🔹ای حرمت قبله حاجات ما
🔹یاد تو تسبیح ومناجات ما
🔸تاج شهیدان همه عالمی
🔸دست علی ماه بنی هاشمی
🔹ماه کجا روی دل آرای تو
🔹سرو کجا قامت رعنای تو
🔸ماه و درخشنده تر از آفتاب
🔸مطلعِ تو جان وتن بوتراب
🔹همقدم قافله سالار عشق
🔹ساقی عشّاق وعلمدار عشق
🔸سرور وسالار سپاه حسین
🔸داده سر و دست به راه حسین
🔹عمِّ امام و اخ و إبن امام
🔹حضرت عبّاس علیه السّلام
🔸ای علم کفر نگون ساخته
🔸پرچم اسلام بر افراخته
🔹مکتب تو مکتب عشق ووفاست
🔹درس الفبای تو صدق وصفاست
🔸مکتب جانبازی وسربازی است
🔸بی سری آنگاه سرافرازی است
🔹شمع شده آب شده سوخته
🔹روح ادب را ادب آموخته
🔸آب فرات از ادب توست مات
🔸موج زند اشک به چشم فرات
🔹یاد حسین ولب عطشان او
🔹وآن لب خشکیده طفلان او
🔸تشنه برون آمده از موج آب
🔸ای جگر آب برایت کباب
🔹ساقی کوثر پدرت مرتضی است
🔹کار تو سقّاییِ کرب و بلاست
🔸مشک پر از آب حیاتت به دوش
🔸طفل خرد از کف تو آب نوش
🔹درگه والای تو در نشأتین
🔹هست درِ رحمت وباب حسین
🔸هرکه به دردی به غمی شد دچار
🔸گوید اگر یکصد و سیّ وسه بار:
🔹 ای علم افراخته در عالمین
🔹 إکشف یا کاشف کرب الحسین
🔸از کرم و لطف جوابش دهی
🔸تشنه اگر آمده آبش دهی
🔸مدح تو این بس که شه ملک جان / شاه شهیدان وامام زمان
🔹گفت به تو گوهر والا نژاد: /جان برادر به فدای تو باد
🔸شه چو به قربان برادر رود /کیست ریاضی که فدایت شود؟
(شادروان سید محمد علی ریاضی یزدی)
@AGLOESHG
4_5983146016084329533.mp3
13.13M
حکایت مرغان که قصد سیمرغ کردند
راوی:پرویزبهرام
🔸ختمی مجرّب؛
سیدالذاکرین آیة الله کشمیری: سوره «نجم» برای بیماری های صعب العلاج هر روز خوانده شود و به امام سجاد (ع) تقدیم گردد.
@AGLOESHG
فلسفه و عرفان
شاخصه های عرفان ناب شیعی (دوره اول) استاد #فنایی_اشکوری جلسه اول @AGLOESHG
شاخصه های عرفان ناب شیعی دوره اول
88-7-20.MP3
11.03M
شاخصه های عرفان ناب شیعی (دوره دوم)
استاد #فنایی_اشکوری
جلسه اول
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر دوباره جوان شوید چه می کنید؟
سوال خصوصی از علامه طباطبایی و پاسخ را از لسان شریف خودشان استماع بفرمایید
@AGLOESHG
آیت الله بهجت (ره):
اگر شما قرآن را ندیده بودید و به شما می گفتند کتابی وجود دارد منتسب به خداوند عالم که علم اولین و آخرین در آن است، شفای قلوب است، دوای دردهاست، بهار دلهاست، بیش از دو هزار قصص از انبیاء در آن است، بیش از هزار آیه در مورد خصوصیات جهان بعد در آن وارد شده است، هرگز کهنگی در آن راه نمی یابد، مایز حق از باطل و ملاک سعادت و شقاوت است، کتاب هدایت و نور، کتاب برهان و ریسمان آویخته بین آسمان و زمین است، پاک کننده زنگار دلهاست، قرائت هر آیه آن ده درجه بالا می برد و کفاره ده گناه است، زنده کننده دلها و … است، آیا حاضر نبودید که دار و ندارتان را بدهید تا این کتاب را بدست آورید؟ اکنون این کتاب به راحتی در اختیار شماست.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
@AGLOESHG
فلسفه و عرفان
🔹 لا تُعْجِبْکَ طنطنةُ الرّجل! در إرشاد القلوبِ ديلمی، روایت زیبایی از حضرت امام امیرالمؤمنین – علی
چنانچه اکثر پاسخ دهندگان محترم فرمودند مقصود از مجهول القدردر این روایت شریف حضرت مولا امیرالمومنین علیه السلام می باشد اگرچه در سائر روایات دیگر سائر معصومین علیهم السلام به این عنوان و نظائرش معرفی شده اند
#موسیقی
🔹 مرحوم حاج سیّد حسین يعقوبی در کتاب سفينة الصّادقين نوشتهاند:
«... براى شركت در نماز جماعت آيةالله انصارى همدانی به مسجد جامع همدان رفتم. ايشان بر پشتبامِ آنجا نماز میخواندند. مؤذّن در آن شب كه شب جمعه بود اذان را با صداى بسيار دلربايی گفت. صداى خوب، تأثير عجيبى در انسان دارد. آقاى انصارى میفرمود: گاهى صداى خوب در يك لمحه انسان را از جا كنده و از طبيعت به ملكوت مىرساند. من اين مطلب را در آن شب بالعيان ديدم».
@AGLOESHG
4_6041620599954998738.mp3
5.08M
#موسیقی
بیانات استاد سیّد یدالله #یزدانپناه پیرامون تأثیر صدا و لحن زیبا بر نفْس، در تاریخ ۱۲ / ۴ ۱۳۹۵ ه ش (قسمت اوّل)
@AGLOESHG
4_6041620599954998739.mp3
6.79M
#موسیقی
بیانات استاد سیّد یدالله #یزدانپناه پیرامون تأثیر صدا و لحن زیبا بر نفْس، در تاریخ ۱۲ / ۴ ۱۳۹۵ ه ش (قسمت دوم)
@AGLOESHG
#موسیقی
🔹 « حكي أنّ بعض القضاة مرّ بطريقٍ مع بعض العدول فسمع صوتاً حسناً فأمسك القاضي على اُذُنه فأسرع في السّير، فقال العدل: لِمَ فعلتَ ذلك؟ قال: وجدت حلاوة الصّوت فخِفتُ الفتنة، فقال العدل: أمّا أنا فما وجدت حلاوته، ثم اتّفق أنّه شهد شهادة فردّه القاضي و قال: إن كنت صادقاً لا تستطيب الصّوت الحسن فأنت لست بسليم العقل و الحاسّة و إن كنت كاذباً فأنت من الكذّابين! ». (خزائن #نراقی، ص۳۵۴)
@AGLOESHG
🔸#تدریس_وتحصیل_فلسفه_به_امرحضرت #ولی_عصرارواحنافداه
🔹 مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمّد علی اراکی فرمود:
🔸 آخوند ملاّ علی باذِنهای (از شاگردان آیة الله آقا شیخ محمّد باقر اصطهباناتی شیرازی) از استاد نقل میکرد که ایشان فرمودند:
🔹 مدّتی در تهران ساکن بودم و به تدریس میپرداختم، فقط یک ساعت وقت داشتم که آن را هم برای تنّفس و استراحت گذاشته بودم.
🔸 روزی طلبهای آمد و اظهار کرد: به من کتاب شفا درس بدهید.
🔹 من گفتم: در درس عمومی شرکتکنید. گفت: خیر! حتماً درس خصوصی میخواهم.
🔸 هرچه من اصرار کردم او حاضر نشد، سرانجام قبول کردم، ولی گفتم: من کتاب ندارم. گفت: مانعی ندارد، من یک کتاب دارم که یک شب پیش شما باشد و یک شب پیش من.
🔹 درس را شروع کردیم و مدّتی بدین منوال گذشت. یک روز که نوبت من بود و کتاب پیشم مانده بود، هرچه گشتم کتاب را نیافتم و پیش آن آقا شرمنده شدم.
🔸 او وقتی دید که کتاب نیست، رفت و برگشت و گفت: من میدانم کتاب کجاست؟ یک راست به سراغ بقچهای رفت، آن را باز کرد و کتاب را از میان آن بیرون آورد و به من داد.
🔹 من در حیرت فرو رفتم و گفتم: موضوع چیست؟!
🔸 گفت: پیرمردی از اوتاد که خدمت امام عصر - ارواحنا فداه - مشرّف میشود در خرابهای از خرابههای شهر تهران سکونت دارد و من از او موضوع را پرسیدم، وی گفت: ساعتی که تو پیش آن استاد درس میخوانی، ساعتی است که آقا آن را برای معاشرت با زن خود گذارده بوده، لذا آن زن از دست تو، که وقت او را گرفتهای، ناراحت شده و کتاب را در فلان بقچه مخفی کرده است.
🔹 گفتم: تو چگونه با این شخص آشنا شدی؟!
🔸 گفت: من مدّتی روحانی محلی بودم و از این طریق به ارشاد مردم میپرداختم، ولی پس از مدّتی احساس کردم که سوادم در مسائل اعتقادی کامل نیست و نمیتوانم مردم را درست و صحیح هدایت کنم، لذا در مصرف سهم امام شبهه و شک کردم. روزی به مردم گفتم: اموال من از خانه و اثاث، همه مربوط به شماست، بیایید و آنها را ببرید.
🔹 بعداز آن به تهران آمدم و مدّتی در کاروانسرایی سکونت کردم و نمیدانستم چه کنم، اتّفاقاً دهانم هم زخم شده بود و آن را بسته بودم.
🔸 تا اینکه یک روز شخصی ناشناس مرا به اسم صدا زد و گفت: فلان دوا را مصرف کن، دهانت خوب میشود. من آن دوا را تهیه کرده و مصرف کردم، دهانم خوب شد.
🔹 بعد به این فکر افتادم که این مرد چه کسی بود که از درد و اسم من اطّلاع داشت و داروی او مؤثّر واقع شد؟!
🔸 وقت دیگری او را ملاقات کردم و از او پرسیدم: شما کی هستید؟
🔹 گفت: من با پیرمردی از اوتاد که با امام عصر - ارواحنا فداه - تماس دارد، مربوط هستم.
🔸 گفتم: از او بپرس یا مرا پیش او ببر که وظیفه من چیست؟
🔹 گفت: به من گفته شده که فلانی یعنی تو جزو مجاهدین راه خدا هستی.
🔸و همچنین گفته شده که نزد محمّد باقر اصطهباناتی برود و الهیات شفا را نزد او بخواند، و در درس عمومی هم نرود، زیرا بعضی از افرادی که در آن درس شرکت میکنند فاسق هستند، با آنان هم ننشیند و چنانچه ضرورتی داشت که به درس عمومی برود، بیرون اتاق بنشیند و گوش کند.
🔹 مرحوم حاج شیخ محمّد باقر اصطهباناتی فرموده بودند: من به او گفتم: از آن پیرمرد بپرس که آیا من هم میتوانم خدمت آن حضرت برسم یا میتوانم از آن حضرت سؤالاتی داشته باشم.
🔸 جواب آورد: تشرّف نمیشود، ولی سؤالات را بدهید به من تا خدمت ایشان معروض بدارم. من هم سه سؤال کردم... جواب آمد...
🔹 آیة الله آقای مصلحی فرزند آیة الله العظمی اراکی فرمودند: این داستان را مرحوم آقای سید محمّد علی سبط از مرحوم آیة اللَّه العظمی حاج شیخ محمّد حسین اصفهانی کمپانی (شاگرد آیة الله اصطهباناتی)، و آیة اللّه العظمی حاج آقا موسی شبیری زنجانی از مرحوم پدرشان با اندک اختلاف نقل کردهاند.
روزنه هایی از عالم غیب، آیة الله سید محسن خرازی.
👈👈کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/AGLOESHG