eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
181 دنبال‌کننده
462 عکس
243 ویدیو
7 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام علیهاالسلام حاج محمد که از صلحا بود گوید: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم. طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم. حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت. خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم.. آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید» یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛ شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می‌کنند و تبسم می‌کنند. بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول می‌کند ان شـاء الله». یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم: «اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...» کمال الدین، ج۲ ص۶۷۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهالی قم مقدسه ، دمای هوا در ساعت ۱۶ امروز به ۴۴ درجه رسیده. لطفا مواظب کهنسال و کودکان باشید که دچار گرمازدگی نشوند.
ابن ابی الحدید معتزلی گوید: "ابن عالیه حنبلی" از ساکنان منطقه "قطفا" در غرب بغداد برایم ماجرایی نقل کرد که چندین شاهد عادل نیز بر صحت آن یافتم، او گفت: من در مجلس "فخر اسماعیل بن علی حنبلی" فقیه -معروف به غلام منی- حاضر بودم. فخر، در بغداد اعلم علمای حنبلی در فقه و خلاف بود و کمی هم به علم منطق اشتغال داشت. عبارت پردازی او شیرین بود، من محضرش را درک کردم و سخنانش را شنیدم تا اینکه در سال ۶۱۰ ق از دنیا رفت. ابن عالیه ادامه داد: ما نزد فخر نشسته بودیم و سخن می گفتیم که شخصی از حنبلی ها وارد شد. او از یکی از اهالی کوفه طلبکار بود و به کوفه رفته بود تا طلبش را بگیرد و من نیز اتفاقا در زمان زیارت (امیرالمومنین در) روز غدیر که آن شخص حنبلی در کوفه بود آنجا حاضر بودم. این زیارت روز هجدهم ذی الحجة است که جمع بسیاری از مردم که فوق حد شمارش هستند در حرم امیرالمومنین علیه السلام جمع می شوند. ابن عالیه سخنش را چنین ادامه داد: شیخ فخر شروع کرد به سوال کردن از آن شخص حنبلی که: چه کردی؟ آیا طلبت را گرفتی؟ آیا چیزی از آن نزد بدهکارت باقی ماند؟ و همچنین حنبلی نیز پاسخ می داد تا اینکه گفت: آقای من! ای کاش زیارت روز غدیر را می دیدی و اعمال فضاحت بار و سخنان زشت و شنیع و سب و فحش به صحابه به صورت آشکار و با صدای بلند بدون مراقبت و ترس در کنار قبر علی بن ابی طالب را مشاهده می کردی! شیخ اسماعیل (فخر) گفت: آنان چه گناهی دارند به خدا قسم که کسی آنان را بر این کارها جرأت نداد و درب این اعمال را به رویشان نگشود مگر صاحب آن قبر! شخص حنبلی گفت: کدام صاحب قبر؟! فخر گفت: علی بن ابی طالب. حنبلی گفت: آقای من! او کسی بود که این اعمال را برای آنان سنت قرار داد و این کارها را یادشان داد و این راه را پیش رویشان قرار داد؟! فخر گفت: به خدا قسم آری. حنبلی گفت: آقای من! اگر حق با علی بود (که به آنان چنین یاد داد) چرا ما باید ابوبکر و عمر (فلانی و فلانی) را دوست و ولی خویش بدانیم و اگر کار علی غلط و باطل بوده چرا باید او را دوست و ولی بدانیم؟! یا باید از او برائت و بیزاری بجوییم و یا از آن دو نفر. ابن عالیه ادامه داد: شیخ اسماعیل(فخر) به سرعت برخاست و کفشهایش را پوشید در حالی که می گفت: خدا اسماعیل زناکار را لعنت کند اگر جواب این سوال را بداند! و داخل اندرون