💠عبادات و معاملات صوفیان، منوط به اجازه قطب
💢 کیوان قزوینی از قول ملاسلطان، مؤسس فرقه گنابادی مینویسد:
«همه عبادات و معاملات مریدان، باید با اجازه من باشد که امر من امر خداست و هر کار اگر چه نیک باشد و به قصد صحیح سرزند، تا به اجازه من نباشد باطل است.»😳
📚 قزوینی، کیوان، استوار نامه، به اهتمام محمود عباسی، تهران، راه نیکان، 1387 هـ ش، چاپ اول، ص 160
✅ یکی از قواعد فقهیه که در زندگی و دارایی مردم، نقش اساسی دارد قاعده تسلط یا سلطنت است، که ثابت میکند هرکس نسبت به اموال خود اختیار و تسلط کامل دارد و هيچ كس نمىتواند او را بدون مجوز شرعى از تصرفات در آن منع كند.
در حالیکه بعضی سران صوفیه، این قاعده را نقض کرده و معاملات مردم در اموالشان را منوط به اجازه قطب میدانند.
#نقد_تصوف
#کیوان_قزوینی
#ملاسلطان_گنابادی
🔰 @Adyanuniv🔰
💠 درآمد اصحاب خانقاه!
🔺کیوان قزوینی درباره ثروت اقطاب سلطان علیشاهی میگوید که به سعی من و شیخ دیگر، یک سلسله پولهای منظم روز افزونی همه ساله از ولایات ایران میرود به گناباد (بیدخت)💰
🔺به شش اسم:
1⃣ فطریه،
2⃣ عشریه،
3⃣ نذر،
4⃣ خرج مقبره ملاسلطان،
5⃣ احداث قنات برای مقبره،
6⃣ و اداره شرکت تجارتی...
که مدیر کل آن شرکت خود نورعلیشاه بود و حالا ملاحسن است، که سه اسم اول اختراع خود ملاسلطان است.
📚 کیوان قزوینی، عباسعلی، بهین سخن، به اهتمام محمود عباسی، نشر راه نیکان، تهران 1387، ص 23
#نقد_تصوف
#کیوان_قزوینی
#ملاسلطان_گنابادی
#عشریه
🔰 @Adyanuniv🔰
💠بت تراشی از صورت قطب در صوفیه
🔸کیوان قزوینی عضو جدا شده از فرقه سلطان علیشاهی حقیقت امر در مورد تصور صورت قطب را اینچنین بیان کرده است که:
🔺«بدان که صوفی گرچه به همه آشکار نگوید، معتقد است که مرید باید قطب را به قلم خیال در صفحه دل مخروطی و یا در فضای سینهاش نقش کند و همواره آن را ببیند، خصوص وقت اشتغال به ذکر قلبی... و از آن مدد بخواهد، بلکه آن ذکر قلبی را همان صورت بداند مثلاً «هو الله» مرجع هو را و مسمی به الله را آن صورت بداند.»
📚 کیوان قزوینی، عباس علی، استوار رازدار، مصحح محمود عباسی، راه نیکان، تهران، 1387، ص 292 – 293
🔻این امر یعنی بتتراشی از صورت قطب و همهچیز دانستن قطب.
🔅چطور میتوان ذکر الله را گفت ولی صورت قطب را در ذهن داشت و با هر بار به یادآوردن او "یا الله" یا "هوالله" گفت؟
☀️اگر اینجور ذکر گفتن مایه رسیدن به سعادت و یقین است، پس چرا اهل بیت (علیهم السلام) آن را به اصحاب و پیروانشان آموزش ندادند؟
#نقد_تصوف
#ذکر_قلبی
#قطب
#کیوان_قزوینی
🔰 @Adyanuniv🔰
💠صحت عبادات با اجازه قطب
🔸در فرقه صوفیه، هرگاه کسی به جرگه صوفیان در آمد، دیگر نیاز به خواندن اوراد، اذکار و ادعیه لسانی ندارد، مگر در مواقع ضروری که آن هم حتماً باید با اجازه رئیس فرقه باشد، چنان که مرحوم شیخ عباسعلی کیوان قزوینی- منصور علی شاه - شیخ مجاز گنابادی می نویسد:
«صحت اعمال و عبادات و معارف موقوف است به اجازه قطب و الا باطل است و قبول خدا نیست اگر چه با خلوص نیت باشد زیرا معنی خالص بودن نیت، خلوص للقطب است و کسی راهی به خلوص لله ندارد مگر از راه قطب».
📚استوارنامه : 192 .
#نقد_تصوف
#اجازه_قطب
#کیوان_قزوینی
🔰 @adyanuniv 🔰
💠ساختگی بودن قطب در صوفیه
🔸یکی از انحرافات فرقهی صوفیه، قطبسازی و ادعای مقامات معنوی برای قطب است که او را تا جایگاه ائمهی معصومین (ع) بالا برده و قائل به مقام ولایت، برای قطب هستند که عدهای از شیوخ صوفیه، قطب و جایگاه قطبیت را بیاساس و به ساختگی بودن و جاهطلب دانستن آن از طرف اقطاب صوفیه اعتراف کردهاند.
