eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
904 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سید محمد سجاد
بله خدا اجرتون بده سرکار خانم رخشنده فرزند امیرقلی .درضمن مادر شهیدبودن
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
بله خدا اجرتون بده سرکار خانم رخشنده فرزند امیرقلی .درضمن مادر شهیدبودن
برای ایشان نماز لیله الدفن بخوانید. دو رکعت...رکعت اول بعد از حمدآیت الکرسی و رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه قدر... صلوات و میگی وابعث ثوابه الی قبر اسم مرحومه بنت اسم پدر
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
برای ایشان نماز لیله الدفن بخوانید. دو رکعت...رکعت اول بعد از حمدآیت الکرسی و رکعت دوم بعد از حمد د
چگونگی ادای نماز براساس روایات، سه شیوه برای نماز لیلة الدفن نقل شده است.[۵] صورت اول: بنابر این صورت که مشهور است،[۶] در رکعت اول بعد از سوره حمد، یک مرتبه آیة الکرسی[یادداشت ۱] و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره قدر خوانده شود و بعد از سلام نماز بگوید: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ فلان بن فلان». (به جای فلان بن فلان، نام میت و پدرش را ببرد)[۷] صورت دوم: در رکعت اول یک مرتبه حمد و دو مرتبه سوره توحید (قل هو اللَّه) و در رکعت دوم یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره تکاثر را خوانده و بعد از سلام نماز بگوید: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ فلان بن فلان (به جای فلان بن فلان، نام میت و پدرش را بگوید)»[۸] صورت سوم: در رکعت اول، بعد از حمد، دو مرتبه سوره توحید و یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم،‌ پس از حمد، ده مرتبه سوره تکاثر خوانده شود
تَبر فراموش میکنه ولی درخت یادش میمونه
• غلط‌های‌رایج نوشتاری و املایی محتوای فارسی • +| گذار و گزار - گذار و گزار هم در دستورالعمل زبان فارسی از آن دسته از پسوندهایی هستند که همه را به اشتباه می‌اندازند. - اما یک راه خوب برای تشخیص املای صحیح وجود دارد. ◽️^^| «گزار» از مصدر «گزاردن» و «گذار» از مصدر «گذاشتن» است. ◼️^^| معنی مصدر «گزاردن»: ادا کردن، انجام دادن، بجا آوردن.  ◽️^^| معنی مصدر «گذاشتن»: قرار دادن، وضع کردن، برجای نهادن. حالا که تفاوت معنی این دو مصدر را می‌دانیم؛ کار برای ما راحت‌تر است. هرگاه «گذار» به معنی برداشتن از جایی و گذاشتن در جای دیگر بود، گذار املای درست است و در غیر این صورت «گزار» املای صحیح است. مثال: نمازگذار ← ❌غلط  نمازگزار ← ✅صحیح  نمازگزار چیزی را برنمی‌دارد و جایی قرار نمی‌دهد، پس گزار درست است. یکی از معانی گزار به جای آوردن است. مثال:  سپاس‌گذار← ❌غلط  سپاس‌گزار ← ✅صحیح    گزار در اینجا معنای به جا آوردن قدردانی و تشکّر است. مثال: بارگزاری ← ❌غلط  بارگذاری ← ✅ صحیح   بار را می‌خواهیم در جایی قرار دهیم. پس گذار درست است. مثال: برگذار ← ❌غلط   برگزار ← ✅ صحیح    برگزاری از کلماتی است که خیلی از اساتید ادبیات فارسی آن را برگذار می‌نویسند. اما در زبان فارسی برگزاری درست است. و به معنای بجا آوردن و انجام دادن است. -منبع(سیاوش‌سمنانی‌رهبر)✨ «ج‌َـنَتْ»
مسابقه‌ی 🔰 یاس🔰 یارِ احمد سیده نسوان در باغ انار برگزار می‌شود. ✅ جشنواره‌ هنری ( ادبی، گرافیکی ) 🔻🔻قالب آثار 🔸بخش ادبی(داستانی): ◀️ داستان کوتاه 🎁 جوایز: گروه اول: مبلغ ۴۰۰ هزار تومان وجه نقد گروه دوم: کتاب برای همه اعضا گروه سوم: کتاب برای همه اعضا گروه چهارم: کتاب برای همه اعضا 🔸 بخش گرافیکی: ◀️ تایپوگرافی و پوستر 🎁 جوایز: گروه اول: مبلغ ۲۰۰ هزارتومان وجه نقد گروه دوم: جایزه گرافیکی 📅 مهلت ارسال آثار : ۱۰ شهریور تا ۳۱شهریور 📝🔰ارسال آثار: در قالب گروه‌های چهار نفره ♦️در نهایت آثار نهایی باید برای ادمین ارسال شود. @anarstory_admin 🗳 شیوه داوری: تمامی آثار توسط شرکت کنندگان در مسابقه داوری خواهد شد. کانال اطلاع رسانی مسابقه یاس https://eitaa.com/joinchat/4009361527Cba4db5f8ef همه شرکت‌کنندگان مسابقه، الزاما باید در این کانال حضور داشته باشند و مدام پیام‌ها رو چک کنند. در نظر داشته باشید این تنها پل ارتباطی بین برگزارکنندگان مسابقه و شرکت‌کننده‌هاست. ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 💫سلام و 😍🤩 و دوباره باغ انار بستری را فراهم کرده‌ست برای علاقه‌مندان، تا در یک فضای رقابتی و دوستانه سطح نویسندگی و هنر گرافیک خود را بالا ببرند.✨😌 📢📌معرفی دومین داستان نویسی در 🔰 یاس 🔰 یار احمد، سیده نسوان 🔸هدف جشنواره بالا بردن سطح داستان‌نویسی و هنر گرافیکی و آشنایی هرچه بیشتر درختان باغ انار با فعالیت های گروهی است.⚡️ 🔸دومین دوره مسابقات باغ انار با محوریت بزرگداشت مقام ام المومنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) 🔸 موضوع: حول محور سیره، اخلاق و جایگاه ایشان. ریز موضوعات و پیرنگ‌طور🤔👇 ▫️چتر حمایتی ایشان نسبت به رسول الله ▫️ نگاه تحول خواه ◽️مقاومت دائمی و مدام در طول زندگی با رسول الله ▫️باورمندی به رسول خدا و یار ایشان در همه مراحل بودن ◽️زندگی جهادی و هزینه کردن برای دین خدا(هزینه مالی، جانی، آبروی) و ... در دو حوزه داستان کوتاه و تایپو گرافی کلید می‌خورد‌. 🔻 برای شرکت در : ⭕️تشکیل گروه چهار نفره الزامیست. ⭕️پر کردن فرم برای هر یک از اعضای گروه ضروری‌ست. ⭕️شرکت کنندگان الزاماً از اعضای باغ باشند. ⭕️هر یک از اعضا باید نقش فعال داشته باشند و هم فکری کامل صورت بگیرد. ⚠️در نهایت قلم زن، یک نفر باشد⚠️ ⭕️ قالب آثار داستان کوتاه زیر پنج هزار کلمه می‌باشد. ⭕️ ضمنا با دو یا چند... داستان هم می‌تونید تو مسابقه شرکت کنید، البته بسته با صلاحدید هیئت اجرایی. ⭕️ یک شرکت کننده مجاز است در هر دو بخش شرکت کند به شرط فعال بودن در هر دو گروه. ♨️یک نکته مهم ♨️ دقت بفرمایید مسابقه یاس با جشنواره ملی بانوی هزاره اسلام فرق دارد. ⁉️مهلت تحویل اثر تا ۳۱ شهریور ماه، به آیدی👇 @ANARSTORY_ADMIN 💎◽️◽️💎💎◽️◽️💎💎◽️◽️💎 شرکت کننده‌گان محترم برای اطلاع از روند مسابقه و دریافت اطلاعات در این زمینه می‌تونید عضو کانال زیر بشید: @jashnvare_yas 💎◽️◽️💎💎◽️◽️💎💎◽️◽️💎 نشانی باغ https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 نمایشگاه باغ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
◾️السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین◾️ به مناسبت فرا رسیدن ایام اربعین حسینی علیه السلام؛ اداره کل تبلیغ حوزه‌های علمیه خواهران با همکاری کانون هنرهای ادبی، در "اولین سوگواره ادبی واژگان شیدایی" از بانوان علاقه‌مند به هنرهای ادبی دعوت به مشارکت و ارائه آثار می‌کند. 🔸محورهای مشارکت در فراخوان: - شعر - داستان کوتاه - متن سخنرانی - دلنوشته - سفرنامه 🔸علاقه مندان جهت مشارکت در این فراخوان می‌توانند آثار خود را به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تماس ارسال نمایند. ارسال شعر و داستان کوتاه به نشانی👇 @Sougvare_adabi1 ارسال متن سخنرانی، دلنوشته و سفرنامه به نشانی👇 @Sougvare_adabi2 🔸مهلت ارسال آثار: جمعه ۹ مهرماه ۱۴۰۰ 🔸 همراه با اعطای لوح تقدیر به قید قرعه به سه نفر از شرکت کنندگان در هر رشته. 🔸آثار ارسالی ضمن درج در صفحه سوگواره ادبی واژگان شیدایی در سایت معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه‏‌های علمیه خواهران، پس از بررسی در کتاب الکترونیک سوگواره نیز به ثبت خواهند رسید. 💢دبیرخانه اولین سوگواره ادبی واژگان شیدایی، در انتخاب یا رد آثار ارسالی آزاد است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🌹@farhangi_whc🌹 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران هم زمان با یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی برگزار می کند: کارگاه مبانی داستان کوتاه (رایگان) 🔹️فرصتی ویژه برای علاقه مندان به داستان کوتاه و داستانک نویسی، اعم از نوقلمان و نویسندگان محترم 💠کارگاه مجازی آموزشی مبانی داستانک نویسی 💠مدرس: استاد رحیم مخدومی 📆 شروع دوره: دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ 🕔زمان: دوشنبه ها و چهار شنبه ها ساعت ۱۸ برگزاری در: 🌐https://www.skyroom.online/ch/tehranplir/farhangi View all 3 comments
5⃣1⃣ اگر می‌خواهی همیشه بنویسی اگر می‌خواهی منتقد درونت ساکت شود اگر می‌خواهی ترست از صفحه سفید بریزید اگر می‌خواهی ایده هایی که در سر داری کامل کنی اگر می‌خواهی بر تمام بهانه‌هایت برای ننوشتن غلبه کنی بدون لحظه‌ای توقف بنویس اگر با قلم می‌نویسی لحظه‌ای دستت را از روی کاغذ بر ندار و اگر تایپ میکنی لحظه‌ای انگشتانت را از روی کیبورد بر ندار بگذار کلمات جاری شوند و تو را شگفت زده کنند.  به تنوع اهمیت می‌دهم. من با ماندن در یک سبک مشخص احساس خفگی میکردم. دوست داشتم یک کارم خطی و ساده باشد کار دیگرم شلوغ و فانتزی. یک کارم سورئال و تلخ باشد کار دیگرم خنده‌دار و شاد. دلم نمی‌خواست به خاطر داشتن سبکی مشخص تجربه‌های دیگر را از دست بدهم. مثلاً توی نوشتن وقتی یک جمله یا یک پارگراف می‌نویسم دلم می‌خواهد به سرعت موضوع را عوض کنم و وارد فضاهای دیگری بشوم. شاید نوشتن داستان یا مقاله‌ی بلند برای من دشوارتر باشد. به نظرم باید برای تقویت مهارتم در نوشتن، مدت زمان بیشتری را در کنار یک موضوع بمانم. به همین منظور تمرینی را هم برای خودم در نظر گرفته‌ام. می خواهم یک موضوع خاص را انتخاب کنم و هر طور شده بیش از دو هزار کلمه درباره آن موضوع بنویسم، و جلوی وسوسه‌ام برای پریدن به موضوعات دیگر را بگیرم. و اگر ایده‌ای خارج از موضوعی که روی آن کار می‌کنم به ذهنم رسید آن را در دفترچه یادداشتم دستم ثبت می کنم تا فراموش نشود. ولی تا رسیدن به دو هزار کلمه، فقط و فقط درباره یک موضوع مشخص می‌نویسم. ✍️
زیارت به نیابت از همه اهالی باغ
نحن چمدون🤔 ببخشید اشتباه شد. نحن صامدون😎💪
پیام استاد سندس را که میخوانم دوباره به تمرین کلاسی‌ام نگاه می‌کنم. شروعش را ویرایش می‌زنم و عحیب فکر می‌کنم که من هم مانند معلم تازه کار از مهرماه متنفرم. جدای غمگینی بعد از ظهر های پاییزش دلم نمی‌خواهد بعداز سه ماه به قول پدرم لنگ ظهر بیدار شدن، ساعت شش بیدار شوم. دلم‌ نمی‌خواهد دوباره تمرین های شیمی و فرمول های فیزیک را ببینم. هرچند کنکور عزیز بهانه‌ ایست تا در تابستان هم روزهای خوشم با کتاب و جزوه و تست عجین شود. شاید شما هم که خواننده این دلنوشته نیمه شبی و پر از حرص و تنفر من از از پنج حرف م-د-ر-س-ه باشی، پوزخند بزنی و در دلت بگویی:《 شما که دوساله توخونه می‌خورید و می‌خوابید. تابستون و غیر تابستون نداره، درس هم نمی‌خونید همش تقلبه.》 نه اصلا چنین فکری را نکن، شاید ظاهرش این باشد، قطعاً دلم نمی‌خواهد یک دستم به گوشی باشد و در دست دیگر مداد بگیرم و کتابم را روی بالشتم بگذارم. دوست ندارم در زمان امتحانم تقلب کنم! دلم نمی‌خواهد جزوه‌هایم در گوشی باشد تا شماره عینکم بیشتر شود. من هم دلم برای کلنجار رفتن هر روزه‌ام با مقنعه‌ تنگ شده. حتی امروز که داشتم فکر می‌کردم،متاسفانه یادم‌ نمی‌آمد بند کوله ‌ام را روی مقنعه می‌گذاشتم و چادر می‌پوشیدم یا زیر مقنعه؟! شاید بخندی از این حواس پرتی من اما حق بده، دوسال است لباس فرمم شده پتو و بالشتم. امروز وقتی وارد کانال مدرسه شدم، فهمیدم از شهریور هم بدم می‌آید. دلم می‌خواست یکی را خفه کنم! نمی‌دانم مدیر مدرسه یا وزیر آموزش و پرورش سابق یا شاید هم وزیر جدید که حواسش نبوده و این قانون را از مدرسه ما برنداشت. چه معنی می‌دهد حالا که وزیر عزیز شروع سال تحصیلی را مهر اعلام کرده، مدرسه عزیز تر به بهانه کنکور منفور سال تحصیلی را از شهریور آغاز کند؟! امروز برای اولین بار دلم برای روزهای دبستانم تنگ شد، آن زمان که تنها دغدغه مدرسه‌ام نوشتن از روی درس چهار صفحه‌ای کتاب فارسی بود. ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
🔹🔸🔹بسم الله النور 📚کارگاه آموزش داستان‌ نویسی با موضوع «ویژگی‌های یک نثر خوب داستانی» زمان: سه شنبه ۱۶ شهریور ⏱ساعت ۱۷ مکان: باغ انار باغبان: سرکار خانم عسکری (شانار) *منتظر حضور گرمتان هستیم. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
کارگاه گشایش داستان_compressed.pdf
6.96M
📒کارگاه 🔸 خانم صداقتی ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
زندایی جیغ کشان از جا پرید، پشت بندش بچه‌هایش پریدند و به مادرشان چسبیدند، خاله تا چشمش به آن نقطه قهوه‌ای خورد پا به فرار گذاشت به سمت در، مادرجان عصاکشان نزدیک و داد زد: بچه بدو یه دمپایی بیار! مامان که در جایش میخ کوب شده بود به سمتم نگاه کرد: نگران نباشید زهرا می‌کشدش! دویدم سمت آن نقطه قهوه‌ای که با هر قدم برداشتنم بزرگ و بزرگتر می‌شد چه رنگ براق قشنگی داشت، بیخود نیست که بابا می‌گفت به او لقب تمیزترین حشره جهان را دادند. تا به او برسم دیگر روی دیوار بود، تمام قدرتم را به کف دستم دادم و محکم رویش کوبیدم صدای برخورد دستم به دیوار و صدای ترکیدنش و هم زمان سرد و خیس شدن از پاشیدن دل و روده‌اش حس خوبی به درونم تزریق کرد، احساس قدرت و احساس شجاعت، نمی‌دانم چرا خیلی ها از این موجود قهوه‌ای جذاب که تمیزترین حشره جهان است می‌ترسند، البته ترس که نه چندششان می‌شود. دستم را که برداشتم جسدش روی دیوار نبود، چیزی کف دستم را قلقلک میداد، خودش بود با آن شاخک زیبا. همان موقع صدای أی کثیفی بود که از جمع بلندشد. رد این شجاعت تا مدت‌ها روی دیوار نقش بسته بود.
~{📏 لوگو باغ انار📐}~ https://eitaa.com/Baghanar_logo هزینه هر کدام از طرح ها، هدیه ۲۵۰ صلوات با عجل فرجهم...از طرف طراح به صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها.
استرالیا_compressed.pdf
212.9K
📘 نویسنده: احسان عبدی پور ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مهمان باغ انار گوشی را برداشتم. آرام آیکون واتساپ را لمس کردم. پیام ناخوانده نداشتم. یک سری به وضعیت‌ها زدم. همه داد دلتنگی داشتند یکی کربلا و دیگری... به سمت مخاطبها برگشتم. سلیمانی را جستجو کردم. با دیدن عکس پروفایلش گل از گلم شکفت. طاهره از دوستان دوره راهنمایی‌ام بود. روز اولی که به مدرسه آمد به خاطر قد بلندش در نیمکت کنار من و زینب(صمیمی‌ترین دوستم)جا داده شد. روزهای اول میانه‌ی خوبی با هم نداشتیم ولی کمتر از یک‌ماه همه چیز هم شدیم. نگاه‌، هدف، خواسته‌مان به دنیا نزدیک هم بود. او هم مثل خودم هوش هیجانی سرشاری داشت. فوق برنامه‌‌های مدرسه روی انگشت ما دو نفر می‌چرخید. خودمان می‌نوشتیم و خودمان اجرا می‌کردیم. البته از بچه‌های دیگر هم کمک می‌گرفتیم. طاهره اهل سمیرم بود که به تازگی به شهر ما نقل مکان کرده بودند. پدر و مادر پیری داشت با ۶ خواهر و برادر. خودش هم اخرین فرزند خانه بود و زیباترینشان. چشم و ابروی مشکی‌، صورتی گندمگون و لبهایی چون غنچه گل سرخ. اهل مطالعه بود. در ان سال‌ها کتاب‌های شهید مطهری را می‌خواند. و قلم خوبی هم برای نوشتن داشت. بعد از پیام‌های سلام و احوالپرسی برایش نوشتم این روزها که گرما دست از تاختن برداشته است، باغ انار بهترین تفریحگاهم شده استدر غربت قم. یا شاید هم بشود گفت بهترین آموزشگاه،دانشگاه، باشگاه و...هرچه دوست داری فرض کن. کاش تو هم می‌آمدی. جایت خالیست در بین نهال‌های این باغ. نمی‌دانی چه کیفی دارد شب‌هنگام قدم زدن روی چمن‌های شبنم زده‌اش. نگاه بر انارهای گاه ترش و ملس و شیرین که دهانت را آب می‌اندازند برای چشیدن. پیامها را ارسال کردم. نگاهی به ساعت انداختم ۱۰ صبح بود. باید برای تهیه‌ی نهار دست به کار می‌شدم. **** ساعت ۶ بعدظهر فرصتی پیدا کردم تا در کنار خوردن چای عصرانه نگاهی به گوشی بیاندازم. طاهره پیام داده بود سلام فاطمه‌ی عزیزم. چقدر منم دلم برلت تنگ شده. آخ تو که می‌دانی من عاشق انارم. اتفاقا داداشم فردا ظهر داره میره تهران. هماهنگ کردم باهاش که منو سر راه بزاره قم. میرم حرم بیا دنبالم. راستی ی شام خوشمزه هم بپز دلم واسه دست پختت تنگ شده. اگه میشه به همسرت پیشنهاد بده فردا شام را تو باغ انارتون بخوریم. کیف میده واقعا. اگه چیزی لازم داری بگو از اصفهان برات بگیرم. فردا میبینمت دوست جونیم. از بهت چشمانم گرد شده بود. طاهره برداشت اشتباه کرده. حالا چکار کنم من مستاجر تو شهر قم باغ انارم کجا بود! بلند گفتم : منظورم باغ انار نویسندگی بود دختر!
هرکس می خواهد صاحب سبک شود باید خودش باشد هیچکس نمی تواند خودش نباشد وسبکی بوجود اورد. چه خواننده باشی چه نویسنده یا سیاستمدار، خلاصه هرچه باشی باید اول شکل خودت باشی، هرچه به خودت نزدیکتر باشی سبک بوجود می آید. هوشنگ مرادی کرمانی
رودخانه ای از میان روستای ما سیرچ می گذرد وما تابستان که می شد جلوی ان سنگ می گذاشتیم تا آب جمع شود وبه چیزی مثل استخر برسیم آبی که از لای این سنگ ها رد می شد آب دیگری بود؛ من آنم. اگر زندگی مرفهی داشتم و نوه فلان الدوله بودم. قطعا نوشته هایم یک چیز دیگر می شد ولی فکر می کنم به هرحال من یک نویسنده می شدم گاهی از من می پرسند که گرسنگی، یتیمی، در به دری و مواردی از این دست، هنرمند و نویسنده می سازد؟ در جواب به شوخی می گویم اگر اینطور بود اهالی بیافرا همه اشان شاعر و نویسنده می شدند و در کشورهایی که مردمش رفاه دارنداصلانویسنده پیدا نمی شد! تولستوی، بچه پولدار نویسنده ها در تمام دنیا بود. خوب پس با ان همه پول و دارایی نباید نویسنده می شد. هوشنگ مرادی کرمانی