eitaa logo
آفتابگردان‌ها
526 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به شهدای فاطمیون کوچه‌هامان پر از سیاهی بود، شهر را از عزا در آوردند چشم‌های ستاره‌ها خندید، ماه را سمت دیگر آوردند شاخه‌هایی که سرفرازانند، میوه‌هایی که جلوه‌ی باغند مادران مثل ام لیلایند، که پسر مثل اکبر آوردند روی تابوت‌هایشان بستند پرچمی که به رنگ خورشید است فاطمیون فداییان حرم، سرورانی که سر برآوردند قصه‌ها را یکی یکی خواندند، آخر ماجرا سفر کردند عاشقی هم برایشان کم بود، عشق بردند و باور آوردند عصر یک جمعه‌ی بهاری بود، همه در انتظارشان بودیم بادهای بهاری از هر باغ، لاله‌هایی معطر آوردند @Aftab_gardan_ha
پانزدهمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
پانزدهمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. #ما_همه_آفتابگردانیم ‌ @Aftab_gardan_ha
۹۷ پانزدهمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف ) با عنوان ، با اجرای ، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود. مهمان ویژه پانزدهمین جلسه: دکتر همراه با شعرخوانی دکتر از اعضای و نقد و بررسی مجموعه رباعی و شعرخوانی زمان: سه‌شنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۳۰ مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم @Aftab_gardan_ha
تقدیم به امام هادی علیه‌السلام تو از تبار بهاران، تو از سلاله‌ی رودی تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی به صدر جامعه*‌ی خود به 《السّلامُ علیکی》 تمام پنجره‌ها را به سوی باغ گشودی از آسمان به زمین سیر کردی و همه دیدند که آفتابی و داری عجب فراز و فرودی مگر مقابل دشمن محمد(ص) دگری تو؟! تو کیستی که ندارد صبوری تو حدودی؟ کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی اگرچه سامره‌ات را حصار کرده شب اما می‌آید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی *زیارت جامعه کبیره @Aftab_gardan_ha
مدح‌ امام‌ هادی‌ علیه‌‌السلام باید چه گفت مدحت شاهی عظیم را؟ کو شعر تر که وصف کند این حریم را؟ کو یک گره که باز نگردد به دست او؟ کو حاجتی که خسته کند این کریم را؟ کوکوکنان نشسته به بامش، مگر کریم با دست خویش دانه دهد یاکریم را هوهوی پرچمش به تقرب کشانده است تا سامرا به روی دو زانو نسیم را یک جرعه از کناره‌ی دریای حکمتش پرورده است حضرت عبدالعظیم را با تیغ آبدیده‌ی نور هدایتش سرکوب کرده خدعه‌ی قوم رجیم را هرگز به پادشاهی عالم نمی‌دهیم حظّی که از گدایی او می‌بریم را مدیون اوست مکتب قرآن و دین حق در فتنه‌ها صراط چنین مستقیم را @Aftab_gardan_ha
تقدیم به امام محمد باقر علیه‌السلام چون قطره‌ی مشتاق به فهمیدن دریا عمری نرسیده‌ست به توصیف تو دنیا یاسین که تو را نام نهاده‌ست《محمد》 پیداست تویی آینه در آینه طاها تو میوه‌ی باغ علی و فاطمه هستی در نام تو جمعند حسینی‌حسنی‌ها فهمید تو را جابر و زد بوسه به دستت یعنی که تویی اصل تولّا و تبرّا گشته صدف سینه‌ات ای گوهر پنجم گنجینه‌ی اسرار خداوند تعالی از فیض تو فاضل شده صد جابر جُعفی در صدر احادیث همه نام تو پیدا دیده‌ست نگاه تر تو شعله به شعله در ظهر عطش حادثه‌ی کرب و بلا را ده سال منا رخت عزای تو به تن کرد تا اینکه بماند عَلم عشق تو بر پا خورشید بقیعی که بر آن مرقد خاکیت ساییده سرش را به ادب گنبد مینا @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
پانزدهمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. #ما_همه_آفتابگردانیم ‌ @Aftab_gardan_ha
یک هر لحظه دچار امتحانی دیگر دلخوش به عبور کاروانی دیگر در هر راهی که می‌روم می‌بینم چاهی دیگر، برادرانی دیگر دو ورد سحرم، ذکر شبانگاهم کو؟ سوزم، اشکم، آینه‌ام، آهم کو؟ من کی؟ وَ کجا؟ چگونه اینگونه شدم؟ آن من، منِ خوبِ ناخودآگاهم کو؟ سه سیل هیجان، میل تماشایم کو؟ ذوق ضربان، شوق سراپایم کو؟ در خاکیِ کوچه، از پی پاکی خویش می‌گردم و نیست، کودکی‌هایم کو؟ از مجموعه شعر نشر @Aftab_gardan_ha
اعجـــاز بلنـــدِ قـاضــی‌الحـاجاتی قــــرآنِ مصـــــوّری، پــر از آیــاتی دستار تو سبز و احتـرامت واجب یعنـی کـه تـو ای بهـــار! از ساداتی @Aftab_gardan_ha
درود بر همراهان همیشگی سایت آفتابگردانها در نظر دارد یک پادکست نوروزی (کلیپ صوتی) با شعر و صدای آفتابگردانها منتشر کند. از علاقه‌مندان دعوت می‌شود: ✅یک فایل صوتی حداکثر یک دقیقه‌ای از خوانش اشعار خود (ترجیحا در استقبال از بهار) به آیدی زیر در تلگرام ارسال نمایید: @office4poem ۱. توجه داشته باشید فایل صوتی باید در محیطی آرام و بدون موسیقی متن یا زیرصدای اضافه ضبط شود. ۲. نرم‌افزاری که برای ضبط مورد استفاده قرار می گیرد ترجیحا ضبط‌صوتِ با کیفیت گوشی باشد (ضبط صوتی به جز تلگرام). در صورتی که به ناچار از ضبط‌‌صوت تلگرام استفاده می‌کنید، لطفا با صدای واضح و رسا فایل خود را چندین بار ضبط کرده و بهترین نسخه‌ی آن را برای ما ارسال نمایید. مهلت ارسال آثار تا ساعت ۱۲ شب ۲۵ اسفندماه است و زمان مشخص شده به هیچ وجه قابل تمدید نیست. بدیهی است اولویت انتخاب با کسانی است که علاوه بر کیفیت ضبط بهتر و برخورداری از شرایط لازم، فایل خود را زودتر برای ما ارسال کرده باشند. @aftab_gardan_ha
یک از بارش ابر، خاک بی‌خواب شده وز باد بهار، دشت بی‌تاب شده بیدار شو ای کبک، ز خواب سنگین خورشید طلوع کرده، برف آب شده! دو گل‌کرده بهار؛ غنچه‌ها غرق شهود هر چلچله هر چکاوکی گرم سرود هرآینه در حال نمازست وجود گل‌ها به قیام... ابر سرگرم سجود... سه تا هست بهار موسم اشراقم از خویش رها و خیره در آفاقم ...گل، سبزه، چنار، سار، لحنی سرشار... من غرق تماشای کسی در باغم @Aftab_gardan_ha
سرسبز، بهشت کوچکی ساخته بود شاداب، به آفتاب دل باخته بود باران زده بود و صورت باغچه باز از صحبت آسمان گل انداخته بود @Aftab_gardan_ha
دلی که جای تو شد جای اضطراب ندارد کسی که شیعه‌ی مولا شود عذاب ندارد زمین به شوق قدم‌های تو به خاک بدل شد زمین ما پدری جز ابوتراب ندارد کسی که مست شد از خوشه‌های تاک ضریحت دگر نیاز به میخانه و شراب ندارد به شوق کعبه هرآن‌کس به زادگاه تو آمد به جز طواف علی حق انتخاب ندارد بعید نیست که مشرک شوند عابد و زاهد صفات مشترکت با خدا، حساب ندارد دلیل خلق جهان را بپرس تا که بگویم که این سوال به غیر از علی جواب ندارد @Aftab_gardan_ha
گم بود، شبی مقابلم پیدا شد صد شکر که ماه کاملم پیدا شد آن عشقِ ز یاد رفته‌ی دیرینم در خانه‌تکانیِ دلم پیدا شد @Aftab_gardan_ha