خانه اش شد. ما نیز برخاستیم و برگشتیم. وحدثني يحيى بن سعيد بن علي الحنبلي المعروف بابن عالية من ساكني قطفتا بالجانب الغربي من بغداد، و أجد الشهود المعدلين بها، قال: كنت حاضرا الفخر إسماعيل ابن علي الحنبلي الفقيه المعروف بغلام بن ابن المنى، وكان الفخر إسماعيل بن علي هذا، مقدم الحنابلة ببغداد في الفقه والخلاف، ويشتغل بشئ في علم المنطق، وكان حلو العبارة وقد رأيته أنا وحضرت عنده، وسمعت كلامه، وتوفى سنة عشر وستمائة. قال ابن عالية: ونحن عنده نتحدث، إذ دخل شخص من الحنابلة، قد كان له دين على بعض أهل الكوفة، فانحدر إليه يطالبه به، واتفق أن حضرت زيارة يوم الغدير والحنبلي المذكور بالكوفة، وهذه الزيارة هي اليوم الثامن عشر من ذي الحجة، ويجتمع بمشهد أمير المؤمنين عليه السلام من الخلائق جموع عظيمة، تتجاوز حد الإحصاء. قال ابن عالية: فجعل الشيخ الفخر يسائل ذلك الشخص: ما فعلت؟ ما رأيت؟ هل وصل مالك إليك؟ هل بقي لك منه بقية عند غريمك؟ وذلك يجاوبه، حتى قال له: يا سيدي لو شاهدت يوم الزيارة يوم الغدير، وما يجرى عند قبر علي بن أبي طالب من الفضائح والأقوال الشنيعة وسب الصحابة جهارا بأصوات مرتفعة من غير مراقبة ولا خيفة! فقال إسماعيل: أي ذنب لهم! والله ما جرأهم على ذلك، ولا فتح لهم هذا الباب إلا صاحب ذلك القبر! فقال ذلك الشخص: ومن صاحب القبر؟ قال: علي بن أبي طالب! قال: يا سيدي، هو الذي سن لهم ذلك، وعلمهم إياه وطرقهم إليه! قال: نعم والله، قال: يا سيدي فإن كان محقا فما لنا أن نتولى فلانا وفلانا! وإن كان مبطلا فما لنا نتولاه! ينبغي أن نبرأ إما منه أو منهما. قال ابن عالية: فقام إسماعيل مسرعا، فلبس نعليه، وقال: لعن الله إسماعيل الفاعل إن كان يعرف جواب هذه المسألة، ودخل دار حرمه، وقمنا نحن وانصرفنا. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحديد المعتزلي، ج9، ص 307 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رَوَی الْمُفَسِّرُونَ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ یَمْلِکُ إِلَّا أَرْبَعَةَ دَرَاهِمَ فَتَصَدَّقَ بِدِرْهَمٍ لَیْلًا ، وَ بِدِرْهَمٍ نَهَاراً ، وَ بِدِرْهَمٍ سِرّاً ، وَ بِدِرْهَمٍ عَلَانِیَةً ، فَأُنْزِلَ فِیهِ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً. مفسران روایت کرده اند که او مالک چیزی جز چهار درهم نبود ، درهمی در شب و درهمی در روز ، درهمی پنهانی و درهمی آشکارا صدقه داد. پس در مورد او نازل شد الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً.  کسانی که اموال خود را شب و روز، نهان و آشکارا انفاق می‌کنند. بقره / ۲۷۴. بحارالأنوار ۴۱ / ۱۴۴ ، عنْ شرح نهج البلاغة لإبن أبى الحديد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قَالَ زَائِدَةُ ثُمَّ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) بَعْدَ أَنْ حَدَّثَنِي بِهَذَا الْحَدِيثِ خُذْهُ إِلَيْكَ مَا لَوْ ضَرَبْتَ فِي طَلَبِهِ آبَاطَ الْإِبِلِ حَوْلًا لَكَانَ قَلِيلًا. زائده مى گويد: سپس حضرت على بن الحسين (امام سجاد صلوات الله علیه) پس از نقل اين حديث (حدیث ام ایمن) برايم فرمود: اين حديث را بگير و حفظ كن، اگر یک سال بر شتر سوار شوی و به دنبال آن بروی، قلیل و اندک است! كامل الزيارات - ط دار المرتضوية صفحه 266 مخزن البكاء في مقتل سيد الشهداء عليه السلام جلد 3 صفحه 53 تظلم الزهراء من اهراق دماء آل العباء صفحه 313 بحار الأنوار جلد 45 صفحه 183
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا