ۵۲
سلطنت شانه بالا مياندازد،
چادر بر سرش گذاشته برای آنكه حجت تمام كند در ادامه ميگويد:
- ليلا جون ! تو اين دنياي وانفسا... يك زن جوون نميتونه تنها زندگي كنه من خيرت رو ميخوام . ديگه خودداني
ليلا بعد از بدرقه سلطنت خانم ،
درون اتاق ميآيد و به ديوار تكيه ميدهد قطرات اشک روي گونههايش ميغلتد، زيرلب ميگويد:
- حسين ! همسرخوبم !
من شوهر ميخوام چكار! من چطور ميتونم كسي ديگهاي رو جاي تو ببينم !
حسين !
غم تو كم نبود كه اينها هم اين جور نمك به زخمم ميپاشند...
حسين من از روي تو خجالت ميكشم .
اين حرفها رو كه ميشنوم از خجالت آب ميشم
***
مرد پشت تريبون ايستاده است ،
نورافكنها به سوي جايگاه نورافشاني ميكنند
صداي مرد از درون بلندگوها بر فضاي آمفيتئاتر طنين انداخته است
ليلا به ورق كاغذي چشم دوخته است،
كه ميان دستانش قرار دارد.
نوشتهها را از نظر ميگذراند.
صداي حسين در گوشش نجوا ميكند.
شعر واژههايی كه بر زبان حسين جاري ميشد
دست افشان و دامن كشان در فضاي سالن درميپيچيد و بر جان او مينشست
و در سراچهی دلش غوغا به پا ميكرد
- خانم ليلا اصلاني ! به جايگاه تشريف بياورند.
ليلا سر بلند ميكند
براي لحظهاي فراموش ميكند كجاست و در چه زماني سير ميكند مدتي مات و مبهوت به اطراف مينگرد،
صدا از بلندگو دوباره او را فراميخواند
به خود مي آيد.
از پلهی جايگاه بالا مي رود
و در كنار مرد سخنران ميايستد.
صداي سخنران در فضای آمفيتئاتر ميپيچد:
_خانم اصلاني... «همسرشهيد حسين معصومي» ما را مفتخر فرمودند تا مجلس شبشعر ما را با شعري در رثاي شهيد بزرگوار مزين فرمايند. «شهيد معصومي» يكي از دانشجويان پيرو خط امام بودند كه در جبهههاي دفاعمقدس جان خود را نثار انقلاب و دستاوردهای آن ساخت، ناگفته نماند كه خانم اصلاني نيز در زمينههاي فرهنگي با شهيد بزرگوار همكاري مينمودند
🍃🇮🇷ادامه دارد...
🍃نویسنده رمان ؛ مرضیه شهلایی
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
✿❀❀✿✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿✿❀❀✿
🇮🇷رمان عاشقانه، جذاب و شهدایی #لیلا
🌷قسمت ۵۳ و ۵۴
مرد از پشت تريبون كنار آمده ،
به نشانهی تعظيم سر خَم ميكند و ليلا را به جايگاه دعوت ميكند
ليلا پشت تريبون قرار ميگيرد ،
به جمعيت نگاه ميكند دلهرهاي درونش را فراميگيرد،
از آن دلهرههاي آشنا،
از آن دلآشوبهايی كه آميخته با شادي بود و او را به وجد میآورد
چقدر اين دلآشوبها را دوست میداشت
و چه تلاطمي داشت درياي دلش ،
وقتي كه حسين را ميديد و يا صدايش را ميشنيد
به ياد آورد آن هنگامي كه ...
براي اولين بار به جايگاه آمد و چشم به جمعيت حاضر دوخت براي لحظهاي از نور خيرهكنندهی نورافكنها چيزي جز سياهي نديد
نفس در سينهاش حبس شده بود.
قلبش تپشی داشت چون دلزدن كبوتری در مشت صياد. ميدانست كه حسين در بين جمعيت است و او را نظاره میكند
خوشحال بود كه حسين شعرهايش را ميشنود
در بين چشمهايي كه به او دوخته شده بود، تنها نگاه آبي او را دوست داشت
ليلا بر تك برگ شعر نظر ميافكند
با آوايي دردخيز، ترجمهاي از قرآن مجيد را ميخواند:
_ آنان كه در راه خدا كشته ميشوند، نَمُرده ، بل زندهاند و نشسته بر خوان كرم الهي .
با امتنان از برپاكنندگان اين مجلس يادبود و كسب اجازه از حضار محترم سوگنامهاي را كه به ياد آن شهيد براي خودم رقم زدهام ميخوانم ...
***
از كتابخانه بيرون میآيد
و وارد راهرو ميشود، سرش پايين است و نگاهش به كف راهرو دوخته شده كه از سنگ رُخام فرش شده است،
مقابل تابلوي اعلانات ميايستد و نوشتههاي آن را از نظر ميگذراند
- خانم اصلاني !
ليلا رو به سوي صاحب صدا ميچرخاند ابرو بالا داده ، ميگويد:
- خواهش ميكنم مرا استاد خطاب نكنيد من در مقابل بزرگواراني چون شما، شاگردم نه استاد
ليلا سرش را پايين ميآورد و با لحن آرام و آميخته به شرم ميگويد:
- شكسته نفسي ميفرماييد استاد
آقاي لطفي سر تكان ميدهد و ميگويد:
- خانم اصلاني ! شعرهاي شما و همسر شهيدتان بسيار زيبا و تأثير گذاربود... شعري كه از دل بجوشه ... بخصوص دلسوخته ، به دل هم مينشينه ... وقتي شما شعر ميخوندين.. سوز و گدازي تو لحن صداتون بود كه بیاختيار اشك از چشمام جاري شد...
مكث ميكند
و آنگاه چون كسي كه مطلب تازهاي به ذهنش خطور كرده باشد. با هيجان ادامه ميدهد:
- در ضمن وقتي تو شب شعر اسم و فاميل همسرتون به گوشم خورد خيلي آشنا آمد، خيلي با خودم كلنجار رفتم تا اينكه بالاخره فهميدم برادر شهيدم ،محمود، هميشه از فرماندهی گردان تعريف ميكرد، از آقاحسين ... آقا حسين معصومي
حميد دستي درون جيب شلوارش فروميبَرَد، عينك به روي بيني بالا ميكشد و ادامه ميدهد:
- محمود ميگفت :
آقاحسين را همهی بچههاي گردان دوست داشتن وقتي به جمع آنها وارد ميشد مثل اين بود كه يكی از عزيزترين كسانشان به چ جمع آنها آمده دورش حلقه ميزدند و دست به گردنش ميآويختند و برخي او را غرق بوسه ميكردند وقتي براي بچه ها صحبت ميكرد.
🍃🇮🇷ادامه دارد...
🍃نویسنده رمان ؛ مرضیه شهلایی