eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
466 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
196 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
نثار و (ع) 🖤 با خواندن این شعر، در هر به یاد (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭 پنج تن ..................... دستانم را نگریستم و گریستم این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم انگشتانم بودند 🖐 محمد (ص) را در میانه دیدم و اهل‌بیتش را اطرافش گویا برای آمده بود پلکی زدم... (ص) بر بار شتران ایستاده بود و علی (ع)، دوشادوش او در خدا را نشان می‌داد ☝️ اثر انگشتم طوافی بود از کعبه‌ی جان: علی (ع) 👉 انگشتی که حب مولا را امضا زد و روی ماه علی (ع) را در شب پرستاره‌ی تاریخ نشان داد انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍 که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد! محمد (ص) دست بالا آورد از گونه‌های فاطمه (س) سیبی چید و به علی (ع) تعارف کرد پیوندی که نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند و مثلثی را به نام ، نقش زد حسن (ع) لطیف‌ترین و زیباترین و آرام‌ترین است همان انگشت کوچک که و را فریاد می‌زند آنجا که در انگشت معشوقی گره می‌خورَد و به راه ادامه می‌دهد و حسین... آه... حسین... حسین (ع) همان «وِترَ المَوتور» همان دردانه‌ی خدا! حسابِ (ع) از همه جداست او که (ع) نیز برایش آغوش باز می‌کنند و در بغل می‌گیرندش ✊ او که و است اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍 تا ببینی چگونه پرچمش را بالا می‌آورد اما اگر خواستی چشمانت تر شود به شَستت نگاه کن و روضه‌ی سر بخوان و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭 آه... نمی‌دانم بگویم یا نه! نمی‌دانم زنده می‌مانم یا نه! این بار، شَستت را کمی بهتر ببین صدای پای اسب‌ها را می‌شنوی!؟ می‌بینی اسب‌ها چگونه پهنش کرده‌اند! 😭 و اما بعد... اگر دست روی دست بگذاریم و پا روی پا دوباره را می‌کنند و را این بار نباید از سر حرص و عصبانیت، ناخن جوید و دست را مشت کرد و دندان به هم فشرد این بار باید با همه وجود شد شد شد شد و از گذشت و به رسید و را با فریاد گرفت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
نثار و (ع) 🖤 با خواندن این شعر، در هر به یاد (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭 پنج تن ..................... دستانم را نگریستم و گریستم این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم انگشتانم بودند 🖐 محمد (ص) را در میانه دیدم و اهل‌بیتش را اطرافش گویا برای آمده بود پلکی زدم... (ص) بر بار شتران ایستاده بود و علی (ع)، دوشادوش او در خدا را نشان می‌داد ☝️ اثر انگشتم طوافی بود از کعبه‌ی جان: علی (ع) 👉 انگشتی که حب مولا را امضا زد و روی ماه علی (ع) را در شب پرستاره‌ی تاریخ نشان داد انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍 که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد! محمد (ص) دست بالا آورد از گونه‌های فاطمه (س) سیبی چید و به علی (ع) تعارف کرد پیوندی که نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند و مثلثی را به نام ، نقش زد حسن (ع) لطیف‌ترین و زیباترین و آرام‌ترین است همان انگشت کوچک که و را فریاد می‌زند آنجا که در انگشت معشوقی گره می‌خورَد و به راه ادامه می‌دهد و حسین... آه... حسین... حسین (ع) همان «وِترَ المَوتور» همان دردانه‌ی خدا! حسابِ (ع) از همه جداست او که (ع) نیز برایش آغوش باز می‌کنند و در بغل می‌گیرندش ✊ او که و است اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍 تا ببینی چگونه پرچمش را بالا می‌آورد اما اگر خواستی چشمانت تر شود به شَستت نگاه کن و روضه‌ی سر بخوان و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭 آه... نمی‌دانم بگویم یا نه! نمی‌دانم زنده می‌مانم یا نه! این بار، شَستت را کمی بهتر ببین صدای پای اسب‌ها را می‌شنوی!؟ می‌بینی اسب‌ها چگونه پهنش کرده‌اند! 