🔹 کیوان قزوینی که مدتها در خدمت اقطاب فرقه گنابادیه بوده و از طرف چندین قطب اجازه ارشاد داشت و بعدها از تصوف جدا شد، دربارهی قطب مینویسد: «از عمرم قسمت مهمی در شناخت اقطاب امروزه دنیا تلف شد. حالا میتوانم فتوا دهم که امروز موضوع قطبّیت وجود خارجی ندارد، همه متصنّع و کیسه خود پرکن هستند.» [1]
🔻این شیخِ صوفی، که مدتی سرسپردهی اقطاب فرقهی گنابادی زمان خود بود، قطب و قطبیت در صوفیه را ساختگی و حتی «کلیهی مشایخ سلسلۀ گنابادیه را تکذیب و همهی آنان را دنیا خواه و جاه طلب میدانست.»[2]
♻️این تعریف و تمجید از قطب و در ادامه اعتراف به تصنعی دانستن آن از طرف کیوان قزوینی، نشان دهنده بیاساس بودن قطب و قطبیت است.
📚پی نوشت
1.کیوان قزوینی، عباس علی، راز گشا، به اهتمام محمود عباسی، ناشر محمود عباسی، 1376، ص133.
2.همان ص134.
#نقد_تصوف
#کیوان_قزوینی
#قطب #اقطاب_صوفیه
🔰 @adyanuniv 🔰
💠صحت معاملات با اجازه قطب
🔸یکی از تأکیدات اسلام نسبت به اموال و دارایی مردم، حق تصرف مال توسط خود مالک و عدم دخالت و تصرف غیر، بر اموال صاحب مال است. چنانچه حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز در همین زمینه وارد شده که در بین فقها به قاعده «تسلط» معروف است و آن عبارت است از: «انّ الناسَ مسلَّطون علی اموالِهِم[بحار النوار، ج۲، ص۲۷۲]مردم بر اموال خود اختیار و تسلط دارند.»
🔹در حالی که برخی از اقطاب صوفیه، مانند کیوان قزوینی، درباره اموال مردم نظری کاملا مخالف با اسلام دارد. وی در حیطه اختیارات قطب، مینویسد: «همه عبادات و معاملات مریدان، باید با اجازه من باشد که امر من امر خدا است و هر کار اگر چه نیک باشد و به قصد صحیح سرزند تا به اجازه من نباشد باطل است.»[استوارنامه، ص160]
♻️این صوفی دغلباز به چه حقی، تصرف مردم در اموالشان را، منوط به اجازه گرفتن از خود میداند. آیا این چیزی جز رسیدن اقطاب به مقاصد دنیوی نیست؟
📚پینوشت
1. بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، تحقیق و تعلیق: سید جواد علوی، ناشر: دارالکتب اسلامیة، تهران، 1362 ق، ج۲، ص۲۷۲.
2. قزوینی ، کیوان ، استوار نامه ،به اهتمام محمود عباسی ، تهران ، راه نیکان ، 1387 هـ ش ، چاپ اول ، ص 160.
#نقد_تصوف
#قطب #کیوان_قزوینی
#معاملات
🔰 @adyanuniv 🔰
💠نقش قطب در مسلک تصوف
🔸 تمامی فرقهها برای پیشبرد اهداف، شخص یا گروهی را به عنوان مغز متفکر آن جریان میپذیرند تا بتوانند به حیات خود در عرصهی اجتماع ادامه دهند.
🔹نقش قطب در ساختار فرقه، نقشی اساسی و تعییینکننده است؛ تا جایی که به اعتراف بزرگان صوفیه صحت اعمال دراویش صوفی بسته به تأییدات و سرسپردگی به قطب است.
🔻مرحوم شیخ عباسعلی کیوان قزوینی با لقب طریقتی منصورعلیشاه، شیخ مجاز گنابادی در این رابطه مینویسد:
👈«صحت اعمال و عبادات و معارف، موقوف است به اجازهی قطب و الا باطل است و قبول خدا نیست اگر چه با خلوص نیت باشد؛ زیرا معنی خالص بودن نیت، خلوص للقطب است و کسی راهی به خلوص لله ندارد مگر از راه قطب».[1]
📚پی نوشت
[1]. کیوان قزوینی، عباسعلی، استوارنامه ص 192.
#نقد_تصوف
#قطب
#سرسپردگی
#کیوان_قزوینی
عضویت در کانال👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💠مرگ «شخصیت» در روابط مرید و مرادی
🔸 مرید یک جریان و از آن مهم تر، مرید «شخص» بودن، در درجه نخست، نیروی «اراده» را از فرد سلب می کند.
🔹ارادت محض، مرگ تدریجی اراده و نیروی اندیشه را به دنبال خواهد داشت که البته منظور و هدف مراد و مرشد نیز هست.
همین آسیب، مهم ترین صدمه و ریشه بسیاری از آسیب های روانی به شخصیت مرید است.
🔻برای ملموستر شدن این مقوله اشارهای داریم به یکی از سخنان «کیوانعلی قزوینی» (از بزرگان فرقه گنابادی که با درک تناقضات درونی، از این فرقه تبری جست)
🔻وی در کتاب «رازگشا» می نویسد: «یک لیره انگلیسی و انگشتر یاقوت طلا و دستمال ابریشمی دولا و جوز مخروطی و یک من نابات خریدم. ملاسلطان خلوت کرد، همه بیرون رفتند.. گفتند عبا بینداز، جوراب بکن، یقه و بندهایت را باز کن و سر را برهنه نما... گفت رو به ملاسلطان به زمین بیفت و سجده کن، کردم. حالا ملاسلطان هم سجده های مرا با آن دستبستگی و یقه و بندهای باز با فلاکت و اسیری می دید و حظ می کرد... او وقت تلقین ذکر با تغیر حرف میزد و عبارت «تو» را به جای «شما» به کار می برد.»[۱]
♻️این رفتار و نوع سخن، به خوبی شکست شخصیت و هویت فرد را آشکار می سازد.
📚پی نوشت:
[1]. قزوینی، کیوانعلی، رازگشا، تهران: نشر راه نیکان، ذیل پرسش ۳۹.
#نقد_تصوف
#ملاسلطان_گنابادی
#کیوان_قزوینی
عضویت در کانال👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💠صحت عبادات دراویش به اجازه قطب
🔸نقش قطب در ساختار فرقه، نقشی اساسی و تعییینکننده است؛ تا جایی که به اعتراف بزرگان صوفیه صحت اعمال دراویش صوفی، بسته به تأییدات و سرسپردگی به قطب است.
🔻مرحوم شیخ عباسعلی کیوان قزوینی با لقب طریقتی منصورعلیشاه، شیخ مجاز گنابادی در این رابطه مینویسد:
👈«صحت اعمال و عبادات و معارف، موقوف است به اجازهی قطب و الا باطل است و قبول خدا نیست اگر چه با خلوص نیت باشد؛ زیرا معنی خالص بودن نیت، خلوص للقطب است و کسی راهی به خلوص لله ندارد مگر از راه قطب».[1]
📚پینوشت:
[1]. کیوان قزوینی، عباسعلی، استوارنامه ص 192.
#نقد_تصوف
#قطب
#دراویش
#کیوان_قزوینی
عضویت در کانال👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💠اعتراف شیخ صوفی به تصنعی بودن قطب
🔸یکی از انحرافات فرقهی صوفیه، قطبسازی و ادعای مقامات معنوی برای قطب است که او را تا جایگاه امام معصوم (علیه السلام) بالا برده و برای فریب مردم و رسیدن به مقاصد دنیوی خود، مقامات و کرامتهای دروغین برای این اقطاب ذکر کردهاند.
🔹چنانچه اقطاب در نوشتههای گنابادیه، مظهر تام خداوند، خلیفه الهی، نایبان امام، محل نزول وحی و الهام الهی معرفی شدهاند.[1]
🔻کیوان قزوینی که مدتها در خدمت اقطاب فرقه گنابادیه بوده و از طرف چندین قطب اجازه ارشاد داشت و بعدها از تصوف جدا شد، دربارهی قطب مینویسد:
👈«از عمرم قسمت مهمی در شناخت اقطاب امروزه دنیا تلف شد. حالا میتوانم فتوا دهم که امروز موضوع قطبّیت وجود خارجی ندارد، همه متصنّع و کیسه خود پرکن هستند.» [2]
🔰این شیخِ صوفی، که مدتی سرسپردهی اقطاب فرقهی گنابادی زمان خود بود، قطب و قطبیت در صوفیه را ساختگی و حتی «کلیهی مشایخ سلسلۀ گنابادیه را تکذیب و همهی آنان را دنیا خواه و جاه طلب میدانست.»[3]
♻️این تعریف و تمجید از قطب و در ادامه اعتراف به تصنعی دانستن آن از طرف کیوان قزوینی، نشان دهنده بیاساس بودن قطب و قطبیت است.
📚پینوشت:
1.گنابادی، ملاسلطان محمد، ولایتنامه، انتشارات حقیقت، تهران، 1380، ص 71.
2.کیوان قزوینی، عباس علی، راز گشا، به اهتمام محمود عباسی، ناشر محمود عباسی، 1376، ص133.
3.همان
#نقد_تصوف
#قطب
#کیوان_قزوینی
عضویت در کانال👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