eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
462 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
193 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤😭 برای (ص) آفتاب .................... او آفتابِ محضِ خدا بود و سایه داشت آن سایه یا گفت! آن سایه، مایه داشت دیگر ندید را آینه ولی شکر خدا پذیرفت و دایه داشت تا عالَمی نمک‌گیر از سفره‌اش شوند خرما و نان و آب، به قدر کفایه داشت با مردمش سخن می‌گفت از امید و عشق او ساده بود ساده... ولی چند لایه داشت لنگِ نبود که از عدل بگذرد ، بهشت رضوان را در کرایه داشت ، خاطره‌ی اوست با برای این دو برادر، صد داشت در ، همزاد مرگ شد در این مسیر، همسفری سخت، پایه داشت روز ، دَمِ اهل کساء رسید تا بهتر از خدا گوید چارپایه داشت! او را هزار مرتبه کشتند اگر چه او از جن و انس در صف محشر، طلایه داشت با اینکه شکوه‌ها از کرد در خانه‌ی بصیرت، داشت هرگز به روی خویش نیاورد، اگرچه که یک سینه‌ی پر آه از طعن و کنایه داشت بعد از ، سقف جهان را ترک گرفت از آنچه رفت بر سر مکتب، گلایه داشت قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌🌺 تقدیم به بهانه هستی (ص) دلداده صبح .............. در گم شد دلِ آزاده صبح کاش از راه می‌آمد پسرِ زاده صبح ماه، به دستش امشب تا که خورشید بیاید مگر از جاده صبح افتاد به خاک از آسمان نه... که زمین هم شده ماه می‌خواست تو را سیر ببیند که نشد چون به تن کرد زمین، پیرهن ساده صبح پرده‌ی کعبه تکان خورد و جهان شد بیدار شد نسیمی، نفسِ در قفس افتاده صبح تا قدم رنجه کند به باغ تشنه شد و... مست شد از باده صبح پیش از آنکه همه‌ی شهر خبردار شوند کعبه شد مُهر نمازش سر سجاده صبح چشم در چشم شد و از شوق، گریست نام او شد پس از این فاصله، «دلداده صبح» قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 برای (ص) آفتاب .................... او آفتابِ محضِ خدا بود و سایه داشت آن سایه یا گفت! آن سایه، مایه داشت دیگر ندید را آینه ولی شکر خدا پذیرفت و دایه داشت تا عالَمی نمک‌گیر از سفره‌اش شوند خرما و نان و آب، به قدر کفایه داشت با مردمش سخن می‌گفت از امید و عشق او ساده بود ساده... ولی چند لایه داشت لنگِ نبود که از عدل بگذرد ، بهشت رضوان را در کرایه داشت ، خاطره‌ی اوست با برای این دو برادر، صد داشت در ، همزاد مرگ شد در این مسیر، همسفری سخت، پایه داشت روز ، دَمِ اهل کساء رسید تا بهتر از خدا گوید چارپایه داشت! او را هزار مرتبه کشتند اگر چه او از جن و انس در صف محشر، طلایه داشت با اینکه شکوه‌ها از کرد در خانه‌ی بصیرت، داشت هرگز به روی خویش نیاورد، اگرچه که یک سینه‌ی پر آه از طعن و کنایه داشت بعد از ، سقف جهان را ترک گرفت از آنچه رفت بر سر مکتب، گلایه داشت قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15