✂️ برشی از یک کتاب
#اعترافی_صادقانه
#اسلام در حقیقت ، دینِ #فکر و #عمل و حقیقت بینی است که هوش و تفکر و پیام وحی الهی را به طور هماهنگ و در کنار هم عامل #پیشرفت و موفقیت انسان ها می بیند . در سال ۶۳۲ ، به نظر می رسید که خواست خداوند تقریباً در سراسر عربستان ابلاغ و پیاده گردیده است . بر خلاف پیامبران قبلی ، محمد سعی ننمود تا فقط #کیفیت_روحی و فعلی انسان ها را به طور انفرادی ارتقا و بهبود بخشد . او در کنار این امر مهم ، در توسعه ی جامعه ای کوشید تا در آن #عدالت و #مساوات و روابط برادرانه ی افراد در کنار هم #اساس قرار گیرد .
📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۳۹۴
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#نمایشی_از_یک_انسان_کامل
درست است که محمد به گفته ی قرآن ، بشری مانند آنها بوده ، اما طی قرن ها به ارزش های ارائه شده از جانب او افزوده شده و در حال حاضر این گفته به این صورت تغییر یافته است : بله ، محمد نیز بشری مانند ما بوده ، اما مانند #دُرّی گرانبها در میان سنگ های دیگر . سنگ کدر و سنگین است ، در حالی که دُرّ درخشنده و تابناک است ، و تابناکی آن میسر نمی گردد مگر آن که آنقدر از درون پاک و خالص باشد که هر نوری را منعکس نماید . #زندگانی_محمد نیز برای مسلمانان #الگویی است مانند تمام نشان های طبیعی که خداوند در قرآن به مسلمانان سفارش می نماید تا از آن نشان ها درس بیاموزند . مأموریت پیامبری او #نمادی از یک حرکت روحانی بود ، که نه تنها از حاکمیت خداوند بر جهان خبر می داد ، بلکه نمایشی از تسلیم بلاشرط انسان در مقابل پروردگار بود . بر خلاف سر سپردگی مسیحیان به عیسی ، سرسپردگی مسلمانان به محمد مسأله تعهد به یک شخص یا یک چهره ی تاریخی نبود ، بلکه تعهد به یک نشان مقدس الهی است که مانند یک اثر هنری بی نظیر ، زندگی انسان را نورانی کرده و به وسیله ی آن و با هدایت به ماورای حقیقتِ وجود ، معنای جدیدی از زندگانی تصویر می شود . بنابراین #محمد نمایشی از یک #انسان_کامل است ، الگویی اصلی برای رسیدن به #خداوند .
📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۴۱۳
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
سلام علیکم و رحمة الله ✋ ، ضمن تشکر از همراهی دوستان با کانال برشی از یک کتاب ، ان شاء الله از فردا برش های کتاب #اخلاق_پیامبر_و_اخلاق_ما اثر #جلال_رفیع را در کانال منتشر میکنیم . دوستان اگر انتقاد یا پیشنهادی دارین در رابطه با کانال از طریق شناسه @Ammar12 در خدمت دوستان هستیم .
#عبد
✂️ برشی از یک کتاب
#روژه_گارودی_فرانسوی
در جلسه گفتگو با آقای ژان کریستف ، روزنامه نگار نشریه (ل کروآ) نیز که از دیانت و مسیحیت و اسلام سخن می گفت ، نام یکی از پژوهشگران به میان آمد . آقای #روژه_گارودی هم فرانسوی است . اما علیرغم اینهمه هیبت و هیمنه و هیأتی که از لائیسیته و حتی مدرنیته در دیده ها نشسته و کاسه چشم ها را پر کرده است ، استقلال رأی نشان داد و راه خود را رفت . روژه گارودی نه از غربی ها و منادیان تمدن و دمکراسی و نه از شرقی ها و مدعیان اسلام و دیانت ، هیچ اصل و اساسی را #تقلیدی و #تحمیلی یا #تطمیعی و #تهدیدی قبول نکرد . عقل و عشق را مستقلاً میدان داد و البته سخنِ همگان غربیان و شرقیان را نیز خوب گوش کرد . در نهایت به اینجا رسید که محمد(ص) ادامه دهنده و تکامل دهنده راه مسیح(ع) بوده است و به همان جا رسید که مولانا بیش از هفتصد سال پیش گفت : نام احمد نام جمله انبیاست ، چون که صد آمد نود هم پیش ماست .
