eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
874 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
154 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در ابتدای کمال. پس بنگر موقع رهایی برگ زردی یا اناری سرخ. میوه باش. نه برگ. میوه بهتره...میوه فایده داره. میوه ویتامین داره. انار بهتر از برگ انار است...برگ انار خاصیتش کمتر از میوه انار است... یا آخرت می آید. باید برای آخرت کار کنیم...باید... و همینطور تا صبح قیامت از این دو بنویس چه فایده ای دارد. @anarstory
همه آدم ها که هنرمند نبودند از ابتدای تولدشان...با تلاش و ممارست هنرمند شدند. درخت انار از اول درخت انار بوده یا نبوده؟ 👆👆👆👆👆👆 رازی جدید در حال پرده برداری....خوب دقت کنید... درخت انار بذرش، بذر انار بوده در ابتدا با مجموعه ای از عوامل (خاک، آب و آفتاب ) کرده. پس ابتدا بذر بوده سپس تبدیل به درخت شده. البته برای درخت شدن زمان زیادی صرف کرده است. هنر یک مرحله اش ذاتی است که اگر بهش بها داده نشود خشک میشود. و اگر بها داده شود تبدیل به درختی تنومند میشود. مثل این می ماند که بعضی ها ذاتا شاعر هستند. ناگهانی برایشان شعر میاید حتی بدون تمرین. یکی هم مثل من باید خودم را بکشم تا شعر برایم بیاد. اخرالامر ان چیزی که نوشته میشود هم شعر نیست. @anarstory
راستی یک درختِ شیر پاک خورده پیدا نشد حرکت قیچی را توضیح بدهد... چرا به قیچی مِقَص می گویند.... با با و چه ارتباطی دارد؟
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
خب یه جور دیگه بریم جلو... چرا یاقوت های انار مثل دانه های انگور شکل کروی و یک دست ندارد؟ چون معد
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸تراش خوردن انسان در تعاملات اجتماعی🔸 💎 هسته دانه های انار، از کروموزوم‌ها و چیزهایی که در هستۀ آن انار اولیه و وراثت آن بوده شکل می‌گیرد. بعضی از هسته‌ها پهن، و بعضی‌ها باریک و کشیده است. هستۀ بعضی از انارها زیر دندان خُرد می‌شود و هستۀ بعضی‌ها استخوانی و محکم است. اینها مربوط به وراثت است؛ اما حالت چندوجهی این دانۀ انار در رابطه با دانه‌های اناری که در کنارش قرار گرفته، و به‌وسیلۀ آنها شکل می‌گیرد. اَشکال جانبی هر دانۀ انار مربوط به اصطکاک‌هایی است که با دانه‌های مجاورش داشته است. 💎 هر انسان نیز در و او با دیگران شکل می‌گیرد. اگر دانۀ اناری را فرض کنید که دوروبَر آن خالی باشد و دانۀ اناری نزدیک آن نباشد، طبیعی است که این چندبُعدی و چندوجهی از کَفَش می‌رود و مخروطی‌شکل می‌شود دیگر شکیل و تراشیده نیست. انسانی هم که نه همسایه‌ها با او معاشرت کنند، نه دوستان، نه خویشاوندان و آشنایان، و نه کارگزاران حکومتی، آن در او صورت نمی‌گیرد. همه از فاصلۀ دور می‌آیند و احوالی از وی می‌پرسند و می‌روند و هیچ‌کس در خانه‌اش پا نمی‌گذارد؛ بچه‌اش هم که از مادر اجازه می‌گیرد تا به خانۀ برود، مادرش می‌گوید: «آنها که نمی‌آیند اینجا؛ تو چرا می‌خواهی به خانۀ آنها بروی؟». این وضعیت باعث قطع رابطه می‌شود و آن تراشیده شدن صورت نمی‌گیرد. 💎 الماسی که در معدن نتراشیده باقی مانده باشد، چندان قیمتی نیست. با تراشیدن، از وزن الماس کاسته می‌شود؛ اما در نتیجۀ آن خوش‌تراش شدن، بسیار قیمتی می‌شود و خریداران بسیاری پیدا می‌کند. @haerishirazi @anarstory
🖊تمرین پیرنگ نویسی جمعی(کارگاهی) با حضور خانم آرمین ساعت ۲۰ روز چهارشنبه ۲۳ مهر ماه لطفا همگی سر ساعت مقرر حاضر باشید. @anarstory
راهِ نوشتن از خواندن می‌گذرد. @anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین197 نور سه روز بعد از حادثه تروریستی کرمان که بیش از صد زن، کودک و مرد را شهید کرد به گلزارشه
کتاب روان بخوانید...کتابی که از ب بسم الله مثل سیاهچاله شما را درون خودش بکشاند...داریم همچین کتابهایی ولی مثل امتحان مجازی است...کتاب سیاهچاله ای شما با کتاب سیاهچاله ای بغلی تان فرق دارد....