تقدیم به زمین دست توسل زد به پایش آسمان حتی ستاره در ستاره پیرو اش شد کهکشان حتی اگر چه دور تا دورش در و دیوار زندان بود نشد خاموش خورشیدی که بوده نیمه‌جان حتی تجلی داشت در والکاظمین الغیظ طوری که تجرّی داشت پیش صبر او زخم زبان حتی معیّن کرد با یک گوشه‌چشمش رزق عالم را کسی که لب نزد آسوده بر یک لقمه‌ نان حتی کریم است آنچنان که باورم خواهد شد آن دنیا اگر گویند بخشیده به زندانبان امان حتی امام و دست بسته، قصه تا کی می‌شود تکرار مدینه، شام یا بغداد؟ ساکت شد زمان حتی مسیحا بود یا یوسف؟ همان مردی که در زندان هدایت شد ز انفاسش زن آوازه‌خوان حتی همه دیدند از این گُل نمانده غیر گلبرگی بعید است اینکه بشناسد تنش را باغبان حتی غریبی یعنی آن شاهی که بعد از رنج زندانش نشد تشییع روی شانه‌های شیعیان حتی @Aftab_gardan_ha
شعر جمعی بانوان دوره ششم در مدح پیامبر مهربانی ها را در سایت آفتابگردانها بخوانید http://yon.ir/PenrY @Aftab_gardan_ha
می‌آید از کوه حرا پایین کام جهان را می‌کند شیرین «قیلَ ادخُلِ الجَنّة» مسلمانان! گل داده باغ سوره‌ی یاسین در موسمش پیوند خواهد خورد دست ربیع و دست فروردین گل‌های باغ او نمی‌ترسند از بادهای هرزه‌ی دیرین شد «مُختَلف، ألوانُها» اما «یُسقی بِماءٍ واحِد» ای گلچین! نفرین و لعنی هم اگر باشد بر آن‌که آفت زد به ما، نفرین! این باغ، باغ وحدت و مهر است ای گل! کنار باغبان بنشین بنشین و بذر دوستی بنشان چیزی به جز حُبّ است آیا دین؟ «المؤمنونَ إخوَةٌ» آری! این است اسلام محمد، این! گل می دهد یک جمعه باغ ما در مسجد الأقصی، بگو آمین! @Aftab_gardan_ha
هدیه به پیشگاه پیامبر مهربانی یک شب میان آسمان‌ها صدها فرشته ریسه بستند با چلچراغی از ستاره تاریکی شب را شکستند باران رحمت چکه چکه بارید آن شب بر دل خاک زیباتر از ماه و ستاره آمد به دنیا غنچه‌ای پاک چشمان خود را باز کرد و دنیا پر از عطر خدا شد نام محمد از همان روز ذکر لب سجاده‌ها شد @Aftab_gardan_ha
حیّ علی الفلاح که گل کرده بعثتش باید نماز بست نمازی به قامتش این نور از کجاست که همواره روشن است؟ این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟ جاری شده‌ست چشمه‌ی آیات در حجاز گل‌ها شکفته‌اند برای تلاوتش حسن ختام و نقطه‌ی آغاز دهر بود حسن ختام بود شروع نبوتش از آسمان کوه حرا، نور می‌رسید نوری که داد مژده برای رسالتش دستان اتحاد نباید جدا شوند آری امید داشت به دستان امتش @Aftab_gardan_ha
قبل از تو انسان حرف انسان را نمی‌فهمید گل را نمی دانست، باران را نمی‌فهمید «آن»ی که از صبح ازل پیچیده در هستی انسان قبل از خنده ات، «آن» را نمی‌فهمید انسان قبل از چشم‌هایت هر چه می‌کوشید‌ پیدایی آن ذات پنهان را نمی‌فهمید هر شب می‌آمد بشنود عطر صدایت را حتی ابوجهلی که قرآن را نمی‌فهمید در بی زمان بوسیده پایت را وَ الّا رود در خود معطل بود و «جریان» را نمی‌فهمید تا آمدی انسان به انسان گل تعارف کرد قبل از تو انسان حرف انسان را نمی‌فهمید @Aftab_gardan_ha
به ساحت مقدس پیامبر خاتم صلوات الله عليه گرفته دست غزل گوشه‌ی عبایت را نشسته‌ام بسرایم صدای پایت را محمّدی و جهان مست عطر گیسویت گلاب داشته عمری به سر هوایت را محمّدی و خداوند محو همت توست چگونه شرح دهم سعی با صفایت را؟! برای از تو سرودن خیال لازم نیست بگو به معجز لبخند، جلوه‌هایت را حجاز در کلماتی نگفتنی گم بود حواس آینه‌ها پرت حرف مردم بود غرور و پستی و میخوارگی حکومت داشت جهان به هرچه تباهی به ظلم عادت داشت تو آمدی که تبسم به تخت بنشیند و "السّلام عليكم" به تخت بنشیند تو آمدی و ستون‌های ظلم لرزیدند و دختران جهان خواب‌های خوش دیدند اگر غلط نکنم قصه باید این باشد تو آمدی که خداوند بر زمین باشد تولد تو بجز جلوه‌ی عطوفت نیست که میم و حای محمّد بجز محبت نیست تو آمدی و زمستان بهار شد آن روز تو آمدی و زمین قبله‌دار شد آن روز @Aftab_gardan_ha
