eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
903 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
منطقه امن نمیدانم چند وقت بود که ترس در من جولان میداد !! ترسی نشات گرفته از خطری که در کمین بود و من نمیدانستم که از کدام سو ضربه خواهد زد . تنها بودم و نگاه منتظرم غمناک. منتظر و چشم به راه کِه و‌ چِه را نمیدانم ، فقط میدانستم ‌که نهایت داستان پر ماجرایم وحشت تاریکی و خفقان هاست . با چشمانی به اشک نشسته ، تنها راه گریزم را در انتظار بودن، میدانستم . نمیدانم چه شد که نور را دیدم و شنیدم. نور نزدیک بود و رسا ،همچون دریا پاک بود و ارام. با شنیدنش بندهای تارو پود دلم لرزید و‌گرم شد .درپی نور مدام می‌دویدم ، از یک کوچه‌ باریک و‌پر از گل‌های اطلسی گذر کرده بودم .نور نزدیکتر شده بود،ارتعاشش را از منارهای مسجد به وضوح حس می‌کردم . به گمانم به "منطقه امن" رسیده بودم. "منطقه امن" دُرست همان‌جایی بود که "نور حق "، مراقبت میکرد . 🍂