eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
✊🏻🇱🇧🇵🇸✊🏻 تقدیم به .............. یک لحظه هم حتی نشد ، دنیا به پایت می کند تعظیم، دیشب خبرها حاکی از بود ما بی قرارت مثل ، باور نمی کردم بیاید گوشه عکست روزی ، می کند آرام، قلبم را شد سوره ی «»م به تو تقدیم، دست از تو و راه تو هرگز برنخواهم داشت دنیا اگر من را کند ، مثل تو عمری در پی بودیم ما را هرگز نمی خواهیم ! پس از پس از پس از فریاد زد با خستگی بی سیم: ...! در «» چشمت به چشم آسمان خورد و شد در این زمین تکریم، با روی شد - ترسیم، هستند با مشتی گره‌کرده در انتظار ، نام تو ماست! ماییم و نابودیِ این ، دیگر نخواهد دید خوابِ راحت از تو دارد دمادم بیم، تاریخ، سرشار از توست در نامت است در تقویم، قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭 برای (ع) .............. از تو گفتیم ولی... در شبِ تحریم آنگونه که باید نشد تو تکریم تو گوهر جان بودی و ما در پی دنیا گفتیم و نگفتیم چه ها کرد و ! سهم تو نبوده ست به جز و حتی نظر لطف ندارد به تو تقویم در باب تو ای صبح دل انگیز، همین بس شد روزیِ هر با دست تو تقسیم بگذار بیایم به شب سرد تا بگذرم از کوچه و آن مردم و اقلیم ای از حال بدِ مردمِ این شهر باید کند احوال تو را آه... که ترسیم!؟ خواندی رجز از منبر و گفتی که کیست دادی همه را از خطر بیم لعنت به بزرگان و شیوخ آنها که گرفتند به جای همه امروز همان ها به تو ایراد گرفتند آنها که نگفتند به جز و ما را به کشاندند تا شویم و نفسی ببخشیم از شور تو «» شده شیرینِ شهادت با «» تو شعر و شعائر شده تعظیم دیشب تنم از یاد تنت شد پُرِ ترکش گفتم که جان، همه ی من به تو تقدیم آمد و خوابید صدای نفس شهر نام تو می آمد ولی از حنجرِ بی سیم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🇮🇷✊🏻 پیشکش به که 🦁 شیر است و تهدید هیچ متجاوزی، 👑 تاج سلطانی را از او نخواهد گرفت! ................ اما را دوست دارم هستم، را دوست دارم هر گوشه ام یک رنگ و هر شهرم یک آهنگ در خود، سفر را دوست دارم ابرم که اشک شوق می ریزم به هر دشت زیباییِ کوه و کمر را دوست دارم شب های پر از نور و امید است حال خوش قبل از سحر را دوست دارم از دور می آید صدای خش خش برگ آن پیرمرد رفتگر را دوست دارم در ازدحامِ هرچه بازار و خیابان تنهاییِ هر رهگذر را دوست دارم ، شعر و شعر است از این جهت قند و شکر را دوست دارم من را نترسانید با و من! دردسر را دوست دارم من ! تیرم، کمان را خسته کرده در خاطرات خود، خطر را دوست دارم آماده ام آماده ی هرگونه جنگی سر میدهم هرچند را دوست دارم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15