eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
735 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
209 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣1⃣ «جشن حاکم سرزمین خدا» ✍فاطمه امراللهی، عضو تحریریه‌ی مجتهده‌ی امین گاهی دیدن یک تصویر، یک جمله یا یک پرسش موجب می‌شود که ذهن کنجکاو ما به تحرک در آید. این بار سؤال یکی از دوستانم که اتفاقا از فرقه اهل‌تسنن است، من را به تکاپو انداخت. او از من پرسید که چرا این‌قدر به غدیر بها می‌دهید، وقتی خود فرزندان امام علی(ع) این روز را جشن نگرفتند؟! برای یافتن پاسخ درست، مجبور شدم به چند منبع رجوع کنم. در واقع بعد از امام علی (ع)، در زمان ائمه‌ی دیگر نیز، روز غدیر، اهمیت ویژه‌ای داشت؛ گرچه گرامیداشت آن در هر دوره‌ای، متفاوت بود. در کتاب الغدیر، جلد1، مبحثی تحت عنوان «تهنیت به امیرمومنان (علیه السلام) در غدیر» آمده که بعد از قرائت حدیث غدیر، پیامبر(ص) در خیمه‌ای جدا از خیمه‌ی مولا امیرالمومنین (ع) نشستند و طوایف را امر کردند تا به خیمه‌ی امام رفته و این روز را به ایشان تبریک و تهنیت بگویند. امام صادق (ع) نیز فرمودند: که اطعام به یک نفر در این روز مانند غذا دادن به همه پیامبران است(مفاتیح الجنان ص50) در واقع در زمان اهل‌بیت(ع) این جشن برگزار می‌شده اما براساس سطح، درک و شرایط جامعه‌ی زمان خود بوده! برخی از آن شیوه‌ها در جشن غدیر امروزه هم به کار گرفته می‌شود مانند اطعام غذا در روز عید غدیر. همچنین علاوه بر اطعام در بین ائمه(ع) می‌توان به شیوه‌های مختلف از جمله: مطالعه و دقت به پیام حدیث غدیر و روشنگری واقعه غدیر در مجالس عمومی اشاره کرد. می‌توان گفت این شیوه برای فهم عموم جامعه بهتر بوده است. دلیل دیگر توهم غلط دوستم، علنی نبودن گرامیداشت و احیاء غدیر در زمان حضور ائمه (ع) و وجود محیط پر خفقان و ظلم خلفای جائر بوده است. به نظر می‌رسد هدف از جشن غدیر احیاء آن روز و یادآوری و تأکید بر ولایت الهی امیرالمومنین(ع) است حال به هر شیوه‌ای که این روز گرامی داشته شود و مراسم برگزار گردد، نام جشن را بر آن می‌گذاریم. این موارد گواه این است که در زمان ائمه اطهار(ع) به غدیر بها داده می‌شده و نسل به نسل و سینه به سینه گشته تا به زمان ما رسیده و به آیندگان نیز خواهد رسید، ان شاءالله. جایگاه و نقش این جشن را می‌توان از همان زمان پیامبر(ص) فهمید، آنجایی که فرمودند:حاضرین به غایبین برسانند؛ این آیه الیوم اکملت دینکم... را! غفلت در تبیین این روز یعنی فراموشی پیام و دین خداوند! یعنی بازی با سرنوشت و سعادت مسلمین و اعتقادات مذهبی آنها چرا که غدیر با هدایت مردم گره خورده است و خداوند بهتر از هرکسی به سعادت مردم آگاه‌تر! باید دانست بزرگداشت این روز نه تنها موجب تفرقه نمی‌شود بلکه موجب تأمل و تفکر برخی می‌شود. می‌توان حتی با دادن هدیه کوچک به دیگران خصوصا کودکان و نوجوانان و نوشتن متن‌های جذاب و کوتاه و نشر در فضای مجازی، تقید به تبریک این عید به خانواده و اقوام و... این روز را زنده نگهداشت. سهم ما از غدیر چیست؟ @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
1⃣1⃣ «جشن حاکم سرزمین خدا» ✍فاطمه امراللهی، عضو تحریریه‌ی مجتهده‌ی امین گاهی دیدن یک تصویر، یک ج
1⃣2⃣ «جامعه مهدوی» ✍نرگس سلیمانی، عضو تحریریه مجتهده امین هر چه فکر می‌کنم نمی‌توانم از غدیر جز رفتن به خانه سادات آشنا و همسایه خاطره دیگری پیدا کنم. امروز اما بچه‌های ما مطمئنا خاطرات زیاد و متنوعی از غدیر دوران کودکی‌شان برای آینده کسب خواهند کرد، نمونه‌اش پویش‌هایی که به مناسبت غدیر است و تلاش یک جامعه برای نشان دادن عظمت حقیقی غدیر از پویش اجاره ارزان منزل تا تخفیف‌های کسبه حتی یک مغازه فلافلی به وسع خودش و ایستگاه‌های صلواتی که خیابان‌ها را مزین کرده است. همه‌ی این حرکات، خاطرات نیمه شعبان کودکی را در یادم زنده می‌کند؛ جامعه مهدوی مدنظرمان با بزرگداشت نیمه شعبان کودکی‌مان ساخته نشد؛ شاید نیاز است جامعه "غدیری " شود و این بار جامعه علوی جامعه "مهدوی"‌مان را بسازد. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. "اعتصاب واژگان" ✍نجمه صالحی، سردبیر تحریریه مجتهده‌ی امین گفت: انگار واژه‌ها از چنگ جمله فراری‌اند! گفتم: گاهی لازم، می‌شوند کلمات... گفت: اعتصاب ! گفتم: با او، از سفر باز‌می‌گردند، جملات فراری! پایان می‌یابد بغض هر واژه! اصلا تمام می‌شود روزه‌ی سکوت‌! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
1⃣2⃣ «جامعه مهدوی» ✍نرگس سلیمانی، عضو تحریریه مجتهده امین هر چه فکر می‌کنم نمی‌توانم از غدیر
1⃣3⃣ کودکی ات را یادت هست؟ ✍فاطمه وجگانی، عضو تحریریه مجتهده امین کودکی خرد و کوچک با کلی نقص. نقص نیاز؛ نیاز به شیر، آب، نان، بهداشت و هرچه بزرگتر نیاز بزرگتر و بیشتر .. به دنبال دامنی امن تا گریه ها، عطش ها و گرسنگی ها را برطرف کند. طفل صغیر و دامن مادر، بهترین پناهگاه و جایی از اینجا بهتر نیست. هیچگاه نامادری مادر نمی‌شود چون نمی‌تواند بچه را شیر دهد ولو اینکه او بهترین باشد. کودک گاهی نمی‌داند کجایش درد می‌کند، چه می‌خواهد؟ فقط فریاد می‌زند و نق و نوق می‌کند ولی مادر یا پدر میدانند او چه می‌خواهد. در کتاب تکوین وقتی گریه می‌کند نیاز شیر و غذایش را تأمین می‌کنند و در کتاب تشریع باید دست از آب و غذا بردارد و خود را به مکتب ادب برساند تا آبرسان الهی به او عنایت کند. انسان راه می‌خواهد. «اهدنا الصراط المستقیم». نای صراط مستقیم در بیابان لم یزرع جهالت است؛ فقط صراط مستقیم است که او را به سمت هدایت می کشاند. هدایت جنسش نور است. آن نور ظل الله(سایه ی خدا) است؛ سایه ی خدا چیزی از خود ندارد بلکه تمام خداست. آیینه ی تمام نمای خداست، او تجلی می کند در وجود امام. منصب امامت اولین و آخرینش به دست خداست. روز گرم، بر جهاز اشتران، چشمه ای در کویر چه گواراست!! چه خبر است!!! برکه ایست پر برکت، پیوند آسمان و کویر گره خوردن دستان پسر آمنه در دستان پسر فاطمه، روز نبأ عظیم، روز پیوند نبوت با امامت، روز بیعت، روز بیداری فطرت ها و ملت ها، روز ناله ی شیطان ها، روز انتخاب و انتساب اولین امام و وعده ی آمدن آخرین امام. جمعیت 120 هزار نفری در یوم التبسم، یوم الفرح در بازگشت حجه الوداع، روز بیعت دست در دست و دستان دیگر در کاسه های آب. غدیر آب حیات و مدرس حیات بشری است. عده ای یادشان رفت پیغمبرشان فرمود: «مَن کنتُ مولاه فهذا علی مولاه» بعضی‌ها دور کعبه چرخیدند ولی باطن کعبه (امام) را فراموش کردند. بعضیها حلقه های دست در دست غدیر را به فراموشی سپردند و به دنبال نامادری های خلافت راه افتادند. @AFKAREHOWZAVI
.1⃣4⃣ غدیری دیگر ✍️نجمه صالحی، سردبیر تحریریه‌ی بانو مجتهده‌ی امین یا امیرالمومنین! از دریای ژرف محبت تو پیمانه‌ها لبالب گردید و بهار ولایت رنگارنگ‌تر شد و مِهر تو قلب‌ها را مالامال دلدادگی کرد. یا امیرالمومنین! با نام تو لحظات لبریز از عطر بهشت می‌شود و یاد تو پرده‌های تاریک جهل را کنار می‌زند. یا امیرالمومنین! آن روز که دست تو بر فراز دستان رسول الله(صلی الله علیه و آله) اوج گرفت، آسمان رنگ دیگری یافت. ستارگان پرنورتر شدند و رنگین‌کمان محبت اهل بیت (علیهم السلام) کامل‌تر گردید. یا امیرالمومنین! اکنون که غدیر یادآور تجدید بیعت است و وارث غدیر با ماست، مددی فرما تا به عهد و پیمان با آخرین وارث تو(عجل الله فرجه) وفا کنیم. ما چشم انتظار غدیر دوم شیعه هستیم! خداوندا! لذت دیدار و بیعت با تنها وارث غدیر مولانا صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را به ما ارزانی دار! روزی که زعامت امام کل زمان‌ها آغاز گردد و غدیر دیگری رقم بخورد! 🍃رزقنا الله و إیّاکم الثّبات علی ولایته و البراءة من أعدائه🍃 ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
.1⃣4⃣ غدیری دیگر ✍️نجمه صالحی، سردبیر تحریریه‌ی بانو مجتهده‌ی امین یا امیرالمومنین! از دریای ژرف
1⃣5⃣ «نظری کن آقا» ✍طیبه روستا، عضو تحریریه مجتهده امین نظری کن آقا، عید غدیر است؛ مگر نه اینکه رسم است بزرگترها عیدی می دهند؟ دل ما در کوچه پس کوچه‌های کودکی مانده، چشمش به دست‌های شماست. دست‌های دل‌مان کوچک است، رهایمان کنی گم می‌شویم. آمده‌ایم عیدی مان را بگیریم و برویم گوشه‌ای بنشینیم به شمردن. می‌دانم که مرحمتی شما تا ابدمان هم کفایت می کند، بلکه بیشتر. آدمم و محاسبه گر. دو دو تا چهار تا می‌کنم برای همه چیز. این‌قدری می فهمم که نیم نگاه شما برای همیشه‌ام کافی‌است. پدر جان! تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
1⃣5⃣ «نظری کن آقا» ✍طیبه روستا، عضو تحریریه مجتهده امین نظری کن آقا، عید غدیر است؛ مگر نه اینکه
1⃣6⃣ «عهد نگاری دیگر که می‌خواست آخرین عهد نباشد...» ✍سعیده رحیمی، عضو تحریریه مجتهده امین در آخرین زیارت حضرت امیر( علیه السلام) که صبح جمعه‌ای باصفا و حرم غرق عشق و ازدحام بود، دلم یک بغل ضریح می‌خواست، نه فرصتی بود و نه توانی. دخترم را برداشتم که از لابلای ایوان طلا، ضریح نشانش دهم؛ به اینجا رسیدیم... روبروی همان ایوان نجف که عجب صفایی دارد و حیدر را نگریستیم چه بارگاهی دارد! و من مثل موری در برابر این ملک سلیمانی، یا مثل همان مسکین و یتیم و اسیر، دلم قرص نانی از