🌸🌸🌸🌸🌸
بگرد نگاه کن
پارت167
هلما خانم وقتی فهمید چه رکبی خورده کوتاه آمد و رو به من گفت:
–آره من اون روز اونجوری گفتم چون حدس زدم رابطهایی بین شما و علی هست. نخواستم این ارتباط قویتر بشه.
ساره پوزخندی زد.
–ولی موفق نشدی، اگر این شوهر آیندهی شما بیچاره رو چاقو نزده بود الان مجلس خواستگاری بود.
چپ چپ به ساره نگاه کردم.
–چیه بابا، این خودش نمیخواد سر به تن امیرزاده باشه.
هلما سرش را به نشانه تایید تکان داد.
–آره راست میگه، به خاطر این که من تو اون زندگی اونقدر اذیت شدم که به خاطر فشار عصبی موهام سکهایی ریخت.
ساره دستش را روی دستش زد.
–عه، مگه چیکار میکرد؟ اینجوری باشه که این دوست منم بدبخت میشه که.
هلما شانهایی بالا انداخت.
–دوستت وقتی به هم نوع خودش رحم نداره، هر بلایی سرش بیاد حقشه.
با تعجب به ساره نگاه کردم.
–چه ربطی داره؟
ساره گفت:
–یعنی هیچ کس نباید با مردایی که جدا شدن ازدواج کنه تا هوای هم نوع خودش رو داشته باشه؟
هلما گفت:
–اگه اینطور بشه دیگه هیچ مردی...
حرفش را بریدم.
–حرفهای روشنفکری میزنید، حرفهاتون شبیه این مکتبهای...
اخم کرد.
–مهم نیست حرفم مال کجاست، مهم اینه که درسته.
ساره حرف را عوض کرد.
–حالا بگو دلیل طلاقتون چی بود. رفیق باز و دودی مودی بود؟
هلما نوچی کرد.
–خب پس چی؟ نکنه دست بزن داشته، یا دنبال این و اون بوده. یا علافالدوله بوده؟
هلما نگاهی به ساره انداخت.
–نه بابا توام،مشکل ما این چیزا نبود.
بلند شدم و یک فنجان چای برایش آوردم.
–اگر خصوصیه نیازی نیست بگید.
انگشتهایش را دور فنجان حلقه کرد.
–اون خیلی بی مسئولیت بود. البته چند ماه اول زندگیمون اینجوری نبودا، کم کم کلا بیخیال همه چی شد. خرید خونه انجام نمیداد و مینداخت رو دوش من.
از سرکار میومد میگرفت میخوابید.
میگفت اگر خریدی داری خودت برو انجام بده، اگرم سختته بگو برادرم داره میاد میخره،
آخه من و جاریم تو ساختمون مادرشوهرم زندگی میکردیم.
از سرکار که میومد یه روزایی میرفت مینشست خونهی مادرش تا وقت شام بالا نمیومد.
انگار خونه رستورانه منم پیش خدمت. میومد شام میخورد و میرفت میخوابید.
منم وقتی دیدم اینجوریه از روی لج بازی دیگه غذا نمیپختم، میگفتم همونجا شامتم بخور و بخواب. اونم گاهی از لج من همون کار رو میکرد. مادرشم اصلا یه کلمه نمیگفت پاشو برو بالا مگه تو زن و زندگی نداری امدی اینجا.
ساره پرسید:
–آخه سر چی؟ از روز اول اینجوری بود؟
–از بس دیکتاتور بود. همش میگفت بشین خونه، اجازه نمیداد من دنبال علایقم برم، حتی یه کلاس رفتن رو ممنوع...
ساره وسط حرفش پرید.
–درس میخوندی؟
–نه از این کلاسهای عرفانی و این چیزا میرفتم، یعنی الانم میرم. البته الان دیگه مربی شدم. آموزش میدم.
ساره لبخند زد.
