eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
898 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
نور #تمرین140 همین الان که چشم‌تان به این تمرین خورد پلکهایتان را ببنید. نه به این زودی صبر کنید بق
پسر هستید. پس‌انداز خانواده را برداشته اید و یک پراید 141 خریده اید به چه زیبایی. رفته‌اید توی اسنپ. هر روز می‌روید جلو مدرسه هنرستان دخترانه و معلم هایی که اسنپ می‌خواهند را به خانه‌شان می‌رسانید. یک مادر و دختر بسیار موجه کنار خیابان ایستاده‌اند. شما را به چشم محرم خودشان نگاه می‌کنند و مادر به شما می‌گوید پسرم می‌خواهی دامادم بشوی. پسرم می‌خوای این دخترم را بدهم بهت ببری دیگه هم برش نگردانی؟ پسرم می‌خوای برای دخترم شووَر بشوی. شما مثل بز دارید نگاه می‌کنید و از چرت می‌پرید. مادر و دختر کنار ماشین شما ایستاده اند و می‌‌خواهند به مقصد برسانی شان. مادر که سوار می‌شود هیچی، ولی وقتی دختر سوار می‌شود شما شیشه ها را می دهید بالا و کولر را میزنید و دست می‌کنید در داشبورد و یک اسپری که بوی مگس‌کش می‌دهد میزنید در فضای داخل ماشینتان. خاک بر سرتان. همین را فقط می‌توانم بگویم. چون تمرین است. بعدا می‌آیدم پیوی و چیزهای دیگر را آنجا می‌دهم. خب این دختر خیلی به دل شما نشسته. دندانهای خرگوشی. موهای موشی. بینی خوکی. چشمهای جغدی. لبهای شتری. اصلا آنچه می‌خواستید یکجا جمع است. از قضا خانه‌شان نزدیک خانه شماست. وقتی پیاده‌شان می‌کنید مادر شما آنها را می‌بیند. مادر شما به سمت شما می‌آید و می‌گوید از این دختر خوشت می‌آید؟ شما هم مثل اسب کیف کرده و می‌گویید بله. مادرتان می‌گوید این دختر خواهر توست. من و پدرت قرار بود فردا به تو بگوییم. شما همینطور که می‌خواهید منفجر شوید مادرتان می‌گوید شوخی کردم و زااارت می‌زند زیر خنده.واقعا که. این دیگر چه نوع مادری است. خب شما دسته گل خریده اید و رفته اید خواستگاری. مادر و دختر تنها هستند. شما و مادر و پدرتان رفته اید. مادر دختر می‌گوید ما فکرهایمان را کرده‌ایم و دخترمان را به شما می‌دهیم که ببرید. شما دختر را بر می‌دارید و می‌آورید خانه. نام دختر نازیلا جون است. شما و نازیلا جون نُه ماه زندگی می‌کنید که صاحب یک جفت قناری می‌شوید. نازیلا جون از اخلاق شما راضی نیست. قناری خریده‌اید تا از دلش در آورید. فکر می‌کنید این اخلاق گندتان با این چیزها قابل درست شدن است. خب الان چند سال از ازدواج شما گذشته و صاحب دو فرزند شده اید. نازی‌جون و نازناز. باز هم اخلاق شما گند است. نازیلاجون را دارید دق می‌دهید از بس سگ اخلاق هستید. حتی یکبار هم به نازیلاجون گفته‌اید پدرسگ. پدر سگ خودت هستی. گوساله. تو غلط کردی به دختر مردم فحش دادی. خاک بر سر. تو کودوم خری هستی فکر کردی!؟ هان؟ هان. هان. بگو بگو بگو. ببینید اصلا تمرین141را به گند کشیده اید. یک شب که نازیلاجون قهر کرده و رفته و دوتا بچه را هم برده، برق خانه قطع شده. شما یکهو پایتان گیر می‌کند به کتابخانه و صحیفه سجادیه می‌افتد روی شما. دعای هشتم صحیفه جلوی چشم شما باز می‌شود. دعای هشتم را می‌خوانید و زاااارت زاااارت گریه می‌کنید. حق‌تان است. در همین اوضاع برق وصل می‌شود و نازیلاجون بر می‌گردد خانه. یک کیک خریده و توی آن همه ریخت و پاش می‌نشینید و کیک می‌خورید. از پنجره اتاق به 141 پارک شده نگاه می‌کنید و به روزهایی فکر می‌کنید که مثل سگ پاچه شلوار نازیلاجون را می‌گرفتید. واقعا این زن در خانه شما پیر شد. البته هنوز هم مثل یک دختر جوان و زیبا است. شمای بی لیاقت قدرش را نمی‌دانید. همه‌اش به بهانه های مختلف زندگی را زهرمار می‌کنید. خیلی خری. برو آدم باش‌. با زن و بچه مهربان باش. این اخلاق گندت را ترک کن. مرد باید آنقدر مهربان باشد که بچه هایش سوارش بشوند و او صدای خر در آورد. برای بچه هایت خر باش. برای زنت هم ....😶. خب الان با نازیلا جون نشسته اید و دارید کیک می‌خورید و می‌خواهید ازش عذرخواهی کنید. توی حیاط فرش پهن کرده اید و باد خنکی هم می‌آید. یک شاخه درخت انار هم تا روی کاپوت 141 می‌آید. همان انار را به همسرتان تعارف می‌کنید و او دست شما را اشتباهی به جای انار می‌بوید و می‌بوسد. شما می‌خندید و او هم جلوی‌دهانش را می‌گیرد و نخودی می‌خندد و شما لپش را می‌کشید و او هم صورتش را عقب می‌کشد و ... خخخخب کافیه بچه نشسته آقا. این صحنه آخری خیلی عاشقانه ماشقانه می‌شود و به شما فرصت می‌دهد که عذر خواهی کنید. حالا عذرخواهی کن عمو ببینه. ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. باهم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین وملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 @ANARLAND
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی تصور عاقبت اعتیاد به فضای مجازی تصور، خانواده، عذر خواهی بیماری، کربلا، اربعین
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی تصور عاقبت اعتیاد به فضای مجازی تصور، خانواده، عذر خواهی بیماری، کربلا، اربعین هالیوود ایرانی آمریکا نشین ادامه‌اش با شما... من یک دخترِ... اغتشاش بر می‌گردد به ان روز که تنها بودم... با توجه به متن زندگیتان را تعریف کنید با توجه به متن بنویسید تکرار اشتراک لفظی دوست پروانه