eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
180 دنبال‌کننده
451 عکس
239 ویدیو
6 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
برخی خصائص عید غدیر در حدیث حضرت امام رضا صلوات الله علیه 💚روز نجات ابراهیم خلیل الله از آتش 💚 روز نصبِ علی بن ابی طالب علیه السّلام بعنوان "امیرالمؤمنین" توسط رسول خدا صلّی الله علیه وآله ❤ روز قبولیِ اعمال شیعیان ❤ روز بخاک مالیدنِ بینی شیطان 💚 روز کامل شدن دین ❤ روز از بین رفتنِ اعمال مخالفان امیرالمؤمنین علیه السّلام، مانند پاشیدن گَرد در هوا 💚 روز استغفارِ خاصِ ملائکه برای شیعیان 🧡روز توسعه رزقِ شیعیانی که عبادت کنند در این روز 🧡 روز از بین رفتنِ غم و غصه شیعیان و شادی قلوبشان 🧡روز استجابت دعای شیعیان و نشر علم 🧡 روز شادی و عيد اهل بیت علیهم السّلام 🧡روز آرامش و استراحتِ جان ❤ روز صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السّلام 💚 روز قبولی توبه شیعیان و اهدای ثواب 💚 روز دوستیِ شیعیان با یکدیگر 💚روزِ عبادت و ترک گناه و روزه داری 💚روز پوشیدن لباس‌های زیبا و تمیز 💚 روز رهایی شیعیان از دوزخ زادالمعاد، مجلسی رحمه الله، ط_اعلمی، ص ٢٠٣ .
در روز ۱۴ ذی الحجّه سال هفتم هجری، «فَدَک» به سلام الله عليها بخشيده شد و صلّی الله علیه و آله بر اين بخشش شاهد گرفتند. پس از فتح خيبر (حدود ۴ سال قبل از شهادت پيامبر صلّی الله عليه و آله) جبرئيل نازل شد و دستور فتح فدک توسط و عليهماالسلام را ابلاغ نمود. آن دو بزرگوار نیز بدون لشكركشى و كوچكترين دخالت مسلمين، قلعه فدک را فتح کردند و طبق آیات ۶ و ۷ سوره حشر، سرزمين‌هایى كه بدون لشكركشى مسلمانان فتح شود، مِلک خاص و شخصی پیامبر است و مسلمين هيچ حقّى در آن ندارند. بعد از اين ماجرا، جبرئيل آیه نازل کرد و عرضه داشت: فدک را به فاطمه عليهاالسلام عطا كن. («وَآتِ ذَاالْقُرْبى حَقَّهُ»؛ سوره اسراء، آيه ۲۶: حقّ خويشان را به آنان بده.) پيامبر به حضرت زهرا سلام الله عليهما فرمودند: «به دستور خداوند فدک را به تو عطا می‌کنم؛ آن را براى خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش.» حضرت زهرا سلام الله عليها عرضه داشتند: «تا شما در قید حیات هستید، بر من و مال من صاحب اختياريد.» ولی پيامبر صلوات الله عليه فرمودند: «ترس آن دارم كه نااهلان تصرّف نكردن تو را در زمان حياتم، بهانه‌اى قرار دهند و بعد از من فدک را از تو منع كنند.» سپس به أميرالمؤمنين عليه‌السلام فرمودند: «سند فدک را بعنوان بخشوده و اعطائى پیامبر بنويس و ثبت كن.» و برای آن سند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام و امّ أيمن را شاهد گرفته و نیز فرمودند: « زنى از اهل بهشت است.» درآمد فدک را ساليانه از ۷۰ هزار تا ۱۲۰ هزار دینار (سكه طلا) نوشته‌اند که حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علیهماالسلام، تمام این دارایی را بین فقرا تقسیم می‌کردند و هر ساله چشمان بسيارى از نيازمندان به درآمد فدک بود..... - بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۱۸۹؛ - بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۲۲؛ - بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۱۲۳
به جرج جرداق گفتند: شما یک مسیحی هستی و خیلی هم مذهبی نیستی، چه شد که در مورد حضرت علی (علیه السلام) کتاب نوشتی؟ به گریه افتاد و گفت مرحوم علامه امینی هنگامی که کتاب الغدیر را نوشت چند جلد از کتاب را برای من فرستاد. یک نامه هم نوشت و گفت آقای جرد جرداق شما یک حقوقدان و وکیل دادگستری هستی، نه شیعه هستی و نه سنی که بگوییم طرفداری می‌کنی، کار تو دفاع از مظلوم است. ما با اهل سنت بر سر علی (علیه السلام) دعوا داریم ما می‌گوییم حق با علی است آنها می گویند نه. حالا این چند جلد کتاب الغدیر را به عنوان پرونده مطالعه ‏کنید تمام مدارک هم از اهل سنت است. من از شیعه چیزی در آن ننوشته‌ام. شما هم در حد یک وکیل دادگستری قضاوت خود را برای من بنویسید. جرداق می گوید: من دیدم وقتی انسانی مرا به عنوان یک وکیل دادگستری مخاطب قرار داده و از من کمک خواسته بی‌انصافی است اگر کمک نکنم بنابراین پذیرفتم. وقتی کتاب‌ها را دقیق خواندم دیدم در تاریخ از علی(علیه السلام) مظلوم‌تر نمی‌شناسم و لذا تصمیم گرفتم به اقتضای شغلم که وکیل دادگستری است، از این مظلوم دفاع کنم و کتاب «الامام علی صوة العدالة الانسانیة» را نوشتم.
حضـرت مولـی المـوحّـدیـن امیـرالمـؤمنیــن علیه الصّلاة و السّلام فرمودند: رسـول خـدا صلّى الله علیه و آله به من فرمودند: اى على، توئى امیر مؤمنان و امام متّقیان. اى على، توئى سیّد و سرور اوصیاء و وارث علم انبیاء، و بهتر صدّیقان، و برتر پیشتازان. اى على، توئى همسر بانوى زنان همهٔ جهانیان، و خلیفه و جانشین بهترین رسولان. اى على، توئى ولیّ و سرپرست اهل ایمان، و پس از من حجّت بر همهٔ مردمان؛ هر کس پیرو تو شود بهشت بر او واجب، و هر کس با تو دشمنى کند جهنّم بر او واجب است. اى على، قسم به خدایی که مرا به پیغمبرى برانگیخت، و بر همهٔ خلق جهان برگزید، اگر بنده ‏اى هزار سال خدا را عبادت کند، از او پذیرفته نمی‌شود مگر به ولایت تو و ولایت امامان (علیهم السّلام) از فرزندانت. و همانا ولایت تو نیز پذیرفته نمی‌شود جز با برائت و بیزاری از دشمنان تو و دشمنان ائمّه (علیهم السّلام) از فرزندانت. مرا جبرئیل (علیه السّلام) به این مطلب خبر داده [پس هر که خواهد بپذیرد و ایمان بیاورد و هر که خواهد انکار کند و کفر ورزد]. (سوره کهف: آیهٔ ۲۹) بحارالأنوار، ج ۲۷، ص ۶۳، ح ۲۲؛ از كنز الفوائد كراچكی .
اِبْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سُلَيْمَانَ صَاحِبِ اَلسَّابِرِيِّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ يُسْتَجَابُ لِلرَّجُلِ اَلدُّعَاءُ ثُمَّ يُؤَخَّرُ قَالَ نَعَمْ عِشْرِينَ سَنَةً. اسحاق بن عمار مى‌گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: ممکن است دعای شخصی مستجاب شود و سپس انجامش به تأخير افتد؟ فرمودند: آرى، تا بيست سال ممكن است به تأخير افتد. الکافی، ط‌_الإسلامية، ٢ _ ٤٨٩
عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ (صلوات الله علیهم) عَنِ النَّبِیِّ (صلی اللّٰه علیه و آله) قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ نَبِیٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِینَ أَلْفَ نَبِیٍّ أَنَا أَكْرَمُهُمْ عَلَی اللَّهِ وَ لَا فَخْرَ وَ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ وَصِیٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِینَ أَلْفَ وَصِیٍّ فَعَلِیٌّ أَكْرَمُهُمْ عَلَی اللَّهِ وَ أَفْضَلُهُمْ از امام رضا از پدرانش (صلوات الله علیهم) نقل شده پیامبر (صَلی الله علیهِ و آله) فرمود: خدای عزّ و جل یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر آفرید و من نزد خدا از همه آنها گرامی تر هستم و این را از باب فخرفروشی نمی گویم، و خدای عزّ و جل یکصد و بیست و چهار هزار وصی آفرید که علی (صلوات الله علیه) نزد خداوند گرامی ترین و با فضیلت ترین آنهاست. بحار الأنوار جلد 38 حدیث 4
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که وزن حلقه انگشتری که حضرت علی (علیه السلام) به فقیر داد، چهار مثقال و وزن نگین آن پنج مثقال و جنس آن نگین، یاقوت سرخ بوده و بهای آن با مالیات شام (۳۰۰ بار شتر نقره و ۴ بار شتر طلا) برابری می‌کرده است. این انگشتر برای مروان بن طوق بود که در جنگ به دست حضرت (امیرالمومنین) علی (علیه السلام) کشته شد. حضرت علی انگشتر آن را به عنوان غنیمت جنگی نزد پیامبر (صلی الله علیه و اله) برد. پیامبر نیز آن را به او هدیه داد. البرهان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۶-۳۲۷؛ مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۲۵۹-۲۶۰ .
در روز ۲۴ ذی الحجه خداوند متعال ، مولای ما امیرالمومنین صلوات الله علیه رو نفس نفیس حضرت رسول صلی الله علیه و آله معرفی فرمود. آیه ۶۱ سوره آل عمران بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمومنین علی صلوات الله علیه است. این عید بر کام تک تک شما گوارا اسعد الله ایامکم .