کرم مولا می خواست. زیارت وداع همیشه زیارت استیصال است. خصوصا اگر وقت کم باشد و تو حرف هایت مثل همیشه هنوز بسیار و ناتمام. به صندوقچه‌ی نور امین الله پناه بردم و باز حسرت قلوب واله مخبتین را می‌خوردم ( اللهم آن قلوب المخبتین الیک والهه ...) صدای قرائت قرآن با لهجه‌ی عاشقانه عراقی بلند شد، مدینه رفته باشی و قرآن را از زبان عرب سعودی بی‌مهر علی شنیده باشی خوب حس می‌کنی چه فرقی دارد...) گفتم غنیمت است، قرآن در پناه قرآن ناطق، این لقمه ی اول سهم نان مولا بود. جایتان خالی، آیه آیه بهشت می ریخت روی این فرش‌ها. همین جا بود؛ "جنات عدن تجری من تحتها الانهار " همین جمعه‌ای که گذشت، درست اینجا نشستم،برگشتم به امین الله داشت تمام می‌شد که باز هم نوای عربی فصیح عراقی، دلم را برد، دعای ندبه شروع شد: "الحمدلله رب العالمین و صل الله علی..."آنچه مدینه در غربتش می‌سوزد هنوز... یاد شیعیان مظلوم حجازی به خیر ، چه غربتی داشتند و بقیع نفس گرمشان را کم داشت..."و لو لا انت یا علی ، لم تعرف المومنون بعدی..." باز هم سراسیمه و پر از استیصال سوی ندبه دویدم...به نیابت از تمام عاشقانی که نوای یضج الضاجون شان همیشه در قلبم صدا می‌کند... اما ثانیه‌ها بی‌رحمانه می‌دویدند دلم را به محبت عاشقان مولا سپردم و روبروی ایوان طلا، گذاشتم سفره‌اش پهن بماند و شیعیان امیرالمومنین علیه‌السلام بر سفره‌ی دلم هروله کنند... وقتم تمام شد! درست همان‌جا که باید دنبالش بگردیم: این الحسن و این الحسین..‌. چاره‌ای نبود، باید می‌رفتم؛ سریع خود را به آخر ندبه رساندم، با همان جمله‌ای که آرزویش را داریم؛ و نحن نقول الحمدلله رب العالمین... لقمه‌ی دیگر نان مولا در دهانم ریخت و این شد زیارت وداع... خدایا کی می‌آید جمعه ای که گرداگردش نشسته باشیم و خسته و پیروز سرمان به این ایوان رفیع بلند باشد و بگوییم: و نحن نقول الحمدلله لله رب العالمین اترانا نحف بک اترانا نحف بک ... و نحن نقول... یک هفته گذشت، این جمعه عید در عیداست. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین والائمه المعصومين خوشا به سعادت آنانی که امروز (عید غدیر) بر سفره‌ی دل‌مان، روبروی ایوان طلا راه می‌روند...عیدتان مبارک محبین امیرالمومنین (علیه السلام) سر سفره باشیم امیر ( علیه السلام) عیدی می‌دهد ... @AFKAREHOWZAVI
1⃣7⃣ «غلام نرگس مست تو تاجدارانند» ✍طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین عطرش شبیه عطر حاجی ها نبود! قیافه‌اش هم! ملاحتش هم صد البته در جان کلمات نمی گنجد. دست‌های علی را گرفت، ضرب آهنگ صدایش همراه طبعی ظریف و شاعرانه توی آسمان برکه پیچید: «جانا! غم و غصه‌اش دراز باد آن که با تو نباد»... به گمانم حافظ شیرازی اینجا بود که طبع تغزلش گل کرد: «غلام نرگس مست تو تاجدارانند». در آن میانه یکی به پیامبر گفت: می‌بینی! چه چیزهایی می‌گوید!!!! پیامبر گفت او را نشناختی؟ چشم‌هایش را نمی‌بینی که نه شبیه مکّی‌هاست نه مدنی ها و نه حتی شبیه حاجی‌های یمنی!او از راهی طولانی آمده! سفیر خدا جبریل امین است. @AFKAREHOWZAVI