eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
412 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🖤 برای (ع) عازم ..................... کاش می شد که شبی باشم با خلوص و ادبم سمت تو عازم باشم فکر کردم که چه خوب است که با نوکری ات می شود جزء بزرگان و اعاظم باشم گریه خوب است ولی تا به کمالت برسم باید ای سیب به دنبال لوازم باشم نگهم دار برای خودت ای تا که در روز مبادای تو لازم باشم شب هفتم، که همه... گویند متوسل به و باشم مادرم شیر به من داد و مرا اشک خوراند پدرم گفت که یک عمر، مُلازم باشم ۱ قم المقدسه ............................................... ملازم : ۱. همراه و نوکر ۲. ثابت قدم 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤😭برای (ع) شعله ی خشم ....................... دریا شده از روضه ی تو... ساحل ما شد حرمله قاتل تو و قاتل ما آنقدر کشید چلّه را... گفتیم آخ! باید چه کنیم حال از این فاصله، ما!؟ با شعله ی خشمِ تیری از جنس حسد آتش زده اند بر همه، حاصل ما هر سال، پر سوز است انگار می خورد بر دل ما در کوچه ی ما داغ شده نذریِ شیر یک روز برای توست در منزل ما وا شد دهن تک تک ما با تربت آمیخته با خاک شماها گِل ما از مادر تو، می خواهیم تا باز شود زیارتت شامل ما قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤😭🤦🏻 تقدیم به دل سوخته و از داغ (ع) بی صدا ................. بود و شروط و خیانتی ننگین بود و سکوت و جماعتی بی دین گرفت دور و برش را نگاه هرزه ی دشت نشست در دل اهل حرم غمی سنگین بلند کرد را، دیگر شد ، شد به تیر زهرآگین همای اوج سعادت پرید از دوشش همان که بود به دستش پرنده ی آمین سه شعبه را به دواتِ گلوی اصغر زد نوشت: هیهاتَ مِنَّ ذلّه ای... خونین! اگر چه رفت به میخانه با سری بالا سبو شکست و رسید آه... با سری پایین چگونه برگردد حال، سمت گهواره!؟ ربابِ بی جان را با چه رو دهد تسکین پدر نشست سر قبر کوچک پسرش پدر برای پسر خواند بی صدا تلقین قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا