eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 قسمٺ نشد دوباره بیایَم بہ ڪربـلا دیگر ڪنار آمده ام با دلِ خـودم! حسین... از راه دور، پر زده ام سوے گنبدٺ با یڪ سـلام، از تهِ دل زائرٺ شدم، حسین 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
هدایت شده از بایگانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ فوق العاده سیاسی 🔻 خائنینی که دین مردم را نشانه گرفتند 🔻بانیان ۹۸ را بهتر بشناسید 🔻هجمه علیه فرهنگی کشور 👈 اصلاح طلبان را بهتر بشناسیم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 🌷حسین معزغلامی🌷 👈محل تولد: محل تولد امیدیه اهواز 👈محل شهادت: حماه-سوريه 🗓تاریخ تولد: 1373/1/6 🗓تاریخ شهادت: 1396/1/4 ❤️وضعیت تأهل:مجرد ✨نام پدر: على اكبر ✨ سومين فرزند خانواده کیفیت شهادت: نحوه شهادت یک تیر به چشم راست و یک تیر به کتف راست 🌹سن: ٢٣ 🕊نام جهادی: سيد مجتبى ❤️علاقه مند به : علاقه مند به مداحی و روضه خوانی اهل بیت بودند ✍فراز مهمی از وصیت نامه: 👇👇👇👇👇 💠به خانواده و هم دوستانم بگويم كه در بدترين شرايط اجتماعى، اقتصادى و ...پيرو ولايت فقيه باشيد و هيچگاه اين سيد مظلوم حضرت آ سيد على آقا را تنها نگذاريد. 🔵برای سلامتی امام زمان (عج)و شادی روح شهید حسین معزغلامی صلوات .... _______________ 🔸معرفی از تحقیق بیشتر از 🔹استفاده برای تمامی کانالها و گروه ها آزاد است. 🔸در صورت داشتن هرگونه پیشنهاد و انتقادبه @Khamenei1421 مراجعه نمایید. 🔴زکات دانستن این اطلاعات فوروارد کردن این پست میباشد. @AhmadMashlab1995
🔰مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی😪 برای او دوره بود‌.در عملیات آبی خاکی شمال کشور🇮🇷 در هوای به شدت گرم♨️ ناگزیر می شود چند بار یک را تکرار کنند. 🔰وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب💧 له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش که بهمن ۹۲ درحوالی حرم🕌 (س) به رسید🌷 سقا شده،وخود بدون نوشیدن ای آب به پادگان باز می گردند. 🔰مرتضی درجریان نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی👤 برای شناسایی موقعیت های تکفیری👹 خطر می کرد و باز می گشت. 🔰یک شب زمستانی☃ وقتی از شناسایی بازگشت به شدت بود پرسید غذاهست⁉️ گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان🍞 مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد ازآن را خورد وخدا شکر کرد🙂 و خوابید. @AhmadMashlab1995
دوستان سلام از امشب با داستان دیگری از شهید سید طاها ایمانی در خدمت شما هستیم نام داستان 🌹سرزمین زیبای من است🌹 👇👇👇
مقدمه نویسنده: این داستان و رخدادهای آن براساس حقیقت و واقعیت می باشند ... و بنده هیچ گونه مسئولیت و تاثیری در این وقایع نداشته ... و نقشی جز روایتگری آنها ندارم ...با تشکر و احترام سید طاها ایمانی استرالیا ... ششمین کشور بزرگ جهان ... با طبیعتی وسیع... از بیابان های خشک گرفته تا کوهستان های پوشیده از برف ... یکی از غول های اقتصادی جهان ... که رویای بسیاری از مهاجران به شمار می رود ... از همه رنگ ... از چینی گرفته تا عرب زبان ... مسیحی، یهودی، مسلمان، بودایی و ... در سرزمین زیبای من ... فقط کافی است ... با پشتکار و سخت کوشی فراوان ... تاس شانس خود را به زمین بیاندازی... عدد شانست، 4 یا بالاتر باشد ... سخت کوش و پر تلاش هم که باشی ... همه چیز به وفق مرادت سپری خواهد شد... آن وقت