سودابه احمدی:
شاید خواب دیده بودند که مهمان مخصوص حاج قاسم هستند .
چه همه مهمان !
میزبان سلیمانیست! سلیمان وار می پذیرد !
بعضی را روی زمین ، اما یک عده مهمان اختصاصی اند !
صدای انفجار بود ؟!
شاید صدای در مهمان خانه ی آسمان بود !
آن بالا را ببینید ، حاج قاسم دست بلند کرده !
بفرمایید ، از این طرف بیایید بالا !
د.خاتمی:
به من بگو وقتی به جای زیارت مزار، خود حاجی با لشکر فرشتگان به استقبالت آمدند، چه حسی داشتی؟
#کرمان_تسلیت.
ملیکه:
بکشید و بترسید... بکشید و بترسید... بکشید و بترسید...
هرچه بیشتر بکشید، باید بیشتر بترسید...
خون شهید، درخت انقلاب را رشد میدهد...
خون شهید، بغض ملت اسلام را بیشتر میکند...
اشکهای ما، درخت نفرت و خشم از شما را در درونمان بارورتر میکند...
بکشید ما را! هراسی بر ما نیست، هرچه ترس است از آن شما هست و خواهد بود...
#حریفت_منم
#آتش_خشم_نفرت_و_انتقام
تو از سردار بزرگ ما بسیار میترسیدی و میترسی! حقهم داشتی!
شاید برای برخیها عجیب باشد، اماتو از زائران اوهم میترسی! بازهم حق داری!!
#حادثه_کرمان
خندهدار است! میگویند در ایران سیل خون راه میاندازیم!!
تو جرئت پرتاب موشک نداشتی!
چطور میخواهی سیل خون راه بیندازی؟!
لابد میخواهی در تمام ایران بمب جاسازی کنی، آری؟!
#کرمان
#حاج_قاسم
احمقانه نیست؟!
اینکه از ملتی که آرزویشان شهادت است، بکشی... بعد توقع داشتهباشی که آنها بترسند!
نه حتما قصدشان کم کردن نسل انقلابیون است؛ نسل سلیمانی، یار رهبری، ملت امام حسینی!
یعنی نمیدانستند که ما کم نمیشویم؟! ما میجوشیم و زندهتر میشویم؟!
شایدهم خشمشان را خالی کردند... بالاخره رو به افولاند... هرکسیهم باشد به همهجا و همهچیز چنگ زده و عقده خالی میکند... او در هراس است!
#کرمان
#حاج_قاسم
مهدینار پور محمدی:
کشتی چون میدانستی اگر بزرگ شود سلیمانی میشود...
#مهدینار🖋♣️
ملیکه:
روز مادر است...
تبریک به آن مادرانی که فرزندشان، امروز در کرمان، در کنار مزار سردار بزرگمان، به ثمر نشستند...
دعایتان به اجابت رسید... پروردگارا! فرزندم را عاقبت بخیر کن...
#مادر
#شهادت
#کرمان
سودابه احمدی:
دراکولا استعفا داد .
وی در نامه ای سرگشاده از نادیده گرفته شدن کلیه ی حقوق ادبی ، حقوقی و شخصیتی خود به مجامع عادله ی دنیا شکایت کرد .
در قسمتی از این شکایت آمده؛ ابهت و شکوه خونخواری من به سخره گرفته شده است . هر کار اصولی دارد . حتی خون آشام بودن ! در برج مخروبه ی خودم، توی تابوت تمرگیده بودم و هر از چند گاهی دو دندان نیشم را در گردنی فرو می بردم . این صهیون ها آبروی حرفه ای و خانوادگی ما را به یغما برده اند !
در مرام ما دراکولاها خون بچه ها ممنوع است .
این دراکولاهای بی شناسنامه دارند با خون بچه ها خودشان را خفه می کنند !
این کار توهین به شرافت هر خون آشامیست!
وی در ادامه عاجزانه افزود :
بدین وسیله برائت خود را از خون آشام های صهیون اعلام می کنم و خاطر نشان می کنم ، رژیم خون آشامی غیر دارکولایی بچه خوارانه شان هیچ ارتباطی با صنف ما ندارد .
خون نیوز
لات صهیون خوب سر و ته کوچه را پایید !
انگار کسی نبود !
خالی بود .
دستی به سبیل لاخ لاخ دم موشی اش کشید و صدای جیغ مانندش را به سرش انداخت :
نفس کشششش ! بچه می خوام که رو به رو واسته، تا حالیش کنم دنیا دست کیه !
صدای بلند مردانه ای از انتهای کوچه برخواست : هاپچه!
لات صهیون هفت تیر را کشید ، چپ و راست و بالا و پایین و شصت پایش را زد و جیغ و داد کنان فرار کرد توی زیر زمین خانه اش .
بابای بچه پاشنه اش را سر کوچه ورکشید . لبخند زد و زیر لب گفت : چه عطسه ای صدا داری بود !
مهدینار پور محمدی:
یک سنگ قبر هم ترس دارد برایتان؟!
#مهدینار🖋♣️
سودابه احمدی:
انشالله خواب به چشم های جغد ملوخشان نیاید ، که ما را بی خواب کردند 😏
در تاریخ استعمار چیزهای عجیبی می خوانید .
جسد پاتریس لومومبا را در اسید آب کردند . او کسی بود که داشت دست بلژیکی ها را از منابع کنگو (کشور دست بریده ها) کوتاه می کرد !
یک سنگ قبر نباید می داشت !
نه
مزار نه
شاید مزارش فردا الهام بخش کنگویی های دیگری می شد که پدر بزرگ ها و مادر بزرگهای دست بریده شان را دیده بودند .
آن دست های بریده، جریمه کم کاری برای ارباب بود !
قهرمان خطرناک است !
اسطوره مقاومت سم است !
کسی که به زیارت اسطوره ی مقاومت می رود ، یعنی سودای برخواستن دارد .
پس خطر است !
تاریخ تکرار می شود
نسخه های رفتار استعمارگر همان است !
ولی این جا ایران است !
قبلها سیاوش ها از آتش می گذشتند در این سرزمین !
حالا که ملت امام حسین شده!
این خود خطر است
آتش فشان است
بمب هسته ایست!
حق بدهید !
می ترسند !
سگ شريف است به سگ بودن . این ددان را به هیچ جانوری تشبیه نکنید . عقوبت اخروی دارد !😐