eitaa logo
برشی از یک کتاب
4.3هزار دنبال‌کننده
204 عکس
41 ویدیو
2 فایل
ارتباط با من : @Ammar12 تبادل و تبلیغ : @Mohajer1214 _ هدف، ارائه طریق و الگوست _ با #ایتا و #تلگرام کسی فیلسوف نمی‌شود _ باید کتاب خواند... کتابِ خوب
مشاهده در ایتا
دانلود
✂️ برشی از یک کتاب یک ، مخالفت یک ، مخالفت با یک و گذشتن از حرف های ، مخالفت با یک از جلوه های ما را می شکند ، ما را از پای در می آورد . ما از راه حق با یک حرف با یک با یک باز می گردیم و اما ؟ و اما مالک ؟ او از تمام هوا های چند ساله و تمام حرف های تمامِ مردها و زنهای عرب و از زمزمۀ خفیفِ زبان ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاه‌های شیفتۀ سردارانِ پیروز و از جلوه های ، از این همه می گذرد و باز می‌گردد و به علی این سرپرستِ ملحق می‌شود . چرا ؟ چون در مالک دیگر هواها و غریزه ها ، حرف ها و زمزمه های زنهای عرب ، جلوه‌های پر رنگ و برق دنیا حاکم نیست ، اینها کوچکتر از این هستند که در روح بزرگ مالک موجی و حرکتی ایجاد کنند . این بادهای بی رمق بیچاره تر از این است که در این دریای بزرگ طوفانی به پا کند . مالک از هوا ها از حرف‌ها از جلوه های دنیا بزرگتر است و عظمت او اسیر این حقارت ها نیست او در سطح نیست او انسانی است که در حد زندگی می‌کند و زندگی و مرگ او با این می‌خواند ، او کوه است از طوفان نمی‌لرزد ، او کاه نیست تا با نسیمی از دهنی زیر رو شود . به رسیده و از نعمت ولایت برخوردار است . نشستن و ایستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت کنترل می‌شود نه از طرف هوا ها و حرف ها و جلوه ها مالک این را یافته که علی این و این ، بیش از مالک به مالک علاقه دارد و از مالک از و مالک آگاهی دارد و بیشتر از مالک به منافع او می اندیشد و بهتر به منافع او می‌اندیشد ؛ پس دیگر جای درنگ نیست و جای سرکشی نیست که سرکشی ها حماقت های زیان آوری بیش نیستند . جای است و و پیروی و و دنباله روی ‌. 📚 غدیر ، علی صفائی حائری ، ص ۱۵ و ۱۶ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب مگر نه این است که می میریم ؟ پس بگذار را انتخاب کنیم که زندگی‌هایی را کند و بهره هایی بیاورد . مگر نه این است که ما از کسی ، چیزی می کنیم ، پس بگذار اطاعت از و باشد . و ، اطاعت را ، را به دنبال می کشید و مالک می‌دانست که ولی بیش از خود او ، او را دوست دارد . من به خودم ، علاقه مالک به خودش ، یک علاقه است و علاقه علی ، علاقه‌ای از روی است . مالک خودش را برای می خواهد و علی مالک را برای می خواهد و علاقه ها به همان اندازه است که علاقه ها با هم تفاوت دارند . و آنها می دانستند و مالک می دانست که بیش از او به او دارد . آخر دید ما است ، خیلی که ببیند بیش از این گذرگاه هستی ؛ این محدوده ۷۰ ساله و این فرصت از زمان را نمی بیند ، از ، از عوامل بر تمام ، آگاهی ندارد و چه بسا که آنچه در این محدوده و در این ۷۰ سال مفید باشد ، در مجموعهٔ حیات ها و زندگانی های ما جز چیزی نداشته باشد . ضرر یا نفع یک پدیده را به یک روز و دو روز آن کشف نمی‌کنند . چه بسا یک دارو ، یک غذا ، یک سیگار ، که امروز در من شور و حال خوشی هم بیاورد اما در مجموعهٔ عمر من به ضرر و زیان بینجامد . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۷ و ۱۸ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed