eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
195 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🤦🏻🖤 برای (ع) و خاموش .......... در آتش تب بودی و آتش گرفتی شدی در خیمه و از هوش رفتی مأمور بودی ای بر صبر گویا فریادِ روشن بودی و خاموش رفتی گاهی پیاده می‌روی گاهی سواره خم می‌شوند از دور، نخلستان و گل‌ها آن بار سنگینی که بر دوش تو بوده‌ست بار امامت بوده نه زنجیر و غل‌ها از کوچه‌های کوفه درحال عبوری بوی می‌آید اینجا می‌خواهد آقاجان دهد بر تو سلامی ، سرِ دروازه شام است اما ۱ شکر خدا امیر کاروان شد تا جا نماند کودکی بین بیابان بی‌تاب بود اما ، تا که گم شد ، خودش را کشت تا پیدا شد آن جان ای مرد تنها در میان این همه زن در حیرتم از طاقت و صبر تو آقا در کوچه‌ها مثل خوردی زمین و در شام باشد بی‌گمان، قبر تو آقا قم المقدسه .................................................. ۱. پس از شهادت مسلم، سر او را به همراه سر هانی بن عروه به شام نزد یزید فرستادند 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🤦🏻🖤 برای (ع) و خاموش .......... در آتش تب بودی و آتش گرفتی شدی در خیمه و از هوش رفتی مأمور بودی ای بر صبر، گویا فریادِ روشن بودی و خاموش رفتی گاهی پیاده می روی گاهی سواره خم می شوند از دور، نخلستان و گل ها آن بار سنگینی که بر دوش تو بوده ست بار امامت بوده نه زنجیر و غل ها از کوچه های کوفه درحال عبوری بوی می آید اینجا می خواهد آقاجان دهد بر تو سلامی ، سرِ دروازه شام است اما شکر خدا امیر کاروان شد تا جا نماند کودکی بین بیابان بی تاب بود اما ، تا که گم شد ، خودش را کشت تا پیدا شد آن جان ای مرد تنها در میان این همه زن در حیرتم از طاقت و صبر تو آقا در کوچه ها مثل خوردی زمین و در شام باشد بی گمان، قبر تو آقا قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15