eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، نذر شد آتش گرفت سینه، پر از «یا عَطوف» شد به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه ی مرگی مخوف شد خورشیدِ سر بریده به نی ها طلوع کرد ماهی به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید شاعر به هوش آمد و غرق شد همراه رعد و برقِ ولی، زد نفس نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد عزیزِ جهان در کشاکش و... ، اسیر پنجه ی داغ سُیوف شد و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ ای که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
برخی اشعار آیینی با 👇🏻 تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه ابر، درید و بعد از آن، باران گرفت آغوشِ مولا مقتل چندین نفر بوده خون علی، تازه ست بر یوسف قصه یوسف و گرگ است و برادرها خواب آمدم «شعر» کنم را و نشد به لطف دوک نخ ریسی، عبا و می دوخت برای زینبش چادر نمازی قد دنیا داشت چقدر .............. چقدر لِه شده ای تو!؟ چقدر سنگینی!؟ چه کرده اند با تو!؟ حسین می بینی!؟ چقدر روزنه دارد تن و سرت ای ماه!؟ کجاست !؟ ای که چون عرق چینی حسین آنکه به خون غلتید و غارت شد اگرچه تا ابد... آن سبز است! بگو کجاست ، حسین من حسین من!؟ چرا به قتلگاه رفته ساربان، دو مرتبه!؟ تو رفت در آن معرکه... تا من در گوشه ای از «جامه دران» شعر بخوانم دختری جیغی کشید و روی پایش راه رفت بین زائرها سر دعوا شده عاشقان در مدح او از تن می درند با گریز روضه ای، گاهی نجف، کرب و بلاست 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15