eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
178 دنبال‌کننده
454 عکس
240 ویدیو
6 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
لعنت الله علیه در منابع اهل تسنن ادعا شده است که پدر خلیفه اول ، ابوقحافه و مادرش دختر برادر ابوقحافه ، سَلمی بنت صَخر از قبیله تَیم بن مُرَّه بوده است ؛ و این ادعا یعنی ابوبکر نَسَبی ناپاک دارد و حاصل ازدواج عمو با برادرزاده خویش است . پدر ابوبکر در جاهلیت، به عنوان خدمتکار در خانه "عبدالله بن جُدعان بن عمرو بن کعب" که پسر عمویش بود کار می کرد ، و مردمان را به ضیافت و مهمانی سفره ارباب خویش دعوت می نمود !! (۱) عبدالله بن جُدعان برده فروش بود و کنیزان را میخرید (۲)؛ به تصریح تاریخ اهل تسنن او کنیزان را به فحشا وادار می ساخت و مهمانان و مشتریان وی ، آنان را صاحب فرزند می کردند و این فرزندان را می فروخت (۳) در میان این کنیزان می توان به "نابغه" مادر عمروعاص اشاره کرد که از زنان بسیار بدنام در جاهلیت بود(۴) ابو قحافه پدر ابوبکر در فتح مکه ایمان آورده است (۵) در جریان فتح مکه ، ابوقحافه (که بینایی خود را به جهت کهولت سن از دست داده بود) از دخترش اسماء می خواهد که دست وی را گرفته ، او را به بالای کوه برساند تا وی به کمک دخترش با پرتاب سنگ از ورود مسلمانان جلوگیری کند ! مسلمانان نیز با سنگ پاسخ او را می دهند و سر ابوقحافه می شکند .(۶) این ماجرا نشان می دهد که ابوقحافه و دخترش اسماء تا آن زمان مسلمان نبودند. پس از فتح و پیروزی ، او را پیش پیامبر(صلی الله علیه و آله) می آورند تا ایمان خود را اظهار کند ، ابوبکر پدر را همراهی می کند و دست او را می گیرد، وی که ریش و سبیلی انبوه ، بدحالت و سفید داشت و موی سرش شانه نکرده و بسیار ژولیده بود، با ظاهری نامتعارف به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله می رسد؛ تاریخ نویسان ، ظاهر وی را به درختی سفید (= ثغامه) با گُل، شاخ و برگی انبوه و سفید رنگ تشبیه کرده اند (۷) رسول خدا صلی الله علیه و آله به فرزندان ابوقحافه دستور می دهند که وضعیت ظاهری پدر را پیرایش و اصلاح کنند.(۸) وی در سال ۱۴ هجری و در دوران خلافت عمر و در سن ۹۷ سالگی می میرد.(۹) ابوبکر تنها خلیفه ای است در تاریخ اسلام (اسلام اموی و عباسی) که زمانی که مرد پدرش زنده بود .(۱۰) منابع از مدارک اهل تسنن : لازم به ذکر است در منابع روایی شیعیان ، اهل بیت علیهم السلام ، صحبتی از ناپاکی ولادت خلیفه اول (بر خلاف خلیفه دوم) نکرده اند و این ناپاکی ولادت را ما تنها با ارجاع به خود کتب اهل تسنن بیان می داریم؛ و قاطبه علمای بزرگ شیعه که تنها به دنبال حق و حقیقت هستند تأکیدی بر این قضیه ننموده اند. 1- امتاع الأسماع ۷۷/۴ ؛ المنمق ص۳۷۲ 2- مروج الذهب ۲۷۸/۲ 3- انساب الاشراف ۱۵۹/۱۰ ؛ معارف ص۵۷۶ 4- استيعاب ۱۱۸۵/۳ ؛ اسدالغابه ۷۴۱/۳ 5- استيعاب واژهء "عثمان بن عامر" ۱۰۳۶/۳ 6- انساب الاشراف ۹۹/۱۰ 7- ثغامه : درختی با برگها ، شاخه ها و ساقه هایی سفید و زرد رنگ که گلهای سفید هم دارد. 8- استيعاب ۱۰۳۶/۳ 9- استيعاب ۱۰۳۶/۳ 10- اسدالغابه ۴۷۸/۳
از ساعت ۱۶:۱۳ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ تا ساعت ۰۰:۴۰ دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ علیه‌السلام فرمودند: «کسی که در موقع قمر در عقرب، سفر کند یا ازدواج و نکاحی انجام دهد، خیری نمی‌بیند.» (کافی، ج۸، ص۲۷۵، ح۴۱۶) در این بازۀ زمانی کوتاه، بهتر است از انجام کارهایی نظیر ، ، و پرهیز کنید! و در صورتی که ضرورت دارد و امکان تغییر زمان میسّر نیست، با دادن ، خواندن ، به پروردگار کائنات و به ذوات مقدّسه معصومین علیهم‌السلام، خواستار شوید.
