🤦🏻🙏🏻 پیشکش به ساحت #مولا_علی (ع) و #فاطمه_زهرا (س) که همواره یکی بودند
#غریب
............
فریاد کشید منبرش #یومُ_تغابن را
بر خاک کشید خطبه اش #بوم_تلوّن را
در #کوچه و در #مسجد و در #جنگ، فرا می خواند
همراهی و همبستگی و عشق و تعاون را
یک عده گرفتند به بازیچه، #ولی را و
دادند به احکام خدا راه، تفنن را
تاریخ، ندیده از بزرگان و خواص خود
اینگونه عمل کردن و این شکلْ تدیّن را!؟
هرچند #نبی، غیر دو یادگارِ خود بخشید
بر زندگی و مرگ عرب، روح تمدن را
شاهین ترازو شده، دست #والی و #والا
تا هدیه کند به این و آن، عدل و توازن را
#خورشید در آغوش گرفت #ماه_کامل را
نامید «غدیرِ خم»، زمانه این تقارن را
گندابِ نفاق آمد و دستان #علی برچید
با عطر گل #محمدی، بوی تعفن را
از تیغ، گذر داد #علی هزارها تَن را
برداشت به #خیبر از زمین، هزارها تُن را
با آن همه ادعا و عِدّه عُدّه اش حق داشت
در #جنگ_جمل، جَوید اگر عایشه، ناخن را
دیوانهی مان کرد #علی؛ که درک و احساسش
بخشید به شیعیان او، حال تجنُّن را
گاهی چه کند #امام، در معرکه یاری نیست!
در خانه نشست، کم کند روی تحصن را
شد #فاطمه ققنوس و به کوه قافِ آتش زد
تا دست بگیرد اینچنین #اهل_تسنن را
در هجمه ای از خزان، تبر به دوش شد آن روز
یک مست که له کرد درخت و ریشه و بن را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.......................................
یوم التغابن به معنای روز آشکار شدن زیانها، از نامهای قیامت در قرآن کریم و تغابن نام یکی از سورههای قرآنی است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ فیلمی که می بینید مربوط به مراسم ترحیم همسر حاج حسن خلج است. این مراسم که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ در مهدیه تهران برگزار شد یکی از ماندگارترین جلسات روضه سال های اخیر است.
👈 در میانه این مراسم حاج سعید حدادیان با دعوت از حاج حسن خلج از وی خواست دقایقی برای حضار روضه بخواند.
🔸حاج حسن خلج با حضور در کنار منبر یکی از به یادماندنی ترین روضه هایش را خواند که هنوز پس از سال ها در خاطر خیلیها مانده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 به ساحت حضرت صدیقه کبری (س)
#اشعار_فاطمی
دختر
................
پاسخی دندان شکن شد طعنه ی ابتر شدن را
بار دیگر زنده کرد انگار، پیغمبر شدن را
با طلوعش، جاهلیت را میان گور کرد و
داد معنای جدیدی مادر و دختر شدن را
عمر او کوتاه بود اما پُر از آیات روشن
او که جاری کرد چشمه چشمه، این کوثر شدن را
ابن ملجم ها اگر با خطبه اش خو می گرفتند
می گرفتند از کلامش مالک اشتر شدن را
دشمنان خونی اش، این بین اما برگزیدند
منکِر دین خدا بودن، تبِ منکَر شدن را
ماجرای کوچه، جنگی نابرابر بود و آن روز
فاطمه آمد که قدری حس کند حیدر شدن را
تندبادی از کنار باغِ آل الله رد شد
دید آن شب باغبان، یاسش پس از پرپر شدن را
راوی پشت در اَسما بود؛ او با بغض می گفت
مادری دیگر نمی بیند به خود مادر شدن را
#محمد_عابدی
قم المقدسه