🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
🌤بسماللهالقاصمالجبارین
🌤اللهم عجل لولیک الفرج
🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت
🌤جلد دوم از کرونا تا بهشت
🦋رمان امنیتی، انقلابی و عاشقانه
🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
🌤قسمت ۱۳۷ و ۱۳۸
انور:
_ببین هانیه الکمال ,من برای بوجود امدن بنیامین وساخت دستگاهی که بشود انسان را پرورش دهد سالها زحمت کشیدم والان که موقع به ثمر نشستن زحماتم است , اینطوری گرفتار شدم,من میدونم که این فلسطینیهای گرسنه وعقب مانده من را شناختند وبه حساب خودشان جنایتکار ترین فرد روی زمین راگرفته اند ومحال است که من از دست اینها جان سالم بدر ببرم,اما تو فرق میکنی,بگو تازه بامن اشنا شدی واز هیچ چیز خبرنداری,هرطور شده خودت را به بنیامین برسان,دستگاه های تنفس هرشش ساعت یکبار باید تنظیم شوند,تمام چیزهایی را که راجب بنیامین باید بدانی دریک دفترچه نوشتم ودر زیر زمین خانه مخفی کردم,از استعدادت استفاده کن وراهی برای نجات بنیامین پیدا کن
واشک از چشمانش سرازیرشد وادامه داد:
_اگر زنده ماند برایش مادری کن ویک لشکر بنیامین بساز.ما باید ومیتوانیم روی دست خدا بلند شویم وتمام دنیا را مسخر خودمان کنیم...
با خودم فکر کردم الان هم که بوی مرگ را حس کرده بازهم از اعتقادات کفرانه اش دست برنمیدارد,از طرفی وقتی به طرز بزرگ شدن وتربیتش فکر میکردم بهش حق میدادم که بالذاته شیطان پرست باشد. نزدیک تر بهش شدم وگفتم:
_نگران نباش ,اگر من نتوانم خودمان را نجات دهم,هانیه نیستم.
برقی داخل چشمهاش درخشید,باورش نمیشد پس گفت :
_چه طوری?
من:
_اینا ,جیبهای تورا خالی کردند ,از من راکه خالی نکردند,من همیشه عادت دارم یک سلاح سرد کوچلو همرام داشته باشم,الانم یک چاقو کوچک اما فوق العاده تیز داخل جیبم است ،درضمن هنرهای رزمی هم بلدم اگر بتونیم دستهامون را باز کنیم , وازغفلتشون استفاده کنیم من از پسشون برمیام.
انور بادستهای بسته اش جلوی مانتوم راچسپیدو گفت:
_ممنون...ممنون...اگه بتونی کاری کنی من همه ی دنیا رابه پات میریزم,
نقشه ای را که کشیده بودم برای انور گفتم وطوری گفتم تا صدایم داخل میکروفن واضح باشد وبچه های مبارز ,همراه نقشه ام پیش بروند.انور درحالی که از فرط خستگی وکتکهایی که خورده بود, نقش زمین میشد گفت:
_خوبه مامان ,خیلی خوبه...اگه مثل دفعه ی قبل که من را ازت جدا کردند وتوکاری نکردی,اینبار نجاتم بدهی ,نقشه ام را عوض میکنم,دیگه نمیکشمت... میبخشمت..... هرچی بخوای برات میگیرم ...
وباتکرار این حرفها چشماش اومد روی هم....باشنیدن حرفاش که بیشتر شبیهه هذیان بودند,خشکم زد....یعنی این شیطان خبیث,این مرتیکه ی عقده ای که من رابه جای مادرش میبینه قصد داشت انتقام مادرش راازمن بگیرد ومن رابکشه؟!! یعنی مادرش رابکشد؟؟؟....
انور روی زمین افتاد انگاری توخواب وبیداری بود,سعی کردم جلوش,چاقو را از جیبم دربیارم وبااحتیاط,شروع به بریدن بندهای دستم کردم.وقتی دستم ازاد شد ,دستهای
انور هم باز کردم,انور باچشمای نیمه باز تمام حرکاتم را زیر نظر داشت.حالا که هردومون دستهامون ازاد شده بود,کنارش نشستم وگفتم:
_حالا باید منتظر بشینیم ,تا بیان سراغمون، فقط حیف که نمیدونم کجای شهر هستیم وچند نفر مراقبمان هستند .
انور به زحمت سعی کرد بشینه وبه دیوار تکیه بدهد,خودش راکشید بالا ومثل یک بچه ی کوچک ناخن شصتش را شروع به مکیدن کرد وگفت:
_مامان دیگه تنهام نزار...
میدونستم که انور حال طبیعی نداره,معلومه که خیلی کمبود محبت داره وبااین حالش شاید بعد ازاینکه بهتر بشه یادش بیاد ,پس باید فیلم بازی میکردم،اما نمیدونستم به حال خودم گریه کنم یاخنده...تواوج جوانی ، این پیرمرد زشت وجانی من رابه چشم مادرش میبینه.....شاید این هم از الطاف خداست برای جاکردن من دردل این ابلیسان و رسوا کردن این یهودیان صهیونیست.
زمان خیلی دیرمیگذشت,از روزنه ی در که بیرون را نگاه میکردم به نظر میامد خارج شهر ویک جایی متروک زندانی شدیم,هیچ تحرکی اطراف اتاق دیده نمیشد .همینطور که هر چند ساعتی یک بار بیرون را نگاهی میانداختم ,متوجه شدم افتاب درحال غروب است که صدای ماشینی از بیرون امد.سریع به سمت انور رفتم وکتش را گرفتم وتکان دادم:
_استاد...استاد...بیدارشین,هوشیار شین...
انور چشماش راباز کرد وسریع یه نگاه به,اطراف کرد وگفت:
_هاااا چی شده؟من کجام؟
من:
_استاد....اسیر فلسطینیا شدیم ...یادته؟؟.. پاشو الان شب شده یکیشون اومد ,من میرم پشت در ,تا در راباز کرد بهش حمله میکنم وتو سعی کن حواسش را پرت کنی تا متوجه من نشه وغافلگیرش کنم.
پشت در کمین گرفتم تا صدای,قیژ در امد....
💞ادامه دارد ....
🦋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
🌤بسماللهالقاصمالجبارین
🌤اللهم عجل لولیک الفرج
🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت
🌤جلد دوم از کرونا تا بهشت
🦋رمان امنیتی، انقلابی و عاشقانه
🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
🌤قسمت ۱۳۹ و ۱۴۰
تا در باز شد ,محکم در راکوبیدم به طرف واونی که پشت در بود با صدای بلندی به بیرون از اتاق افتاد.سریع رفتم بیرون,هوا تاریک بود ,توتاریکی یه چی شکل شبح میدیدم که بهم اشاره میکرد.رفتم طرفش که گفت:
_خواهر مبارز خداقوت,حرفاتون را شنیدیم الان مثلا من رابزن لت وپارکن وماشین رابردار وببر,امیدوارم این پیرمرد جنایتکار دوباره فریب بخورد...برو ما هوات را داریم , خدا هم حواسش بهت هست.
باحالتی که وانمود میکردم نفس نفس میزنم خودم رابه انور رساندم ,این سوسک له شده مثل کرمی به دیوار چسپیده بود.کتش را گرفتم وبلندش کردم:
_زود باش استاد...یک نفر بود باچاقو حسابش را رسیدم,الان بیهوشه,تا به هوش نیامده یا کسی دیگه نرسیده باید فرارکنیم.
اسحاق انور باحالتی که انگار باورش نمیشد نگاهم کرد وگفت:
_تو اعجوبه ای هانیه....دنیا رابه پات میریزم, بریم ,بنیامین منتظر ماست.
ولخ لخ کنان درحالی که انگار یک پایش اسیب دیده بود ولنگ میزد ,حرکت کرد و با هم رفتیم طرف ماشین. نشستم پشتش, طبق گفته ی اون مبارز باید از,سمت راست میرفتیم,همه جا تاریک تاریک بود وهیچ نوری به چشم نمیامدبه نظرمیرسید در برهوتی گیرافتادیم.بالاخره بعداز تلاش بسیار رسیدیم اورشلیم واز انجا یک راست حرکت کردیم طرف تل اویو....نیمه شب بود که به تل اویو رسیدیم.جلوی خانه انور ایستادم وگفتم:
_خوب استاد ,میخوایین ببرمتان بیمارستان , اخه وضع ظاهریتون خوب نیست به نظرمیاد به شدت اسیب دیدین.
انور:
_نه نه بریم خانه,توخودت پزشکی ,زخم هام راببند,درضمن سر خودت هم شکسته....
آه تازه یاد زخم سرم افتادم,زخمی که یادگار روز ذبح پدر ومادرم بود,زخمی که التیام نیافته ودوباره دهن باز کرده بود.مصلحت ندیدم باحرفش مخالفت کنم,باهم پیاده شدیم
من:
_استاد,کلید نداریم.
انور نگاهی بهم کرد ودست خونینش را نشانم داد وگفت:
_کلیدخانه همیشه همراهم است,اثر انگشتم....
ازترس به خودم لرزیدم...نکنه,برم داخل خطرناک باشه؟بازم توکل کردم ووارد خانه شدیم.من باید کارهای بزرگتری انجام بدهم...وارد خانه شدیم,انور همینجور که لنگ لنگان قدم برمیداشت کتش را دراورد وپرت کرد رومبل وبدو خودش را به اتاق بنیامین رساند.ناگهان فریاد داد وبیدادش هوا رفت, به سرعت خودم رابه اتاق رساندم,بنیامین باصورتی که ازخفگی کبود شده بود بی رمق نگاهمان میکرد.انور دست به کار شد و تنظیمات دستگاه های تنفس را بررسی کرد وتغییر داد ,کم کم تنفس بنیامین بهتر شد, انور بنیامین را بغلش گرفت وبوسید ,انگارکه صدسال ازاوجدا بوده,باخودم فکرمیکردم, این کثافت پسری را که از زیر دستگاه به عمل اورده اینجور دوست دارد وحاضراست جانش را برایش بدهد اما بقیه ی ادمها را راحت از فرزندانشان جدا میکند, مثل عماد وهیچ احساس عذاب وجدان هم نداردیعنی اصلا بهش فکرنمیکند که عذاب وجدان بگیرد.انور یک چیزی,شیبه شیرخشک اما بارنگ سبزپسته ای را در اب حل کرد و بوسیله ی شیشه ی شیر به خورد بنیامین داد.دوباره بوسه ای ازش گرفت وروبه من کردوگفت:
_فردا پدر این فلسطینیها رادرمیاورم,به شرفم قسم عمادرابادستان بسته اینجا سلاخی میکنم وبنیامینم رانجات میدهم.
از لحنش احساس لرزشی وجودم راگرفت وباخود گفتم مگر شما وامثالتان شرفی دارید که به ان قسم بخورید.
من:
_استاد حالا بیاید دست ورویتان را بشورید تازخمهایتان را پانسمان کنم.
بعداز نیم ساعتی کل سروصورت ودستهای انور باندپیچی شد وبااشاره به قفسه ای که حاوی بطریهای مشروب بود,درخواست نوشیدنی کرد ودرهمین حین گفت:
_درست است که یهود راه ورسم درست زیستن وسلامتی راازتعالیم اسلام دراورده وعمل میکند اما یک یهودی محال است مشروب را کناربگذارد...تمام خستگی ودرد وکوفتگی بدنم را با نوشیدنهمین , فراموش میکنم.
واقعا احساس ترس وجودم رافراگرفت , باخودم میگفتم نکند مشروب بخورد واز حال خودخارج شود وفکر کند من مادرشم وکلکم رابکند ,درهمین هنگام صدای دستگاه تنفس از اتاق بنیامین که اژیر میکشید بلند شد.سریع خودمان رابه اتاق رساندیم,بنیامین بیچاره این مخلوق اسحاق انور مانند مارمولکی سیاه وخشک شده بود....باخود گفتم اینهم پایان معجزه ات اسحاق انورررر...انور با دیدن بنیامین با آن حال از خودبیخود شده بودبه زمین وزمان فحش میداد,من از ترسم عقب عقب اومدم توهال اونم اومد دنبالم وهرچی که سرراهش به دستش میرسید میشکست وحرف رکیک میزد.به هال رسیدیم به سمت قفسه مشروبها رفت ویه شیشه برداشت ,رفت رومبل نشست, دستش رابرد زیر صندلی ودکمه ای را فشار داد دید که من خشکم زده ونگاهش میکنم, شیشه مشروب دستش راپرتاب کرد طرفم و...
💞ادامه دارد ....
☘️نوجوان☘️
*🟣 راهکار برای آماده کردن فرزندان برای ورود به فضای مجازی🟣*
🌹🌹🌹🌹باید خود والدین الگوی مناسبی برای فرزندان باشند و در استفاده کردن از این فضا باید حد تعادل را رعایت کنند و دایم گوشی در دستشان نباشد
🌹🌹🌹🌹استفاده تدریجی را آموزش بدهیم خود این آموزش باعث میشود که نوجوان ما مدیریت زمان و خود کنترلی را یاد بگیرد
🌹🌹🌹🌹خود والدین گاهی لازم هست استفاده های صحیح که از این فضا میکنن را نشان فرزندان خود بدهند تا بدانند که از این فضا میشود بهترین استفاده ها رو کرد
🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
❤️✨❤️
✍درمانگران به زوجها توصیه میکنند که برای عاشق ماندن در تمام طول زندگی
👌گوش شنوای خوبی برای شریک زندگیشان باشند
👈 به طور جدی از هم سوال بپرسند
❣ پاسخ بدهند
❣ قدردان هم باشند
❣جذاب بمانند
❣به لحاظ فکری رشد کنند
❣شریک زندگی خود را در آغوش بگیرند
🙏به حریم خصوصی او احترام بگذارند
✅صادق و قابل اعتماد باشند
✍آنچه نیاز دارند را به همسرشان بگویند
❣کاستیهای او را قبول کنند
🙏 به او احترام بگذارند
‼️هرگز او را تهدید به رفتن و تنها گذاشتناش نکنند
❌ تصور نکنند که رابطهشان برای همیشه دوام خواهد داشت
⏪ و درون رابطهشان عنصر تنوع را پرورش دهند
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
❤️✨❤️
💛سیاست خانومانه💛
💋 خانمی از نیازهای مهم شوهرتون، نیاز به "دیده شدن" هستش
👌🏻اصلا اینکه اینقدر تاکید میکنیم که از شوهرتون واسه حتی کوچیک ترین کارهاش تشکر کنید،برمیگرده به همین نیاز به "دیده شدن"(👈 تشکر یعنی من کار مثبت تو را دیدم)
🚘مثلا وقتی شوهرتون ماشینو شسته همینجوری بی تفاوت نرید سوار بشید؛بلکه یه چیزی بگید که نشون بده کار و زحمتشو دیدید:
😘-ماشین چقدر برق میزنه از بس تمیز شده...
👱یا وقتی شوهرتون شیو کرده:
-اوه چقدر خوشگل شدی
✂️یا وقتی از آرایشگاه برگشته:
-چقدر این مدل مو بهت میاد...
👕👖وقتی آماده شده بره بیرون:
بابا خوشتیپ...
این پیرهن و شلوارت چقدر باهم ست هستن...
🍊🍎یا وقتی خرید کرده:
-چقدر این انار ها شیرین و آبدارن...
و خیلی چیزهای دیگه...😊
✍ ببین تا دیده شوی
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#همسرانه
گاهی زوجها،«دوستت دارم»رابه شکلهای مختلفی بیان میکنند مثلا
استراحت کن
لباس گرم بپوش
وایساکمکت کنم
مراقب خودت باش و...
دراین جمله ها راضی نهفته است راز زیبای "دوسـتت دارم"
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند❤
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🌿🌾🍁🍒🌱🌱⚘ اگر پشت سر یک زن ، بد شنیدید؛ بدانید دو حالت دارد : اگر مرد است بی شک توانایی به دست آوردن اورانداشته است اگر زن است بدانید توانایی رقابت با اورا نداشته ...! ``````🌿🌾🍁🍁🌱🌱 اگر از همون ابتدای زندگی مشترک مسئولیتها و وظایفتون رو تعیین و تقسیم نکنید تا پایان عمر باید با آشفتگی،انتظارات برآورده نشده و تنش زندگی کنید. ` 🌿🌾🍁🍒🌱🌱 #روانشناسی اگر هنوز «ما» نشده ايد با امنیت خداحافظی کنید انسان زمانی تصمیم به ازدواج می گیرد که به اصطلاح بزرگ شده باشد. معیار بزرگ شدن فقط تاریخ تولد نیست و یکی از شاخص های رسیدن به بلوغ عقلانی و روانی، خداحافظی با «من» است. وقتی فردی ازدواج می کند اما با شریک زندگی اش «ما» نمی شود، همین علت آغاز تنش ها در زندگی مشترک خواهد بود چرا که در این صورت نوع رابطه میان آن ها، رابطه قلدر-قربانی خواهد بود که خودشان و فرزندان شان در این رابطه صدمههای زیادی خواهند دید و به اصطلاح قربانی خواهند شد. ````````````` 🌿🌾🍁🍁🌱🌱 🅾️اعتیاد عاطفی .... ⭕️از نظر روانشناسان اعتیاد عاطفي چيزي شبيه اعتياد به موادمخدر يا اعتقاد به مشروبات الكلي است كه شخص فقط به حكم نياز به طرف او جذب ميشود. ⭕️پس فقر معنوي در عاشق باعث ميشود كه به شدت به معشوق وابسته شده و در خيلي از موارد آويزان او شود. ⭕️اگر به دلايلي رابطهاش قطع يا تضعيف شود معتاد عاطفي دچار چالشهاي شديدي ميشود و همانند معتادي كه او را از مصرف موادمخدر منع كردهاند، در تب و تاب ميافتد. ⭕️ولی نکته بسیار مهم این است که عاشق واقعي نه كسي را استعمار ميكند و نه مستعمره كسي ميشود. ⭕️کسي كه استقلال راي و نظر دارد، نه ملك مطلق كسي ميشود و نه احساس مالكيت بر ديگري دارد. ⭕️اغلب كساني كه مايلند مستعمره نفرتانگيز ديگران بشوند بايد در تفكر خود تجديدنظر كرده و تلاش نمايند تا دوباره هويت انساني را بدست اورد.... ☘🌿🍁🍒⚘🌱🌾 🎀سیاست های زنانه🎀👠 #سیاست_های_زنانه یکی ازسیاست های من اینه که هر وقت از شوهرم دلخورم که باعث آزارم میشه یا از خونوادش ناراحتم ، 👈سعی میکنم اغلب به جای گله و جار و جنجال یه یادداشت برای خودم به صورت درد ودل توش 👈 #ای_کاش... 👈 #آرزومه 👈 #دوست_داشتم
به کار میبرم
و حسابی حرف دلمو مینویسم و میزارم جایی که شوهرم بتونه پیداش کنه و بخونه.
💙 من با مهارت این کار و انجام میدم طوری که تا ألانم نفهمیده که عمدیه و گمان میکنه برای دل خودم نوشتم.
خیلی هم تأثیر داشته.
بدون دلخوری و به مرور متوجه تفاوت ها میشم.اینجوری هم تو ذهنش زن صبوری هستم هم از جر و بحث جلوگیری میکنم هم جبهه گیری نمیکنه...
🌿🌾🍁🍁🌱⚘⚘
اگر مدام به این فکر میکنید که قرار است مورد بیوفایی و #خیانت همسر یا عشق خود قرار بگیرید
در واقع دارید کارت دعوتی برای این موضوع به #خلقت هستی می فرستید
نگرانی وترس از خیانت شما را به این مسیر هدایت میکند
واگر شدت این #ارتعاش را بیشتر کنید بیشتر به موضوع نزدیک می شوید.
مثلا شما در حال تماشای تلوزیون هستید وصحنه ای از #خیانت میبینید ذهن ناخودآگاه به سمت اندیشه قبلی شما میرود "نکند همسرم به من #خیانت کند"
و وقتی این بارها وبارها در ذهنتان پرسیده شود
یا رابطه شما دچار #مشکلات بسیار میشود
یا خودِ خیانت را جذب خواهید کرد!
همیشه سعی کنیم #مثبت بیاندیشیم
#دکتر_احمد_حلت
🍃🌸
📌خواهر شوهر خوب
همسر برادر شما در خانوادہ شما حکم میھمان دارد. چه در حضور و چه در غیابش به او #خیانت نکنید
👈خیانت به همسر برادر، شامل هرگونه ضربه زدن به #موقعیت او نزد برادر تان می شود.
اگر بین برادر تان و همسرش اختلافی پیش آمد و از شما کمک خواست، نه تنها #بی_طرف بودن را حفظ کنید، بلکه گمان کنید بین خواهر و شوهر خواهرتان به قضاوت نشسته اید
🔺به برادرتان این فرصت را ندهید که از همسرش نزد شما #بدگویی کند. حتما همین چیزها را برای #خودتان نمی پسندید. پس خواهر مهربانی برای همسر برادرتان باشید..
🌿🌾🍁🍒⚘🌱
#فرصت_ها_را_محدود_سازید
خیانت و داشتن روابط نامشروع، مسئلهای است که در اصل با قدرت و رضایت ما از روابط فعلیمان ارتباط دارد، پس بهتر است پیش از سرزنش شرایط و افراد به آن نگاهی بیندازیم، اما در جایگاه دوم، فرصت، یک مقصر مساعدت کننده است. خیانت و داشتن روابط نامشروع معلول یک فرصت هستند. سفر با یک همکار، تا دیروقت در مهمانیها بودن بدون حضور همسر، گذراندن زمانهای تن
هایی بسیار، و......
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
💚سیاست_همسرداری💚
هر وقت رابطه تون نیاز به تغییر داشت؛
_ تیر و تخته ها رو جابجا کنین
_ رستوران همیش تاگی تون رو عوض کنین
_ به جای پیغام پسغام دادن، تلفن بزنین
_ بجای عزیزم بگید، گلم
_ دکوراسیون رابطه تون رو عوض کنین
اما طرفتون رو عوض نکنین،
عشقتان را از حالتی به حالت دیگر تغییر بدید
نه از آدمی به آدم دیگه.
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
☘🌿🌾🍁🍒⚘🌱 #سیاستهای_همسرداری در زندگی دو نفره و در بین خانوادهی خود و خانوادهی همسرتان و در بین دوستان رعایت این نکات(👇) الزامیست! 👈 از شوخیهای بیمورد بپرهیزید. 👈 با احترام با همسرتان صحبت کنید. 👈 از کلمات محبتآمیز و محترمانه برای صدا زدن همسرتان استفاده کنید. 👈 اگر اشتباهی از همسرتان سر زد در مقابل دیگران هیچ عکس العملی نشان ندهید☘🌿🌾🍁🍁⚘🌱 💫چیکار کنم شوهرم مطابق خواسته ی من عمل کنه⁉️ خانم های عزیز توجه کنید 👇 برای اینکه #مردتون رو مطابق بعضی خواسته هاتون عادت بدین اول باید خواسته هاتون رو به صورت #نیاز و با #ناز ازش بخواین ؛ نه به صورت #امر و تکلیف 👈اگر انجام داد کلی #تشکر کنید تا برای انجام دوباره ی اون تشویق بشه و این طور تبدیل به یک #عادت میشه براش 👈اما اگه خواسته ی شما رو انجام نداد مثلا گفتید اومدنی ماست بخر نخرید اصلا #سرزنشش نکنید، چند روز بعد دوباره با حالت #نیاز خواستتون رو بگید کلا مردا باید فقط #تشویق بشن 👈سرزنش و غیره نتیجه عکس میده ` 🍀🌿🍁🍒⚘🌱 💚روانشناسی💚 ☑️مردان لذت بردن همسرخودرا دوست دارند،خوشحالی وشادابی یک زن برای همسرش بسیاربااهمیت است. 👈خودت میتونی کاری کنی که خوشبختی را به خودت هدیه بدی فقط وفقط خودت https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae 🍃❤🍃❤️ 🥰بانوی_من 🔰چـــطوری خواســـــته ام رو بگم!؟ ⚠️کلمه های مثل «تو» و «چرا» آقایون را وارد وضعیت تدافعی میکنه مردها طبیعتا دوست دارن رقابت کنند پس وقتی شما این حس را با بعضی از کلمات به همسرتون میدید، یعنی اونو به چالش میکشید که باهاتون مبارزه کنه. بهتره شکایت هاتون را به درخواست تبدیل کنید ⚠️مثلا اول جمله هاتون را با «دوستت دارم وقتی که ....» «خیلی خوشحال میشم وقتی که....» شروع کنید. ⚠️وقتی از ادبیات مناسب استفاده میکنید باعث میشه شوهرتون خواه ناخواه به حرفتون گوش کنه مهارت کلامی خیلی خیلی مهمه، تو رشد این مهارت کوشا باشید. https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae *آقایون بخونن* ❤️🍃 *وقتی به برخی از آقایون میگیم چرا به همسرتون نمیگید که دوستت دارم ؟* جواب میدن : من که صبح تا شب کار می کنم ، یا هر کاری می کنم برای همسرمه ، این یعنی همون دوستت دارم ... اگرچه این حرف در حوزه #رفتار صحیح است اما حوزه کلام را نباید فراموش کنید چون خانم ها میخواهند که بشنوند. 💍❣💍❣ ❣ https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae 🥀برخورد مناسب با #خانواده_همسر🥀 ❌هرگز نباید مسائل مالی تان را با آنها درمیان بگذارید 🔺هرگز نباید بدگویی #همسرتان را نزد خانواده اش بکنید و #مهمتر از همه اینکه؛ 🔺نباید از #اختلافاتی که داشته اید پیش خانواده همسرتان حرف بزنید 🥀🥀🥀🥀🥀 https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae 🍃مادرشوهرتان 🍃 👌🏻نکاتی برای بهتر شدن رابطه عروس و مادرشوهر 🌸هنگامی که مادرشوهرتان با منزل شما #تماس میگیرد و با پسرش صحبت میکند شما بهطور داوطلبانه با او #صحبت کنید و ابراز محبت و دلتنگی کنید 🍃ماهی یکبار یا چندبار #غذای سادهای تهیه کنید و از همسرتان بخواهید که شما را به #منزل مادرش ببرد و دور هم غذا بخورید 🌸حتی میتوانید بعضی وقتها تنها یا همراه بچهها سرزده و #بدون_حضور_همسرتان به منزل مادرشوهرتان بروید 🥰🥰🥰🥰🥰 https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae ❤️✨❤️ 💛همسرداری💛 👈اگه میخوای ی زندگی آروم و لذت بخش داشته باشی و همسرت رو از دست ندی ، چند تا نکته رو رعایت کن 👇 1- به همسرت اقتدار بده و مثل پادشاه باهاش رفتار کن تا بعد از چند مدت مثل ملکه زندگی کنی 2- در خلوت و در حضور دیگران بهش احترام بذار🙏 ❤️✨❤️ https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae *حق الناس در منزل* استادفاطمےنیا میگویند: علت خیلی ازمشکلاتی که مادرخانه هایمان داریم ازقبیل:درگیریها،بداخلاقیها، عصبانیتها،بیحوصلگی ها،غرغرها،دلشکستنهاو ... این است که فرشته هادرخانه مانیستند درخانه مان پرنمیزنند وذکرنمیگویند خانه ای که درآن پرازفرشته باشد میشودخودخودبهشت.
پرازلطف وصفاوشادی ویادخدا
حالاچیکارکنیم که فرشته هامهمون خانه مابشوند؟وچه کارهایی نکنیم که فرشته هارا پرندهیم؟
1-حدیث کسا زیادبخوانیم.
2-سعی کنیم نمازهاتاجای ممکن اول وقت باشد
3-نمازقضاداشتن اثرخیلی بدی دارد
4-چیزنجس درخانه نگه نداریم. همه جای خانه همیشه پاک باشد
5-درخانه دادوفریادنزنیم.حتی باصدای بلندهم حرف نزنیم
فرشته هاازخانه ایی که درآن باصدای بلندصحبت بشه میروند
6-حرف زشت وغیبت ودروغ وتمسخرواینهاهم که مشخصه
7-سعی کنیم طهارت چشم وگوش وزبان وشکم خودراتاجای ممکن درخانه حفظ کنیم.
8-وقتی واردخونه میشیم باصدای واضح سلام کنیم. حتی اگرهیچکس نیست.
🌷چهارذکرقرآنی آرامشبخش که درزندگیت معجزه هامیکند:
1- *حسبناالله ونعم الوکیل* (برای وقتهایی که ترس واضطراب داری)
2- *لاإله إلاأنت سبحانک إنی کنت من الظالمین* (وقتی خیلی ناراحتی ودلت گرفته)
3- *افوض أمری إلی الله إن ألله بصیربالعباد*(برای وقتهایی که میخوای خدا مکروحیله دیگران رادرحق توخنثی کند)
4- *ماشاالله لاحول ولاقوه إلابالله* (برای وقتهایی که طالب زیبایی دردنیاهستی)
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🎀سیاست های زنانه🎀
بانو !
کسی که در خیابان
میان آن همه عروسکِ رنگارنگِ عمومی
نگاهش را کنترل می کند! 😊
🌷 حق دارد در منزل
یک عدد عروس مهربان زیبارو
داشته باشد 🌷
👈 با اهمیت دادن به خود،
این حق را از همسرمان نگیریم ...
💞🌺💞
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🎀سیاست های زنانه🎀
🍃رازهای_همسرداری🍃
👌🏻اگر احساس میکنید، کسی که با او هستید درکتان نمی کند یا احساساتتان را نمیفهمد و به نیازهایتان پاسخ نمیدهد، حرف هایتان را #مخفی نکنید.
🔹 نیازها و هیجان های خود را با او در میان بگذارید، شاید باز هم پاسخ مناسبی ندهد و بی تفاوت باشد، اما حداقل شما اطمینان حاصل میکنید که پیش داوری نکرده اید و به طور #واضح و روشن خواسته هایتان را با او درمیان گذاشته اید،
و اینگونه راحت تر می توانید در مورد رابطه تان تصمیم بگیرید...
👈🏻 این گونه رفتار کردن بهتر از انتظار برای فهمیده شدن و رنج کشیدن است.
👌🏻یادتان باشد حتی #صمیمی ترین دوست و یا همسرتان هم ممکن است از آنچه در ذهن شما می گذرد #آگاه نباشد
.💞💚💞💚
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🤔پسری ازمادرش پرسید :
چگونه می توانم برای خودم زنی لایق پیدا کنم ❓
🥰مادر پاسخ داد:
نگران پیدا کردن زن لایق نباش،
روی مردی لایق شدن تمرکز کن.👌🏻👌🏻
حکایت خیلی از ماهاست که هنوز آدم لایقی نشدیم دنبال همسر خوب و لایق میگردیم...
همون آدمی باش که از همسرت توقع داری و همون آدمی باش که دوست داری ، همسرت باشه ..
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
#همسرداری
قانون " #دددد " رو فراموش نکنین:
یعنی چی ؟؟ یعنی اینکه 👇
"داغ دعواتونو به دل دیگران بزارین" 😊
❌خانما وآقایون تو خونه هر بحث و دعوایی با همسرتون داشتین تو جمع بروز ندین.❤️❤️
🌹🌹
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤 🌤بسماللهالقاصمالجبارین 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت 🌤جل
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
🌤بسماللهالقاصمالجبارین
🌤اللهم عجل لولیک الفرج
🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت
🌤جلد دوم از کرونا تا بهشت
🦋رمان امنیتی، انقلابی و عاشقانه
🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
🌤قسمت ۱۴۱ و ۱۴۲
انور با صدای بلند فریاد زد:
_چرا مثل بز من رانگاه میکنه,در رابازکردم تا بهت اسیبی نرساندم فلنگ راببند.
بااین حرف انور از خدا خواسته به سمت در یورش بردم،خودم را به خیابان رساندم و در را بستم ونفس عمیقی کشیدم.
سریع به طرف پایین خانه حرکت کردم تا ازاین خانه ی شیطان دور شوم,خیابانخلوت بود,سرعتم راتندتر کردم.صدمتری که رفتم, احساس کردم کسی دنبالم است برگشتم پشت سرم رانگاه کنم...آه این که علیست...
اینقد شوکه بودم که خودم را انداختم در اغوشش وزار زدم. علی همینطور که دستانش را دور کمرم حلقه کرده بود داخل کوچهای شد که ماشینمان را درانجا دیدم.
سوار ماشین شدیم.دست علی راچسپیدم, انگار این تنها مأمن امن دنیاست ,هرچه زبان را دردهانم میچرخاندم قدرت حرف زدن نداشتم.
علی یک بطری اب باز کرد وبه دهانم گذاشت وگفت :
_بخور عزیزم نمیخواد چیزی بگی...همه چی راشنیدم,از وقتی رسیدین تل اویو، اینجا , پشت درخانه منتظر بودم,میترسیدم آسیبی بهت بزنه...
رسیدم خانه...یه دوش گرفتم وبااحساس وجود علی درکنارم به خوابی ارام رفتم. فرداش نتونستم دانشگاه برم اما علی, دانشگاه شیعه شناسیش را رفت واینبار خبرهای دیگه ای میاورد.
نهار را آماده بود که صدای در هاکی از امدن مرد خانهام بود, بلندشد.
من:
_سلام اقااا
علی:
_سلام بربانوی زیبای خانه ام،انشاالله رفع کسالت وخستگی شده باشد...به به عجب عطر غذایی پیچیده....مرا از خودبیخود نمودی بانوووو
باشوخی وخنده نهار راخوردیم ,اما ذهنم درگیربود.
من :
_علی معلوم تودانشگاه چه خبر بوده,انور ایا رفته سرکلاس؟ به من زنگ نزد منم جراتم نمیشه بهش زنگ بزنم،علی ذهنم خیلی مشغوله, نمیدونم اخر وعاقبتمان چی میشه, کاش همون دیروز مبارزین فلسطینی کلک انور را کنده بودند وراحت شده بودیم والان, انور بامعجزه اش,بنیامین توحیاط خلوت جهنم داشتند چای جهنمی میخوردند....
علی:
_ذهنت را درگیر نکن،تمام تلاش ما این بوده که توبه انور نزدیک بشی وسراز کار وجنایاتش دربیاری,اگه میکشتنش کلا کارها واهدافمان به هم میریخت وشاید دیگه کسی از مسلمانهای نفوذی نمیتوانست به عمق خانه عنکبوت نزدیک بشه واونا را رسوا کنه,تا حالاش هم خیلی اطلاعات ازش کشیدی بیرون ,سلماجووونم,حالا برای اینکه یه کم از,فکر انور در بیای ,برات میگم تو دانشگاه ما چه خبربود.
من:
_چه خبر؟؟حتما دوباره روایات ائمه مارا شخم زدن وچیز جدیدی دراوردن؟
علی:
_این که کار همیشگیشان است اما امروز, متوجه شدم,اسراییل از تمام شیعیان دنیا که میترسه هیچ ,ایران🇮🇷 یه رتبه خاص داره براش,مثل سگگگ از ایران وحشت داره ومعتقد هست اونچه که درکتابشون و تعلیمات تلمود اومده، درباره ی دشمن یهود که بدستش یهود به هلاکت میرسه واز بین میره ,همه شان معتقدند اون دشمن فقط ایرانه ومیخوان دست پیش بگیرن تا پس نیوفتند ,یعنی قبل ازاینکه ایران وایرانیا اونا رانابود کنن,این جنایتکاران میخوان ایران را نابود کنند ورفتن کنکاش کردند که ایران را بعداز جنگ وتهاجم فرهنگی وتحریمهای فراوان که به گرده اش وارد اوردند وهیچ تزلزلی دراین کشور عزیز ایجادنشده،چند چیز,سرپانگهداشته،یکیش اعتقادات مردمش وروحیه ی شهادت طلبی شان هست وعلی الخصوص تحکیم این روحیه باعزاداریهای #محرم وامام حسین ع است,یکی اعتقاد به مهدویت وحکومت جهانی الله وازهمه مهم تر اعتقاد به #ولایت_فقیه وداشتن رهبری باهوش که تمام حیله های دشمن را سریع شناسایی میکند وبه مردمش میگه وحیله ونقشه های اینا را درنطفه خفه میکنه.
علی یک لیوان اب خورد وادامه داد:
علی یک لیوان اب خورد وادامه داد:
_سلما,باورت نمیشه چه نقشه هایی کشیدن برای ایران,از همه طرف بهش حمله میکنن,جوانانشون را درگیر فضاهای مجازی ومخرب میکنند که هزینه ی این فضاها مستقیم به جیب همین یهودیای صهیونیست میریزه,ازطرفی از هرحیله ای استفاده میکنند تا ابهت رهبرشان رابین مردم خوردکنند وهر حرف دروغ وجنایتی را به رهبر ایران میچسپانند تابه خیال خودشون مردم ایران را خام کنند وبه دست مردم ,رهبرشان را ازبین ببرند,راستیسلما... حاج قاسم که یادت هست,این یهودیهای صهیونیست خیلی خیلی,ازش میترسند وهرکدومشان باشنیدن نام این سردار ,بی شک از ترس خودشون راخیس میکنند,تاحالا چندین بار قصد جان این مردخدا راکردند که ناکام موندن,میگن اگه سردار را بکشیم یکی از بازوهای رهبرایران را قطع کردیم ,اخه سردار درخط ولایت است وولایت عاشق سردار...اما سلما اینا بااینهمه کلاس ودرسی که برای شیعه شناسی راه انداختند هنوز شیعیان را خوب نشناختند.نمیدونن که اگه سردار راشهید کنن ,هزاران سردار از خون پاکش پامیگیرند واونموقع کلک اسراییل کنده است.
💞ادامه دارد ....