😭 و اما بعد... اگر دست روی دست بگذاریم و پا روی پا دوباره را می‌کنند و را این بار نباید از سر حرص و عصبانیت، ناخن جوید و دست را مشت کرد و دندان به هم فشرد این بار باید با همه وجود شد شد شد شد و از گذشت و به رسید و را با فریاد گرفت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 تقدیم به (ع) و بکِش ............... روی بوم کربلا با عشق، محبوبی بکش چند قطره خون بریز و روی مجذوبی بکش با سیاهت، یک طرف هر چه بدی را جمع کن با سفیدت، یک طرف را مطلقِ خوبی بکش یک طرف تصویر کن شیرِ علی را در مصاف یک طرف کفتار را با حال مغلوبی بکش پر است از روضه‌های آه... ای نقاش، می‌دانم که آشوبی! بکش چشم‌های آسمان را بعد تیری بر گلو چشم‌های بی قرار و سرخ و مرطوبی بکش ذرّه‌ای گودال را خواهی که بهتر حس کنی ارّه‌ی کندی به دستت گیر و بر چوبی بکش یک تن معصوم را بگذار زیر پای اسب... پس چرا با مشت هی بر سینه می‌کوبی!؟ بکش بیت آخر می‌کُشد ما را... فدای زینبش! رأس مولا را کنار ظرف مشروبی بکش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، نذر شد آتش گرفت سینه، پر از «یا عَطوف» شد به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه‌ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه‌ی مرگی مخوف شد خورشیدِ سر بریده به نی‌ها طلوع کرد ماهی به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید شاعر به هوش آمد و غرق شد همراه رعدوبرقِ ولی، زد نفس‌نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد عزیزِ جهان در کشاکش و... ، اسیر پنجه‌ی داغ سُیوف شد و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 تقدیم به (ع) بکِش ............... روی بوم کربلا با عشق، محبوبی بکش چند قطره خون بریز و روی مجذوبی بکش با سیاهت، یک طرف هر چه بدی را جمع کن با سفیدت، یک طرف را مطلقِ خوبی بکش یک طرف تصویر کن شیرِ علی را در مصاف یک طرف کفتار را با حال مغلوبی بکش پر است از روضه‌های حرمله آه... ای نقاش، می‌دانم که آشوبی! بکش چشم‌های آسمان را بعد تیری بر گلو چشم‌های بی‌قرار و سرخ و مرطوبی بکش ذرّه‌ای گودال را خواهی که بهتر حس کنی ارّه‌ی کندی به دستت گیر و بر چوبی بکش یک تن معصوم را بگذار زیر پای اسب... پس چرا با مشت هی بر سینه می‌کوبی!؟ بکش بیت آخر می‌کُشد ما را... فدای زینبش! رأس مولا را کنار ظرف مشروبی بکش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، نذر شد آتش گرفت سینه، پر از «یا عَطوف» شد به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه‌ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه‌ی مرگی مخوف شد خورشیدِ سر بریده به نی‌ها طلوع کرد ماهی به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید شاعر به هوش آمد و غرق شد همراه رعدوبرقِ ولی، زد نفس‌نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد عزیزِ جهان در کشاکش و... ، اسیر پنجه‌ی داغ سُیوف شد و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، شد آتش گرفت سینه، پر از «» شد شاعر به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه‌ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه‌ی مرگی مخوف شد سر بریده به نی‌ها طلوع کرد به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید به هوش آمد و غرق شد همراه رعد و برقِ ، زد نفس نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد در کشاکش و... ، اسیر پنجه‌ی داغ سُیوف شد سعی و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 تقدیم به (ع) و بکِش ............... روی بوم کربلا با عشق، محبوبی بکش چند قطره خون بریز و روی مجذوبی بکش با سیاهت، یک طرف هر چه بدی را جمع کن با سفیدت، یک طرف را مطلقِ خوبی بکش یک طرف تصویر کن شیرِ علی را در مصاف یک طرف کفتار را با حال مغلوبی بکش پر است از روضه‌های آه... ای نقاش، می‌دانم که آشوبی! بکش چشم‌های آسمان را بعد تیری بر گلو چشم‌های بی قرار و سرخ و مرطوبی بکش ذرّه‌ای گودال را خواهی که بهتر حس کنی ارّه‌ی کندی به دستت گیر و بر چوبی بکش یک تن معصوم را بگذار زیر پای اسب... پس چرا با مشت هی بر سینه می‌کوبی!؟ بکش بیت آخر می‌کُشد ما را... فدای زینبش! رأس مولا را کنار ظرف مشروبی بکش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 تقدیم به (ع) و بکِش ............... روی بوم کربلا با عشق، محبوبی بکش چند قطره خون بریز و روی مجذوبی بکش با سیاهت، یک طرف هر چه بدی را جمع کن با سفیدت، یک طرف را مطلقِ خوبی بکش یک طرف تصویر کن شیرِ علی را در مصاف یک طرف کفتار را با حال مغلوبی بکش پر است از روضه‌های آه... ای نقاش، می‌دانم که آشوبی! بکش چشم‌های آسمان را بعد تیری بر گلو چشم‌های بی قرار و سرخ و مرطوبی بکش ذرّه‌ای گودال را خواهی که بهتر حس کنی ارّه‌ی کندی به دستت گیر و بر چوبی بکش یک تن معصوم را بگذار زیر پای اسب... پس چرا با مشت هی بر سینه می‌کوبی!؟ بکش بیت آخر می‌کُشد ما را... فدای زینبش! رأس مولا را کنار ظرف مشروبی بکش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
نثار و (ع) 🖤 با خواندن این شعر، در هر به یاد (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭 پنج تن ..................... دستانم را نگریستم و گریستم این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم انگشتانم بودند 🖐 محمد (ص) را در میانه دیدم و اهل‌بیتش را اطرافش گویا برای آمده بود پلکی زدم... (ص) بر بار شتران ایستاده بود و علی (ع)، دوشادوش او در خدا را نشان می‌داد ☝️ اثر انگشتم طوافی بود از کعبه‌ی جان: علی (ع) 👉 انگشتی که حب مولا را امضا زد و روی ماه علی (ع) را در شب پرستاره‌ی تاریخ نشان داد انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍 که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد! محمد (ص) دست بالا آورد از گونه‌های فاطمه (س) سیبی چید و به علی (ع) تعارف کرد پیوندی که نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند و مثلثی را به نام ، نقش زد حسن (ع) لطیف‌ترین و زیباترین و آرام‌ترین است همان انگشت کوچک که و را فریاد می‌زند آنجا که در انگشت معشوقی گره می‌خورَد و به راه ادامه می‌دهد و حسین... آه... حسین... حسین (ع) همان «وِترَ المَوتور» همان دردانه‌ی خدا! حسابِ (ع) از همه جداست او که (ع) نیز برایش آغوش باز می‌کنند و در بغل می‌گیرندش ✊ او که و است اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍 تا ببینی چگونه پرچمش را بالا می‌آورد اما اگر خواستی چشمانت تر شود به شَستت نگاه کن و روضه‌ی سر بخوان و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭 آه... نمی‌دانم بگویم یا نه! نمی‌دانم زنده می‌مانم یا نه! این بار، شَستت را کمی بهتر ببین صدای پای اسب‌ها را می‌شنوی!؟ می‌بینی اسب‌ها چگونه پهنش کرده‌اند! 😭 قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، نذر شد آتش گرفت سینه، پر از «یا عَطوف» شد به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه‌ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه‌ی مرگی مخوف شد خورشیدِ سر بریده به نی‌ها طلوع کرد ماهی به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید شاعر به هوش آمد و غرق شد همراه رعدوبرقِ ولی، زد نفس‌نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد عزیزِ جهان در کشاکش و... ، اسیر پنجه‌ی داغ سُیوف شد و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
عرض ادب و احترام 🌺 را خدمت شما بزرگواران تبریک و تهنیت عرض می‌کنم که پیامبر (ص) فرمود هرکه بشارت این ماه را به من دهد، من به او بشارت بهشت را می‌دهم🌷🪴🕊️ 🖤 در لازم است از چند گروه تشکر کنم که چراغ را روشن نگه داشتند و در ماه صفر نیز برای (ص) و (ع) و (ع) کم نگذاشتند ابتدا از و زمان (عج) و (ع) تشکر می‌کنم که ما را پربار نوشتند و به لطف و کرم خودشان، ما را از فیض حضور در این کشتی نجات بی‌بهره نگذاشتند سپس تشکر می‌کنم از (ع) و (س) که صله این دو ماه عزاداری را و خود ما و نسلمان قرار دادند و و و را از ما دریغ نکردند همچنین از که با و و خودشان، راهنما و راهگشای معنوی ما در برپایی عزای امام حسین (ع) بودند کمال قدردانی را دارم 🤲🏻 ✋🏻 در ادامه از و و و و و قدردانی می‌کنم که با و خودشان، شرایط را برای عزاداری سرور و سالار شهیدان فراهم کردند و در نهایت 🇮🇷 از که محرم و صفری متفاوت را پس از با حال و هوایی شهدایی رقم زدند 🙏🏻 🇮🇶 همچنین از سپاسگزاری می‌کنم که مهمان‌نوازی کردند و پذیرای میلیون‌ها زائر از اقصی نقاط جهان بودند ✊🏻 امیدوارم به زودی ریشه و و تفکر ظالمانه و استکباری از زمین کنده بشه و و جهان بتوانند با (عج) در جهانی سبز و مملو از صلح و آرامش به کمال حقیقی برسند. در این مدت از عزیزانی که در گروه‌های مختلف عضو بودند و احیانا ارسال اشعار بنده باعث رنجش خاطرتان شده می‌کنم و می‌طلبم🤦🏻🙏🏻 حسین جان! با تو خداحافظی نمی‌کنم چون تازه تو را پیدا کردم 😭 قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15