📚 اخلاق پیامبر و اخلاق ما ، جلال رفیع ، ص ۴۵
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#خدای_محمد_و_مسیح
گفتم انجیل را خوانده اید ؟ اینجا دارید ؟ من نیز قرآن محمد را نشانتان می دهم . قرآن دارای ۱۱۴ قسمت(سوره) است . محمد در تمام این سوره های قرآنی به جز یک استثنا ، آیات الهی را آغاز نمی کند مگر اینکه در اولین قدم از #مهر و #محبت و عشق ورزی و #رحیمیت و #رحمانیت ، سخن میگوید و آنگاه به موضوعات دیگر می پردازد . گمان نمیکنم در #انجیل چنین چیزی اتفاق افتاده باشد ؟ کسی که #کتابش در هر سوره با مهر و محبت آغاز میشود علی القاعده باید چه نوع روحیه ای بر وجودش حاکم باشد ؟ خدای محمد بیش از هزار #صفت دارد . اما محمد در آغاز هر سورهٔ هر فصل از کتاب الهی اش فقط دو صفت رحیم بودن و رحمان بودن را تکرار می کند . به نظر شما این حرکت نمی تواند #معنادار باشد ؟
📚 اخلاق پیامبر و اخلاق ما ، جلال رفیع ، ص ۴۶
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
سلام علیکم و رحمه الله ✋
دوستان بزرگوار با توجه به نزدیک بودن #عید_غدیر و #ضرورت و #اولویت بحث در این مورد از امروز تصمیم داریم کتاب #غدیر اثر ارزشمند مرحوم #صفایی رو به اشتراک بزاریم . از همراهان عزیز درخواست میکنیم مباحث پیش رو را به #دقت و با ظرافت دنبال نمایند و در نشر مطالب ما رو یاری کنند .
#عبد
✂️ برشی از یک کتاب
#ضرورتی_به_نام_غدیر
داستان #غدیر و تاریخ غدیر ، از عظمت غدیر و #ضرورت_ولایت و ریشهای بودن این مسئله خبر میدهد . رسول در آن هنگام و در زیر آن آفتاب سوزان ، آن همه جمعیت را برای چه نگه می دارد و چه پیامی برای آنها دارد ؟ باید این پیام اساسیترین پیام او باشد و بزرگترین #ستون_دین او ، چون او برای هیچ یک از پایه های دین خود اینگونه دعوت نکرد و اینگونه مردم را گرد نیاورد . باید این مسئله را تحلیل کرد و توضیح داد که : 🔹ولایت چیست ؟
🔸چه زیربناها و پایههایی دارد ؟
🔹و چه ضرورتی ؟
🔸هدف این ولایت و رهبری چیست ؟
🔹رسول برای این ولایت و رهبری چه گامهایی برداشته ؟
باشد در این تحلیل ، عمق پیام رسول ، که شیعه را بپاداشت و تاریخ او را به خون کشید ، لمس شود و احساس شود تا آنها که در راهند ، بیشتر بتازند و آنها که سنگ راهند به خود آیند ، مباد که نردبان دزد باشند و صندوق نسوز استعمار ، که #مومن_کودن ، صندوق نسوزِ #کافر_زرنگ است .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۹ و ۱۰
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#ولایت_علی
هر کس با هر #مشربی و عقیده ای ، می تواند #دوستدار علی باشد . در علی ، علم و عشق ، تدبیر و شمشیر ، حریّت و عبودیت ، نجوای دل و آتش سخن ، زمزمه شب و فریاد روز ، قدرت و عزت و تواضع و ذلت ، نرمش و آشنایی و خشونت و پایداری ، در علی این همه هست و این همه بخاطر #حق است و برای اوست و این است که همهٔ او دوست داشتنی است و حتی #دشمنش در دل شیفتهٔ اوست و #مخالفش در #پنهان شیدای او .
