در راستای احیای #مناجات و به پیشگاه #پیر_مناجات_امیرالمومنین_علی_ع
آسمان باش
..............
خود را رها کن از زمین و... آسمان باش
پرواز کن تا بیکران و بیکران باش
خاکی اگر بودی #علی را زندگی کن
خرما به دوشِ کوچه های ناگهان باش
یا از تولیٰ دم بزن با ذوالفقارت
یا در گلوی دشمن دین، استخوان باش
وقتی عطش، آتش به خوردِ شهر داده
با اشک، آبی روی این آتشفشان باش
سیراب کن با چشم ها صحرای دل را
ابری شو و خالی تر از رنگین کمان باش
تا کی پر از طوفان شن باشد جهانت
افسار نفست را بگیر و ساربان باش
چندان به آینده، امیدی نیست اما
گاهی دلیل حال خوب دیگران باش
هم آفتابی کن شبِ جاماندگان را
هم ظهرِ خواب آلودگان را سایبان باش
کوفی نباش و کر نشو با سیم و زرها
نفروش ارزان اعتقادت را... گران باش!
دنیای ما دارد به اندازه... ستاره
قدری فراتر رو از اینها... کهکشان باش
خواهی که بر تاج جهان، بنشاندت شاه
چون دُر در آغوش صدف ها بی نشان باش
آب حیات آیا به جز اشک حسین است!؟
با گریه بر شش ماهه ی او جاودان باش
از چشمه های اکبرش با هر وضویت
لبریز نامش باش و همگام اذان باش
سجاده ات را پهن کن رو به تجلی
قدری در آغوش خدای مهربان باش
آیات رحمان و رحیمش را بخوان باز
صدق و صفا و دوستی را ترجمان باش
تیر دعا را در رکوع چلّه ات کن
دست تواضع را بگیر و چون کمان باش
تا مرغ آمین روی دستانت بشیند
وا کن قنوتی گرم را و آشیان باش
دل را به دریایش بزن از خود گذر کن
با ربنای اشک ها رودی روان باش
#زهرا دعا کرده برای ما و گفته
آنچه #علی، آنچه #محمد گفته... آن باش
کعبه دهان واکرد رازی را بگوید
جایی که حق شد جلوه گر، آنجا دهان باش
در موج های بی خبر از صبح روشن
فانوسِ اقیانوسِ تاریکِ زمان باش
پیدا کن آغوش امامت را مسلمان!
در شهرِ گم، گلدسته های جمکران باش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Pelak15
🆔 @Abedi_Aaeini
برای علی (ع)
🤦🏻 هوای مرگ
......................
با اینکه سخت می ترسم از صدای مرگ
اما همیشه دلتنگم من برای مرگ
تا لحظه ی پریدنم ای جان... ببینمت-
روزی هزار مرتبه دارم هوای مرگ
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی
قم المقدسه
#عید_غدیر_مبارک
🆔 @Abedi_Aaeini
«ذوالفقار، علی بود و علی ذوالفقار»
ذوالفقار
.....................
بنازم ناز شستش را، بنازم لطف خالق را
که طرحی زد هنرمندانه، اخم این دو عاشق را
چه شمشیری که روز روشنِ کفار را شب کرد
علی در برق او می دید هر دم صبح صادق را
به منبر تکیه می زد لحظه وعظ و سخنرانی
که روشن تر کند رأی مخالف یا موافق را
نمی ترسید از نامی به غیر از حیدر کرار
به پستو می فرستاد آه... اما هرچه فاسق را
زنان و کودکان در امنیت بودند از خشمش
ولی با خنده ای می کشت لبخند منافق را
به دست پادشاهان جهان افتاد تا با شوق
بگوید از امیرالمومنین، قدری حقایق را ۱
مماشاتی نخواهد بود وقتی صحبت از عدل است
علی کوتاه کرد از سفره ی دین، دست سارق را
مدارا کن! نرو در بحرِ چشم و ابرویش... شاعر!
که کافر کرد اوصاف علی هر چه محقق را
غلافی خورد بر بازوی زهرا و علی افتاد!
برای دشمنش؛ مولا نخواهد آن دقایق را
میان شعله ها پروانه اش پرپر شد و دیگر
ندید آن خانه ی آتش گرفته، مرد سابق را
چگونه می توان دید و نمرد از داغ بر سینه
چگونه می توان از یاد برد اشک شقایق را!؟
هزاران چاه کَند و سر در آنها کرد... تا گوید
چگونه می شود در خاک پنهان کرد هق هق را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#ذوالفقار_علی_بن_ابیطالب_ع
....................................................
۱. ذوالفقار پیش از علی بن ابیطالب به پیامبر اسلام تعلق داشت و پس از او
به حسن مجتبی رسید. واعظ کاشفی، نویسندهٔ روضة الشهدا نوشته است حسین بن علی با ذوالفقار در نبرد کربلا جنگید؛ اما بنا به گزارش ابن طاووس، شمشیری که پس از نبرد کربلا به دست امویان افتاد ذوالفقار نبوده است و ذوالفقار به جهت اینکه از ودایع الهی ست قبل از شهادت امام حسین (ع) به امام سجاد (ع) سپرده شد و از گزند حوادث و غارت ها به اذن الهی مصون ماند.
طبق روایات شیعیان امامی، ذوالفقار امروزه نزد امام زمان (عج) قرار دارد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🌹✍🏻 به ساحت امیرالمومنین علی علیه السلام
😭بیت آخر به یاد زنان غزه
آسمان خاکی
.......................
آسمان است و شده با خاکیان همسایه، او
فرق دارد با جهان ما ولی دنیای او
او به دنبال یکی مثل خودش در خلق بود
جز محمد را ندیدم همدل و همتای او
آن #محمد که به #خم، مست از کمالش بود و گفت
هر که #من_مولای_اویم، اوست... او مولای او
قصه ی شیرینِ فرهاد است و خسرو، شعر من
این یکی مجنون او شد، آن یکی لیلای او
این یکی نهج البلاغه، آن یکی قرآن به دست
دم زدند از آیه های محکم و والای «او»
در شب معراج، نور آسمان تقسیم شد
احمد و حیدر شدند آیینه های روبرو
فطرت ما را به نام مصطفی آمیختند
قلب ما را حیدری کردند و هم آوای او
ما اضافاتِ گِل او بوده ایم و جان گرفت
خاکِ ما دلدادگان از عطرِ روح افزای او
سالکان در عین او گشتند سرگردان و مات
عارفانِ صورتی ماندند در معنای او
عده ای از منبر آوردند رو بر تخت و تاج
بود اما بر سر دینِ خدا، دعوای او
هرگز از روی غرض ورزی، نداده حکمی و
بوده بر مبنای دستورات دین، فتوای او
او خودش بود و خدا و مصطفی و فاطمه
صد جهان می شد اداره با همین شورای او
درک او از عقلِ دنیا خارج است و ما که ایم!؟
اُشترانی خسته و سرگشته در صحرای او
در نماز خویش کاری کرده که محراب و مُهر
یا علی گفتند از بخشیدن زیبای او
خوب اگر دقت کنی از کوفه دارد می رسد
صوت قرآن و اذان چاه با نجوای او
تاک و نخل، این دو درخت، از دست او خوردند آب
مستم از انگور و خرما، مستم از گرمای او
عالَمی را تشنه ی یک جرعه... باران کرده است
ساقی است و بُرده از ما دل، یلِ سقای او
ساحلِ امن است این دریا و «من» را می کشد
زندگی یعنی بمیری در دل دریای او
موج دلتنگی، تو را این سو و آنسو می بَرد
غرق مولا می شوی، غرق قد و بالای او
از فشار جمعیت، پهلوی من آزرده شد
کوچه را دیدم... که می شورید بر زهرای او
تا بفهمی که چه آمد بر سر مولای ما
ساعتی بگذار ای سنی خودت را جای او -
فکر کن آن دومی، دارد زنت را می زند
فکر کن که پشت در، افتاده زیر پای او
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی_فاطمی
قم المقدسه
#عید_غدیر_مبارک
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15