فراست به کتاب لم یزرع اشاره کرد و گفت: به نظر می‌رسد که آقای بایرامی به ذات، نویسنده و داستان‌نویس است. ایشان ذاتا نویسنده است. دقت کنید که ما دو مقوله داریم؛ یکی داستان‌سازی است و دیگری داستان‌نویسی است. داستان‌ساز کسی است که وقتی برای او داستان خوبی را تعریف می‌کنند، داستان خوبی را از آن می‌سازد اما در مقابل کسی هم هست که ذاتا داستان‌نویس است و از هیچ، داستان می‌سازد. برای مثال خانم ولف می‌گوید که وقتی می‌خواستم بنویسم، از یک سماور شروع می‌کردم اما در نهایت به یک رمان خوب و ارزشمند می‌رسیدم. آقای بایرامی ذاتا داستان‌نویس است. من فکر نمی‌کنم که اگر چندین کار ایشان را کنار هم بگذاریم، حتی ۲ تای آن هم شبیه به هم باشد. او سعی می‌کند که در هر کتاب یک نگاه جدید و یک دستاورد جدید را نشان بدهد. این موضوع به ارزش کار ایشان اضافه می‌کند.
هدایت شده از مهربانی کن...
✏️فرم نوشتن پیرنگ 1️⃣شخصیت ؛ اشخاص ساخته شده ای که در داستان حضور می یابند که گاه در عالم واقع مشابه دارند. 2️⃣ حادثه اولیه ؛ یا محرک ، نخستین حادثه مهم داستان است که علت اولیه و اصلی تمام حوادث بعدی است. 3️⃣ خواسته شخصیت ؛ بسته به ویژگی های حادثه ، انگیزشی در شخصیت نسبت به حادثه بوجود می آید و شخصیت را به کنش وا میدارد. 4️⃣ مانع یا موانع ؛ که بر سر دستیابی او به خواسته اش رخ می دهند. 5️⃣ کشمکش ؛ تقابل میان شخصیت ها یا نیروهای مختلف داستان است که بنیاد حوادث را پی می ریزد. (مثلا تلاش شخصیت برای برطرف کردن موانع) 6️⃣ نقطه اوج ؛ نقطه ای که قهرمان با جدی ترین چالش خود مواجه می شود ، این چالش اجتناب ناپذیر است و برای مخاطب غافلگیرکننده است. ✅ 7️⃣ راه حل (گره گشایی) : راه حلی که منجر به حل مشکلات و رفع مانع می گردد. 8️⃣ مانع ساده نهایی ؛ پس از اوج ، کشمکش داستان به نتیجه نهایی خود میرسد . ممکن است در این مسیر، یک تعلیق نهایی ، مخاطب را درباره ی پایان داستان به تردید بیاندازد و سپس خیلی زود حل شود . ✅ 9️⃣ پایان ؛ دیدن نتیجه کشمکش ها ✅شماره ی ۶و۸ اختیاری می باشد
هدایت شده از حرکت در مه
رنج انسان از این خودآگاهی و احساس زمان و درک تاریخ است. انسان، رنج‌های همۀ تاریخ را در انعکاس اشک خود می‌تواند ببیند و شوری خون‌های دهان‌های همۀ برده‌های تاریخ را می‌تواند با همین زبان کوچک قرمزش مزه‌مزه کند. و ضربۀ تمام تازیانه‌ها را می‌تواند با همین پوست محدود گرده‌اش احساس کند. انسان بیش‌تر از شهر ایده‌آل و عشرت و سرگرمی عشق و عیاشی ایده‌آل نیرو دارد، حتی بیش‌تر از بازنویسی رمزها و رازها و داستان‌ها و هنرآفرینی‌ها فراغت دارد و این فراغت یکی از زمینه‌های احساس پوچی است. انسان همان‌طور که از شکست‌های متعدد و ناکامی‌های پشت سر هم می‌تواند به احساس پوچی و عبث برسد، همین طور با درک کام‌یابی و پیروزی هم به «فراعت و پوچی عمیق‌تر» می‌رسد؛ چون در «پوچی شکست» باز انتظار پیروزی برای معنا دادن به زندگی کافی است، ولی در هنگام رفاه و کامیابی و سرشاری، آدمی احساس می‌کند که تمام نیروهایش به کار نیفتاده‌اند و فکر و عقل و وجدان و آزادی و خودآگاهی‌اش به کار نیامده‌اند؛ که برای خوشی‌ها، زنبورهای عسل و یا بره‌میش‌ها و بزغاله‌ها و مرغ‌ها و پرنده‌ها و حشرات‌الارض نمونه‌های موفق‌تری هستند. رنج را نمی‌فهمند و از نکبت خویش صدمه نمی‌خورند و به فکر خودکشی و انتحار نمی‌افتند. عین صاد. باید لب و دهان عین صاد را بوسید برای این حرف‌ها.🌿🌿