به پیشگاه #عبدالله_بن_حسن_ع
آهوی حسن
............
از قفس آزاد شد شاهین ابروی حسن
سمتِ گرگستان دوید این بار آهوی حسن
تیر بود و از کمانِ عمه ی خود شد رها
تا نشان باشد مگر از زور بازوی حسن
گرچه #فرزندان_زینب، قبل از او پرپر شدند
می کشید اما خجالت خواهر از روی حسن
موجِ گردابِ سپاهِ کفر، دورش را گرفت
چنگ زد در آن میان بر تار گیسوی حسن
سهم #عبدالله، جز سیلی لگد بود و لگد زد
زد مغیره با لگد گویا به پهلوی حسن
زائر هر دو برادر شد پس از ضرب عمود
تن به آغوش #حسین و سر به زانوی #حسن
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌🏻🤦🏻 تقدیم به #زهیر_بن_قین
فال نور
.................
می روم منزل به منزل، کارِ هر سال من است
حج، مصلّیٰ و تجارت، شغل امثال من است
راه افتادم به سمت کوفه بعد از مکه و
منتظر بودم ببینم تا چه در فال من است
یک نفر در فال من افتاده، او نور است نور
هر چه از او می گریزم او به دنبال من است
در #زرود آخر نگاهم در نگاهش قفل شد ۱
این گذشت و حال، دیگر حال او حال من است
لذتی دارد که اربابت بگوید پیش جمع
من خریدم نوکرم را، دیگر او مال من است
تا توانستم فقط نانِ حلال اندوختم
این شد آری که امام... امروز، حلّال من است
سرو اگر هستم در این باغِ پر از یاسِ کبود
ریشه ی تغییر من، در خاکِ اَعمال من است
هی بمیرم در دفاعِ از تو، از جا پا شوم
این فقط یک گوشه ی کوچک از آمال من است
با رجزهایی که خواندم روبروی کوفیان
هر کجای کربلا، امروز گودال من است
سرعت جنگیدنم چندین برابر شد از او
چشم هایش در میان معرکه، بال من است
ناسزا گفتند بر من، اینکه عثمانْ مذهبم
در کنار جسم من، روحِ لگدمال من است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
........................................
۱. زَرود از منزلگاههای مسیر مکه و کوفه که در واقعه کربلا، امام حسین (ع) پس از منزل خزیمیه به آنجا رفت سپس راهی ثعلبیه شد. در این منزل، #زهیر_بن_قین به کاروان امام پیوست. خبر شهادت #مسلم_بن_عقیل و #هانی_بن_عروه در همین منزل به امام رسید.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻😭✌🏻 به پیشگاه #حبیب_بن_مظاهر_اسدی
دومرتبه
.........
#علی نشسته در اذان، بگو اذان دومرتبه
که مست می شود از او لب و دهان دومرتبه
صحابی پیمبرم، مرید نام حیدرم
اگر که ذکرش آمده سرِ زبان دو مرتبه
قنوت من کبوتری که شد رها به دست او
نگاه من دریچه ای به آسمان، دو مرتبه
به جان باغ شد تبر، یزید: نخل بی ثمر
پس از بهار تو #علی، شده خزان دومرتبه
حیات رفته از قنات، شکسته کوزه ی فرات
بیا که جیره بندی است، آب و نان دومرتبه
#حسین، راهیِ طَف است، هوای جامعه خفه ست
شده ست دین برای عده ای دُکان دومرتبه
چه دشمنان احمقی که پیش چشم زینبش
شبانه آمدند و داده اند امان، دو مرتبه
ببین مرا که با دلم، چه کرده عشق کهنه ات
حبیب سالخورده ات شده جوان دومرتبه
شهادتم مبارکم، خوش آمدی به پیکرم
نگاه کن مرا #حسین، همچنان دومرتبه
چنان که بر تو خیره شد، دهانِ چشم مانده وا
چه صحنه ها ندیدم و نشد عیان دومرتبه
سه شعبه شد گلوی طفل شیرخوار و... حرمله
نهاده تیر در دهانه ی کمان دومرتبه
که قصد کرده سینه ی تو را و... آه می کشد
ولی گرفته تیرِ آن، تو را نشان دومرتبه
نبود غیر یک #حسین، قسمتِ #حبیب_ها
اگر که آفریده می شد این جهان دومرتبه
بگو کجاست پیرهن، #حسین من #حسین من!؟
چرا به قتلگاه رفته ساربان، دو مرتبه!؟
بگو #حبیبِ مبتلا، چه بود راز کربلا!؟
بگو چرا غروب کرد آسمان دو مرتبه!؟
چه کرده ای که اینچنین #حسین عاشقت شده!؟
تو را سلام می دهند زائران دو مرتبه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15