#ولایت_علی ، نه علی را دوست داشتن که #فقط علی را دوست داشتن است .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۱ و ۱۲
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#ولایت_ادامهٔ_توحید
#ولایت_علی ، علی را #سرپرست گرفتن و از #هواها و #حرفها و جلوها بریدن است . و این ولایت #ادامهٔ_ولایت_حق است و دنبالهٔ #توحید ، آن هم توحیدی در #سه_بُعد ، در #درون و در #هستی و در #جامعه ؛ که توحید در درونِ انسان ، هواها و حرفها و جلوه ها را می شکند ؛ هواهای دل و حرفهای خلق و جلوه های دنیا را . و در #جامعه طاغوت ها را کنار می ریزد و در هستی خدایان و بت ها را . در این حد ، #موحد جز خدا کسی را حاکم نمی گیرد . جز #وظیفه چیزی او را #حرکت نمی دهد . هیچ قدرت و ثروت و جلوهای در روح او موجی نمیآورد و هیچ #دستوری او را از جا نمی کند جز دستور حق و امرِ الله ، از هر زبانی که این دستور برخیزد و از هر راهی که این امر برسد . و هنگامی که روحی به آزادی رسید و جز امر حق امری نداشت و جز خواست او خواهشی نداشت ، این روح به ولایت میرسد و به سرپرستی میرسد و دستور او و حتی نگاه او در دل های موحدِ عاشق حرکت می آفریند . و این است که #رسول به ولایت رسید و به #اولویت رسید ؛ که 🔹النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ🔸 و این است که علی به ولایت می رسد ؛ که 🔹مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ🔸
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲ و ۱۳
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#کاش_مالک_میشدیم
#ولایت یعنی #تنها علی را #حاکم_گرفتن و #تنها او را #دوست_داشتن و این ولایت و سرپرستی است که #معاویه و #احمد_حنبل و #جُرج_جُرداق و ... از آن بهره ای ندارند ، که حاکم در #درون آن ها و #محرک در #وجود آن ها امر علی و دستور علی(نیست) که #هواها و حرف ها و جلوه ها در آن ها حکومت دارند . معاویه گرچه علی را دوست دارد ، ولی #سلطنت را #بیشتر از علی خواهان است و دوستدار آن است . و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می سراید اما حکومت دیگری را بر عهده دارد . و جُرج جُرداق گرچه از علی می نویسد ، اما برای علی نمی نویسد ؛ که #محرکی دیگر دارد و عاطفه ای فقط او را به چرخ انداخته است . اما مالک ؟ این مالک است که ولایت علی را به عهده دارد و این بار گران را به آسانی می کشد . مالک چند سال برای نابودی معاویه رنج کشیده و کوشش کرده است . #خویش و فامیل و قبیله اش را به #خون کشیده ، شب ها و روز ها را بر روی لبه تیغ و سرِ نیزه ها گذرانده و شمشیر زده تا این که لشگر شام را عقب رانده و معاویه را به حرکت وادار کرده و در بیرون از خیمه آمادهٔ فرار نموده ، هان چیزی نمانده تا این #بت_بزرگ بشکند و این #طاغوتِ_سرکش بمیرد و یا فراری شود و مالک به هدف نهایی ، به پیروزی محبوب دست بیابد و در میانِ قومش و در میان تمام مردم به بزرگی معرفی شود و بر رقیب خودش ، اشعث و بر قبیلۀ رقیبش ، کِنده ، پیروز شود . درست در این هنگام ، علی او را می خواند ، علی او را می طلبد . علی می گوید که #برگرد . و این از #مرگ سخت تر و این از مرگ جانکاه تر است .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۴ و ۱۵
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#وظیفه_یا_غریزه