–باریکلا، حالا اون کلاسها چی هستن؟
–یه کم توضیح میخواد اگر خواستی بعدا برات توضیح میدم. البته قبل از این کلاسها یوگا میرفتم.
پرسیدم.
–آقای امیرزاده چرا از این چیزا خوشش نمیومد؟
دهانش را به یک طرف جمع کرد.
–کلا بیشترین مشکلمون همین کلاس رفتن من بود. من هر کاری میکردم باهاش مخالفت میکرد.
–چرا؟
–میگفت این کلاسها رو ول کن بشین سر زندگیت.
ساره پرسید:
–شاید واسه شهریهاش گفته.
–نه بابا دست و دلباز بود. میگفت یوگا.....
سرم را تکان دادم.
–البته منم یه مقاله در مورد یوگا خوندم که میگفت یه جور آیین پرستشه، اما نه پرستش خدا،
هلما با اخم گفت:
–ولی یوگا واقعا به آدم آرامش میده.
–اهوم، اونجام اینو نوشته بود ولی گفته بود آرامشش مقطعیه، یه چیزی که برام خیلی جالب بود نوشته بود یوگا انسان محوره، نه خدا محور و این که از هزاران سال قبل یوگا وجود داشته، یعنی زمانهایی که مردم چیزایی غیر خدا میپرستیدن.
–هر چی که هست من ازش انرژی میگرفتم.
شانهایی بالا انداختم.
–خب انرژی که آدمها از خیلی چیزا ممکنه بگیرن. به قول خواهرم باید دید تهش به کجا وصله، البته تو اون مقاله اینم نوشته بود که بعضیها دچار تلقین هم میشن.
ساره دوباره حرف را عوض کرد.
–پس یعنی با این که شوهرت مخالف بود تو کلاست رو میرفتی؟
–آره بابا، هر وقتم مقاومت میکرد و نمیزاشت دو سه روز به خاطرش گریه میکردم خسته میشد میگفت برو.
پوزخندی زدم.
–یعنی دلیل طلاقتون رفت و آمد تو این جور جاها بود؟
–آره، از همون دوران نامزدی شروع شد. خانوادم گفتن بری سر خونه و زندگیت درست میشه، بعدها از طریق همین کلاسها فهمیدم ما هم فاز هم نبودیم، از بس درخواستهام رو با گریه پیش برده بودم خسته بودم.
ساره نگاهم کرد.
–میدونستی با گریهی این مدلی زنا یه بویی ازشون ساطح میشه که مردا ازشون بدشون میاد.
خندیدم.
هلما نگاهی به فنجان چاییاش انداخت.
–پس واسه همین با گریه زودی به حرفم گوش میکرد؟ اون حتی حوصله نداشت به حرفهام گوش کنه منم برای این که خودش و خانوادش رو حرص بدم گاهی تلافی میکردم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#پارت_هدیه
بگرد نگاه کن
پارت168
هلما گفت:
–خلاصه از این ازدواج خیر نمیبینی، چون انرژی منفی من همیشه پشت زندگیشه، کلا خانوادشم یه جوری هستن که یه ذره بهشون رو بدی سوارت میشن. دیگه اون اواخر چون اون میرفت خونه مادرش منم بعد از کلاسام مستقیم میرفتم خونه مادرم و آخر شب میومدم. گاهی وقتا هم کلا نمیومدم.
ساره دست به کمر شد.
–پس اونوقت مادر شما نمیگفت دخترم مگه تو شوهر و زندگی نداری؟
–مادرم میدونست اونا چقدر من رو حرص میدن، خودش میگفت بیا اینجا که کمتر حرص بخوری.
بیتفاوت گفتم:
–به نظر من که انرژی و این حرفها خرافاته، هر کسی خودش زندگیش رو میسازه. به قول مادرم تو زندگی همه چی دست زن خونس به جز موارد استثنا، من خودم تو دورانی که مدرسه میرفتم بعضی از دوستام حتی نفرینم میکردن که تو چرا همیشه برای درس جواب دادن آمادهایی، ولی هیچ اتفاقی برام نمیوفتاد. به نظرم این انرژی منفی به طرف خودشون برمیگشت، چون حرفشون زور گویی بود.
–یه روزی به حرف من میرسی، اون اونقدر سرسخته که من نتونستم حتی یکی از چیزایی که تو کلاس آموزش دیدم بهش یاد بدم. ما گاهی از این جور آدما تو کلاس داریم، استاد همیشه میگه واسه اینجور آدمها وقت نزارین.
با اخم نگاهش کردم.
–ولی من مطمئنم امیر زاده اگرم سرسخته دلیلی داشته.
ساره پرسید:
–چطوری باهاش آشنا شدید؟ از اول متوجهی این اخلاقاش نشدی؟
ماسکش را پایین کشید و پوفی کرد.
–ما با هم تو یه محل بودیم. مادرامون با هم مسجد میرفتن و میومدن،
–یعنی سنتی ازدواج کردید؟
سنتی نمیشه گفت، منم قبلا بارها دیده بودمش و ازش خوشم امده بود. چند بارم با هم حرف زده بودیم.
از حرفش حسادت در من شعله ور شد.
ساره پرسید:
–خب پس به هم علاقه داشتید؟ پس بعدش یهو این همه اختلاف از کجا درآمد؟
هلما نگاهش را روی صورتم سر داد.
–اون یه جورایی من رو وابستهی خودش کرد.
من همیشه بهش میگفتم هیچ وقت نمیبخشمت که با تلفنها و محبتهات اونقدر من رو وابستهی خودت کردی که عقلم از کار افتاد و احساسی تصمیم گرفتم. حالا خوب شد قبل از این که بچهایی داشته باشیم با این گروهها آشنا شدم و اونا من رو متوجهی فرقهامون کردن.
ساره پوزخندی زد.
–من یه بار تو دعوامون به شوهرم این حرف وابسته کردن رو زدم خندید و گفت چرا به خودت توهین میکنی.
گفتم واسه چی ؟
گفت این حرفت یعنی این که تو از خودت هیچ عقل و اختیاری نداری، مثل یه بچه میمونی که هر کسی از راه برسه میتونه گولت بزنه و با دوتا حرف و قربون صدقه خام میشی.
گفت واسه خودت ارزش قائل باش.
ابروهایم بالا رفت.
–شوهر تو همچین حرفی زده؟
–آره بابا، گاهی یه حرفهایی میزنه که میمونی.
هلما نگاهش را چرخاند.
–به نظر من که شوهرت خواسته خودش رو کنار بکشه. یه حرفی همینجوری گفته که لجت رو دربیاره.
ساره مرا نگاه کرد.
–تلما به نظر توام حرف بیخودی گفته؟
لبهایم را بیرون دادم.
–به نظر من اگر یه نفر فقط به خاطر زبون و قربون صدقهی طرف مقابل جذبش بشه، خب بعدش جز خودش نباید یقهی کس دیگه رو بگیره.
صدای هلما کمی بالا رفت.
–ولی عاشقی که این چیزا حالیش نیست.
شانهایی بالا انداختم.
–عاشقی یا وابستگی؟
اگر عاشقی باشه که دیگه اصلا جای گله از طرف مقابل نیست. چون عاشقی یعنی رنج، یعنی ناراحتی، دلخوری، بغض، دلتنگی و گاهی عاشقی یعنی شادی، هیجان، یعنی هر چی بدی در موردش میشنوی قبول نکنی، وقتی عاشقی فقط باید یقهی دلت رو بگیری، چون هر بلایی سرت امده اون کرده، یعنی تو نتونستی جلوش رو بگیری، یعنی دلت لرزیده. اگرم لذتی بوده توام بردی، پس چرا فقط تو سختیهاش دنبال مقصر میگردیم؟
بعد بابغضی که سعی در کنترلش داشتم ادامه دادم:
–عاشقی یعنی هیچ کس مقصر نیست جز خودت. به نظرم این بز دلیه که تقصیر رو بندازیم گردن یکی دیگه.
یک لحظه تصور کنید شما عاشق بودید و طرف مقابل هیچ اهمیتی بهتون نمیداد و هر دفعه با نفرت نگاهتون میکرد و حرفهای توهین آمیز بهتون میگفت، اونوقت چی میشد؟
هلما گفت:
–خب گاهی لازمه، چون بعضی عاشقیها اشتباهه، اتفاقا اینجوری اون عاشقی تو نطفه خفه میشه و تمام.
سرم را تکان دادم.
–اگر خفه بشه که عشق نبوده، پس بازم خودمون مقصریم. یه محبت الکی رو اسمش رو عشق گذاشتیم و کمبود محبتهایی رو که داریم رو میخواهیم دیگران برامون جبران کنن.
تازه بعد از این که اونا این کار رو میکنن به هر دلیلی که رابطه خراب میشه باز اونا رو مقصر میدونیم و میگیم ما رو بازیچه خودشون قرار دادن.
لیلافتحیپور
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از قیمت نماز روزه استیجاری
قــبـــول #ســـــفــــــــارشـــات نــــــــماز و روزه
در کــمــتریـــن زمان و کــمتــریـن قــیـمــت #ممکن💵
اگــر #عـــزیـزان و #آشـــنــایــانتــــ رو از دســت دادی و اون عـزیزان #نماز و #روزه #نخـــوانده دارند ایـنجا میــتونی با #کمتـــرین قیمــت این کــار رو به #مسـئولـیـن #این👇👀کــانـــــال #بــسپـــری👇
💖https://eitaa.com/joinchat/4154196290Cea0e771aec💖
بـــا بـه صـــرفــه تــرین 💲#قـیمـت💲 [نــمـاز و روزه] عــزیــزانــت رو بـــه کـــــــانـالـــ زیــر بــســپــر👇👀
💖https://eitaa.com/joinchat/4154196290Cea0e771aec💖
💯تضــــــمـــیــنـی💯
در کمـــــتـــریـــن زمــانــــی کـه فــکرشــو بـکـــنی📿👌
💖https://eitaa.com/joinchat/4154196290Cea0e771aec💖
کـــانـــالی با بیش از 12 هــــــــــزار دنــبال کننده فعـــال قطعا خــدمـات خوبــی رو ارائــــه میــــده 😌☝️💢
#کد2087
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید قرآن چقدر زیبا درباره بنی اسرائیل میگه
🌟حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
🌾هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند، خداوند او را سه چیز کرامت فرماید:
✅اول عمر طبیعی
✅دوم مال و جمعیت بسیار
✅سوم باایمان ازدنیارفتن وبی حساب داخل بهشت شدن 👇👇👇👇
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی عَرَّفَنِی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنِی عُمیانَ القَلب
ستایش خدا را که خود را به من شناساند ومرا کوردل نگذاشت.
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِن أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه
ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.
🌿اَلحَمدُ للهِ الُّذِی جَعَلَ رِزقِی فِی یَدَیهِ وَ لَم یَجعَل رِزقِی [وَ لَم یَجعَله] فِی أَیدِی النَّاس
ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد.
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی سَتَرَ ذُنُوبِی وَ عُیُوبِی [سَتَر ذَنبی] وَ لَم یَفضَحنِی بَینَ الخَلائِق
ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند و مرا در میان مردم رسوا نکرد.
#افزایش_رزق #شکرگزاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام
بر سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم...
اَلسلامُ علی الحُــسین
و علی علی بن الحُسین
وَ عــــلی اُولاد الـحـسین
و عَـــلی اصحاب الحسین
✍امام باقر علیه السلام فرمودند:
شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید ، چرا که زیارتش روزی را افزون میکند و عمر را طولانی میگرداند و بلاها و بدیها را
دور می کند.
#اللهم ارزقنا کربلا
1_1861354433.mp3
8.21M
بیحضورت هر چه کردم، زندگی زیبا نشد!
اللّهم عجل لولیک الفرج 💔
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ثابت قدم ظهور
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرار همیشگی مان، جهت تعجیل در ظهور دعای فرج را بخوانیم.
‹🕊 قرار_مهدوی
‹🕊عجل علی ظهور
「﷽」
شهدا چشـمهـایـشـان را بستنـد
تـا مـا زنـدگی کنـیـم....🌷
بـہ احتـرام چشـمهایشان،
چشمهایمان را باز و هوشیار نـگہ داریـم..
#شهیدابراهیمهادی🦋
CQACAgEAAxkDAAEBWFJkfEPSY1SAuXfdHtIL6Ad9J4jcLAACTgMAAmqaugGyeA1hX9u93y8E.mp3
7.38M
🌻راه های جلب رضایت امام زمان ارواحنافداه
🔺اثرات یاد امام زمان در زندگی روزمره 👌
✨ یک فرض قشنگ...✨
فرض کن یک روز به جایی برسی که امام زمان به شما بفرمایند:
ما بابت داشتن شما خداوند را شکر می کنیم😍
این جمله ای بود که امام عصر ارواحنا فداه به شیخ مفید فرمودند....
#رزق_معنوی
#افزایش_رزق
#استاد_دارستانی
#امام_زمان
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
وزیر امور خارجه در گفتوگو با شبکه افق به نقل از سیدحسن نصرالله: اگر امروز با رژیم صهیونیستی در عملیات پیشدستانه وارد نشویم فردا ناچار خواهیم بود در تک تک بیمارستانهای شهرهای کشورمان با بمبهای فسفری این رژیم مقابله کنیم. این موضعگیری وزیر خارجه و صراحت او در مورد رژیم صهیونیستی نشان میدهد که تصمیم ایران یکسره کردن کار رژیم صهیونیستی است.
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🎥ارتش رژیم صهیونیستی تا ساعت ۵:۴۵ امروز صبح به وقت لبنان بیش از ۱۰۰ بمب فسفری به سمت الضهیرة لبنان شلیک کرده است.
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
بادیه نشینان مصری با خودروهای خود به سمت مرز غزه میروند و خواستار باز شدن مرزها برای فلسطینیان برای شرکت در عملیات "طوفان الاقصی" علیه صهیونیست ها هستند.✌️
شورش مردمی در اردن و اکنون در مصر در حال تشدید است و همه آنها آماده مشارکت و دفاع از غزه و فلسطین هستند.👌
قبل از آنها یمن آمادگی خود را برای دفاع و مشارکت اعلام کرده است
#طوفان_الاقصی
#اَللّهُــــمَّ_عَجـــِّـل_لِوَلیِّـــکَ_الفَـــــرَج
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 راه رسیدن به امام زمان علیه السلام
🎙 مرحوم آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
#امام_زمان
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پاسخ کوبنده نماینده کویت در سازمان ملل به توهینهای نماینده رژیم صهیونیستی نسبت به ایران
👈 درود خداوند متعال بر چنین آزادگان جهان که آبروی نماینده #رژیم_صهیونیستی را برد و باعث اخراج این نماینده #کودک_کش از جلسه شد.
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خروج #شیطان از زمین بعد از هزاران سال تاریکی باید سیاره زمین رو ترک بکنه
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
✘ چی میشه که از بزرگ ترین گنجی که میتونه تمام مشکلاتمون رو حل بکنه غافل میشیم ؟
#امــامت_نیـست_راحــتے!!!
بچہ شیعہ کجـای کـارے؟
او منتـظر توست!!!
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
✘ یه مدل رفاقت هست که اگر ایجاد بشه، در هیچ حالتی به شکست و جدایی نمیرسه!
#امــامت_نیـست_راحــتے!!!
بچہ شیعہ کجـای کـارے؟
او منتـظر توست!!!
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2