از دهات ما چه مانده؟ خانه‌های زیر آب کفتران روی آب و لانه‌های زیر آب سیل، هرچه آرزو را برد و پرپر کرد و ماند آن‌همه «ای کاش» در کاشانه‌های زیر آب آی آدم‌ها! مگر آبادی‌ام اینجا نبود؟ آه! آبادی‌ست یا ویرانه‌های زیر آب؟ نقشی از آشفتگی‌ها و پریشانی ماست گیسوان روی آب و شانه‌های زیر آب جایشان در‌ سوگ ما خالی‌ست امشب، نیستند شمع‌های مرده و پروانه‌های زیر آب آبها با نیت تطهیر می‌آیند و ما همچنان مستیم از میخانه‌های زیر آب نام ما هم در کتاب کهنه‌ی تاریخ ماند فصل آخر، قسمت «افسانه‌های زیر آب» @Aftab_gardan_ha
اسفند رفته بود و زمستان ادامه داشت فصل نبودن تو کماکان ادامه داشت شک داشتم که اشک من آن گونه می‌چکید یا ابر بود و بارش باران ادامه داشت مویت وزید و رفت ولی زیر گوش من هوهوی بادهای پریشان ادامه داشت با من حیاط خانه به خلوت نشسته بود تا صبح شب‌نشینی ایوان ادامه داشت دنبال اشک‌های تو هر قدر آمدم بغضت ادامه داشت، خیابان ادامه داشت... از خواب هم پریدم و در چشم من هنوز کابوس رفتن تو کماکان ادامه داشت @Aftab_gardan_ha
یک آمدشدِ ممتد خیابان‌ها را محوِ دَوَران، محیط میدان‌ها را از پنجره‌ی چشم غبارآلودم آرام ورق می‌زنم انسان‌ها را دو با این تپشِ از نفس افتاده بگو با این به هوای هیچ دلداده بگو آن دهکده‌ی کور کجای دنیاست؟ دارد به کجا می‌رود این جاده بگو سه ماندم مگر از غبار مردی برسد آگاهی، آینده‌نوردی برسد آینده گذشت و از دل گرد و غبار مردی نرسید، کاش دردی برسد چهار جاری پیِ چیست چشمه‌ی لبخندم؟ با گیسوی کیست رشته‌ی پیوندم؟ در عالم عرضه و تقاضای فریب در برزخِ نرخ راستی من چندم؟ @Aftab_gardan_ha
🎤، عضو و برگزیده جشنواره شعر انقلاب: «عشق هم می‌تواند موضوعی انقلابی باشد» این گفتگو را بخوانید در: 🔗https://aftabgardanha.com/Content/ID/2391/ @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه غزل #فاتحه سروده #امیر_تیموری نشر #نزدیکتر #دوره_اول_آفتابگردانها
با سوت هر قطار دلم تنگ می‌شود گاهی چه خنده‌دار دلم تنگ می‌شود دنبال ریل می‌دوم و گریه می‌کنم هر شب در انتظار، دلم تنگ می‌شود حرف سفر همیشه مرا زجر می‌دهد حتی کنار یار دلم تنگ می‌شود پیش تو می‌نشینم و هی بغض می‌کنم این‌جا سر مزار دلم تنگ می‌شود بعد از تو می‌روم سر جای همیشگی اما سر قرار دلم تنگ می‌شود نزدیک راه‌آهن شهر است خانه‌ام روزی هزار بار دلم تنگ می‌شود از مجموعه غزل نشر @Aftab_gardan_ha
با سلام؛ هیئت تحریریه رسانه‌های آفتابگردانها در نظر دارد در ایام سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، به معرفی کتابهای شاعران آفتابگردان که در نمایشگاه عرضه می شود، بپردازد. شما می‌توانید نام آثاری را كه تاكنون به چاپ رسانده ايد به همراه ذکر نام انتشارات، سال نشر، نام شاعر، دوره آفتابگردانها و یک معرفی کوتاه _حداکثر ده سطر_ و عکس روی جلد تا تاریخ ۴ اردیبهشت ماه جهت معرفی در رسانه های آفتابگردانها برای ما از طریق @office4poem در تلگرام بفرستید. @Aftab_gardan_ha
📚 نام کتاب: صاحب اثر: عضو انتشارات شانی اطلاعات بیشتر پیرامون این کتاب را بخوانید در👇: http://yon.ir/WnmWa @aftab_gardan_ha