#مخالفت یک #هوی ، مخالفت یک #هوس ، مخالفت با یک #حرف و گذشتن از حرف های #خلق ، مخالفت با یک #جلوه از جلوه های #دنیا ما را می شکند ، ما را از پای در می آورد . ما از راه حق با یک حرف با یک #فُحش با یک #پشیز باز می گردیم و اما #مالک ؟ و اما مالک ؟
او از تمام هوا های چند ساله و تمام حرف های تمامِ مردها و زنهای عرب و از زمزمۀ خفیفِ زبان ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاههای شیفتۀ سردارانِ پیروز و از #تمام جلوه های #دنیا ، از این همه می گذرد و باز میگردد و به علی این سرپرستِ #آگاه ملحق میشود . چرا ؟ چون در #درون مالک دیگر هواها و غریزه ها ، حرف ها و زمزمه های زنهای عرب ، جلوههای پر رنگ و برق دنیا حاکم نیست ، اینها کوچکتر از این هستند که در روح بزرگ مالک موجی و حرکتی ایجاد کنند . این بادهای بی رمق بیچاره تر از این است که در این دریای بزرگ طوفانی به پا کند . مالک از هوا ها از حرفها از جلوه های دنیا بزرگتر است و عظمت او اسیر این حقارت ها نیست او در سطح #غریزه نیست او انسانی است که در حد #وظیفه زندگی میکند و زندگی و مرگ او با این #معیار میخواند ، او کوه است از طوفان نمیلرزد ، او کاه نیست تا با نسیمی از دهنی زیر رو شود . به #ولایت رسیده و از نعمت ولایت برخوردار است . نشستن و ایستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت #ولیّ کنترل میشود نه از طرف هوا ها و حرف ها و جلوه ها مالک این را یافته که علی این #مردِ_آزاد_از_غیر_حق و این #انسانِ_آگاه_حق ، بیش از مالک به مالک علاقه دارد و #بیش از مالک از #مصالح و #منافع مالک آگاهی دارد و بیشتر از مالک به منافع او می اندیشد و بهتر به منافع او میاندیشد ؛ پس دیگر جای درنگ نیست و جای سرکشی نیست که سرکشی ها حماقت های زیان آوری بیش نیستند . جای #تسلیم است و #اطاعت و پیروی و #تشیع و دنباله روی .
📚 غدیر ، علی صفائی حائری ، ص ۱۵ و ۱۶
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#وظیفه_یا_غریزه
مگر نه این است که می میریم ؟
پس بگذار #مرگی را انتخاب کنیم که زندگیهایی را #بارور کند و بهره هایی بیاورد . مگر نه این است که ما از کسی ، چیزی #اطاعت می کنیم ، پس بگذار اطاعت از #آگاهِ_دلسوز و #مهربان باشد . #شناخت_آگاهی و #دلسوزی ، اطاعت را ، #تسلیم را به دنبال می کشید و مالک میدانست که ولی بیش از خود او ، او را دوست دارد . #علاقه من به خودم ، علاقه مالک به خودش ، یک علاقه #غریزی است و علاقه علی ، علاقهای از روی #وظیفه است . مالک خودش را برای #خودش می خواهد و علی مالک را برای #خدا می خواهد و #تفاوت علاقه ها به همان اندازه است که #انگیزهٔ علاقه ها با هم تفاوت دارند . و آنها می دانستند و مالک می دانست که #ولیّ بیش از او به #منافع او #آگاهی دارد . آخر دید ما #محدود است ، خیلی که ببیند بیش از این گذرگاه هستی ؛ این محدوده ۷۰ ساله و این فرصت از زمان را نمی بیند ، از #قانونها ، از عوامل #حاکم بر تمام #هستی ، آگاهی ندارد و چه بسا که آنچه در این محدوده و در این ۷۰ سال مفید باشد ، در مجموعهٔ حیات ها و زندگانی های ما جز #ضرر چیزی نداشته باشد . ضرر یا نفع یک پدیده را به یک روز و دو روز آن کشف نمیکنند . چه بسا یک دارو ، یک غذا ، یک سیگار ، که امروز در من شور و حال خوشی هم بیاورد اما در مجموعهٔ عمر من به ضرر و زیان بینجامد .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۷ و ۱۸
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed