#معارف_حسینی
#امام_کاظم_علیه_السلام
#قدردانی
#روضهخوان
#صله
#شاعر
#شعر
در روایت آمده است:
منصور دوانیقی ملعون یک روز به مناسبتی، حضرت موسی بن جعفر "علیهماالسلام" را با اکراه به قصر خود دعوت کرد. وقتی که حضرت تشریف آوردند و جلوس فرمودند، پادشاهان و امیران و سربازان میآمدند و تهنیت میگفتند و هدایا و تحفههای خود را پیشکش ایشان میکردند. خادمِ منصور ملعون هم بالای سر حضرت موسی بن جعفر "علیهماالسّلام" بود و هر چه میآوردند را صورت مینوشت.آخرین نفری که آمد پیرمردی کهن سال بود که عرض کرد:
یَا ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّنِی رَجُلٌ صُعْلُوکٌ لَا مَالَ لِی أُتْحِفُکَ
ای فرزند دختر رسول خدا! من مرد تهیدستی هستم که مالی ندارم که تحفه دهم،
وَ لَکِنْ أُتْحِفُکَ بِثَلَاثَةِ أَبْیَاتٍ قَالَهَا جَدِّی فِی جَدِّکَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام.
تحفه من سه بیت شعر است که جدّ من، درباره جدّ شما حسین بن علی علیهالسلام سروده است:
عَجِبْتُ لِمَصْقُولٍ عَلَاکَ فِرِنْدُهُ / یَوْمَ الْهِیَاجِ وَ قَدْ عَلَاکَ غُبَارٌ
تعجب میکنم از برق شمشیرها که در روز تشنگی بر بالای سر تو بودند و غباری بر فرازت بلند شده بود یا اباعبدالله!
وَ لِأَسْهُمٍ نَفَذَتْکَ دُونَ حَرَائِر/ یَدْعُونَ و جَدَّکَ وَ الدُّمُوعُ غِزَارٌ
از تیرهایی که در مقابل زنان آزاده بر تو نفوذ میکردند و آنها با اشکهای جاری جدّت رسول خدا "صلیاللهعلیهوآله" را میخواندند.
أَلَّا تَغَضْغَضَتِ السِّهَامُ وَ عَاقَهَا / عَنْ جِسْمِکَ الْإِجْلَالُ وَ الْإِکْبَارُ
چگونه آن تیرها نشکستند!؟ و چرا بزرگواری و عظمت تو مانع از آنها نشد!؟
حضرت موسی بن جعفر "علیهمالسلام" فرمودند:
قَبِلْتُ هَدِیَّتَکَ اجْلِسْ بَارَکَ اللَّهُ فِیکَ
هدیه تو را پذیرفتم، بنشین، خدا تو را برکت دهد!
سپس سر خویش را به سمت خادم بلند نموده و فرمودند: پیش امیرت برو و صورت این اموال را به او نشان بده و بپرس میخواهد آنها را چه کند؟! خادم رفت و برگشت و خبر آورد که امیرالمؤمنین (منصور دوانیقی ملعون) میگوید: همه آنها، هدیهای از طرف من به ایشان باشد، هر چه میخواهند با آنها بکنند. امام علیهالسّلام به پیرمرد فرمودند:
اقْبِضْ جَمِیعَ هَذَاالْمَالِ فَهُوَ هِبَةٌ مِنِّی لَکَ
همه اینها را بردار، هدیهای از طرف من به توست.
المناقب ج۳ ص۴۳۲
اعزه ی کانال عنایت کنید:
امام علیه السلام خودشون صله عطا نموده و چه مال بسیاری که در قبال سه بیت شعر مرحمت فرمودند.
اینجا لازم میبینم چند نکته رو متذکر بشم:
۱/شاعر جد اون شخص بوده نه خودش ، بلکه این شخص ذاکر آن اشعار بوده و از این مطلب استفاده میکنیم که صله ی به عزیزانی که اشعار و نوحه رو قرائت میکنند، ریشه در روایت دارد.
۲/پیرمرد به رسم ادب و از باب تحفه و هدیه ، اشعار رو تقدیم ساحت مقدس امام علیه السلام کرد و وظیفه خودش میدونست که حفظ حرمت و شان امام کنه و دستش خالی از تحفه نباشه و چه زیباست زواری که مشرف میشن به ساحت قدس و مقدس و ملکوتی امامان معصوم علیهم السلام ، در زمان شرف یابی به مضجع مطهرشون ولو شده با دو بیت شعر مدحی یا دکر مصیبتی نمایند.
۳/امام علیه السلام خودشون صله مرحمت کردند نه اینکه شخص به امید و طمع مالی ، شعری خوانده باشد . متاسفانه عده ای مداح نما پیدا شده اند که درخواست صله های آنچنانی میکنند و حتی شنیده ام شخصی را دعوت به مجلسی کرده اند در استان فارس و این شخص برای حضور دریک شب مراسم ۱۷ میلیون تعیین کرده بوده ، امیدوارم اساسا کذب بوده باشد هر چند که متاسفانه امثال آن زیاد به گوش میرسد و...
۴/نکته ی پایانی خطاب به عزیزانی ست که صله پرداخت میکنند ، بزرگواران ؛ در حدیث تامل کنید و ببینید که برای چند بیت شعر ، امام علیه السلام چه مقدار عطیه و هدیه به او پیشکش میکنند لذا هیچگاه گمان نبرید صله ای که به ذاکر مصائب یا مدح خوان پرداخت کرده اید ، بسیار بوده ، بلکه بنظر این ناچیز ، حتی اگر تمام دهن او را پر از طلای ناب کنیم حق آن مادح مخلص و بی ریا ادا نشده است.
فداء الحسین علیه السلام
۱۹رجب الاصب ۱۴۴۵