گاهی "بدخُلقی" و یا "اختلال روحی" ربطی به سِحر و ندارد، بلکه انسان در اثر ترک برخی مواد غذایی مبتلا به موارد مذکور می‌گردد. در آموزه‌های دینی، اهمیت به خوراک و تأمین قوای بدن بسیار پررنگ است که در این‌باره روایات زیادی وجود دارد. مکتب تشیع با و رياضات جسمی و بشدت مخالف است، اما مکتب صوفیه بشدت چله‌نشینی و رياضات جسمی را تأیید و ترویج می‌کند. یکی از موارد اختلافی بین شیعه و صوفیه بحث اهمیت به "خوردن گوشت" است. طبق روایات ما‌: "هرکس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق می‌شود و باید در گوشش اذان گفت." و این مهم تا بدان جا تأکید شده که فرمودند: "هرکس نتوانست تا چهل روز گوشت تهیه کند، قرض کند و گوشت بخرد، خداوند متعال قرض او را ادا می‌کند." (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۶ ص ٣٠٩) اما در صوفیه، برای رسیدن به برخی اهداف و قدرت‌های ، نه تنها یک چله، بلکه باید چندین چله متوالی خوردن گوشت را ترک کرد. (و ترک مواردی دیگر مثل جماع و لبنیات و میوه و ... که فعلا بحث ما روی ترک گوشت است.‌) آنان می‌دانند که انسان با ترک گوشت چه عذابی را متحمل می‌شود، لذا معتقدند با نخوردن گوشت که مبارزه‌ای سخت با نفس است، روح قوی می‌گردد. همین‌جاست که آنان شرع و عقل را زیرپای نهادند، و در دام شیطان گرفتار آمدند. کجای دین ما دستور آمده که جسم خود را از حلال‌ترین و قوی‌ترین خوراک‌ها به بهانه سیر و سلوک و زهد و ریاضت، محروم کنیم؟ بلکه ریاضت در مکتب تشیع، در واقع همان پرهیز از حرام، و انجام دستورات الهی است، نه نهی از حلال، و انجام أعمال خلاف سنت و عقل! آیا اهل بیت علیهم السلام که اعقل و اعلم و أفضل در عوالم وجودند، معاذالله به اندازه صوفیان آگاه نبودند؟! که این‌همه تأکید بر خوردن گوشت می‌فرمودند و خود نیز استفاده می‌کردند و گاهی دستور می‌دادند که گوشت را "کباب" کنید تا بدن قوی گردد. (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۶ ص ٣١٨)
از حضرت امام_کاظم علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند: «از صرف مال و دارائیت در راه طاعت و رضای پروردگار دریغ مکن، که (برایت شرایطی پیش خواهد آمد و) ناچار خواهی شد دو برابر آن را در راه معصیت و نافرمانی خدا صرف کنی!» «قَالَ الامام الکاظم علیه‌السلام:‏ إِيَّاكَ أَنْ تَمْنَعَ فِي‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏ فَتُنْفِقُ مِثْلَيْهِ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ.» تحف العقول ج1 ص408 بحار الانوار ج۷۵، ص۳۲۰
قَالَ الإِمَامُ البَاقِرُ علیه السلام: إِنَّ عَدُوَّ عَلِیٍّ عَلَيْهِ السَّلَام لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی یَجْرَعَ جُرْعَةً مِنَ الْحَمِيمِ (الْجَحِيمِ)؛ وَ قَالَ: سَوَاءٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ هَذَا الْأَمْرِ صَلَّى أَوْ زَنَى. حضـرت امـام باقـر علیه السّلام فرمودند: به راستی که دشمن علی علیه السّلام از دنیا نمی رود تا این که جرعه ای از حمیم بنوشد؛ و فرمود: برای مخالف این امر ، فرقی نمی کند و یکسان است نماز بخواند یا زنا کند. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال باب عقاب ناصب، حديث ۱۷ .
اهالی قم مقدسه ، دمای هوا در ساعت ۱۶ امروز به ۴۴ درجه رسیده. لطفا مواظب کهنسال و کودکان باشید که دچار گرمازدگی نشوند.
ابن ابی الحدید معتزلی گوید: "ابن عالیه حنبلی" از ساکنان منطقه "قطفا" در غرب بغداد برایم ماجرایی نقل کرد که چندین شاهد عادل نیز بر صحت آن یافتم، او گفت: من در مجلس "فخر اسماعیل بن علی حنبلی" فقیه -معروف به غلام منی- حاضر بودم. فخر، در بغداد اعلم علمای حنبلی در فقه و خلاف بود و کمی هم به علم منطق اشتغال داشت. عبارت پردازی او شیرین بود، من محضرش را درک کردم و سخنانش را شنیدم تا اینکه در سال ۶۱۰ ق از دنیا رفت. ابن عالیه ادامه داد: ما نزد فخر نشسته بودیم و سخن می گفتیم که شخصی از حنبلی ها وارد شد. او از یکی از اهالی کوفه طلبکار بود و به کوفه رفته بود تا طلبش را بگیرد و من نیز اتفاقا در زمان زیارت (امیرالمومنین در) روز غدیر که آن شخص حنبلی در کوفه بود آنجا حاضر بودم. این زیارت روز هجدهم ذی الحجة است که جمع بسیاری از مردم که فوق حد شمارش هستند در حرم امیرالمومنین علیه السلام جمع می شوند. ابن عالیه سخنش را چنین ادامه داد: شیخ فخر شروع کرد به سوال کردن از آن شخص حنبلی که: چه کردی؟ آیا طلبت را گرفتی؟ آیا چیزی از آن نزد بدهکارت باقی ماند؟ و همچنین حنبلی نیز پاسخ می داد تا اینکه گفت: آقای من! ای کاش زیارت روز غدیر را می دیدی و اعمال فضاحت بار و سخنان زشت و شنیع و سب و فحش به صحابه به صورت آشکار و با صدای بلند بدون مراقبت و ترس در کنار قبر علی بن ابی طالب را مشاهده می کردی! شیخ اسماعیل (فخر) گفت: آنان چه گناهی دارند به خدا قسم که کسی آنان را بر این کارها جرأت نداد و درب این اعمال را به رویشان نگشود مگر صاحب آن قبر! شخص حنبلی گفت: کدام صاحب قبر؟! فخر گفت: علی بن ابی طالب. حنبلی گفت: آقای من! او کسی بود که این اعمال را برای آنان سنت قرار داد و این کارها را یادشان داد و این راه را پیش رویشان قرار داد؟! فخر گفت: به خدا قسم آری. حنبلی گفت: آقای من! اگر حق با علی بود (که به آنان چنین یاد داد) چرا ما باید ابوبکر و عمر (فلانی و فلانی) را دوست و ولی خویش بدانیم و اگر کار علی غلط و باطل بوده چرا باید او را دوست و ولی بدانیم؟! یا باید از او برائت و بیزاری بجوییم و یا از آن دو نفر. ابن عالیه ادامه داد: شیخ اسماعیل(فخر) به سرعت برخاست و کفشهایش را پوشید در حالی که می گفت: خدا اسماعیل زناکار را لعنت کند اگر جواب این سوال را بداند! و داخل اندرون خانه اش شد. ما نیز برخاستیم و برگشتیم. وحدثني يحيى بن سعيد بن علي الحنبلي المعروف بابن عالية من ساكني قطفتا بالجانب الغربي من بغداد، و أجد الشهود المعدلين بها، قال: كنت حاضرا الفخر إسماعيل ابن علي الحنبلي الفقيه المعروف بغلام بن ابن المنى، وكان الفخر إسماعيل بن علي هذا، مقدم الحنابلة ببغداد في الفقه والخلاف، ويشتغل بشئ في علم المنطق، وكان حلو العبارة وقد رأيته أنا وحضرت عنده، وسمعت كلامه، وتوفى سنة عشر وستمائة. قال ابن عالية: ونحن عنده نتحدث، إذ دخل شخص من الحنابلة، قد كان له دين على بعض أهل الكوفة، فانحدر إليه يطالبه به، واتفق أن حضرت زيارة يوم الغدير والحنبلي المذكور بالكوفة، وهذه الزيارة هي اليوم الثامن عشر من ذي الحجة، ويجتمع بمشهد أمير المؤمنين عليه السلام من الخلائق جموع عظيمة، تتجاوز حد الإحصاء. قال ابن عالية: فجعل الشيخ الفخر يسائل ذلك الشخص: ما فعلت؟ ما رأيت؟ هل وصل مالك إليك؟ هل بقي لك منه بقية عند غريمك؟ وذلك يجاوبه، حتى قال له: يا سيدي لو شاهدت يوم الزيارة يوم الغدير، وما يجرى عند قبر علي بن أبي طالب من الفضائح والأقوال الشنيعة وسب الصحابة جهارا بأصوات مرتفعة من غير مراقبة ولا خيفة! فقال إسماعيل: أي ذنب لهم! والله ما جرأهم على ذلك، ولا فتح لهم هذا الباب إلا صاحب ذلك القبر! فقال ذلك الشخص: ومن صاحب القبر؟ قال: علي بن أبي طالب! قال: يا سيدي، هو الذي سن لهم ذلك، وعلمهم إياه وطرقهم إليه! قال: نعم والله، قال: يا سيدي فإن كان محقا فما لنا أن نتولى فلانا وفلانا! وإن كان مبطلا فما لنا نتولاه! ينبغي أن نبرأ إما منه أو منهما. قال ابن عالية: فقام إسماعيل مسرعا، فلبس نعليه، وقال: لعن الله إسماعيل الفاعل إن كان يعرف جواب هذه المسألة، ودخل دار حرمه، وقمنا نحن وانصرفنا. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحديد المعتزلي، ج9، ص 307 .
قَالَ زَائِدَةُ ثُمَّ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) بَعْدَ أَنْ حَدَّثَنِي بِهَذَا الْحَدِيثِ خُذْهُ إِلَيْكَ مَا لَوْ ضَرَبْتَ فِي طَلَبِهِ آبَاطَ الْإِبِلِ حَوْلًا لَكَانَ قَلِيلًا. زائده مى گويد: سپس حضرت على بن الحسين (امام سجاد صلوات الله علیه) پس از نقل اين حديث (حدیث ام ایمن) برايم فرمود: اين حديث را بگير و حفظ كن، اگر یک سال بر شتر سوار شوی و به دنبال آن بروی، قلیل و اندک است! كامل الزيارات - ط دار المرتضوية صفحه 266 مخزن البكاء في مقتل سيد الشهداء عليه السلام جلد 3 صفحه 53 تظلم الزهراء من اهراق دماء آل العباء صفحه 313 بحار الأنوار جلد 45 صفحه 183
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَعْقِلٍ: عَنْ عَلِيٍّ أَنَّهُ قَنَتَ فِي الصُّبْحِ فَلَعَنَ مُعَاوِيَةَ وَ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ وَ أَبَا مُوسَى الْأَشْعَرِيَّ وَ أَبَا الْأَعْوَرِ وَ أَصْحَابَهُمْ أمالي الطوسيّ ج ۲ ص ۳۳۵ عبدالله بن معقل روایت نموده است که امیرالمؤمنین صلوات اللَّه علیه در نماز صبح قنوت انجام داد و معاویه و عمروعاص و ابوموسی اشعری و ابو الأعور و اصحاب آنها را لعنت کرد! مواظب تبری ، این واجب کمرنگ شده ، باشیم.
علّامه محمّد باقر مجلسی رَحِمَهُ الله مینویسد ؛ در کتب معتبره به أسانید قویّة مروی است که روزی حمزة بن حمران به خدمت حضرت إمام جعفر صادق علیه السّلام عرض کرد که چه سبب داشت تخلّف کردنِ محمّد بن حنفیّة از حضرت إمام حسین علیه السّلام در هنگامی که متوجّه عراق گردید؟ حضرت فرمود من بگویم به تو سخنی که دیگر از این مقوله سؤال نکنی. چون حضرت إمام حسین علیه السّلام روانه شد ، کاغذی طلبید و در آن نوشت : بسم الله الرّحمن الرّحیم ، این نامه ای است از حسین بن علیّ بن أبی طالب بسوی فرزندان هاشم ، امّا بعد به درستی که هر که به من ملحق گردد شهید ميشود ، و هر که از من تخلّف نماید رستگاری نمی یابد ، و السّلام. جلاء العیون / باب ۵ ، فصل ۱۲
امام رضا عليه السّلام فرمود: محرم ماهى بود كه مردم عصر جاهليت جنگ در آن را بر خود حرام مى‌شمردند پس حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را به اسارت درآوردند و آتش به خيمه‌ها افكندند. و آن‌چه به دستشان رسيد،غارت بردند و درباره ما جانب حرمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را نگاه نداشتند. روز شهادت امام حسين عليه السّلام غم به دل نشاند و اشك ما را جارى كرد و عزيز اهل بيت را در سرزمين كربلا بى‌مقدار ساخت و ما را در كام رنج و اندوه انداخت. بايد تا روز رستاخيز در سوگ حسين عليه السّلام اشك ريخت.گريه بر حسين عليه السّلام گناهان بزرگ را از بين مى‌برد. عن سيّدنا و مولانا أبي الحسن الرضا عليه السلام ، قال: إنّ شهر المحرّم كان أهل الجاهليّة يحرّمون فيه القتال فاستحلّت فيه دماؤنا، و هتكت فيه حرمنا، و سبي فيه ذرارينا و نساؤنا، و اضرمت النيران في مضاربنا، و لم يترك لرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله حرمة فينا، إنّ يوم عاشوراء أقرح جفوننا، و أسبل دموعنا، و أذلّ عزيزنا، أرض كربلاء أورثتنا الكرب و البلاء، إلى يوم الانقضاء، فعلى مثل الحسين فليبك الباكون، فإنّ البكاء فيه محطّ الذنوب. الأمالی (للصدوق) ج۱ ص۱۲۸
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ صلوات الله علیه قَالَ: جُدِّدَتْ أَرْبَعَةُ مَسَاجِدَ بِالْكُوفَةِ فَرَحاً لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) مَسْجِدُ الْأَشْعَثِ وَ مَسْجِدُ جَرِيرٍ وَ مَسْجِدُ سِمَاكٍ وَ مَسْجِدُ شَبَثِ بْنِ رِبْعِيٍّ (لَعَنَهُمُ اللَّهُ‌). امام باقر صلوات الله علیه: به خاطر شادی قتل حسین (صلوات الله علیه) چهار مسجد در کوفه تجدید شد، مسجد اشعث و مسجد جریر و مسجد سماک و مسجد شبث بن ربعی. الكافي- ط الاسلامية جلد 3 صفحه 490
يكي از چیزهایی که شاگردان مکتب ابن تیمیه ، شیعیان را به واسطه ان متهم به شرک می کنند تبرک جستن به اهل بیت علیهم السلام است . شیعیان به واسطه روایات صحیحه ای که از ائمه علیهم السلام رسیده است اعتقاد دارند که تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام متبرک است و خداوند متعال در این تربت مقدس شفا قرار داده است. سوال اینجاست چرا اگر کسی به قبر ائمه اهل تسنن متوسل شود و به زیارت انها برود و از خاک انها متبرک شود ، مشرک نیست ولی اگر همان شخص به زیارت قبور اهل بیت پیامبر علیهم السلام برود مشرک می شود ؟ ابن ناصر الدین دمشقی متوفی 842 در کتاب الرد الوافر در مورد تبرک و استشفی به خاک قبر ابن تیمیه می نویسد : ال علی بن عبدالکریم پسر شیخ سراج الدین بغدادی داستان عجیبی برای من نقل کرد می گفت : هنگامی که جوان بودم ، دختری داشتم که مبتلا به چشم درد شد . ما به ابن تیمیه اعتقاد داشتیم . با خودم گفتم چشم درد دخترم طول کشیده و سرمه فایده ای نداشته است ؛ چه خوب است مقداری از خاک قبر ابن تیمیه را به عنوان سرمه بر چشم دختر بکشم . نزد قبر ابن تیمیه امدم . انجا شخصی از اهل بغداد را دیدم که مقداری از خاک قبر را جمع کرده بود و در کیسه های گذاشته بود . به او گفتم : چه می کنی ؟ گفت : اینها را برای چشم درد جمع کرده ام . چشم های فرزندانم را با این خاک سرمه می کشم گفتم : فایده ای هم دارد گفت : بله این کار را تجربه کرده ام و فایده دیده ام با کلام او یقینم به انچه قصد کرده بودم بیشتر شد الَ عَليّ بن عبد الْكَرِيم ابْن الشَّيْخ سراج الدّين الْبَغْدَادِيّ الاصل البطايحي الْمزي أَخْبرنِي بِشَيْء غَرِيب قَالَ كنت شَابًّا وَكَانَت لي بنت حصل لَهَا رمد وَكَانَ لنا اعْتِقَاد فِي ابْن تَيْمِية وَكَانَ صَاحب وَالِدي وَيَأْتِي الينا ويزور وَالِدي فَقلت فِي نَفسِي لآخذن من تُرَاب قبر ابْن تَيْمِية فلأكحلها بِهِ فانه طَال رمدها وَلم يفد فِيهَا الْكحل فَجئْت الى الْقَبْر فَوجدت بغداديا قد جمع من التُّرَاب صررا فَقلت مَا تصنع بِهَذَا قَالَ أَخَذته لوجع الرمد أكحل بِهِ أَوْلَادًا لي فَقلت وَهل ينفع ذَلِك فَقَالَ نعم وَذكر أَنه جربه فازددت يَقِينا فِيمَا كنت قصدته الرد الوافر : ابن ناصر الدين الدمشقي ج: 1 ص : 75
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه وآله: إِيَّاكُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ أَهْلِ الْكَبَائِر. امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلوات الله علیه وآله نقل می فرماید: بر حذر باشید از لحن ها و سبکهای اهل فسق و اهل گناهان کبیره. الکافی، الاسلاميه ج 2 ص 614 یا رسول الله ، آجرک الله آقاجانم؛جانم بقربانت: بعضی مداح نماها مثل اقای هلالی و پویانفر ، کارشون از لحن و سبک اهل فسق گذشته و رسما با موسیقی ، نوحه عزا میخوانند و بعضی از خطبا با آنان در یک مجلس جمع میشوندو...
السلام علیک یا اباعبدالله جای پرچمی ای برای نصب درب منازل و مغازه‌ها موجود است در صورت نیاز به پی‌وی بنده رجوع فرمایید (رایگان) یا علی مدد +989122526562 کربلایی حسن نصراللهی برادران عزیزم توجه داشته باشید که این جای پرچمی ، حتما باید سردرب منزل یا سردرب مغازه نصب شده و در مناسبتهای ولادت و شهادت مزین به پرچم شود.
علیهاالسلام زهرا علیهاالسلام در طول راه إسارت حضرت رقیه سلام الله علیها یاد بابا میکرد و اشک میریخت ، یکی از موکّلین لشکر یزید غضب کرد و آن طفل را از روی شتر به زمین انداخت. آن طفل بر اثر برخورد به زمین غش کرد ، همان زمان ، قافله متوجه نیزه ای شد که سر امام حسین علیه سلام الله علیه بر بالای آن بود ، نیزه به زمین فرو رفته بود ، دشمن هر چه سعی کرد که آن را در آورَد ، نتوانست. حضرت زینب سلام الله علیها متوجّه شد یکی از اطفال نیست ، سراسیمه اشک میریخت و دنبال آن نازدانه میگشت تا اینکه در دل شب که به عقب قافله برگشته بود دید بانویی نشسته و آن طفل را در آغوش گرفته و در دامان آن بانو راحت خوابیده است. وقتی نزدیک شد عرضه داشت شما کیستی؟ آن بانو فرمود أنا أمُّکِ فاطمةُ الزهراء ، أظَنَنْتِ أنّی أغفلُ عَن أیتامِ وَلَدی؟ من مادرت فاطمه زهرا هستم گمان میکنی من از أیتام فرزندم غافلم؟ ناسخ التواریخ
الله_عمر عبد الله بن عمر (لعنت الله علیهما)مانند پدرش در دشمنی با اهل بیت علیهم السّلام فعّال بوده‌ست. وی نه تنها با امام حسین، بلکه با امیرالمؤمنین و امام حسن علیهم السّلام هم بیعت و همراهی نکرد، ولی با ذلّت و خفّت با حَجّاج بن یوسف ملعون بیعت کرد. در یکی از گفتگوهایی که از او با امام حسین علیه السّلام نقل کرده‌اند، چنین جسارت کرده: «قالَ ابنُ عُمَرَ لِحُسَینٍ علیه السلام: لا تَخرُج، فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) خَیَّرَهُ اللّهُ بَینَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ فَاختارَ الآخِرَةَ، و أنتَ بَضعَةٌ مِنهُ، و لا تَنالُها _ یَعنِی الدُنيا _ فَاعتَنَقَهُ و بَکی و وَدَّعَهُ.» او به امام گفت: از سفرت منصرف شو، جدّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) بین انتخاب دنیا و آخرت مخیّر شد و او آخرت را برگزید. تو نیز پاره تن اوئی، دنیا را رها کن!!! سپس او را در آغوش گرفت و گریست و وداع نمود. الطبقات الکبری، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت ١۰/ ٤٤٤ برادران و خواهران بزرگوار: دقّت کنید که او حرکت امام را دنیادوستی می‌نامد، و به حضرت می‌آموزد که مانند جدّت به فکر آخرت باش !!!!!( نستجیر بالله). از پستی دنیا همين است که منافقی، امام حسین علیه السّلام را پند و اندرز دهد و از دنیادوستی بر حذر دارد !!!! در حالی که خودش با دستگاه حکومتِ وقت زد و بند داشت! نفاق یعنی همین که او امام را پاره تن رسول خدا خطاب می‌کند، ولی یاری‌‌اش نمی‌کند !!! گریه او نیز از سر نفاق است، یعنی من تو را بر حذر داشتم، نصحیت مرا نشنیدی و می‌روی کُشته می‌شوی، و بعد به حرف من خواهی رسید. تا بعداً مردم مدینه بگویند که فقیه ما چقدر دلسوز و خیرخواه بود و اگر با امام حسین ( علیه السّلام ) نرفت می‌دانست چه خبر است. دشمنی این خانواده با خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله، باعث شده بود که راضی به حکومت و ولایت هر کلب و خنزير و حماری باشند، ولی زیر بار ولایت الهیه اهل بیت علیهم السلام نروند.
ابن جوزی از علماء عامّة مینویسد ؛ چون حسين ديد كه در كُشتن او إصرار دارند ، قرآنی برداشت و آن را گشود و بر سر نهاد و در ميان لشكر ندا داد ميان من و شما كتاب خدا و جدّم محمّد رسول خدا ، برای چه خون مرا حلال می دانيد؟ آيا من پسر پيغمبر شما نيستم؟ آيا به شما نرسيده كلام جدّم درباره من و برادرم که فرمود هذانِ سيّدا شَبابِ أهلِ الجنّة؟ اگر مرا تصديق نمیكنيد ، از جابر و زيد بن ارقم و ابوسعيد خدری بپرسيد. در اين هنگام كه با آنها احتجاج مینمود ، نظرش به طفلی از اولاد خود افتاد كه از شدت تشنگی میگريست. پس طفل را بدست گرفت و فرمود ای مردم ، اگر به من رحم نمیكنيد به اين طفل ترحّم كنيد. پس مردی از ايشان تيری به جانب آن طفل افكند و او را ذبح كرد. آن حضرت گريست و فرمود خدايا حُكم كن بين ما و اين مردمی كه ما را دعوت كردند تا ياری كنند ولی ما را كُشتند ، پس ندایی از آسمان رسيد كه ای حسين ، طفل را به ما واگذار كه برای او در بهشت دايه ای است. تذكرة الخواص / ۲۲۷ صلوات الله علیک یا اباعبدالله الغریب
مولای عطشان و مظلومم در ماتم و عزایت دو ماه محرم و صفر مشکی میپوشم و پوشیدن سایر رنگها رو بر خودم به قصد حفظ حرمت عزایت ، حرام کرده ام. مولای مهموم و مظلومم در تمام محرم و صفر ، از چشمانم خواسته ام تا هر صبح و هر شام ، در عزایت ولو برای لحظاتی بارانی شود. مولای غریب و مظلومم با خود عهد بسته ام که از اموالم ، دراهمی را برای خرج عزایت کنار گذاشته و بعنوان یک حلال زاده در برپایی مراسم عزایت شریک باشم. مولای شهید و مظلومم کودکانم را بر ولایت و محبت شما و پدرو برادر و اولاد معصومت ، تربیت نموده و سعی کرده ام منتظر منتقم خون شما باشند. مولای عزیزتر از تمام هستی و زندگیم: . صلوات و سلام خدا بر شما و پدر و برادر و اولاد معصوم شما صلوات خدا بر انسیه ی حوراء آقای من .
ولدالزنا ملعون حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ‏ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا قَالَ: مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ وَ قَرَّتْ بِنَا فِي الْجِنَانِ عَيْنُهُ وَ مَنْ سَمَّى يَوْمَ عَاشُورَاءَ يَوْمَ بَرَكَةٍ وَ ادَّخَرَ فِيهِ لِمَنْزِلِهِ شَيْئاً لَمْ يُبَارَكْ لَهُ فِيمَا ادَّخَرَ وَ حُشِرَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ يَزِيدَ وَ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ وَ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِلَى أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنَ النَّارِ. حضرت امام رضا صلوات الله علیه می فرمایند : هرکس روز عاشورا كار هاى خود را تعطيل كند خدا حوائج دنيا و آخرتش را برآورد ، هركس روز عاشورا را روز مصيبت و حزن و گريه خود كند خداى عز و جل روز قيامت را روز خرسندى و شاديش سازد و در بهشت چشمش به ما روشن شود و هر كه روز عاشورا را روز بركت داند و براى خانه‏ اش ذخيره‏ اى نهد بركت ندارد و روز قيامت با يزيد و عبيدالله بن زياد و عمر بن سعد به درک اسفل دوزخ محشور گردد. امالی شیخ صدوق صفحه ۱۲۹. عده ی خیلی زیادی از حلال زاده های باادب که روز عاشورا کار و کاسبی رو تعطیل و غیر از عزاداری دنبال هیچ کاری نمیرن ، این حدیث بشارت برای اونهاست که خدا حوائج دنیا و آخرتشون رو براورده میکنه. اون دسته ناچیز از اقایونی که در کمال وقاحت و با کلی توجیه بیخود و ابکی ، روز عاشورا دنبال کاسبی و ذخیره کردن پول و.... هستند ، این حدیث رو فراموش نکنند. علیه السلام علیه السلام
مولوی جلال الدین بلخی در دفتر سوم مثنوی به سرزمین کربلا و رفتن به آنجا اشاره می‌کند و در دفتر ششم در قالب حکایتی به ترسیم عزاداری امام حسین علیه السلام پرداخته و سپس آن را به نقد کشیده است. متن اشعار کاملا واضح است و به جهت رعایت اختصار از شرح آن صرف نظر می‌کنیم، طبق هزیان گویی های این صوفی عمری ملعون : واقعه عاشورا صرفا یک حادثه تاریخی است که اساسا دوران آن گذشته و امروز دیگر سخن از یزید نیست؛ گفت آرى لیک کو دور یزید ؟! کى بد‏ست این غم چه دیر اینجا رسید چشم کوران آن خسارت را بدید گوش کران آن حکایت را شنید   کسانی که عمری برای امام حسین علیه السلام عزاداری کرده اند ، در خواب غفلت به سر برده اند و حقیقت عاشورا را نفهمیده اند ، عاشورا روز شادی است نه عزا چون در این روز خسرو دین(امام حسین علیه السلام) از بند دنیا رهیده و به خدا پیوسته است! ناله و نوحه كند اندر بكا شيعه عاشورا براى كربلا پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان ز انكه بد مرگى است اين خواب گران‏ چون كه ايشان خسرو دين بوده ‏اند وقت شادى شد چو بشكستند بند زیارت شهدای کربلا و رفتن به بارگاه سیدالشهداء خیره سری و گستاخی است زیرا آنچه از ایشان به جا مانده (اگر به جا مانده باشد) مو و استخوانی بیش نیست!! و زیارت این استخوانها سالک را به سر منزل مقصود نمی رساند! ببینید چگونه اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا را که انقدر در احادیث به آن تاکید شده است، زیر سوال میبرد و عقاید باطل اهل سنت و صوفیان را در لفافه به خورد مخاطب میدهد! هین مدو گستاخ در دشت بلا هین مرو کورانه اندر کربلا که زموی و استخوان هالکان می نیابد راه پای سالکان و از بیت ذیل، بر فرض صحت انتساب آن، چنین برداشت می شود که امام حسین علیه السلام نا آگاهانه و بدون هر گونه دوراندیشی (العیاذبالله) به سمت کربلا خارج شدند و به تعبیر گستاخانه ی جلال الدین این حرکت کورکورانه انجام گرفته! لذا ما نباید مانند او عمل کنیم! کورکورانه مرو در کربلا تا نیفتی چون حسین اندر بلا  ┄┅┅┄ مدافعان مولوی ! اگر ذره ای حمیت و غیرت و تعصب روی معارف اهلبیت علیهم السلام داشته باشند ، حدیث ذیل از امام رضا علیه السلام ، پاسخی محکم برای اراجیف مولوی بلخی است ، به جای تفسیر سلیقه ای واقعه عاشورا و رو آوردن به ولیجه ها ، تسلیم‌ محض احادیث اهلبیت علیهم السلام باشند : امام رضا علیه السلام فرمودند: محرم ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در حرام می‌دانستند؛ ولی خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه‏‌های ما زدند و آنچه در آن بود به تاراج بردند و در امر ما رعایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نکردند، روز شهادت امام حسین علیه السلام چشمان ما را آزرده است و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کردند و گرفتاری و بلا به ما دچار ساخت تا روز قیامت، بر مانند حسین علیه السلام باید گریست، این گریه گناهان بزرگ را۸ می‌ریزد. پدرم (حضرت امام کاظم علیه السلام) اینگونه بود که هنگامی ماه محرم می‌شد خنده بر لب نداشتند و اندوه بر ایشان غالب بود تا روز دهم ، روز دهم روز مصیبت و حزن و گریه‏‌اش بود و می‌فرمودند: در این روز حسین صلوات الله علیه کشته شد. امالی شیخ صدوق، مجلس ۲۷، حدیث ۲، صفحه ۱۰۱، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات شما را به خدا بنگرید به این حدیث که اعماق جان را می سوزاند، آنگاه طوائفی جاهل به نام عرفان و تصوف ، عاشورا را روز شادی و سرور خود قرار داده اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط میخوام بدونم اون سلبریتی ها و کسانی که بخاطر یه کاسه ماست که روی سر یک خانم مکشفه ، ریخته شده بود داشتن خودشون رو میکشتن و همه جا رو پر کرده بودن از ندای دادخواهی و حق خواهی وقتی این کلیپ رو ببینن چیکار میکن. ایا به غیرتشون برمیخوره؟؟ ایااصلا غیرت دارن؟؟ میفهمن غیرت یعنی چی؟؟؟ سر مرگ مشکوک یه دختر سنی ، کلی خون دختر و پسر شیعه ریخته شد و همه جنبش ژینا سقزی برداشته بودن. الان نمیخوان حرفی بزنن؟؟ اصلا حرف زدن بلدن؟؟ یا فقط بازیگر دست ابلیسن؟؟ تف به اون مرد بی شرفی که دست روی زن بلند کنه. لعنت بر مردی که زنی رو کتک بزنه. لعنت بر عمر و توله هاش تا ابد
کفعمی رحمه الله  در کتاب البلد الامین ، و نیز إبن طاووس در کتاب مصباح الزائر این دعا را آورده اند. البته به اندازه یک ورق از آخر دعا در این دو کتاب وجود ندارد ، یعنی از آنجایی که میگوید إلهی أنا الفقیر فی غنای ، تا آخر دعا. و نیز این مقدار از دعا در برخی از نسخه‌های کهن کتاب الاقبال نیز یافت نشد. فرازهای دعا در این ورق ، مطابق با دعاهای ائمه معصومین علیهم السلام نیست و بیشتر به ذوق و سلیقه صوفیان نزدیک است ، از این روی ، برخی از بزرگان بر آنند که این یک ورق از الحاقات صوفیه بر دعاست و از إمامان معصوم نیست. در هر صورت ، این قسمت اضافی یا از سوی صوفیه در کتاب‌ها رفته است و سید بن طاووس با غفلت از حقیقت أمر آن را آورده است ، و یا اینکه از جانب آنان در کتاب الإقبال اضافه شده است ، و حالت دوم به آنچه ما اشاره کردیم ، از عدم وجود این دعا در نسخه‌های کهن و کتاب مصباح الزائر ، نزدیک تر است. و خداوند به حقیقت امور آگاه است. بحارالأنوار ۹۸ / ۲۲۷