💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
نور #تمرین140 همین الان که چشمتان به این تمرین خورد پلکهایتان را ببنید. نه به این زودی صبر کنید بق
#تمرین141
پسر هستید. پسانداز خانواده را برداشته اید و یک پراید 141 خریده اید به چه زیبایی. رفتهاید توی اسنپ. هر روز میروید جلو مدرسه هنرستان دخترانه و معلم هایی که اسنپ میخواهند را به خانهشان میرسانید. یک مادر و دختر بسیار موجه کنار خیابان ایستادهاند. شما را به چشم محرم خودشان نگاه میکنند و مادر به شما میگوید پسرم میخواهی دامادم بشوی. پسرم میخوای این دخترم را بدهم بهت ببری دیگه هم برش نگردانی؟ پسرم میخوای برای دخترم شووَر بشوی. شما مثل بز دارید نگاه میکنید و از چرت میپرید. مادر و دختر کنار ماشین شما ایستاده اند و میخواهند به مقصد برسانی شان. مادر که سوار میشود هیچی، ولی وقتی دختر سوار میشود شما شیشه ها را می دهید بالا و کولر را میزنید و دست میکنید در داشبورد و یک اسپری که بوی مگسکش میدهد میزنید در فضای داخل ماشینتان. خاک بر سرتان. همین را فقط میتوانم بگویم. چون تمرین است. بعدا میآیدم پیوی و چیزهای دیگر را آنجا میدهم.
خب این دختر خیلی به دل شما نشسته. دندانهای خرگوشی. موهای موشی. بینی خوکی. چشمهای جغدی. لبهای شتری. اصلا آنچه میخواستید یکجا جمع است.
از قضا خانهشان نزدیک خانه شماست. وقتی پیادهشان میکنید مادر شما آنها را میبیند. مادر شما به سمت شما میآید و میگوید از این دختر خوشت میآید؟ شما هم مثل اسب کیف کرده و میگویید بله. مادرتان میگوید این دختر خواهر توست. من و پدرت قرار بود فردا به تو بگوییم. شما همینطور که میخواهید منفجر شوید مادرتان میگوید شوخی کردم و زااارت میزند زیر خنده.واقعا که. این دیگر چه نوع مادری است.
خب شما دسته گل خریده اید و رفته اید خواستگاری. مادر و دختر تنها هستند. شما و مادر و پدرتان رفته اید. مادر دختر میگوید ما فکرهایمان را کردهایم و دخترمان را به شما میدهیم که ببرید.
شما دختر را بر میدارید و میآورید خانه. نام دختر نازیلا جون است. شما و نازیلا جون نُه ماه زندگی میکنید که صاحب یک جفت قناری میشوید. نازیلا جون از اخلاق شما راضی نیست. قناری خریدهاید تا از دلش در آورید. فکر میکنید این اخلاق گندتان با این چیزها قابل درست شدن است. خب الان چند سال از ازدواج شما گذشته و صاحب دو فرزند شده اید. نازیجون و نازناز. باز هم اخلاق شما گند است. نازیلاجون را دارید دق میدهید از بس سگ اخلاق هستید. حتی یکبار هم به نازیلاجون گفتهاید پدرسگ. پدر سگ خودت هستی. گوساله. تو غلط کردی به دختر مردم فحش دادی. خاک بر سر. تو کودوم خری هستی فکر کردی!؟ هان؟ هان. هان. بگو بگو بگو.
ببینید اصلا تمرین141را به گند کشیده اید. یک شب که نازیلاجون قهر کرده و رفته و دوتا بچه را هم برده، برق خانه قطع شده. شما یکهو پایتان گیر میکند به کتابخانه و صحیفه سجادیه میافتد روی شما. دعای هشتم صحیفه جلوی چشم شما باز میشود. دعای هشتم را میخوانید و زاااارت زاااارت گریه میکنید. حقتان است.