از بشیر نبّال روایتست: چند سال به خاطر مشکلاتی، موفق به زیارت امام باقر علیه السلام نشدم. (چه این‌که ساکن کوفه بوده و فاصله تا مدینه بسیار زیاد بود،   تا این‌که کم کم اموالی پس انداز کرده و شتر لاغری خریداری کردم تا با آن حجّ بروم؛ [به قدری نحیف بود که:] برخی می‌گفتند: این حیوان نمی‌تواند تو را به مقصد برساند!   به هر طور بود حج را انجام داده و بعد خود را به مدینه رساندم، در حالی‌که در مسیر صورت و دست و پاهایم پر از زخم و چاک شده بود. به در منزل امام باقر علیه السلام رسیدم و از خادم خواستم برایم اجازه ورود بگیرد. پس امام علیه السلام صدایم را شنیده و شناخت، فرمود: وارد شو ای بشیر! خوش آمدی!   چون خدمتش رسیدم، فرمود: چند سالی می شود تو را ندیدم؟ چرا حالت این‌گونه است؟    عرض کردم: قربانت گردم! سنّم بالا رفته، استخوانم سست شده و اموالم اندک گشته است. تا این‌که امسال مالی به دستم رسید و شتر لاغری به همراه توشه فراهم کردم و حجّ گزاردم؛ [و چون شتر توان حمل مرا نداشت] گاه سوار می‌شدم و گاه پیاده می‌امدم، برای همین بدنم اینگونه آسیب دید. سپس بعد از حجّ با خود گفتم خدمت شما رسیده و حقّ واجب شما را انجام دهم.   حضرت (ع) فرمود: چه چیزی تو را به این کار واداشت؟ عرض کردم: به خدا قسم، محبّت شما. فرمود: «ای بشیر! چون روز قیامت شود، رسول الله (صلی الله علیه و آله) به خدا پناه آورد، و ما نیز به رسول خدا (ص) پناه بریم، و شما هم به ما پناهنده می‌شوید. به نظرت در این صورت در نهایت شما را کجا می‌برند؟ (و سه بار فرمود:) به خدا سوگند به سمت بهشت!». بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (علیهماالسلام)۲/ ۸۸ ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السّلام یَقُولُ ؛ لَیْسَ کُلُّ مَنْ قَالَ بِوَلَایَتِنَا مُؤْمِناً وَ لَکِنْ جُعِلُوا أُنْساً لِلْمُؤْمِنِینَ. علیّ بن جعفر گوید شنیدم امام کاظم علیه السلام میفرمود ؛ هر کس دم از ولایت ما میزند مؤمن نیست ، بلکه (بسیاری‌ از آنها فقط برای انس و آرامش مؤمنین قرار داده شده‌اند ) که مؤمنین از کمیِ تعداد و تنهایی خود ، دچار وحشت نشده و در اموراتی همسویانی با خود داشته باشند و به این وسیله آرامش یابند. الكافی ۲ / ۲۴۴ ، حدیث ۷ چه حدیث عجیب و تکان دهنده ای ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قال أمیر المؤمنین علیه السلام: خُتِمت التوراة بخمس کلمات، فأنا أحبّ أن أطالعها في صبيحة كل يوم: الأول: عالم لا يعمل بعلمه هو وإبليس سواء... [الثاني] وسلطان لا يعدل برعيّته هووفرعون سواء... [الثالث] وغنيّ لا يُنتفع بماله هو والأجير سواء... [الرابع] وفقير يتذلّل لغنيّ طمعاً لماله هو والكلب سواء... [الخامس]: وامرأة تخرج من بيتها لغير ضرورة هي والأمة سواء... ترجمه ۵حکمت از تورات به نقل امیرالمؤمنین علیه السلام: «عالمی که به علمش عمل نکند با شیطان برابر است! فرمانروایی که به مردمانش عدل پیشه نکند با فرعون برابر است! توانگری که از مالش بهره برده نشود، با اجیر برابر است! فقیری که برابر توانگر به طمعِ مالش خود را خوار کند، با سگ برابر است! زنی که بدون ضرورت از منزل خارج شود، با کنیز برابر است! برگرفته از مجموعه ۴۵۶۶ مجلس. این حدیث در مصدر دیگری یافت نشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلْمُفِيدُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِيدِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلصَّفَّارِ عَنِ اِبْنِ عِيسَى عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ  إِنِّي  لَأَلْقَى  اَلرَّجُلَ لَمْ أَرَهُ وَ لَمْ يَرَنِي فِيمَا مَضَى قَبْلَ يَوْمِهِ ذَلِكَ فَأُحِبُّهُ حُبّاً شَدِيداً فَإِذَا كَلَّمْتُهُ وَجَدْتُهُ لِي مِثْلَ مَا أَنَا عَلَيْهِ لَهُ وَ يُخْبِرُنِي أَنَّهُ يَجِدُ لِي مِثْلَ اَلَّذِي أَجِدُ لَهُ فَقَالَ صَدَقْتَ يَا سَدِيرُ إِنَّ اِئْتِلاَفَ قُلُوبِ اَلْأَبْرَارِ إِذَا اِلْتَقَوْا وَ إِنْ لَمْ يُظْهِرُوا اَلتَّوَدُّدَ بِأَلْسِنَتِهِمْ كَسُرْعَةِ اِخْتِلاَطِ قَطْرِ اَلسَّمَاءِ عَلَى مِيَاهِ اَلْأَنْهَارِ وَ إِنَّ بُعْدَ اِئْتِلاَفِ قُلُوبِ اَلْفُجَّارِ إِذَا اِلْتَقَوْا وَ إِنْ أَظْهَرُوا اَلتَّوَدُّدَ بِأَلْسِنَتِهِمْ كَبُعْدِ اَلْبَهَائِمِ مِنَ اَلتَّعَاطُفِ وَ إِنْ طَالَ اِعْتِلاَفُهَا عَلَى مِذْوَدٍ وَاحِدٍ سدير گفت به حضرت صادق عليه السّلام عرضه داشتم: گاهى مردى را مى‌بينم كه نه من و نه او هيچ كدام پيش از آن همديگر را نديده‌ايم ولى او را بسيار دوست مى‌دارم و وقتى با او صحبت مى‌كنم مى‌بينم بر همان عقيده است كه من هستم، آن‌گاه او مى‌گويد كه نسبت به من چنان بوده كه من نسبت به او بوده‌ام حضرت فرمودند: درست مى‌گويى اى سدير همانا پيوند دل‌هاى نيكان در هنگام ديدار-اگرچه با زبان دوستى‌شان را آشكار نكنند-شتابناك‌تر از آميزش قطره‌هاى باران با آب رودخانه است و همانا دورى دل‌هاى بدكاران در هنگام ديدار-اگرچه در زبان اظهار دوستى كنند-همچون دورى چارپايان از مهربانى به يكديگر است اگرچه مدت زيادى از يك آخور علف خورده باشند الأمالي (للطوسی) ج ۱، ص ۴۱۱ بحار الأنوار ج ۵۸، ص ۱۴۹ بحار الأنوار ج ۷۱، ص ۲۸۱ . ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا