#ابوبکر_ملعون
#جمادی_الثانی
#بیست_و_دوم
#سقط_شدن
َعَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الباقرِ علیه السّلام قَالَ ؛
أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ صَاحِبُ الْقَوْلِ الَّذِی يَقُولُ أَنَا أَبْرَأُ مِمَّنْ يَبْرَأُ مِنْ أَبِی بَكْرٍ وَ عُمَرَ.
امام باقر سلام الله علیه فرمود ؛
بزرگترین گناه کبیره برای آن شخصی است که میگوید من تبرّی میجویم از کسی که از أبوبکر و عمر بیزاری میجوید.
مستدرك الوسائل ۱۱ / ۳۵۸ ، حدیث ۱۳۲۵۶
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_معاویه
#عدل
#جُود
#افضیلت
#بخشش
وَ سُئِلَ (عليه السلام) أَيُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (عليه السلام): الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.
♦️از امیرالمومنین صلوات الله علیه سؤال شد: كدام یکی از این دو برتر است عدل يا جود؟ آن حضرت فرمود: عدل، امور را در جاى خود قرار مى دهد، و جود آنها را از جايگاه خود بيرون مى برد. عدل حافظ عموم است، و جود سود بخش به عده اى خاص. پس عدالت شريفتر و برتر است.
نهج البلاغه حکمت 437
لطفا با دقت و چندباره حدیث را مطالعه فرمایید.
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللَّهُمَّ_الْعَنْ_صَنَمَیْ_قُرَیْشٍ_وَ_جِبْتَیْهَا_وَ_طَاغُوتَیها
#درجات_مردم
#احادیث
#فضائل
#درجات_ایمان
یعقوب سراج گوید: امام صادق علیه السلام دربارهی مردی از من سؤال نمود و فرمود: «به راستی که او حدیث ما را تحمّل نمیکرد؟» عرض کردم: آری؛ فرمود: «فراموش نکن که مردم نزد ما درجاتی دارند، بعضی یک درجه دارند و برخی دو درجه و برخی سه و برخی چهار درجه تا این که به هفت درجه رسید».
مختصر البصائر، ص۳۲۳
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_العن_اعدائهم
#امام_عصر علیه السلام
#قائم علیه السلام
#ماه_پرست
#خورشید_پرست
عَنْ أبى عَبْدِالله عَلَيْه السّلام قالَ ؛
إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ خَرَجَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ کَانَ یَرَی أَنَّهُ مِنْ أَهْلِهِ ، وَ دَخَلَ فِیه شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ.
إمام صادق عليه السّلام فرمود:
هنگامی که قائم ما قیام نماید بعضی از کسانی که خود را شیعه ما میدانستند از دین خارج میشوند ، و افرادی همچون خورشید پرستان و ماه پرستان داخل در تشیع میگردند و به حضرتش إیمان می آورند.
بحارالأنوار ۵۲ / ۳۶۳
بخاطر خدا در این حدیث تفکر و تامل کنید.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_العن_اعدائهم
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
#ابوبکر لعنت الله علیه
#نسب_خلیفه_اول
#جمادی_الثانی
#بیست_و_دوم
در منابع اهل تسنن ادعا شده است که پدر خلیفه اول ، ابوقحافه و مادرش دختر برادر ابوقحافه ، سَلمی بنت صَخر از قبیله تَیم بن مُرَّه بوده است ؛ و این ادعا یعنی ابوبکر نَسَبی ناپاک دارد و حاصل ازدواج عمو با برادرزاده خویش است .
پدر ابوبکر در جاهلیت، به عنوان خدمتکار در خانه "عبدالله بن جُدعان بن عمرو بن کعب" که پسر عمویش بود کار می کرد ، و مردمان را به ضیافت و مهمانی سفره ارباب خویش دعوت می نمود !! (۱)
عبدالله بن جُدعان برده فروش بود و کنیزان را میخرید (۲)؛
به تصریح تاریخ اهل تسنن او کنیزان را به فحشا وادار می ساخت و مهمانان و مشتریان وی ، آنان را صاحب فرزند می کردند و این فرزندان را می فروخت (۳)
در میان این کنیزان می توان به "نابغه" مادر عمروعاص اشاره کرد که از زنان بسیار بدنام در جاهلیت بود(۴)
ابو قحافه پدر ابوبکر در فتح مکه ایمان آورده است (۵)
در جریان فتح مکه ، ابوقحافه (که بینایی خود را به جهت کهولت سن از دست داده بود) از دخترش اسماء می خواهد که دست وی را گرفته ، او را به بالای کوه برساند تا وی به کمک دخترش با پرتاب سنگ از ورود مسلمانان جلوگیری کند ! مسلمانان نیز با سنگ پاسخ او را می دهند و سر ابوقحافه می شکند .(۶)
این ماجرا نشان می دهد که ابوقحافه و دخترش اسماء تا آن زمان مسلمان نبودند.
پس از فتح و پیروزی ، او را پیش پیامبر(صلی الله علیه و آله) می آورند تا ایمان خود را اظهار کند ، ابوبکر پدر را همراهی می کند و دست او را می گیرد، وی که ریش و سبیلی انبوه ، بدحالت و سفید داشت و موی سرش شانه نکرده و بسیار ژولیده بود، با ظاهری نامتعارف به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله می رسد؛
تاریخ نویسان ، ظاهر وی را به درختی سفید (= ثغامه) با گُل، شاخ و برگی انبوه و سفید رنگ تشبیه کرده اند (۷)
رسول خدا صلی الله علیه و آله به فرزندان ابوقحافه دستور می دهند که وضعیت ظاهری پدر را پیرایش و اصلاح کنند.(۸)
وی در سال ۱۴ هجری و در دوران خلافت عمر و در سن ۹۷ سالگی می میرد.(۹)
ابوبکر تنها خلیفه ای است در تاریخ اسلام (اسلام اموی و عباسی) که زمانی که مرد پدرش زنده بود .(۱۰)
منابع از مدارک اهل تسنن :
لازم به ذکر است در منابع روایی شیعیان ، اهل بیت علیهم السلام ، صحبتی از ناپاکی ولادت خلیفه اول (بر خلاف خلیفه دوم) نکرده اند و این ناپاکی ولادت را ما تنها با ارجاع به خود کتب اهل تسنن بیان می داریم؛ و قاطبه علمای بزرگ شیعه که تنها به دنبال حق و حقیقت هستند تأکیدی بر این قضیه ننموده اند.
1- امتاع الأسماع ۷۷/۴ ؛ المنمق ص۳۷۲
2- مروج الذهب ۲۷۸/۲
3- انساب الاشراف ۱۵۹/۱۰ ؛ معارف ص۵۷۶
4- استيعاب ۱۱۸۵/۳ ؛ اسدالغابه ۷۴۱/۳
5- استيعاب واژهء "عثمان بن عامر" ۱۰۳۶/۳
6- انساب الاشراف ۹۹/۱۰
7- ثغامه : درختی با برگها ، شاخه ها و ساقه هایی سفید و زرد رنگ که گلهای سفید هم دارد.
8- استيعاب ۱۰۳۶/۳
9- استيعاب ۱۰۳۶/۳
10- اسدالغابه ۴۷۸/۳
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه
#قمر_در_عقرب
از ساعت ۱۶:۱۳ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲
تا ساعت ۰۰:۴۰ دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲
#امام_صادق علیهالسلام فرمودند:
«کسی که در موقع قمر در عقرب، سفر کند یا ازدواج و نکاحی انجام دهد، خیری نمیبیند.»
(کافی، ج۸، ص۲۷۵، ح۴۱۶)
در این بازۀ زمانی کوتاه، بهتر است از انجام کارهایی نظیر #عقد_ازدواج، #انعقاد_نطفه، #سفر و #حجامت پرهیز کنید! و در صورتی که ضرورت دارد و امکان تغییر زمان میسّر نیست، با دادن #صدقه، خواندن #آیت_الکرسی، #توکل به پروردگار کائنات و #توسل به ذوات مقدّسه معصومین علیهمالسلام، خواستار #دفع_بلا شوید.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_العن_اعدائهم
#بشیر_نبال
#شتر_ِلاغر
#موسم_حج
#قدم_خونین
#قیامت
#مدینه
از بشیر نبّال روایتست:
چند سال به خاطر مشکلاتی، موفق به زیارت امام باقر علیه السلام نشدم. (چه اینکه ساکن کوفه بوده و فاصله تا مدینه بسیار زیاد بود،
تا اینکه کم کم اموالی پس انداز کرده و شتر لاغری خریداری کردم تا با آن حجّ بروم؛ [به قدری نحیف بود که:] برخی میگفتند: این حیوان نمیتواند تو را به مقصد برساند!
به هر طور بود حج را انجام داده و بعد خود را به مدینه رساندم، در حالیکه در مسیر صورت و دست و پاهایم پر از زخم و چاک شده بود.
به در منزل امام باقر علیه السلام رسیدم و از خادم خواستم برایم اجازه ورود بگیرد. پس امام علیه السلام صدایم را شنیده و شناخت، فرمود: وارد شو ای بشیر! خوش آمدی!
چون خدمتش رسیدم، فرمود: چند سالی می شود تو را ندیدم؟ چرا حالت اینگونه است؟
عرض کردم: قربانت گردم! سنّم بالا رفته، استخوانم سست شده و اموالم اندک گشته است. تا اینکه امسال مالی به دستم رسید و شتر لاغری به همراه توشه فراهم کردم و حجّ گزاردم؛ [و چون شتر توان حمل مرا نداشت] گاه سوار میشدم و گاه پیاده میامدم، برای همین بدنم اینگونه آسیب دید. سپس بعد از حجّ با خود گفتم خدمت شما رسیده و حقّ واجب شما را انجام دهم.
حضرت (ع) فرمود: چه چیزی تو را به این کار واداشت؟ عرض کردم: به خدا قسم، محبّت شما.
فرمود: «ای بشیر! چون روز قیامت شود، رسول الله (صلی الله علیه و آله) به خدا پناه آورد، و ما نیز به رسول خدا (ص) پناه بریم، و شما هم به ما پناهنده میشوید. به نظرت در این صورت در نهایت شما را کجا میبرند؟ (و سه بار فرمود:) به خدا سوگند به سمت بهشت!».
بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (علیهماالسلام)۲/ ۸۸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#اللَّهُمَّ_الْعَنْ_صَنَمَیْ_قُرَیْشٍ_وَ_جِبْتَیْهَا_وَ_طَاغُوتَیها