در همین اوضاع برق وصل میشود و نازیلاجون بر میگردد خانه. یک کیک خریده و توی آن همه ریخت و پاش مینشینید و کیک میخورید. از پنجره اتاق به 141 پارک شده نگاه میکنید و به روزهایی فکر میکنید که مثل سگ پاچه شلوار نازیلاجون را میگرفتید. واقعا این زن در خانه شما پیر شد. البته هنوز هم مثل یک دختر جوان و زیبا است. شمای بی لیاقت قدرش را نمیدانید. همهاش به بهانه های مختلف زندگی را زهرمار میکنید. خیلی خری. برو آدم باش. با زن و بچه مهربان باش. این اخلاق گندت را ترک کن. مرد باید آنقدر مهربان باشد که بچه هایش سوارش بشوند و او صدای خر در آورد. برای بچه هایت خر باش. برای زنت هم ....😶. خب الان با نازیلا جون نشسته اید و دارید کیک میخورید و میخواهید ازش عذرخواهی کنید. توی حیاط فرش پهن کرده اید و باد خنکی هم میآید. یک شاخه درخت انار هم تا روی کاپوت 141 میآید. همان انار را به همسرتان تعارف میکنید و او دست شما را اشتباهی به جای انار میبوید و میبوسد. شما میخندید و او هم جلویدهانش را میگیرد و نخودی میخندد و شما لپش را میکشید و او هم صورتش را عقب میکشد و ... خخخخب کافیه بچه نشسته آقا.
این صحنه آخری خیلی عاشقانه ماشقانه میشود و به شما فرصت میدهد که عذر خواهی کنید. حالا عذرخواهی کن عمو ببینه.
#خانوده
#پراید141
#تمرین141
#بداخلاقنباشیم
#زنوبچهداری
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه میکنیم. باهم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین وملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
@ANARLAND
یا امام حسین، سلام آقا. نفیسه از بیبیسی رو طلبیدی، خو ما رو هم بطلب آقا جان. متشکرم با سپاس از شما آقای مهربان.
#اسماعیل_واقفی هستم یک #جامانده بخ بخت
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
اولین سوگواره بینالمللی روایت اربعین
ویژه دانشجویان جهان اسلام
✦ بخشهای:
• روایت تصویری
- عکاسی در دو بخش موبایلی و دوربین
| کلیپ | مستند کوتاه
• روایت صوتی
- خاطره صوتی | پادکست
• روایت مکتوب
- خاطره و سفرنامه نویسی | شعر
• روایت هنری
- گرافیک | تصویرسازی
✦ محور های سوگواره :
- خدمت به زائران اربعین حسینی
- زیارت و پیاده روی و کرامات حسینی
- سوگواری، عزاداری و مداحی
- وحدت اسلامی، مقاومت اسلامی و شهدای مقاومت
- مهدویت، سبک زندگی و عفاف و حجاب
- آیین و فرهنگ عاشورایی ملل اسلامی
✦ زبان ها
- فارسی| انگلیسی| عربی| ترکی | اردو
✦ جوایز :
اهدای لوح سپاس برگزیدگان و اکران و چاپ آثار برگزیده و کمک هزینه سفر به عتبات عالیات، سوریه، مشهد مقدس
✦ مهلت ارسال آثار: ۲۲ مهرماه ۱۴٠۱ مصادف با میلاد پیامبراکرم(ص)
✦ ارسال آثار و کسب اطلاعایت بیشتر: ↓
revayatarbaeen.com
Instagram.com/revayatarbaeen_1401
4_5938301588236929858.mp3
28.91M
#اربعین_چیست؟ (نسخه فارسی)
از صفر تا صد، همهی آنچه که باید دربارهی #اربعین بدانیم؛
ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین!
ـ بررسی بُعد بینالمللی اربعین!
ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین!
ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین!
#Arbaeen2022
#استاد_شجاعی 🎤 #آخرالزمان
#روضهنار ⏰#شب بیستم #سخنرانی
♥️ @ANARSTORY
@Ostad_Shojae
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 908.mp3
7.64M
🔻روضه #حضرت_زهرا(س)
⏱ #ده_دقیقه | 07:52
👤استاد #پناهیان
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
#روضهنار ⏰#شب بیستم #روضه
♥️ @ANARSTORY
@RozeKhanegee
id_@molla113.mp3
3.83M
🏴مداحی های ویژه جامانده های پیاده روی اربعین۲
رِفیقجانَمونی
بِمونی
رِفیقاتبِرَن کَربَلا..؛😭💔
🎙کربلایۍمازیارطاولۍ
#روضهنار ⏰#شب بیستم #مداحی نماهنگ
♥️ @ANARSTORY
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#اربعین_چیست؟ (نسخه فارسی) از صفر تا صد، همهی آنچه که باید دربارهی #اربعین بدانیم؛ ـ بررسی بُعد
دقیقه دوازدهم
امام حسین علیهالسلام: من خادم امام زمان هستم تا آخر عمرم و سربازشم.😭
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#اربعین_چیست؟ (نسخه فارسی) از صفر تا صد، همهی آنچه که باید دربارهی #اربعین بدانیم؛ ـ بررسی بُعد
امشب چایی روضه رو میذارم اینجا....بدووید.
https://eitaa.com/joinchat/1614741592C64fca83486
بیانات نورانی.
چراغهایی برای یافتن راه.
.
💯چایی روضه.
نور.
جلسه #روضهنار بیستم.
ابتدا یک #سخنرانی، سپس #روضه میگذارم. کوتاه. بعدش یک #مداحی که حتما باید گوش کنید. بعدش بزنید روی دریافت پول یک استکان چایی که تبرک است و حتما بعدش یک چایی بخورید به نیت چای روضه. سپس برای امامِ حاضرِ بچه شیعهها دعا کنید. برای سلامتیاش. برای ظهورش. برای اینکه قلبمان از سیاهی پاک شود تا نور نزول اجلال کند.
انشاءالله با پنجاه تا چایی ادامه میدهیم. اگر کسی خواست به این روضه مجازی کمک مالی کند به خودم خبر دهد. از اینجا👇
@evaghefi
خب بریم برای سخنرانی و روضه و مداحی و چایی.
پ.ن
پول یه استکان چایی رو 500 تومن حساب کردم. دیگه سخت نگیرید.
#روضهنار ⏰ #شب بیستم
#جلسه_مجازی
قبول باشد. حالا که اشک ریختید بلند شوید و یک چایی برای خودتان بریزید و عکسش را بگیرید و بفرستید. در کانال زیر که عضو شوید بعد از چند ساعت ادمین میشوید و میتوانید عکس چایتان را برای بقیه به اشتراک بگذارید.
https://eitaa.com/joinchat/3507159149C9decdf8353
حتما از هشتگ #روضهنار یا #چایی_روضه استفاده کنید.
برای دریافت هزینه چایی از گروه :
💎•﴿ ارائه سرچشمه نور ﴾•💎 وارد شوید.
❤️بررسی رمانهای کلاسیک.
https://eitaa.com/joinchat/1614741592C64fca83486
♥️ https://eitaa.com/ANARSTORY
https://pay.eitaa.com/v/?link=zX2Kp
هدایت شده از 💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
نور
به هر کس که میخواهد مهاجرت کند نشانی باغ انار را بدهید. اینجا پناهنده شود. اینجا در بهشت زندگی میکنیم. اینجا قلباً و دروناً دیش دیری دیدین و گیش گیری گیدینِ آرامی در قلبمان مدام تکرار میشود.
اینجا کمپین هایمان تمیز است. آب داریم. نهال داریم. درخت داریم. مولاتی های خوشگل داریم. بچه هایمان متن های خوشجل و موشجل مینویسند. چت میکنند و زیرش مینویسند کاریکلماتور و داستانک و مونولوگ، فکر میکنند ما خر هستیم. اینجا مدام نور میخوریم. حتی آروغهای نورانی ما از همه آنچه در جهان مادی است خوشبوتر است. اینجا دلها زاویه دار نیست. اینجا دستگاه های لجن خوار قلبها را روزانه پاک میکنند.
ما به هر مسافر بی پناهی کنار درخت کهن جا می دهیم. اینجا نهال ها سرهاشان به روی نور است...اینجا تمام عروس ها با خواهرشوهرها گل میگویند و گل میشنوند. اینجا عروس و مادرشوهر مثل عسل و روغن هستند نه کارد و پنیر.
مادر همه ما بچه شیعه ها هزاران سال پیش این زمین را برایمان خریده...به هرکداممان یک تکه زمین به وسعت چند هزار میلیارد کهکشان میرسد. ما نور میخوریم، ما نور هستیم. درختهای نورانی که باید نور تولید کند.
اگر دلت گرفته و میخواهی مهاجرت کنی به کهکشان باغ انار بیا...همین گوشهها یک اقیانوس نور تحویل بگیر و میلیاردها عروس دریایی تربیت کن...البته قول شوهر نمیدهیم. چند بار دیگه هم گفتم. شوهر کلا کم شده. بله...در حد چند تا وسیله اصلی میتونم جهیزیه عروسهای دریایی رو بدم. بله دیگه. ما باید برای فتح جهان واقعا باید پاک و تمیز و رویایی بشویم. مثل عروس. البته بعضی وقتا عروس تعریفی میشویم.
زنهار... بانگ الرحیل بر آورده اند. اهل مهاجرت به سرزمین نور هستی؟
#واقفی
#مهاجرت
#باغ_انار
#نور
#عروس_دریایی
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
هدایت شده از 💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#تمرین119
من حیث لا یحتسب
یعنی
چیزی از جایی که فکرش را نمیکنی نصیبت شود.
چنین خاطره ای دارید؟ با اضافه کردن عناصر داستانی بنویسیدش. سعی کنید یک روایت جذاب با رگههای طنز بنویسید.
اگر گرفتاری مالی داشتید و یکدفعه حل شده سعی کنید ریشههایی برایش بیابید. در واقع حکمتش را پیدا کنید و بنویسید. مثلا جیبتان در اوج بیابان بوده و یکدفعه جنگل شده. یادتان آمده که چند ماه پیش لنگه کفشی در دجله انداخته بودید. این ارتباطات همیشه وجود ندارد. یعنی هذا من فضل ربی است. ولی اگر یافتید بنویسید. اگر هم نیافتید خاطره را جذاب تعریف کنید.
🔸 گاهی پیش خودتان فکر میکنید که برای تامین فلان مقدار پول باید حقوق بگیرم و یقین دارم که سر ماه جور میشود. و اگر حقوق دیر بشود از فلان دوست میگیرم و اگر او نداشت از فروش فلان چیز. ولی در واقعیت حقوق نمیدهند. دوست تان کلا بلاکتان میکند. آن چیز هم دیگر ارزش قبل را ندارد. یکدفعه از یک جای دیگر پول قلمبهای به دست تان میرسد. البته شاید زیاد هم قلمبه نباشد ولی کار شما را راه میاندازد.
🔸گاهی به خودتان میگویید ای کاش تا آخر هفته دویست هزار تومن پول دستم میآمد. یکهو ده برابرش به دستتان میرسد. البته بعدا میفهمید که این پول را باید یک جای خاص خرج کنید. یعنی قبل از اینکه آن مشکل برایتان پیش بیاید هزینهاش را برایتان حواله کردهاند.
بیان این تجربیات برای باور ملکوت و غیب خیلی خوب است.
احتمالا چند سال دیگه یک برنامه شبیه زندگی پس از زندگی بسازم با این تجربیات شما.😁پس حتما بنویسید. اسمشم میذارم... #حسابهای_زیر_سیبیلی
#داستان
#خاطره
#جستار
#داستانک
#دیالوگ
#مونولوگ
#یادداشت
#تمرین
#باغ_انار
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344