است که می توانی در کنار همه مردم ... شعار زنده باد ملکه، سر دهی ... هم نوا با سرود ملی بخوانی ... باشد تا استرالیای زیبا پیشرفت کند ... . این تصویر دنیا ... از سرزمین زیبای من است ... اما حقیقت به این زیبایی نیست😔 ... حقیقت یعنی ... تو باید یک سفید پوست ثروتمند باشی ... یا یک سفید پوست تحصیل کرده که سیستم به تو نیاز داشته باشد ... یا سفید پوستی که در خدمت سیستم قرار بگیری ... هر چه هستی ... از هر جنس و نژادی ... فقط نباید سیاه باشی🌚 ... فقط نباید در یک خانواده بومی متولد شده باشی ... بومی سیاه استرالیا ... موجودی که ارزش آن از مدفوع سگ کمتر است😔 ... موجودی که تا پنجاه سال پیش ... در قانون استرالیا ... انسان محسوب نمی شد ... . در هیچ سرشماری، نامی از او نمی بردند ... مهم نبود که هستی ... نام و سن تو چیست ... نامت فقط برای این بود که اربابت بتواند تو را با آن صدا کند ... شاید هم روزی ... ارباب سفیدت خواست تو را بکشد ... نامت را جایی ثبت نمی کردند ... مبادا حتی برای خط زدنش ... زحمت بلند کردن یک قلم را تحمل کنند ... ... نویسنده: @AhmadMashlab1995
✨ سال 1990 سال 1967 ... پس از برگزاری یک رفراندوم بزرگ ... قانون ... بومی ها را به عنوان یک انسان پذیرفت 😏... ده سال طول کشید تا علیه تبعیض نژادی قانون تصویب شد ... و سال 1990 ... قانون اجازه استفاده از خدمات بهداشتی - پزشکی و تحصیل را به بومی ها داده شد 😒... هر چند ... تمام این قوانین فقط در کتاب قانون ثبت گردید😏 ... . برابری و عدالت و حق انسان بودن ... رویایی بیشتر باقی نماند ... اما جرقه های معجزه، در زندگی سیاه من زده شد😬... زندگی یک بومی سیاه استرالیایی 😢... سال 1990 ... من یه بچه شش ساله بودم ... و مثل تمام اعضای خانواده ... توی مزرعه کار می کردم😕 ... با اینکه سنی نداشتم ... اما دست ها و زانوهای من همیشه از کار زیاد و زمین خوردن، زخم بود😖 ... آب و غذای چندانی به ما نمی دادند ... توی اون هوای گرم... گاهی از پوست های سیاه ما بخار بلند می شد♨️ ... از شدت گرما، خشک می شد و می سوخت ... و من پا به پای خانواده و سایر کارگرها کار می کردم😢 ... اگر چه طبق قانون، باید حقوق ما با سفید پوست ها برابر داده می شد ... اما حقوق همه ما روی هم، کفاف زندگی ساده بردگی ما رو نمی داد😑... اون شب، مادرم کمی سیب زمینی با گیاه هایی که از کنار جاده کنده بود پخت ... برای خوردن شام آماده می شدیم که پدرم از در وارد شد😃... برق خاصی توی چشم هاش می درخشید ... برقی که هنوز اون رو به خاطر دارم ... با شادی و وجد تمام به ما نگاه کرد ... - بث ... باورت نمیشه الان چی شنیدم ... طبق قانون، بچه ها از این به بعد می تونن درس بخونن😄 ... . مادرم با بی حوصلگی و خستگی ... و در حالی که زیر لب غرغر می کرد به کارش ادامه داد😒 ... . - فکر کردم چه اتفاقی افتاده ... حالا نه که توی این بیست و چند سال ... چیزی عوض شده ... من و تو، هنوز مثل مدفوع سگ، سیاهیم ... هزار قانون دیگه هم بزارن هرگز شرایط عوض نمیشه 😏... چشم های پدرم هنوز می درخشید ... با اون چشم ها به ما خیره شده بود ... "نه بث ... این بار دیگه نه ... این بار دیگه نه"😊... . ... @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 •┄❁#قرار‌هرشب‌ما❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر #شهیداحمدمشلب 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995