هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻😭 تقدیم به #امام_حسین و #حضرت_عباس_علیه‌السلام و #کربلا
هنوز
........................
در #کربلا
هنوز #نور با #ظلمت درحال جنگ است
هنوز تو و علمدارت
لباس رزم به تن دارید
نفس‌نفس می‌زنید و نفْس امّاره می‌کُشید
از دست‌های عباست، نقش‌های #اسلیمی و #اسلامی بالا می‌رود
از دست‌های ساقی تا خدا راهی نیست
آنجا که #مستی و #هستی، بیکران می‌شود
این دست‌ها بالایند به نشانه #تسلیم در برابر خدایی که #دستگیر است
#گنبد، #کلاه‌خود_نقره‌ای توست
که #آفتاب، آن را #طلایی کرده
درست مثل دختربچه‌ای بور
که چشمانش را ریز کرده و به پدر نابینایش می‌گوید:
موهای امام حسین چقدر شبیه من است!
نمی‌دانم چرا یکباره، صدای #رقیه را شنیدم
او که مزرعه گندمی زیر روسری داشت
او که موهایش، خوشه‌خوشه سوخت اما روسری‌اش کماکان سبز بود
#گلدسته، دستان توست
که از #سال_۶۱_هجری به آسمان چشم دوخته
و حالا آغوشی باز است
تا زائران را بین خود جای دهد
دستانی که سه روز زیر آفتاب بماند
باید هم خشت‌خشت طلایی شود!
وای به حال مادرت که هر #شب_جمعه
دست به سر و گوشت می‌کشد
تا زخم‌های هزارساله‌ات را التیام بخشد
او که خود #زخمی‌تر_از_زخم است
#سیاه‌تر_از_کبود و #افتاده‌تر_از_زمین است
چقدر دل من از شما سوخت
چقدر دل من #طلایی شد!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15