🙏🏻🌷 به پیشگاه #امالمومنین_خدیجه_کبری_سلاماللهعلیها
نگاه ماه
............
نگاه ماه وقتی که گذر کرد از سر بام
زمین، روشن شد از لبخند #مِهرِ_ماه، مادام
میان کوچه ها #فانوسِ_قرآن داشت در دست
حضورش را چنین بر #شهرِ_ظلمت کرد اعلام
بگویید او حیاتی بود بر جانِ جهانی
بگویید ای اسیران شبِ تاریکِ اعدام!
#خدیجه، نور عالم بود و #احمد، عالمِ نور
دو تا #آیینه شد با ذکر #یاهو در هم ادغام
از این پیوند عرفانی، «#دلیل_خلقت» آمد
همان #حاجی که #کعبه بست بر دیدارش احرام
همان #کوثر که اشکی شد به چشمِ خشکِ صحرا
همان #زهرا که جان بخشید بر آیینه ی جام
#علی را غیر #زهرا آشنایی در جهان نیست
نگو #زهرا بگو دلخواه و دلدار و دلارام
چه #مادرخانمی داری #علی جان، نوش جانت!
موقّر، محترم، مشهور، ثروتمند، خوشنام
چه #دامادی! ندیده هرگز او در طول جنگی
کند جنگاوری پیش نگاهش، عرض اندام
اگر #شیرینی_ذکر_علی را درک می کرد
نمیگفت از شراب و مستی و پیمانه، #خیام
#سه_قله در کنار هم شُدید و دست هاتان
مرا گاهی می اندازد به یاد مصر و اهرام ۱
#محمد، واژه آورد و #علی، معنا... تو، #زهرا
تویی که #شعر_آیینی گرفت از چشمت الهام
به قربانِ دل «#زهرا»ی تو که در غزل ها
دوپهلو بودن رویَش، زده پهلو به ایهام
نمانَد راه حق با حرف و حرف و حرف، زنده
که می ارزد به حرف عالَم و آدم، #یک_اقدام
خدا را هدیه دادی چون #ابوطالب به دنیا
شروع این هدایت بود از خویشان و اقوام
#حدیث و #آیه خواندی، گفتی از عشق و محبت
چه سختی ها کشیدی تا نمانَد #دین در ابهام
چه مردان و زنانی که پس از #دعوت_به_اسلام
شما را بدرقه کردند با توهین و دشنام
کثافت ریختند از بام بر روی شماها
همان ها که خدا در وصفشان گفته «#کالاَنعام» ۲
نه تنها که #محمد را... یتیمان را پناهی!
تویی اول زنی که زد به دنیا #دارالایتام
تو... #امالمومنین، #مولا... #امیرالمومنین بود!
#امیناللهفیارضه، #محمد بود، آن تام ۳
تو آن آغاز سبزی که ندید اما... چه بِشکوه
رسالت بر #محمد در #غدیر_خم شد اتمام
اگر امثال #حاتم، #برکه ای بودند از خیر
تو بودی در نگاه مکه، #اقیانوس_آرام
گذشتی روز اول از #مقام و #نفس و #مالت
#کلید_آیه_جنت شدی ای روح اکرام ۴
همیشه گفته ایم از #ثروتت اما نگفتیم
تو خود #گنجی نهان بودی که #کشفت کرد اسلام
تو ای #مادربزرگ_اهلبیت، امشب دعا کن
که باشم با #حسینت همدل و همراه و همگام
شنیدم که #کفن کردی #عبای همسرت را
چه پیغامی ست در کارَت بگو مادر... چه پیغام!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
................................................
۱. روزی پیامبر(ص) حضرت خدیجه(س) را در کنار خود فراخواند و فرمود این جبرئیل امین است که بر من نازل شده و کمال ایمان را در تصدیق من و ایمان به ولایت امیرالمومنین علی(ع) میداند. در این جلسه حضرت محمد(ص) دست خود را در دست حضرت علی (ع) گذاشتند و حضرت خدیجه نیز دست خود را روی دست پیامبر اسلام گذاشتند و با امیرالمومنین به عنوان ولی امر مسلمین بیعت کردند. بعد از آن حضرت تمام احکام دینی را برای حضرت خدیجه بیان کرد و ایشان همه را تصدیق کرد
۲. آیه ۱۷۹ سوره اعراف
۳. از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند:
«إِنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله و سلم کَانَ أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ فَلَمَّا قَبَضَهُ اللَّهُ کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ فَنَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِه»
۴. حضرت خدیجه(س) اولین روزی که پا به خانه پیامبر اسلام(ص) گذاشتند صندوقچه ای داشت که حاوی کلیدهای اموالشان بود را در اختیار پیامبر اسلام(ص) قرار داد و عرض کرد یا رسول الله این تمام اموال من در اختیار شما و من هم کنیزی در محضر شما هستم. از قول مفسّرین و مورّخین حضرت خدیجه (س) مصداق بارز آیه ۱۱ سوره توبه است که میفرماید: "إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ". "در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است".
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
معجزات پیامبر اکرم در شعر فارسی.pdf
182K
معرفی کتاب:
#معجزات_پیامبر_اکرم_در_شعر_فارسی
نویسنده:
احمد گلی
✅ @Farakhanesher
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻👌🏻 برای آنها که به دنبال حذف پوشش برتر هستند
و تقدیم به مهسا دختر خانم کلیابی که بهانه این شعر شد
دچارِ چادر
................
چادر تو، خیمه گاه زینب است
آتش افتاده به جانش، در تب است
چادرت را بیشتر جدی بگیر
نیمی از زیبایی ماه از شب است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🌷 تقدیم به وجود نازنین #امیرالمومنین_علی (ع)
#اهل_سنّت
..........
به جز نطق #علی، هر صحبتی، حرف اضافی ست
#حقیقت، #نام_مولا هست و غیر از او خرافی ست
خدا را شکر #اهل_سُنّتم، سُنّی: ولی نه
#محمد با #علی بود و مرا این نکته کافی ست
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🔰 روز بیست و هفتم شهریور ماه، سالروز درگذشت شهریار، شاعر ایرانی، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب پارسی، نامیده شده است.
زبان و ادبیات فارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی، با هزاران آثار گران سنگ در زمینه های مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، كلامی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد توجه و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیك بوده است. در فرهنگ ایرانی، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می شود. كودك در گاهواره، لالایی می شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می گیرد و پس از مرگ نیز، آرایه مزارش، شعری است كه برایش می سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می سُراید. این آمیختگی مردم ایران با شعر و تأثیری كه شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتاراین مرزوبوم می گذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر روشن می سازد.استاد سید محمد حسین شهریاریكی ازشاعران بزرگ ایران است كه سالروزدرگذشت وی با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب پارسی، نامیده شده است.استاد شهریار در سرودن انواع شعر فارسی-مانند غزل، قصیده، مثنوی تبحر داشتهاست.
شهریار به تمامی هنرها، به ویژه شعر، موسیقی و خوشنویسی علاقه داشت. او نسخ، نستعلیق و خط تحریری را خوب می نوشت و قرآن را با خط خوش كتابت می كرد.
بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت كلام، ویژگی های شعر شهریار است. البته گاه در كنار بیان لطیف و ادیبانه، شاعر با شجاعت، پروایی از كاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای كلامی را با جملات محاوره ای در می آمیزد شهریار، شعر را هنرمندانه به خدمت گرفته بود تا مذهب، ملت و میهن خود را به جهانیان معرفی كند. شعر او، گاه خواننده را به جهانی والاترمی برد، به آسمان های عرفان و انسانیت كامل، پرواز می دهد و عالم هایی بالاتر از این عالم ظاهری را كه خود درك كرده است به او نشان می دهد. گاه نیز خواننده را دگرگون می كند و او را وا می دارد بی اختیار به روزگار حسرت خود، به ناپایداری روزگار، آرزوهای محال، فرصت های از دست رفته و بر آن گذشته ای كه باز آمدنی نیست اشك بریزد و همه گذشته تلخ و شیرین خود را در آن ببیند.
در واقع، هر یك از شعرهای شهریار، پرده ای از سوز و سازها و افت و خیزهای زندگی او را نشان می دهد و از وطن، اجتماع و تاریخ سخن می گوید.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🔰 شعر«علی ای همای رحمت» که به #مناجاتنامه_شهریار نیز مشهور است:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من بخدا قسم خدا را
بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را
مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین درخانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که عَلم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که به سر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
به دو چشم خون فشانم هله، ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل، صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
شهریار
روحش شاد و یادش گرامی🙏🏻
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15