هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🙏🏻🌷 پیشکش به #عمرانبنعبدالمطلب حضرت #ابوطالب_علیهالسلام
#پدربزرگ
..............
غرّش #شیرخدا را در نگاه #آهویش دید
#گردبادی آمد و دور سر آن #برکه گردید
مست از آن #خم شد که #مولا، در دلش #تکبیر می گفت
نوری از #چادر گذر کرد و به دشت مرده تابید
آینه در آینه با #فاطمه غرق خدا شد
#ماهدامادی که رویش را غزل می کرد خورشید
شد جهانی روشن از برق نگاه #مکه آن شب
نور او بر سایه #عبدالمطلّب تا که تابید
او که #ساقی بود و زائرهای مکه، تشنه ی او
با #ابوطالب به دنیا داد #ساقی را وُ... بارید!
این دو مثل #حمزه و #جعفر، شفیع عالمینند
#مصطفی هستند و در تقویم شمسی چون #شب_عید
سفره ی عقد #ابوطالب، #علی را مژده می داد
از دهان #فاطمه آن شب فقط گل می تراوید
#کعبه شد آماده ی مهماننوازی از مرادش
دور #مولا هفت باری با #لکَ_لبیک چرخید
تا تبر زد بر بت خود، شد گریبانچاکِ #حیدر
#فاطمه با #سدره آمد #کعبه می لرزید چون #بید
جز #طوافش، #اعتکافش را نوشتند آسمان ها
#کعبه از #انگور چشمش، خوشه خوشه #معرفت چید
دست در دست #ابوطالب، #محمد یا #علی گفت
روز میلاد #علی، شد خود #غدیری سبز و جاوید
آن #علی که در ازل، #کوروش خودش را ساخت با او
آن #علی که منبرش برپاتر است از #تختجمشید
آن #علی که در دل #شعبابیطالب، #نبی شد
در #هزارویکشبِ پر قصه از توهین و تهدید
آن #علی که در #مَبیت از جان گذشت و زنده تر شد
خلق را #بیدار کرد! آن شب که در آن خانه #خوابید
از #ابوطالب نفس می گیرم از #حیدر، شهادت
#زندگیبخشند هردو، در جهانِ مرگ و تبعید
یک #ابوطالب برای اُمّتی بس باشد آری
باید اما از #ابوجهلِ_درون، بسیار ترسید
ای #ابوسفیانیان، شرک است مثل موریانه
دینتان را از #علیبنابیطالب بپرسید! -
این #ابیطالب که می آید پس از نام #علی را
کنیه ای تنها نبینید، این همان نور است و امّید
یک #علی کافیست تا شأن و مقامش را بدانیم
#کافر است آنکه در #اسلامش کند یک لحظه تردید
عده ای بیمایه گفتند او #مسلمان بوده یا نه!؟
غافل از اینکه دمادم دم زد او از #دین_توحید
#کعبهداری و کلید قفل ها #انگشتر توست
عده ای #شیخ_ریایی در پیات، دنبال تقلید -
عده ای #بیریشه که قبر تو را ویرانه کردند
تا که از ارباب خود گیرند بلکه مُهر تایید
#حج، #فروع_دین و #حب_مرتضی از #واجبات است
#کعبه ی ما در #نجف هست و نمی خواهد روادید
خوش به حال هرکه بِن سلمان نبود و مثل #سلمان
با #ولی ماند و #علی را آنچنان که بود فهمید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻🌷 پیشکش به #قمرالعشیره #حضرت_ابوالفضلالعباس(ع)
#بحر_طویل
................
#چشمهایت بوده بر #اسلامِ هر #کافر دلیل
#دستهایت بوده بر #ایمان هر #مؤمن کفیل
#مدح تو باشد فراتر از غزل، ای #ماهرو
جزر و مَدّت میکند غرقم به صد #بحر_طویل
با جمالش خودنمایی میکند در تو خدا
مینویسم ابتدای این غزل: «هوُ... #یا_جمیل»
هرکه بر پای تو افتاد آسمان شد فرش او
هرکه سر بر آسمان سایید پیشت، شد #ذلیل
#فاطمه، #طوبیترین و مادرت #سدرهترین
#ساقی_کوثر، #علی هست و تو #پیک_سلسبیل
بار عالَم روی دوش #آل_احمد بود و بس
تا شما بودید، #غم هرگز نشد #إبنالسبیل
شیرمردی از تبار #نور و #آب و #آینه
#حیدری محکمتر از کوه، آبرومندی اصیل
کاش در شعرش #رشید_ایوب میگفت از لبت ۱
آنچنانکه گفته در وصف #علی، #جَبران_خلیل ۲
«#کربلا پُر بود از #عباس... آن #خیر_کثیر» ۳
هرکه از او مینویسد سهم او #خیر_جزیل
راویانی که گزارش مینوشتند از #جهاد
لشکری از #مور را دیدند زیر پای #فیل
او سفارش شد به #صبر از سوی #مولا؛ غیر ازین
قصهی این قوم هم میشد همان #موسی و #نیل
یک #برادر دست برد و یک #برادر دست باخت
ماجرای دستهای تو کجا، #دست_عقیل!؟
#جعفر_طیّار شد هر دست تو در #علقمه
میکِشد بالِ خودش را بر پر تو، #جبرئیل
باز هم چشمش به چشم #ماه بود و #آسمان
#کاروان، #عصر_دهُم وقتیکه زد کوس رحیل
#کعبهی_آمالِ_هر_آزادهی_بیادعاست
#قبر تو تنها نباشد یک #ضریح_مستطیل
در #محرّم، حال #ایران فرق دارد با جهان
میبَرد نام تو را یک جورِ دیگر #اردبیل
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻😭🖤 برای خانم #امالبنین (س) و #ابوالفضلالعباس (ع)
#امالشفا
...................
تو را از بین صدها گُل برای خود جدا کرده
#علی با دیدنت ای #فاطمه یاد خدا کرده
تویی آن ماهِ پنهان در پس ابرِ حیا، بانو
که خود را در دل #مولا به لطف شرم، جا کرده
عروس خانه مولا، خودش را #خادمه خوانده
ولی او را #علی #بانوی_بانوها صدا کرده
چه بانویی که #مَحرم شد، چه بانویی که #مُحرِم شد
چه بانویی که با #سعی اش در این #کعبه، صفا کرده
تویی، نور و... #علی، نورٌ علیٰ نور و... تبارت، نور
خدا چشم تو را آیینه ی #شمسُالضّحی کرده
شنیدم #مهر و #ماهت را گرفته #کربلا از تو
و آتش، پای ظلمت را به قلب خیمه وا کرده
شنیدم #زینب پردهنشینت رفته در بازار
امان از #شام! در حق عزیزانت جفا کرده
همین که #کاروان از #کربلا برگشته؛ #زینبوار -
شده #امالبنین، امالشّفاء و... کارها کرده
نه تنها #مادر_آب است مثل #فاطمه این زن
خدا عباسِ او را نیز الگوی وفا کرده
#اَبَ الاَنگور، در میخانه ی #امالبنین، شد می
و #ساقی، حق فرزندیِ خود را خوب ادا کرده -
چنانکه آسمان کرده زمین را از #غدیرخم
که حتی ارمنی را با #ولایت آشنا کرده
برو در #کربلا گلدسته هایش را تماشا کن
ببین در #کفالعباسش چه غوغایی بپا کرده
#قنوت دست هایش را به ساق عرش گسترده
قنوت تشنگان را اینچنین #حاجتروا کرده
#ادب یعنی همین که او به پاس کودکی هایش
به یاد #فضّه، ایوانِ بلندش را #طلا کرده
برای آنکه مَشکی را ببخشد بر لب خیمه
سرش را داده و «پیراتنش» را بوریا کرده ۱
برای پیریِ #امالبنین، دستان سبزش را
قلم کرده قلم کرده، عصا کرده عصا کرده
بنازم هیئتش را که... #امامعصر هم آنجاست
عموجانش، جهانِ مرده را #دارالشفا کرده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.............................................
۱. پیراتن: واژه ابداعی شاعر متشکل از پیراهن و تن
البته ریشه این واژه پیرا+تن یعنی پیرامون تن هست که شاعر بعدها متوجه شده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭✊ در حمایت از #فلسطین_مظلوم
یهودا
.................
جهان فهمیده پیش از این یهودا را
چنان که کشت با کارش مسیحا را
مسیحا چیست جز انسانیت، جز عشق
یهود، آگاه کرده از خودش ما را
همان قومی که با هر بمب و هر موشک
میان گور، لرزانده ست موسی را
همان قومی که با افکارِ ماسونی
به خاک و خون کشیده کل دنیا را
عروسک ها نمی دانند این شب ها
که می بینند آیا صبح فردا را...!
چه ساراها که زیر خاک خوابیدند
که این کودک کُشِ جانی شود دارا
تویی آنکه خیانت کرد و رسوا شد
دریده... جامه ی یوسف، زلیخا را!
از این نامردمی ها، هتک حرمت ها
بزن عیسی، بزن زنگ کلیسا را
مسلمانان لب ساحل نشستید و
نمی گیرید در آغوش، دریا را!؟
شنیدم آب را بستند بر #غزه
بخوانم روضه ی جانسوز #سقا را...
همان آب آوری که تشنه بود و رفت
همانکه محو خود کرده تماشا را
همان #ساقی که با مشک پر از سوراخ -
وُ اشک چشم... داده آب، صحرا را
کجایی ای #علمدار... ای #ابومهدی
که پرچم را برافرازی و حیفا را...
دلم از شعله ها آتش گرفت آتش
میان دود دیدم باز #زهرا را
#حسن می گفت #مادر پاشو... می میرم
یکی فریاد زد از ترس، #مولا را
سری از تن جدا افتاده بود ای وای
دوباره #کربلا شد...! #عصر_عاشورا
#حسین است و #حسین است و #حسین اینجا
ببین که می گذاری بر کجا پا را!
#حسینی که #یکی شد با #خدا، با #خویش
ولی با #کثرتش پر کرد هرجا را
به دل «#هیهات_مِن_الذّله» می گفتند
دواتِ خون او جان داد نی ها را
همان نی ها که شد موشک، فرود آمد
به هم زد خوابِ لاد و یِبنه، عکّا را
ستاره نیست اینها...! برقِ امّید است
ببیند آسمان، #طوفان_الاقصی را
نمی شد باورم حمله به زخمی ها
یکی انگار کشته تک تکِ ما را
به دوش دولت و شهرک نشینان است
نمی فهمیم این دیوار حاشا را...!
چرا نطق و بیانیه!؟ یکی باید
بخواباند غبار جنگ و دعوا را
خدا صبرش دهد هر کس که زخمی شد
یکی باید کند آرام، صبرا را
هنوز اما #فلسطین روی پایش هست
هنوز اسلام دارد دستِ بالا را
بیا ای اصل و فرع دین، که می خواهم
ببینم ذوالفقارِ در تبرّی را
زمین، حالش خراب است و پر از ابهام
بیا #مهدی، بیا و این معما را...!
#محمد_عابدی
#قم_المقدسه
#القدس_لنا
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 پیشکش به #اسب_وفادار_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام جناب #ذوالجناح
#ابری_که_باران_بود
..................
#ابری که #باران بود و #زیر_پای_دریا بود
#اسبی که #طوفان بود و #روی_دست_صحرا بود
#بالَش، شُکوهِ راهِ شیری بر شبِ ظلمت
#یالش خروش موجِ خون بر بیکرانها بود
برداشتند از او #نقابِ_اسب_بودن را
او چون #سگ_اصحاب_کهف، #انسان_والا بود ۱
هر آن، #صراطالمستقیمش را #سفر میکرد
از #میمنه تا #میسره همراه #مولا بود
در #تعزیه، چشم عزاداران از او #تر شد
#تصویرِ او #زیباترین_شعر_تکایا بود
در «#ناحیه» خواندهست او را «#الجواد» آقا
این گوشهای از #صورتِ آن #کوهِ_معنا بود
این وصفِ #اسبی بود در چشمان یک #شاعر
که در میان #موزهای غرق تماشا بود
در «#عصر_عاشورا» جهان در #تابوتب افتاد ۲
نزدیک بود آن #داغ، دنیا را کند نابود
#مشهد نگو، #کربوبلا شد آن #حرم آن روز
#شاعر میان #قتلگاهِ_شاه، تنها بود
#چشمان_تارش دید #ابرِ_در_مِهای را که
#خورشید را پوشیده و #روحش_مسیحا بود
#پیشانیاش را #پرچمی از #خون_حلقش کرد
برگشت و از #شیهه، #سکوتِ خیمه #غوغا بود
آمد ولی #زخمیتر از #پیراهن_یوسف
در #چاهِ_چشمِ_خونیاش یک #تشنه پیدا بود
در امتدادِ آن #غروب_سرخ و #بالنده
چشمان #عاشوراییاش دنبال #فردا بود
زد بر #فرات و در #غبارِ_حادثه گم شد
#آیینهای که پرکشید و یک #معما بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.............................................
۱. این معنا را از دکتر محمدی مبارز به یادگار دارم
۲. تابلوی عصر عاشورا اثر استاد محمود فرشچیان که در موزه آستان قدس رضوی میباشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
#غزل_هفته_سیزدهم_چله_مهدوی
🙏🏻با اجازه امام زمان (عج) به #نیت_فرج و #گشایش_امور
#محرم_محرّم
.......................
#محرمِ خود کن مرا در این #محرّم
تا بگردم دور تو ای #کعبهی_غم
#سعی کردم #باصفا باشد نگاهم
چشمهایم شد به لطف #روضه، #زمزم
راه افتادم به دنبال تو از #حج
در کنار #کاروان_شور_و_ماتم
مثل #مولا از #فرج خواندم کماکان
دم زدم از تو به هر منزل دمادم
#کوفه را هرگز نمیبخشم اگرچه
گاه خود #کوفیترین_یار_تو بودم
#مُسلمت دلخوش به دعوت کردن ما
ما ولی دلبستهی #دینار و #درهم
#اربعین، خود را رساندم تا به #جنّت
تا #هوا را سر ببُرّم، باشم #آدم
راهی دریا شدم، تا بیکرانها
غرق در امواجِ رودارود پرچم
تا گرفتم در بغل، #ششگوشهاش را
تا شدم بارانتر از دریا و شبنم
ای که باریدی شب و روز از غروبش
ای که دیدی روضههایش را مجسّم
میرسد روزی که #پرچمهای_زخمی
با #قیامی_سبز، پیشت سر کند خم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 #چهل_بیت در رثای #اربعین
#چهل بیت
..................
من به فکر #اربعینم، گور حرف این و آن
زنده بادا عشق، ماییم و #حسین_آبادمان
مرزها را پشت سربگذار با من پر بکش
باز کن آغوش خود را بر جهانی بیکران
گفت: شاعر این سیاهی چیست!؟ گفتم: نور محض
سرمه ی غم را خدا بیرون کشید از سرمه دان
ساعتم رأس #حسین است و قدم ها عقربه
می روم تا لحظه ی ارباب، تا بعد از زمان
این منم من، با تمام ضعف هایم آمدم
ای که گفتی با خدا: «هَل مِن مُعین!؟»، یا مُستعان!
آفتاب آمد به استقبال من هنگام خواب
یک نفر ابری شد و شد بر سر من سایبان
#موکبت جان می دمد بر سینه ی پژمرده ام
سفره ات رنگین تر است از یک جهان رنگین کمان
آنقدر چای عراقی ها پر و پیمانه بود
بغض های تلخ من حل شد درون استکان
عده ای با چوبدستی، با عصا می آمدند
یاد کردم از لب و دندان و چوب خیزران...
#کربلا نزدیک تر می شد به من از هر جهت
بوی #عباس و #حسین آمد، دلم شد آستان
در بیابان ها به دنبال تو هستم یا خودم!؟
#خودشناسی، اولین گام است در این داستان!
خویش را پیدا نکردم مثل او اما... سلام
پاسخم را کاش می داد آن امام مهربان
در همین #مشایّه خواهد خواند چندین سال بعد
«لشکر صاحب زمان» را #صادق_آهنگران
حس و حال #اربعین را قبل از این هم داشتم
با شهیدانِ شلمچه در مسیرِ #راهیان ۱
در مسیرِ سبز تو روییدم از نو بارها
زردیِ گنبد به چشمم خورد و مُردم ناگهان
مستی انگورِ #مولا از سرم انگار رفت
یک نفر گویا به دستم داد جام شوکران
لب زدم! غم بود، غربت بود، هجران بود آه
سرکشیدم هر سه را... دیگر نبود از من نشان
روح، بالا آمد و بر جسم خسته خیره شد
گرم من بود و نمی رفت از کنارم توامان
خادمی آمد به بالینم صدا زد آب... آب
ریخت از سرداب حضرت بر سرم آبی روان
چشم وا کردم ولی روی زمین بودم هنوز
نیزه ها را دیدم... اما شکل یاس و ارغوان
ساعتی نگذشت #ساقی روبرویم ایستاد
رخصتم داد و به من بخشید جان، آن نیمه جان
راهی صحنت شدم از #باب_قبله با #عطش
#آتشی در #کعبه ام افتاد و رازم شد عیان
موج ها را پس زدم تا غرق دریایت شوم
ساحلِ امنم تویی، من قایقی بی بادبان
«#اُدخلوها» را که دیدم ذکر من شد #اَلعَجل
از #فرج بالاتر آیا هست!؟ پس... او را بخوان
#قتلگاهت از #عقیق_سرخ و #انگشتر پُر است
گوشه ای اما کمین کرده ست مرد #ساربان!
بر ضریحت گوشِ جان دادم دلم از هوش رفت
می رسید از زیر پاهایم، صدای استخوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #داغ_جوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #تیر_و_کمان
کاش زیر دست و پای زائرانت گم شوم
چون #سهساله، بی صدا و بی هوا و بی زبان
قبل از این #ناکام بودم، حال هستم در بهشت
حک شود بر برگه ی ترحیم من، #خُلدآشیان
کوچه های #کربلا را گشتم و حیران شدم
هر طرف رفتم تو بودی، از تو دیدم یادمان
هر که از بازار چیزی می خرید و من به اشک
از #امام_صادقِ خود خواستم #صدق_بیان ۲
هر قدم با شوق تعجیل فرج پیش آمدم
روز و شب قلبم تو را می زد صدا، #صاحبْ_زمان!
یک طرف برق فرات و یک طرف رعد عطش
بر لبم بارید ذکر #اَلامان و #اَلامان
#گنبد_سبز تو را دیدم لب #نهر_فرات
#کربلا بودم دلم پر زد به سمت #جمکران
خیل عشاقت به #تاجِ_بیمحلِّ_نی خوشند
آرزوی #کربلا دارند از #شاهِ_جهان
پلک بر هم زد دلم، شد خیمه گاهی سبز و من
پر کشیدم در زمان، #آتش گرفتم از #خزان
در #شریعه، اشکِ چشمِ مشکِ سقا خشک شد
با غروب #کربلا، خون می چکید از آسمان
آه در چشمان آهویی مرا تا ماه برد
آن زمان که دختری جا مانده بود از #کاروان
حالِ #مولا را در آن شب، درک خواهی کرد اگر...
#دخترت را گم کنی در #ازدحام_زائران
#محمد_عابدی
قم المقدسه
..........................................
۱. اردوی راهیان نور
۲. سوق الصادق که منزل امام صادق نیز در آن است
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 از زبان #زینب_کبری (س) به #امام_حسین_علیهالسلام
داشتن
....................
همان حسی که یک آدم به #ناموس و #وطن دارد
به #مولا و #ولی و بر #امام خویشتن دارد
ولی این مردم از ما خالیاند انگار مولاجان
که دیدم دشمنت، لحن بدی با مثلِ من دارد
اگرچه یوسفم، پیراهنت را گرگها بردند
هنوز این کاروانِ غمزده یک شیرزن دارد
چه داغی بدتر از اینکه سه روز افتادهای بر خاک
به قربان تنت که دشمنت حتی کفن دارد
در این صحرا که سرتاسر سرابِ آتش و دود است
تمام بغضهای من، سرِ دریا شدن دارد
چرا در پاسخ #آیات_قرآن، هتکمان کردند!؟
نمیدانستم این لشکر هزاران بددهن دارد
مسیر کوفه را تا شام طی کردم به هر زحمت
یکی اینجاست که بیش از همه، دستِ بزن دارد
#رقیه دخترت خوب است اما در فراق تو
لباسی پارهپاره از کبودیها به تن دارد
نگاهت را نگیر از من که جانم بسته بر آن است
نگاهت عطر #زهرا مادرم را با #حسن دارد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
👌😭 #چهارشنبههای_امامرضایی
👌🏻تقدیم به آنها که به #حسین (ع) اقتدا میکنند و نماز را اول وقت برپا میدارند
🙏🏻به پیشگاه #امام_رضا (ع)
تماشا
........
#هشتمین_آیینهای در #آسمانِ_آلطاها
بر شبِ آلودهام قدری بتاب ای ماهْ بالا
میروم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم
از بلندای نخیلِ چشمهایت، چند #خرما
با تو نورم بی تو کورم، صد #مدینه از تو دورم
یک #خراسان راهیام کن تا #قدمگاهت، اماما...!
#مولوی با #شمس_تبریزی، چنان... بیخود شد از خود!
وای اگر #شمس_خراسانی، #عبا میداد او را
از #طریقت تا #حقیقت، با تو راهی نیست آقا
یک دلِ افتاده میخواهد، کمی #ایمان و #تقوا
در #حرم هر کس برای دلبری یک شیوه دارد
من #کبوتر میشوم پر میکشم تا بیکرانها
دل به #دریا میزنم با دیدن حوض قشنگت
دیگران درگیر #آدابند و من غرق #تماشا
#زائری پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم
چشم در چشم تو بود و با «#امین_الله»، دریا
با زبان بیزبانی روضهای خواند از #جوادت
در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت #مولا -
از قنوتم می چکد بارانی از #دلمردگیها
بستهام بر #پنجره_فولاد، دل را... ای #مسیحا
#زنگِ_ساعت مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم
تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا
موج عشاقت مرا میبرد از یکسو به یکسو
دست آوردم بگیرم #یوسفم را چون زلیخا
زیر پا افتادم و شد روضهای بر من مجسم
#قتلگاه و #خیمهها را دیدم و افتادم از پا
کربلا در کربلا دورِ ضریحت در طوافند
#اربعینیها، تو را دارند و مَستند از تولیّ
از #نماز_ظهرِ_عاشورا گرفتم #مشهدم را
از #نماز_ظهرِ_مشهد هم گرفتم #کربلا را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🤦🏻 پیشکش به #اسب_وفادار_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام جناب #ذوالجناح
#ابری_که_باران_بود
..................
#ابری که #باران بود و #زیر_پای_دریا بود
#اسبی که #طوفان بود و #روی_دست_صحرا بود
#بالَش، شُکوهِ راهِ شیری بر شبِ ظلمت
#یالش خروش موجِ خون بر بیکرانها بود
برداشتند از او #نقابِ_اسب_بودن را
او چون #سگ_اصحاب_کهف، #انسان_والا بود ۱
هر آن، #صراطالمستقیمش را #سفر میکرد
از #میمنه تا #میسره همراه #مولا بود
در #تعزیه، چشم عزاداران از او #تر شد
#تصویرِ او #زیباترین_شعر_تکایا بود
در «#ناحیه» خواندهست او را «#الجواد» آقا
این گوشهای از #صورتِ آن #کوهِ_معنا بود
این وصفِ #اسبی بود در چشمان یک #شاعر
که در میان #موزهای غرق تماشا بود
در «#عصر_عاشورا» جهان در #تابوتب افتاد ۲
نزدیک بود آن #داغ، دنیا را کند نابود
#مشهد نگو، #کربوبلا شد آن #حرم آن روز
#شاعر میان #قتلگاهِ_شاه، تنها بود
#چشمان_تارش دید #ابرِ_در_مِهای را که
#خورشید را پوشیده و #روحش_مسیحا بود
#پیشانیاش را #پرچمی از #خون_حلقش کرد
برگشت و از #شیهه، #سکوتِ خیمه #غوغا بود
آمد ولی #زخمیتر از #پیراهن_یوسف
در #چاهِ_چشمِ_خونیاش یک #تشنه پیدا بود
در امتدادِ آن #غروب_سرخ و #بالنده
چشمان #عاشوراییاش دنبال #فردا بود
زد بر #فرات و در #غبارِ_حادثه گم شد
#آیینهای که پرکشید و یک #معما بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.............................................
۱. این معنا را از دکتر محمدی مبارز به یادگار دارم
۲. تابلوی عصر عاشورا اثر استاد محمود فرشچیان که در موزه آستان قدس رضوی میباشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤🙏 برای #غربت_محمدبنعبدالله (ص)
خدا بخیر کند...
...................
#دوشنبه بود امان از #دوشنبههای_مدینه!
از آتشی که دویده به پنبههای #مدینه
یکی به فکر #کفن بود و دیگری پی #جامه
یکی سقیفهنشین شد به راه داد ادامه
#وصیت از لب او میچکید و... بارانی بود
و رنگ و بوی کلامش دوباره #قرآنی بود
دو یادگار خودش را سفارشی دیگر کرد
برای #عترت و #قرآن دوباره لب را تر کرد
نگاه کرد به #زهرا، نگاه کرد به #مولا
کشید آهِ بلندی و پر کشید از دنیا
#محمد، او که شرابِ همیشه بود چگونه
به زهرِ انگوری شد از آسمان، وارونه!؟
دسیسهها کردند آن سه نابکار، سه ملعون
#غدیر_خم را دیدند و ریختند از او خون
خدا بخیر کند قصههای بعدِ #نبی را
خدا بخیر کند این تب ابولهبی را
#محمد_عابدی
#اشعار_نبوی
#شهادت_آقارسولالله
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻✍🏻 تقدیم به پیامبر صلح و دوستی #محمدبنمصطفی (ص)
هزار اللهاکبر
............
میان این همه آیه، بر اثبات #محمد
خدا یک سوره آورده به #مرآت_محمد
#مسیحادم، #کلیمالله، #کشتیبان، #خلیل است
چنانکه انس و جان، جان دارد از ذات #محمد
نه تنها #صوت_قرآنش، جهان را زیرورو کرد
مسلمان کرد دنیا را مناجات #محمد
#اذان، با نام او #سبز است و هر کوچه، گلستان
هزار اللهاکبر بر کمالات #محمد
چقدر او را تماشا کرده است و کِیف کرده
چه اقبال خوشی شد سهم خیاط #محمد
چقدر از #جوهرش را روی کاغذ برملا کرد
که در #گودال شد #ارباب، #خطاط_محمد
نوشت از #کوچهی_بارانی و از #شعلهی_زخم
به #نیها شعر خواند از داغ و #هیهات_محمد
شبی، راه هزاران ساله را طی کرد با نور
#علی بود از #شب_معراج، سوغات #محمد
همان شب که #خدا در هیبت #مولا نفس زد
#علی بود آن شب آمد به ملاقات #محمد
#غدیرخم، شروعِ داستان زندگی شد
#علی، دریای امواج مُحاکات #محمد
همینکه دست مولا را پیمبر برد بالا
زمین محو #علی بود و زمان، مات #محمد
نه بر او رحم کردند و نه بر #امابیها
نشد آنگونه که باید مراعات #محمد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15